?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago
مقاله منتشر شده در «دوفصلنامه خردنامه قرآن و حدیث» شماره ۲، زمستان ۱۴۰۳ش، با عنوان: تأثیر فقدان لغتنامهنویسی در دو قرن اول هجری بر قطعیت تفسیر کنونی قرآن و حدیث
.
کاظم استادی
.
فایل مقاله👇
https://sanad.iau.ir/fa/Journal/qhj/DownloadFile/1187240
.
چکیده:
اجتهاد از قرآن و حدیث، میتواند دو رویکرد داشته باشد: یک: شرایطی که اشخاص برای رسیدن به مرحله و قوۀ اجتهاد نیاز دارند. دو: شرایطی که مجتهدین برای اجتهاد در متن دینی با آن روبرو میشوند؛ یعنی، وجود یا عدم وجود زمینه امکان اجتهاد قطعی از متن دینی است. اجتهاد سالم و قابل قبول، باید شرایط هر دو رویکرد را به طور کامل دارا باشد؛ و خلل در هر کدام از این شرایط، میتواند قطعیت اجتهاد دینی را تحت الشعاع قرار دهد. تفسیر کنونی گزارههای قرآن و حدیث، مآلاً متکی به اجتهاد لغتنامه نویسان دو قرن بعد از حیات پیامبر(ص) میباشند. بنابراین، با وجود این گسست تاریخیِ لغت و نبود لغتنامههای متعدد همعصرِ پیامبر(ص)، هیچ الزامی وجود ندارد که اجتهاد لغوی دو قرن بعد از پیامبر(ص)، که اکنون مورد استفاده ماست، با واقع معنوی زبان صدر اسلام یکی باشد. پس، حتی اگر مجتهدین متون دینی در اجتهاد شخصی خود به راه صواب باشند، چون شرایط تفسیرِ متن مهیا نیست؛ تفسیر کنونی متن و گزارههای قرآن و حدیثِ آنها، اساساً قطعیت ندارند؛ و حداکثر، میتوانند ظنی باشد.
کلیدواژه:
قرآن، اجتهاد، هرمنوتیک، لغتنامه، فلسفهٔ قرآن.
.
پ.ن.
این مقاله، قبلاً با زبان انگلیسی در مجله «قرآن و روشنگری دینی» شماره ۵ منتشر شده بود.
.
https://t.me/QuranMushaf2023
توهم یا پیامبری
(یادداشت ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸م)
.
دربارۀ «پیامبری»، دو مسأله لازم است از هم تفکیک شود، و جداگانه مورد تأمل قرار گیرند:
1ـ تشخیصِ پیامبری «توسط دیگران».
2ـ تشخیص پیامبری «توسط خودِ شخص».
پیرامون مورد اول، مطالب فراوانی در کتب کلامی، صحبت شده است؛ و مناقشات مفصلی نیز برای آن وجود دارد؛ خلاصه این که: اگر شخصی ادعای پیامبری کرد، میتوان از طریق «اعجاز یا گواهی پیامبرِ دیگر و شواهدِ تکمیلی»، تشخیص داد که وی پیامبر است.
.
اما مسأله دوم، یعنی تشخیص پیامبری «توسط خود شخص» نیز، بسیار قابلتوجه و تأمل است؛ که یک شخص، از «چه راه» و «چه محکی» میتواند تشخیصِ درست دهد، که پیامبر شده است.
انسانها، بسته به سلامت و بیماری روان، القائات متنوعی را درک میکنند؛ که این القائات، میتواند الهی، یا شیطانی، یا توهم و اختلال روانی باشد.
.
فرض کنید که شما در پارکی نشستهاید، و به ذهن شما مطالبی القاء میشود؛ و این جریان، در روزهای دیگر نیز اتفاق میافتد؛ اکنون، چگونه شما میتوانید تشخیص دهید که :
1ـ شما توهم و اختلال روانی ندارید؟
2ـ القائات به ذهن شما، شیطانی نیست؟
3ـ القائات به ذهن شما، الزاماً الهی است و شما پیامبر شدهاید؟
خلاصه این که:
شما چگونه میتوانید بفهمید پیامبر شدهاید؟
.
نکته
دربارۀ صفتِ پیامبری، تأملات متنوعی را میتوان مورد نظر قرار داد؛ مثلاً این که:
آیا پیامبریِ خداوند، جدای از انواع مرسوم آن (همانند نبی و رسول)، انواع دیگری نیز دارد؟
آیا انسانها، قابلیت قراریگیری در طیفی از «حالات پیامبری» را دارند؟
یعنی، آیا پیامبری، «نسبی» است؟ یا حداقل، میتواند نسبی باشد؟ مثلاً، شخصی به نسبت شخصی دیگر، پیامبر باشد، و به نسبت دیگری، پیامبر نباشد؟
آیا «کمیت و کیفیت» در پیامبری، قابل فرض است؟ به این معنی که شخصی، کمی پیامبر باشد و دیگری زیاد؟
آیا اگر کسی یک خط «القاء الهی» داشته باشد، پیامبر است؟ یا لازم است که مثلاً 600 صفحه القاء الهی داشته باشد، تا پیامبر باشد؟
.
https://t.me/dinaznegahidigar/272
خداىِ سخنگو
.
فرض اين است كه خداوند متعال، توانايى "حرف زدن" دارد؛ يا به تعبير شيعه اماميه معاصر، توانايى "ايجاد كلام" دارد.
سؤال
كلام خدا، يا حرف زدن خدا "چگونه" است؟
١- آيا اين ايجادِ كلام، از طريق لفظ است؟ (چه لفظ صوتى، چه لفظ تصويرى و ...)
يا بهتر بگوييم:
آيا كلام خدا، از طريق "حواس بدن" انسان قابل درك است؟ يا خير؟
٢- آيا ايجاد كلام خداوند، از طريق غير لفظ است؟ يعنى هر آنچه كه از طريق حواس بدن، قابل درك نيست؟
مثلاً اگر خداوند متعال بخواهد به پيامبر(ص) فقط يك كلمه انتقال دهد، و بگويد: "قرمز"
چگونه اين كار را انجام مىدهد؟
"كلمه" قرمز را به كار مىبرد؟
يا "شيئى" قرمز را نشان مىدهد؟
يا "مفهوم" قرمز را القاء مىكند؟
يا بدون كلمه و شيئ، "درك خصوصى" قرمز را مثلاً در پيامبر ايجاد مىكند؟
يا "روش ديگرى" را اتخاذ مىكند؟
.
جواب شما هر كدام باشد، مهم نيست؛ مهم اين است كه خداوند چگونه اين كار را انجام مىدهد؟
.
نكته
در ارتباط «وجودِ مجرد و غيرمجرد»، اضافه نمودن واسطه، دردى را از تبيين مسأله، دوا نمىكند.
يعنى، چه واسطه ارتباط درخت باشد، و چه جبرئيل و چه هر چيز ديگر، فقط مشكل، يك پله بالا رفته، نه اينكه مشكل حل شده باشد.
.
https://t.me/dinaznegahidigar/270
ترتيب قرآن و نزول دفعى
.
طبق اسناد روايى، قرآن كريم به دو صورت "نزول دفعى" و "نزول تدريجى" به دست پيامبر(ص) رسيده است.
"ترتيب نزول تدريجى قرآن"، طبق اسناد تاريخى، و شأن نزول برخى آيات قرآن، با قرآن مكتوب فعلى، هماهنگ نيست.
به اين معنى كه، در دوران ٢٣ ساله نزول قرآن، بسيارى از آيات يك سوره در زمانهاى مختلف، كه گاهى فاصله آن زياد بودهاند، نازل شده؛ و بعداً در كنار هم، يك سوره كامل را تشكيل دادهاند.
.
يكى از مهمترين سؤالات راجع به "قرآن كنونى"، اين است كه:
آيا قرآن كاملى كه دفعتاً و يكباره به صورت "نزول دفعى" بر پيامبر(ص) نازل شده است، با قرآن موجود، همخوانى دارد؟
و اگر همخوانى دارد؛ آيا خداوند متعال به "علت و فلسفه" خاصى، سورههاى قرآن را از بزرگ به كوچك ترتيب و كنار هم چيدهاند؟
.
نكته
اگر آيات و سورههای قرآن به "ترتيب موضوعى" توسط خداوند چينش مىگشت؛ داراى "منطقى الهى" به نظر مىرسيد؛
همچنين، اگر آيات قرآن به "ترتيب نزول" چينش مىشد؛ باز توجيهى منطقى و تاريخى، براى آن متصور بود؛
اما به نظر مىرسد كه چينش سورهها، "از بزرگ به كوچك"، داراى "منطقى بشرى" جهت راحتى جمعآورى مطالب باشد؛ كه اين منطق، با نظريه "جمعآورى قرآن در زمان خلفا"، هماهنگى بيشترى دارد.
.
https://t.me/QuranMushaf2023/401
معضل نقطه و فهمِ قرآن
.
جدای از آن که در تعدادِ «حروف، کلمات و آیات» قرآن کریم، میان دانشمندان علوم قرآنی، اختلاف وجود دارد؛ لازم است بدانیم که «خط عربی موجود در صدر اسلام» خطی «بدوی»، همراه با مشکلاتی در خوانش و نگارش بوده است؛ که در چندین مرحله تا چند قرن، به مرور این خطوط تصحیح شدهاند.
یکی از مشکلات خطِ نوشتاریِ قرآن، حروف مشابه الفبای عربی صدر اسلام بوده است، که از آن به حروف نقطهدار، تعبیر میکنیم. حروف نقطهدار خطِ قرآن، حدود 14 عدد هستند که جزء «حروف متشابه» در خوانش نوشتارِ قرآن، محسوب میشدهاند.
هرچند که برخی حروف دیگر این خط (یعنی حروف بدون نقطه) نیز، مشابهتهای شکلی دارند، که ممکن است بر اثر، سهلانگاری نویسنده و یا «سایش و ریزش» جوهر، به گونهای شوند که خواننده قادر به شناسایی درست آن حروف نباشد.
آنچه بیش از این نکته، در خوانش و ثبت اسنادی قرآن، برای جلوگیری از ابهام و اجمال و نهایتاً تحریف متن، قابل توجه است؛ همان حروف نقطهدار قرآن هستند.
تعداد کل حروف قرآن در منابع مختلف (به دلایلی) متفاوت ذکر شدهاند؛ ولی به صورت میانگین، قرآن کریم حدود 323 هزار حرف دارد.
از این تعداد حروفِ قرآن، حدود 100 هزار حرفِ قرآن، نقطهدار هستند؛ یعنی حروفی که چون «مشتبه» بودند و «قابل تشخیص» نبودند، بعدها با نقطه، از هم متمایز شدهاند.
.
نکته
حداقل، یک سوم قرآن مجید (جدای از آیات متشابه معنایی قرآن) که شامل حروف نقطهدار هستند، در معرض اتهام «اجمال و ابهام» قرار دارند. این معضل، لازم است که مفسر و فقیه دینی را از استنباط قطعی متن و مفهوم قرآن، فارق ( / فارغ) کند؛ هر چند که ممکن است برخی بخواهند با سیاق جمله، این مشکل را کمی مرتفع نمایند؛ ولی این در صورتی است که خود فهم کلماتِ جملاتِ متکی بر سیاق، مجمل و مشتبه نباشند.
.
https://t.me/QuranMushaf2023
كربلايى كاظم
.
يكى از وقايع مهم صد سال اخير، كه مجامع علمى ايران و جهان از كنار آن به سادگى و «بازى» گذشتند؛ و آن را جدى نگرفتند؛ "واقعه كربلايى كاظم" است، كه گفته شده، به يكباره حافظ قرآن شد.
.
با وجود نبود هيچ "نسخه خطى كامل قرآن" از صدر اسلام (یعنی سه قرن اول)؛ وجود كربلايى كاظم، مىتوانست دليل قانعكننده و مهمى براى "عدم تحريف قرآن" باشد.
البته اگر وى را جدى مىگرفتند و مجامع علمى و پژوهشى، به «روش علمى»، روى وى كار و پژوهش مىكردند.
اكنون، هيچ كتاب و مقاله و گزارش "علمى" راجع به وى وجود ندارد؛ كه معلوم كند داستان او به صورت دقيق و ريز و روشمند، چگونه بوده است.
.
كتاب جديدى كه در آينده مشغول تأليف و پژوهش آن خواهم شد (ان شاء الله)؛ "بررسى كربلايى كاظم" است؛ در اين كتاب، به دنبال پاسخ به سوالات زير هستم:
١- آيا وى در خوانش قرآن، اغلاط خواندنى نيز داشته است؟
٢- وى به چه روايت يا روايتهايى قرآن را قرائت مىكرده است؟ و در موارد "اختلاف قرائات قرآن" چگونه عمل كرده است؟
٣- آيا وى در مرحلهاى، توانسته از ابتدا تا انتهاى قرآن را پشت سرهم و متصل بخواند؟ (كه نشان از عدم "تحريف حذفى" قرآن باشد).
٤- آيا شرايط و احوال قرآنخوانى وى، نوع يا انواعى از علمغيب را در بر داشته يا خير؟
٤- جزئيات دقيق حفظ قرآن وى چگونه بوده است؟
٥- آيا وى از بچگى تا زمانِ اتفاق حفظ، در "معرض شنيدن قرآن" بوده است يا خير؟
٦- آيا اكنون و با نبود وی، مىتوان كربلايى كاظم را، دليل عدم تحريف قرآن دانست؟
و سؤالات بسيارى ديگر
.
پ.ن.
کربلایی محمدکاظم کریمی ساروقی (زادهٔ: ۱۲۶۲، ساروق اراک - درگذشت: ۱۳۳۹، قم) فردی بی سواد که مدعی حفظ کل قرآن شد. به گفته او، در امامزادگان ۷۲تن ساروق یکباره حافظ قرآن شدهاست. مدفن وی قبرستان نو قم است.
.
https://t.me/QuranMushaf2023/386
⚪️
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 3 weeks ago