𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago
نگاهی گذرا به ایران ساسانی
صحنه ۱: تسلیم و زانو زدن امپراتور روم، والرین، در برابر شاپور اول (شاپور بزرگ) در نبرد ادسا. سال ۲۶۰ میلادی
صحنه ۲: شاپور اول (شاپور بزرگ) در بیشاپور. سال ۲۶۶ میلادی
صحنه ۳: تاجگذاری اردشیر اول (اردشیر بابکان)، بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی. سال ۲۲۴ میلادی
صحنه ۴: بانوی اشرافزادهای که گلهایی در دست دارد در بیشاپور. سال ۲۶۶ میلادی
*موزائیکی که در بیشاپور کشف شده است. این بنا توسط اسیران رومی شاپور اول ساخته شده است
صحنه ۵: تاجگذاری اردشیر دوم (اردشیر دوم). اردشیر در وسط، شاپور دوم (شاپور ذو الأکتاف) در سمت راست و مهر در سمت چپ قرار دارند. سال ۳۷۹ میلادی
صحنه ۶: بانوی اشرافزادهای نشسته در بیشاپور. سال ۲۶۶ میلادی
*موزائیکی ساخته شده توسط اسیران رومی
صحنه ۷: خسرو دوم (خسرو پرویز)، سوار بر اسب، که به عنوان آخرین شاه بزرگ ساسانی شناخته میشود. سال ۵۹۰ میلادی
صحنه ۸: ایزدبانو آناهیتا در پردیس
صحنه ۹: خسرو اول (انوشیروان عادل)، نشسته در زیر طاق کسری در تیسفون. سال ۵۴۰ میلادی
از ص اینستاگرام pouyaaai
@sahandiranmehr
*✔️*آیا سقوط رهبران عرب بخاطر اعتماد به آمریکاست؟
✍️سهند ایرانمهر
🔸**معمولا بعد از هر رویداد مهمی «جنگ روایتها» آغاز میشود و هرکس تلاش دارد که روایت خود را به کرسی بنشاند. سقوط بشار اسد هم یکی از آن رویدادهاست که هرکس روایتی برای آن دارد. مثلا امروز دیدم که یک رسانه ترکیهای یکی از دلایل سقوط اسد را همدستی با اسراییل میداند و مدعی است که بمباران مراکز امنیتی و نظامی سوریه توسط اسراییل برای از بینبردن اسناد این همکاری است. رسانه دیگر تصاویری از رهبران ساقط شده جهان عرب از مبارک تا صدام و از محمد مرسی تا قذافی را نشان میداد و نقل قولی از آنان که: «اشتباه کردیم به آمریکا اعتماد کردیم».
نمیدانم این رهبران دقیقا چنین چیزی گفتهاند یا نه اما در تحلیلها به دفعات این روایت که نتیجه اعتماد به امریکا سقوط دولتهاست، شنیده شده است. تکیه به این مساله اعتماد به آمریکا به مثابه دلیل سقوط احتمالا به این دلیل است که تصور میشود فرضیه رقیب این نگاه، از فرصت سقوط اسد سوء استفاده خواهد کرد و منبعد بر طبل مذاکره خواهد کوبید پس بهتر آن است که یادآوری کنیم دلیل سقوط رهبران پیشین منطقه اعتماد به آمریکا و دست شستن از تقابل با آن بوده است.
درباره این روایت چند نکته را باید یادآوری کرد:
🔸نکته اول- مرحوم باستانی پاریزی میگوید: مثلی بین کرمانیهای قدیم رایج بود که میگفتند «روز آخر، روز نامردی است». من این ضربالمثل نقل شده توسط مرحوم پاریزی را در حوزه قواعد و ضوابط سیاست و روابط بینالمللکه الملل که میریزم اینگونه تفسیر میکنم که در این ساحت ما چیزی به نام «اعتماد» نداریم و آنچه باعث ائتلافها و همراهی است صرفا منافع مشترک یا توازی منافع است، اینجاست که دولتها در کنار هم قرار میگیرند و روزی که این منافع مشترک به پایان میرسد همان روز آخری است که به قول کرمانیها «روز نامردی است».
بنابراین هرچه باورها، ساختارها و موقعیتها به هم نزدیک باشد احتمال اینکه منافع مشترکی پیش روی دولتها قرار بگیرد و آنها را کنار هم قرار دهد بیشتر و هرچه این منافع بلندمدتتر باشد این ائتلاف و همراهی طولانیتر است اما مبنای آن نه اعتماد و نه محبت و رفاقت و لوطیگری که صرفا همان موضوع منافع است، تنها جایی که موضوع واقعا «اعتماد» است در رابطه میان دولت و ملت است که هرچند میتوان گفت آنجا هم منافع مشترک مهم است اما در عین حال نمیتوان گفت فلان دولت با ملتش منافع مشترک ندارد، چون در این صورت سالبه به انتفاع موضوع است زیرا دولت به واسطه برآمدن از ملت و نمایندگی آن موجودیت دارد و اگر قرار باشد منافعی جز منافع ملت برای خود تعریف کند دیگر دولت نیست بلکه موجودی عارضی و موقت و محکوم به فروپاشی است همچنانکه مبارک و اسد و قذافی چنین شدند.
بنابراین مشکل این رهبران اعتماد به امریکا نبود بلکه علت سقوط «بیاعتمادی به ملت» بود. آری به اصطلاح «اعتماد»به دیگران وقتی پای بیاعتمادی به ملت باشد فرجامی جز سقوط ندارد زیرا در رابطه یک دولت و ملت چیزی به اسم «روز آخر» وجود ندارد که روز نامردی باشد و اگر چنین روزی میانشان پدید آمد پیداست که آن دولت آن ملت را نمایندگی نمیکرده است و ملت هم برایش حکم بیگانه را داشته است.
🔸نکته دوم- امروز تصویر شادمانی مردم کرهجنوبی را میدیدم. شاد بودند چون مجلس برآمده از ملت، رییسجمهوری را که دستور حکومتنظامی داده بود عزل کرد. لابد اگر مجلس صدای مردم را نمیشنید و حاکمیت به مردم اعتماد نمیکرد و اعتراض فراگیر مردم به سقوط دولت منجر میشد باز یک عده مدعی میشدند که این تاوان اعتماد دولت سئول به آمریکاست! آری کرهجنوبی به دلیل حوزه منافع مشترک همپیمان آمریکاست اما اگر پشتوانه اعتماد به ملت نبود این همپیمانی ضامن بقای حاکمیت نبود. حاکمیت در کرهجنوبی علیرغم همپیمانی با آمریکا برقرار است اما نه بخاطر اینکه به آمریکا اعتماد کرده است بلکه به این دلیل که به مردمش اعتماد کرده است، درست برخلاف مبارک و صدام و اسد!
@sahandiranmehr
🔸تردیدی نیست که جریانی با تحلیل و عملکرد غلط از منطقه کلیت ایران را در معرض تهدیدهای جدی قرار داده است و منطق قضیه این است که از این جریان بازخواست شود ولی ماجرا به این ختم نمیشود هنوز هم عدهای در توهم این هستند که تبعات منفی ماجراهای سوریه را امری مختص به جمهوری اسلامی و نه «ایران» بدانند و برای آن هورا بکشند و «چه خبر» «چه خبر» بگویند ولی آنچه در زیر پوسته ماجرا قرار دارد علاوه بر جنبههای ژئوپلتیک، ریشه در مفاهیم (بعضا آناکرونیستی) تاریخی دارد که بیتردید رسوبات خود را در سیاستهای منطقهای خواهد گذاشت و اگر تصمیمسازان با بازنگری مبتنی بر خرد جمعی و رجوع به مردم به مثابه مبنای مشروعیت و شرط لازم برای پیشبرد سیاستها، تدبیری برای آن نیاندیشند نه دسته و گروه و عقیده که کلیت مفهوم ایران را در معرض خطر قرار خواهد داد.
🔸حجاج بن یوسف ( حاکم خونریز اموی) در کوفه سخن میراند و میگفت: ای سرخ رویان (لقب ایرانیها بخاطر سفیدی نسبی پوست و سرخی گونه) از امور کناره گرفتید و از سایهها لذت بردید و کارتان این بود که از عابرین بپرسید: «جه هبر»؟ (چه خبر) من و بعد از من با شمشیر «هبری» به شما بدهيم که همه «هبرها» را فراموش کنید!
مُحاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء/ راغب اصفهانی
✍️سهند ایرانمهر
ویدیو از صفحه توییتر «علی آردم»:
نوای آهنگ «مسلم عرب آنی» توسط فاتحان حلب:
«بنی امیه اصلشون از طلاست، از اسمشون کسری (خسرو) به وحشت افتاد».
@sahandiranmehr
🔸آقای دکتر صدیقی چه شد که با شاه ملاقات کردید و پذیرفتید به عنوان نخستوزیر احتمالی از شما یاد شود و بعد ناگهان در لحظهای که همه منتظر بودند نام شما از زبان مجلسیان به عنوان نامزد مورد تمایل نمایندگان مطرح شود، نام دکتر بختیار به گوش رسید و این سو و آن سو شایع شد که شما در آخرین لحظات از نخستوزیری منصرف شدهاید؟
دکتر صدیقی: در یکی از بحرانیترین روزهای حوادث ایران و در لحظاتی که انقلاب پرشکوه ملت ما با بازتاب خشونتآمیز حکومت روبهرو بود، دکتر امینی و عبدالله انتظام با من تماس گرفتند و گفتند که شاه مایل است با شما گفتوگو کند. من گفتم اگر شما هم در این ملاقات باشید، مانعی ندارد. آنگاه زمانی تعیین شد و ما پیش شاه رفتیم. در آغاز سخن من اشاره کردم امیدوارم اعلیحضرت از حرفهای من ناراحت نشوند، چون وقتی مردم حرفهایشان را در کوچه و خیابان با صراحت عنوان میکنند، مانعی نمیبینم که گوشهای از حقایق را بازگویم. بعد مسالهای از رفتار ایشان با حکومت ملی دکتر مصدق و یاران او در جبهه ملی برشمردم و دلایل رسیدن به بحران فعلی را بازگفتم. شاه گوش داد و در پایان گفت حاضر است به جبران گذشتهها قانون اساسی را مو به مو اجرا کند و از من خواست مطالعاتم را برای تشکیل دولت شروع کنم.
من چند روزی با دوستانم مشورتهایی داشتم و در دومین ملاقات که باز با حضور دکتر امینی و انتظام صورت گرفت به شاه گفتم من شرایطی برای نخستوزیری دارم که لازم است به طور کامل اجرا شود. نخست اینکه رای تمایل مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود، دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمینهم.
شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود و شاه مدتی به رامسر یا کیش بروند. در آنجا هیاتی از سوی دولت همیشه با شاه خواهند بود. در اینجا شاه گفت آیا میخواهید مرا کنترل کنید؟ گفتم قصد من جلوگیری از بعضی سوءتفاهمات است. چرا که من فکر میکردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمیشود جلوی بعضی تماسها و توطئهها را گرفت، ولی در داخل کشور این کار امکانپذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد. شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخستوزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاستپیشه ۲۵ سال اخیر و انتقال گروهی از آنها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر.
شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و در کنار این شروط مسائل جزئی بااهمیتی نیز وجود داشت که حالا لزومی به بازگو کردنش نمی بینم. وقتی از این جلسه به منزل آمدم بسیاری از دوستانم به دیدنم آمدند، بعضی تبریک گفتند و گروهی از سر دلسوزی کوشش کردند مانع من شوند. ولی در آن شرایط من واقعاً نگران کشورم بودم. حتی یکی از این دوستان من در جبهه ملی همراه با گروهی به منزل من آمد و نامهای از دوست دیگری به من داد و با اصرار خواست نخستوزیری را نپذیرم ولی وقتی من حقایق پشت پرده جبههملی را برای او باز گفتم، وقتی از رابطهام با دکتر مصدق که تا پایان زندگی آن آزاده مرد، دوام داشت حرف زدم و وقتی تلاشم را برای احیای جبهه ملی حتی در زندان برشمردم، دوست من گریست و شاید در آن لحظه از اینکه «جبهه ملی» به محض شنیدن نام من به عنوان نخستوزیر اعلام کرد که من سالهاست در جبهه فعالیت ندارم، ناراحت و غمگین شد. من همواره در جستوجوی حقیقت بودهام و هیچگاه در برابر زور و دروغ سر خم نکردهام. آن روز حس کردم مملکتم به وجود من نیازمند است و تصمیم داشتم در آخرین روزهای زندگیم، دینم را به این آب و خاک ادا کنم. وگرنه نخستوزیری و حتی بالاتر از آن برای من نمیتواند وسوسهانگیز باشد اما شاید شاه از سخنان و پیشنهادات من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.
✔️منبع:هفتهنامه «امید ایران»- ۸ بهمن ۱۳۵۷
امروز زادروز دکتر غلامحسین صدیقی، (از او به عنوان پدر جامعه شناسی ایران نام برده می شود) استاد دانشگاه تهران و وزیر پست، تلگراف و تلفن (در دولت اول) و وزیر کشور و نایب نخستوزیر (در دولت دوم) محمد مصدق است.
شرح عکس: دکتر صدیقی(نفر دوم از راست) در کنار حسین فاطمی
@sahandiranmehr
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago