یادداشت‌های یک معلم تفکر سیستمی

Description
یادداشت‌های محمدعلی اسماعیل زاده اصل
محقق و مدرس در حوزه «تفکر سیستمی» و «سازمان یادگیرنده» و در تلاش برای افزایش کیفیت تفکر و یادگیری جوامع انسانی

تماس با نویسنده:
@systemsthinker
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago

1 year ago
بازی آنلاین شبیه سازی مسیر زندگی

بازی آنلاین شبیه سازی مسیر زندگی
جمعه ۱۳ مهر - ساعت ۱۴ تا ۱۸

مجری بازی:
محمدعلی اسماعیل زاده اصل
مدرس دانشگاه تهران

اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
Life Game

1 year ago
جمعه ۱۳ مهر یک بازی آنلاین …

جمعه ۱۳ مهر یک بازی آنلاین خواهیم داشت که خانوادگی هم می‌توانید در آن شرکت کنید.

این بازی، شبیه سازی مسیر زندگی یک فرد از ۲۰ تا ۴۰ سالگی است و فرصت‌های خوبی برای تامل و گفتگو در مورد مهمترین تصمیم‌های زندگی ایجاد می‌کند.

@systemsthinking

بازی آنلاین شبیه سازی مسیر زندگی
مجری بازی: محمدعلی اسماعیل زاده اصل
جمعه ۱۳ مهر - ساعت ۱۴ تا ۱۸

@stlearning

اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
Life Game

1 year, 2 months ago

شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ روز هفتم ماه محرم بود.
بعد از پادگان رفته بودم کارگاه چوب و نزدیک غروب آفتاب تازه تونسته بودم برم به کارهای بازار برسم.
حدود ساعت ۱۱ شب رسیدم خونه.
در رو که باز کردم، تلویزیون داشت پخش مستقیم از کربلا پخش می‌کرد.
همون دم در به دیوار تکیه دادم و مشغول نگاه کردن شدم.
گفتم خدایا یعنی میشه من هم برم کربلا زیارت امام حسین؟
خودم جواب دادم که هفت روز از محرم گذشته و من حتی نتوانسته‌ام در مراسم‌های عزاداری شرکت کنم. سرباز هم هستم و باید برم پادگان. اجازه خروج از کشور هم که ندارم. آخه چطور ممکنه.
گوشه چشمم خیس شد و آهی کشیدم...

صبح زود راه افتادم و رفتم پادگان
اما اوضاع خیلی شلوغ به نظر می‌رسید.
رفتم سراغ فرمانده
گفت داریم میریم اصفهان برای مانور
پنج روز طول می‌کشه
تو زن و بچه داری لازم نیست بیای...

رفتم خونه و لباسم رو عوض کردم
مستقیم رفتم دفتر شرکت در بازار آهن شادآباد
بعد از ظهر دیدم بچه‌ها دارند در مورد رفتن به کربلا صحبت می‌کنند.

- گفتم مگه ویزا دارید؟
- گفتند پاسپورت هم نداریم.
- گفتم چطوری؟
- گفتند میریم ببینیم چی میشه
- چه زمانی؟
- ساعت ۵ بعد از ظهر میریم آزادی که سوار اتوبوس‌های مهران بشیم

درک درستی نداشتم که یعنی چی و چطور ممکنه
اما گفتم من هم میام
فرصت برای اینکه برم خونه نبود
با خونه تماس گرفتم و با همسرم صحبت کردم

ساعت ۵ بعد از ظهر در اتوبوس نشسته بودیم و در راه مهران بودیم...
روز بعد تاسوعا بود.
صبح نزدیک کرمانشاه نیروی انتظامی جلوی اتوبوس رو گرفت و گفت مرز بسته شده و اجازه تردد نمی‌دهند.
اتوبوس از همانجا برگشت.
اما یک راننده محلی قرار شد ما رو تا مهران ببره
تجربه سفر عجیبی باهاش داشتیم
اما ماجرا هرچی که بود، بالاخره زنده به مهران رسیدیم.

ظهر تاسوعا بود.
گفتند مرز بسته است.
گفتم برویم نماز بخوانیم.
نماز که تمام شد،‌ گفتند مرز باز شده
جنگ امریکایی‌ها با عراق تازه تمام شده بود.
نیروهای اوکراینی سمت مرز عراق بودند.
با احترام از زایرین ایرانی استقبال کردند.
نه این طرف و نه آن طرف حتی شناسنامه هم کنترل نکردند، چه برسد به پاسپورت و ویزا
داخل یک هایس نشستیم و مستقیم رفتیم کربلا
همین ساعتی که دارم این متن را می‌نویسم، غروب تاسوعا رسیدیم به کربلا...
رفتم حرم امام حسین
از حدود ساعت یک صبح دیگه غیر از من تقریبا هیچ کس در حرم نبود
تا اذان صبح کنار ضریح شش گوشه امام حسین و یارانش نشستم و مرثیه خوندم و اشک ریختم و درد دل کردم...

تمام طول سفر هر چه می‌گذشت برایم باورکردنی نبود و در بهت بودم...

گاهی خدا قدرتش را اینطور نشان می‌دهد.
با استجابت دعای یک سرباز، که هفتم محرم با دیدن حرم امام حسین در تلویزیون حسرت زیارت به دلش می‌نشیند و اشک از گوشه چشمش جاری می شود، و دو روز بعد برایش زیارت اختصاصی شب عاشورا در حرم امام حسین می‌گذارند...
@esmaeilzadehasl

1 year, 2 months ago

سلام دوستان

اگر علاقمند به مشارکت در مراسم‌های عزاداری که در ماه محرم در دهستان ما در شهرستان فومن برگزار میشه هستید، لطفا به این گروه مراجعه کنید:
@hamiane_roosta

در پناه خدا باشید
محمدعلی اسماعیل زاده اصل

1 year, 3 months ago

پزشکیان یا جلیلی: مساله این نیست. مساله مهم‌تری وجود دارد.

پیامی که دیروز از یکی از دختران ایران دریافت کردم، برای من تلنگری بود تا:
«از قدرت قلم مسوولانه‌تر استفاده کنم»

طی چند روز گذشته، طرفداران هر کدام از کاندیداهای ریاست جمهوری، روش‌های مختلفی برای تبلیغ و مجاب کردن دیگران به رای دادن به کاندیدای مورد نظر خودشان استفاده کرده‌اند.

یکی از استراتژی‌هایی که به صورت گسترده در این زمینه استفاده شده است، ایجاد «احساس گناه» در مخاطب بوده است.

ایجاد احساس گناه معمولا از طریق «هیولا سازی» و تخریب گسترده کاندیدای رقیب و هوادارانش انجام می‌شود.

نتیجه این است که بخشی از جامعه که اخبار انتخابات را پیگیری می‌کند، هر روز با حجم بزرگی از استرس مواجه می‌شود و آنقدر اخبار متنوع و متعدد از جناح‌های مختلف به او حمله می‌کند که منجر به ایجاد احساس درماندگی می‌شود.

به این ترتیب، اگر فردی نتواند خودش را از این دام رها کند، یا در نهایت تصمیم می‌گیرد با احساس گناه به یکی از کاندیداها رای دهد و یا کلا از فضای پر هیاهوی انتخاباتی خارج می‌شود و گزینه «رای ندادن» را انتخاب می‌کند.

به نظرم مساله‌ای که این روزها از خود انتخابات و نتیجه انتخابات مهم‌تر است، تامل در نوع رفتار انتخاباتی خودمان و نوع رفتارمان با دیگران است. چه کسی باشیم که می‌خواهیم رای بدهیم و چه اینکه رای ندادن را انتخاب کرده باشیم...

نه آقای پزشکیان و نه آقای جلیلی، نه فرشته هستند و نه هیولا
هر دو نقاط ضعف و نقاط قوتی دارند
هر دو هم طرفداران زیادی در جامعه پیدا کرده‌اند و احتمالا شاهد رقابت نزدیکی بین این دو نفر خواهیم بود.
اگر خواستید رای بدهید، با شناختی که طی این مدت از ایشان پیدا کرده‌اید، با آرامش به کاندیدای مورد نظرتان رای بدهید و در مورد نتیجه هم به خدا توکل کنید...
@esmaeilzadehasl

1 year, 3 months ago

پزشکیان یا جلیلی - قسمت ششم: نهادهای مالی

بانک، بیمه، بورس و صندوق‌های بازنشستگی از مهمترین نهادهای مالی هستند.

حال نهادهای مالی کشورمان خوب نیست.
- اغلب بانک‌های ایران سال‌هاست که ورشکسته هستند.
- بیمه‌های ایران پشتوانه لازم برای ارایه خدمات بیمه‌ای مورد نیاز صنایع بزرگ را ندارند.
- بورس به محل نوسان گیری دولت و خصولتی‌ها از مردم تبدیل شده
- صندوق‌های بازنشستگی هم به صندوق‌های ورشکستگی تبدیل شده‌اند و در حال نابودی کل اقتصاد کشور هستند.

چرا این بلاها بر سر تمام نهادهای مالی کشور آمده است؟

بانک‌ها از یک طرف محلی برای تامین مالی دولت بوده‌اند و از طرف دیگر، به ابزاری برای خدمات اجتماعی تبدیل شدند که دولت توان انجام آنها را نداشت. بانک‌ها به جای اینکه سپرده‌های مردم را نگهدارند و تامین مالی کوتاه مدت بخش‌های صنعت، کشاورزی و خدمات را انجام دهند، به محلی برای اعطای «تسهیلات دستوری» تبدیل شدند. تسهیلاتی که هم «نرخ نکول» در آنها بالاست و هم سود آور نیستند. ما به التفاوت نرخ دستوری و نرخ شورای پول و اعتبار را هم دولت‌ها متعهد شدند که پرداخت کنند، اما هیچ وقت پرداختی انجام نشد و این مبالغ تبدیل به بدهی‌های بلندمدت دولت شد که هیچ گاه هم پرداخت نخواهند شد. بالا بودن نرخ تورم و پایین‌تر نگهداشتن نرخ تسهیلات از نرخ تورم هم میخ آخر تابوت نظام بانکی را زد تا بانک ماهیت کسب و کاری‌اش را از دست بدهد و به محلی برای «توزیع رانت» تبدیل شود.

بیمه‌ها هم همواره با مساله کم بودن سرمایه و ناتوانی در پوشش خطرات پروژه‌های بزرگ مواجه بوده‌اند. برای حل این مساله، طی سالیان گذشته «بیمه اتکایی» مورد استفاده بوده است تا شرکت‌های بیمه داخلی بتوانند با پشتوانه شرکت‌های بیمه بزرگ دنیا نسبت به پوشش خطرات پروژه‌های بزرگ اقدام کنند. با این حال، با گسترش تحریم‌ها، حالا بیمه‌های داخلی هم امکان ارتباط با صنعت بیمه جهانی را از دست داده‌اند و عملا ریسک‌های انجام فعالیت‌های صنعتی و تجاری بزرگ به شدت افزایش پیدا کرده است.

بورس اوراق بهادار، قرار بوده به محلی شفاف برای حمایت از سرمایه گذاران تبدیل شود تا مردم بتوانند با خیالی آسوده پس‌اندازهای کوچک خودشان را با کمک این نهاد سرمایه گذاری کنند و تامین مالی پروژه‌های بزرگ را امکان پذیر کنند.
با این حال بورس اوراق بهادار به محلی برای تامین مالی کسر بودجه دولت و به ابزاری برای نوسان‌گیری خصولتی‌ها از مردم تبدیل شده است. خصولتی‌ها که سرمایه‌های بزرگ در دست دارند، به صورت فرمایشی در دوره‌هایی بازار را به اوج می‌برند و در دوره‌هایی بازار را به زمین می‌زنند. دولت هم با «قیمت گذاری دستوری» و مصوبات حساب نشده و گاهی حتی «اعلام نشده»، یکدفعه یک صنعت را به اوج و حضیض می‌برد. خود سازمان بورس هم گاهی به «دلایل غیر فنی» سال‌ها شرکت‌ها را در نوبت ورود به بورس نگاه می‌دارد و مانع از تامین مالی آنها در بورس می‌شود.

از همه عجیب‌تر، دشمنی گروهی از سیاسیون نزدیک به دولت سیزدهم با «بورس کالا» است. بورس کالا که شفاف‌ترین محل برای کشف قیمت و عرضه محصولات است، به بهانه‌هایی مانند «دلار زدایی» مورد حمله قرار گرفته است و اگر این حضرات قدرت پیدا کنند، با از بین بردن این بازار، قیمت گذاری و ساز و کار عرضه محصولات را به «تاریک‌خانه»‌های مطلوب خودشان خواهند برد.

صندوق‌های بازنشستگی هم بماند برای فرصتی دیگر
فقط ۴۵۰ هزار میلیارد تومان کسری در سال ۱۴۰۳
بیش از ۱۶ درصد بودجه عمومی کشور
و ۶۳ درصد بیشتر از بودجه آموزش و پرورش

توصیه انتخاباتی هم بماند به قضاوت خودتان...
@esmaeilzadehasl

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 4 weeks ago