?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
خاطرهها و مخاطرهها
چرا فرهنگ تکریم شخصیّت انسان نهادینه نمیشود؟!
در روزهای اشتغال در وزارت آموزش و پرورش به عنوان مشاور معاون وزیر، عضو کمیسیون اقلّیّتهای دینی هم بودم. روزی نامهای از وزیر وقت آموزش و پرورش دریافت کردم که مرا به عنوان کارشناس امور اقلّیّتهای دینی به شورای معاونان در ساعت 16 آن روز دعوت کرده بودند.
من در ساعت مقرّر در دفتر وزیر حاضر شدم. رئیس دفتر ضمن خوش آمدگویی مرا دعوت به نشستن کردند و به خدمتگزار دستور چای و پذیرایی دادند. پس از دقایقی از ایشان پرسیدم:
مگر نشست شورای معاونان شروع نشده؟ کی من باید در نشست شرکت کنم؟
ایشان گفتند: بله،نشست شروع شده،ولی فعلاً موضوع دیگری در دستور کار است. شما تشریف داشته باشید. هر وقت موضوع اقلّیّت های دینی در دستور کار قرار بگیرد،شما را صدامیزنند.
من گفتم: پس من باید اینجا بیکار بنشینم،تا هر وقت مرا صدا بزنند،بروم داخل؟
گفتند: بله!
گفتم: پس نباید مرا برای ساعت 16 دعوت میکردند. باید موضوعات نشست برنامهریزی و زمانبندی میشد و مرا برای همان ساعت دعوت میکردند. من این گونه دعوتکردن را توهین به خود میدانم.آیا وقت یک انسان این قدر بیارزش است که باید پشت درِ اتاق وزیر بنشیند،تا هر وقت با او کار دارند،او را صدا بزنند؟ ما به عنوان معلّم وظیفه داریم تکریم شخصیّت انسان و وقتشناسی را عملاً به شهروندان بیاموزیم؛نه این که خود ناقض آن باشیم!
این مطالب را گفتم و از جای برخاستم تا دفتر وزیر را ترک کنم.
مدیر دفتر وزیر گفت: آقای وزیر ناراحت میشوند که شما در نشست شرکت نمیکنید.
من گفتم: اتّفاقاً بیش از هر کس آقای وزیر آموزش و پرورش باید دغدغۀ تکریم شخصیّت انسانها را داشته باشند! همین جا سرچشمه فرهنگسازی است!
بنابراین با وجود اصرار بسیار مدیر دفتر مبنی بر حضور در آن جا،با اعتراض، دفتر وزیر را ترک کردم.
فردای آن روز مطّلع شدم که آقای«ع.ا.م» مدعوّ دیگر نشست نیز بعد از من به دفتر وزیر آمده و تا ساعت 19 با همین وعده منتظر نشسته،ولی به علّت تعدُّد موضوعات شورای معاونان،نوبت به موضوع اقلّیّتها نرسیده است!
آن وقت بود که به پاسخ این پرسش رسیدم که :
«چرا تکریم شخصیّت انسان و روند حقوقمداری شهروندان به عنوان یک فرهنگ در ایران نهادینه نمی شود؟!»
**هر پگاه نو با یک نگاه نو
گزینگویههای مطهر
مبعث عام و بعثت خاص
ويژۀ خجسته روز بعثت پيامبر اكرم(ص)
هر انسانی در «حرای تکوین» از سوی «خدای جهانآفرین»
به «رسالتی بزرگ» و «ماموریّتی سترگ» برانگیخته میشود.
اگر با «نگرشی ژرفتر» و «نگاهی شگرفتر» بنگریم،
هیچ «پدیدهای» و «آفریدهای» نیست،
مگر این که از سوی «آفرینشگر حکیم» به «رسالتی عظیم» برانگیخته میشود.
بنابراین ،«بعثت» برای جهان «بشریّت»،
نه تنها ،«فرهیختن کرام»، که «برانگیختن عام» است.
همۀ «موجودات» در پهندشت «کائنات»
هر یک برای انجام «ماموریّتی ویژه» و «رسالتی آویژه»
برای پیمودن«راه کمال» از سوی «ذات ذوالجلال» آفریده شدهاند.
انسان به عنوان «اشرف مخلوقات» و «ارشد موجودات»
« رسالتی بس خطیرتر» و « ماموریّتی بسیار چشمگیرتر» بر عهده دارد.
مسئولیّت دشوار هر انسان یافتن «رسالت اصیلِ فراندیش»
و «نقش بیبدیلِ خویش»در عالم هستی است.
هر انسان بخشی از این« پازل حکیمانه» و « نقشۀ جاودانه» را به کمال میرساند.
اینجاست که مفهوم این «پیام ستُرگ» و «کلام بزُرگ» مولا(ع) تبلور مییابد که:
« مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبّهُ»؛
«سیرِ خداشناسي» از «مسيرِ خودشناسي» ميگذرد.
نيز معني اين پيام عظيم پيامبر(ص) تجلّي مييابد كه:
« رَحِمَ اللهُ امرِءٍ مَن عَرَفَ قَدرَهُ » ؛
خدا رحمت كند انساني را كه قدر خود (و رسالت خود) را بشناسد.
همچنین علي (ع)فرمود:
« رَحِمَ اللهُ امرءٍ عَلمَ مِن اَينَ وَ في اَينَ وَ اِلي اَينَ».
خداوند رحمت کند کسي را که بداند کجا بوده و کجا هست و کجا خواهد رفت.
بنابراين سالروز بعثت پيامبر اكرم(ص) روز برانگيختهشدن اين «زریر زر» و «بشير بشر» است.
ولی مبعث تنها گُلي نیست كه در «حرا بشكفد» و «هوا را بشکافد»
و عطر «دلاويز» و گلبرگ «رنگآميز» آن
تا ظهور «قائم امامت» و «قيام قيامت» ،
«درازنای زمان را عطرآگين» و «پهناي زمين را رنگين» كند؛
بلكه اين رويداد عظيم يادآور برانگيخته شدن همۀ «انسانها» در همۀ «دورانها»است ،
براي انجام «رسالت خویش» بر پایۀ «دلالت کیش».
آري مبعث «چشمهاي زلال» بود كه از «سرچشمهای لایزال»،
بر فراز حرا «جوشيد»و بر بستر تاريخ «خروشيد»
و بوستانهاي «مكرمت» را «كرامت»بخشيد
و گلستانهاي «سعادت» را «طراوت».
اكنون ما در اين «روز خجسته» و «بهروز برجسته»،
ضمن عرض شادباش به همه «باورمندان رسالت» و «رهپويان نبوّت»،
از خداوند حكيم میخواهيم كه ما را دست گيرد
و در شناخت و انجام رسالتمان ياريمان فرمايد .
در كسب رضاي حق موفّق باشيد
شفيعي مطهر**
#طنزسیاهنمایی**.834
بعضیها داماد دارند!ما هم داماد داریم!
گفت: چه نمایندگان خوبی در مجلس داریم! چقدر پرعاطفهاند! طفلکیها با این که برگزیده اقلّیّت محدودی از مردماند، خود را موظّف به صلۀ ارحام میدانند!
گفتم: چگونه؟ چه کردهاند؟
گفت: مثلاً یک نمایندۀ مهربان در یک پیامک به یکی از وزرا اخطار میکند:
چرا در حکم انتصاب پدرزنم برای فلان شرکت ،وقت تلف میکنی؟
وزرا میترسند بگویند نمایندگان به آنها فشار میآورند!
عباس عبدی در روزنامۀ اعتماد نوشت:
توزیع پستهای دولتی بر اساس فشار غیرمسوولانۀ نمایندگان ، از سوی مقام رهبری نیز تذکُّر داده شده، ولی ظاهراً در عمل توجُّه نمیکنند.
شنیدم که برای برخی از شرکتهای تابعۀ وزارت نفت، حتّی تا سه نفر نامزد از سوی سه نماینده معرّفی شده است. من خودم پیامکی را دیدم که با صراحت تمام معترض بود که چرا انتصاب پدر همسرش را در فلان شرکت نهایی نکردهاند و اتلاف وقت میکنند؟
یا پیامکی که اگر فلانی را منصوب نکنید یا فلان بخشنامه را تغییر ندهید، سوال میکنیم! در واقع قدرت نظارتی نماینده تبدیل به ابزاری برای امتیازگیری شده است.
گفتم: خوش به حال این پدرخانمهای خوششانس که دامادهای نماینده دارند!
گفت: دیشب به دامادم گفتم برو از این نماینده یاد بگیر که چطور با پدرخانمت باید رفتار کرد! بعضیها داماد دارند!ما هم داماد داریم! داماد ما معلّم است یک نمره به برادرخانمش ارفاق نمیکند!
معلّمی با خواهر فرّاش مدرسه ازدواج کرد. گاهی اوقات معلم غیبت میکرد و از فرّاش که برادر زنش بود، میخواست به جایش به کلاس برود. این قدر این کار تکرار شد که فرّاش تقریباً شده بود معلّم مدرسه!
بعد از مدّتی آقا معلّم شد رئیس آموزش و پرورش. برادر خانمش را به مدیریّت مدرسه منصوب کرد.
بعد از مدّتی معلّم داستان ما شد مدیرکلِّ استان و برادر خانمش را به ریاست آموزش و پرورش منصوب کرد!
چندی گذشت و از مقام مدیرکلّی شد وزیر آموزش و پرورش و برادرخانمش را به مدیر کلّی منصوب کرد!
چندی گذشت و وزیر دستور تحقیق و تفحُّص در بارۀ مدارک تحصیلی کارکنان و مدیران را صادر کرد. فرّاش که مدرک تحصیلی ابتدایی بیشتر نداشت، آشُفته شد و زنگ به شوهرخواهرش زد و گفت:
چکار میکنی؟ تو که میدونی من چند کلاس ابتدایی بیشتر سواد ندارم؟ بدبخت میشم اگر این دستور را اجرا کنی!
شوهر خواهر گفت : احمق! نگران نباش! من شما را به ریاست هیئت تحقیق و تفحُّص منصوب کردم !!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟
شفیعی مطهر
┄┅┅❅💠❅┅┅┄**
???
?? #هر_پگاه_نو_با_یک_نگاه_نو...
? فرگرد 1322
? «چرخشِ زمان» و «گردشِ زمین»
?__ ساعت، از «گشتِ زمین نمیرنجد» و «گذشتِ زمان را میسنجد»،
زیرا «چرخشِ زمان» از «گردشِ زمین» معنا مییابد.
زمان چون «نایره» به دورِ «دایره» نمیچرخد،
که پس از یک «دُورِ دُرُست» به «جای نخُست» برگردد؛
بلکه از «قدیم» سیری «مستقیم» دارد.
⏳ تنها «ساعتِ شنی»، «به روشنی» به ما میگوید:
خطِّ زمان نه «سقیم»، که «مُستقیم» است.
? نه «زمانِ رفته» بازمیگردد و نه «روز و هفته».
گذشتِ زمان نه «کرّار» است و نه «تکرار» دارد،
بنابراین «هر لمحه بتابیم» و «هر لحظه را دریابیم»!
✍ استاد شفیعیِ مطهر
1398/05/21
---------------------------------------------------
نایره: آتش برافروخته
سقیم: بیمار، مریض
کرّار: بازگردنده
لمحه: یک بار نگریستن، با شتاب به چیزی نظر کردن
???
✅ دیگر آثار و دانلود رایگان کتابهای این قلم؛ در کانال رسمی 'گزین گویههای مطهر' :
???
?? #هر_پگاه_نو_با_یک_نگاه_نو...
? فرگرد 1321
? «بذرِ رویا» و «جذرِ پویا»
?__ مهربانی «بذری رویا» و «جذری پویا» است،
آن را در «بستر هر زمینه» و حتی «خاکستر هر زمانه»،
باید «سخاوتمندانه افشاند» و «امیدوارانه نشاند».
? گر چه آن «زمینۀ کاشت» و «زمانۀ برداشت» فراموش شود،
روزی نهالی «بارور» و « پرثمر» می گردد.
? بیاییم در «بستر دلها»، نه در «خاکستر گِلها»،
«لالۀ محبّت» و «آلالۀ مودّت» بکاریم
تا در فردایی بهتر نه تنها «خویش»، که هر «دگراندیش» نیز
بتواند در سایهسارِ آن «نهالِ بارور» و «نخلِ پُرثمر»،
«رامش گیرد» و «آرامش پذیرد»!
✍ استاد شفیعیِ مطهر
1398/05/20
---------------------------------------------------
رویا (بر وزن پویا): روینده، رویشگر، رشدکننده
جذر: ریشه، اصل، بیخ
رامش: شادی، سرور
???
✅ دیگر آثار و دانلود رایگان کتابهای این قلم؛ در کانال رسمی 'گزین گویههای مطهر' :
???
?? #هر_پگاه_نو_با_یک_نگاه_نو...
? فرگرد 1318
? «گوهرِ ناب» و «جوهرِ آفتاب»
?__ همۀ «سگهای تازی» و «اسبهای ممتازی»،
«لال»اند، ولی نه «خواهانِ استقلال».
زیرا در برابر «قوت»، «قنوت» دارند و در برابرِ «باد و بروت»، «سکوت»!
?سگان با «فراست» از اموال صاحبِ خویش «حراست» میکنند
و در ازای آن از «خوانی» به «استخوانی» دلخوشاند.
? شتران «باری میبرند» و «خاری میخورند»
و اسبان «میتازند» و برای صاحب خود «دمسازند».
«سمندِ سمین» با «کمندِ در کمین» پیش میتازد
و «هدفی» جز خوردن «عَلَفی» ندارد!
? چهارپایان نه «خواریِ مهار را میشناسند»
و نه از «شرمساریِ افسار میهراسند»!
آنان خود را «حقیر» و «شایستۀ تحقیر» میدانند.
این موجودات، «غریزۀ طاعت» و «انگیزۀ اطاعت» دارند.
? موجودی از «ننگِ حقارت» و «انگِ اسارت» میرنجد،
که در «پاسِ سلامت»، «احساسِ کرامت» کند.
کرامت، «گوهرِ ناب» و «جوهرِ آفتاب» است.
نه تنها «چهارپایانِ بی زبان»، بلکه هر «انسانِ شایگان» نیز که «عصارۀ عقلانیّت» و «انگارۀ انسانیّت» را از دست بدهد،
به هر «پستیِ ننگین» و «فرودستیِ پژوین» تن میدهد!
✍ استاد شفیعیِ مطهر
1398/05/17
--------------------------------------------------
قوت (بر وزنِ توت): غذا، خوراک
قُنوت: فرمانبرداری، تواضع و فروتنی
باد و بروت: غرور، خودنمایی
فراست: فهم، ادراک، دانایی
خوان: سفره، میز غذاخوری
سمند: اسبی که رنگش مایل به زردی باشد
سمین:چاق، فربه
انگ: شیره، عصاره، نشانی و علامت
انگاره: پندار، وهم، گمان، داستان، سرگذشت، اندازه، مقیاس، حساب
پژوین: چرکین، پلید، چرکآلود
???
✅ دیگر آثار و دانلود رایگان کتابهای این قلم؛ در کانال رسمی 'گزین گویههای مطهر' :
???
?? #هر_پگاه_نو_با_یک_نگاه_نو...
? فرگرد 1260
? «سلاحِ خونآشام» یا «اصلاحِ گام به گام»؟!
?__ برای «رفع ویرانیها» و «دفع نابسامانیها» در هر جامعه،
دو «راه» و دو «نگاه» وجود دارد:
نخست «راهِ صلاح» و «نگاهِ اصلاح» است،
و دیگری «انتخابی خونین» و «انقلابی بنیادین».
? اولی چون «بارشِ باران» است و دومی چون «یورشِ سِیلِ خروشان».
✓ باران «میبارد» و با خود «طراوت میآرد»،
ولی سِیل «برمیآشوبد» و همه چیز را «درهم میکوبد».
✓ باران، «ویران را آبادان» میکند و سیل، «آبادان را ویران»!
✓ باران «نَم نَم میبارد» و رشد و رویش را «کم کم میآرد»،
ولی سیل، ناگهان «بیبهانه میجوشد» و «بیرحمانه میخروشد»،
و هر «بود» را «نابود» میکند و هر «وَدود» را «دود»!
? در «درازای زمان» و در «پهنای زمین»،
هیچ «انقلابی» در هیچ «قاب و نقابی»،
نتوانسته برای جامعه، «نظامی مردمسالار» و «انسجامی عزّتمدار» به ارمغان بیاورد.
? بیاییم با «اصلاحِ گام به گام»، «سلاحِ خونآشام» را
«فروگذاریم» و «عدو انگاریم».
آنان که برای «حلِّ مشکلات» با هر شیوهای «راهِ اصلاحات» را میبندند،
ملّت را ناگزیر از «انتخابی داوطلبانه» و «انقلابی براندازانه» میکنند!
✍ استاد شفیعیِ مطهر
1398/03/03
---------------------------------------------------
سِلاح: جنگافزار، ابزار جنگ
وَدود: بسیار مهربان، دوستدار
انسجام: نظم و همبستگی
???
✅ دیگر آثار و دانلود رایگان کتابهای این قلم؛ در کانال رسمی 'گزین گویههای مطهر' :
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago