?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 4 weeks ago
چرا امارتاسلامی در نشست دوحه شرکت نکرد؟!
عبدالظاهر هروی
دولتهای زیادی در قالب و اشکال و اهداف مختلفی به وجود آمدهاند که بعدها توسط دولتهای قدیم بر اساس شرایط مشخصی به رسمیت شناخته شدهاند. امارت اسلامی افغانستان نیز مانند سایر دولتها، دولتی را در خلال چند دهه گذشته از طریق حرکتهای جهادی و آزادیبخش ملی و دینی در روند استعمارزدایی تشکیل داده است. تقریبا دو و نیم سال است که از زمان سرپرستی حکومت امارتاسلامی میگذرد و این حکومت نوساز توانسته است طی این سالها در ابعاد مختلف امنیتی، اقتصادی، روابط و تعامل منطقهای و حتی بینالمللی به عنوان یک کشور و حکومت مستقل در چهارچوب قوانین بینالمللی خوب عمل کند.
فلسفه و شرایط به رسمیتشناختن دولتها
ﻣﺆﺳﺴﮥ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ در اجلاسیهای در ﺑﺮوﮐﺴﻞ ﻣﻮﺿﻮع «رسمیتشناسی» را ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮارداده و آن را ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ میکند: «رسمیتشناسی ﻋﻤﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ آن دوﻟﺖﻫﺎی ﻗﺪﯾﻤﯽ وﺟﻮد ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌﻪی ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﺪﯾﺪ و ﻣﺴﺘﻘﻞ را ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ رﻋﺎﯾﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﯿﻦالملل اﺳﺖ، درﺳﺮزﻣﯿﻨﯽ ﺗﺼﺪﯾﻖ و ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ و درﻧﺘﯿﺠﻪ اراده را داﯾﺮ ﺑﺮ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻀﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ اﻋﻼم ﻣﯽدارﻧﺪ.»
رسمیتشناسی دارای چندین شرط است که عبارتند از:
۱. استقلال: استقلال یک دولت شرط اساسی برای شناسایی آن توسط دولتهای دیگر است که امارت اسلامی کاملاً استقلال خود را حفظ کرده است و وابسته به هیچ دولت دیگری نیست؛
۲. ثبات داخلی. برای شناسایی یک دولت جدید، ثبات داخلی آن نیز مورد توجه قرار میگیرد و در این امر استحکام دولت جدید و اعتماد مردم به این دولت نقش بهسزایی دارد. الحمدلله امارتاسلامی توانسته است چنان ثبات و امنیت داخلی را ایجاد کند که در تاریخ افغانستان سابقه نداشته است؛
۳. تمایل دولت جدید در انجام تعهدات بینالمللی. امارتاسلامی به تعهدات بینالمللی بر اساس منافع ملّی احترام میگذارد و متعهد است که از خاک افغانستان بر علیه خاک دیگر کشورها استفاده نشود؛
۴. موثر بودن و یا واقعی بودن قدرت دولت و حکومت. در این زمینه قدرت و توانایی امارتاسلامی در خصوص امنیت برای همگان و به ویژه برای مردم افغانستان به وضوح نمایان است.
سازمانملل و نشستهای بیفایده
بر مبنای توضیحات بالا و از نظر قوانین جهانی، میبایست سازمانملل و دیگر کشورها، امارتاسلامی را به رسمیت میشناخت نه اینکه متوسل به راههایی شود که به جایی نمیرسند. در طی این مدت سازمانملل جلسات و نشستهای مختلفی در خصوص مسایل افغانستان بدون حضور نمایندگان رسمی این کشور، برگزار میکرد که یکی از دیگری بیفایدهتر بود. اینکه امارتاسلامی در نشست دوحه به عنوان مهمان و تشریفاتی شرکت نکرد، اقدامی کاملاً سنجیده و مطابق با حفظ استقلال و عزت ملت شریف افغانستان است؛ زیرا امارتاسلامی حالا یک حکومت قدرتمند و تواناست و مثل دیگر دولتها توانسته است در میدان دیپلماسی اقدامات خیلی مفیدی انجام دهد که بر اساس آمار رسمی از ۲۱آگوست ۳۷۸ ملاقات دیپلماتیک با مقامات ۳۵کشور انجام داده است.
با توجه به اینکه امارتاسلامی همیشه با تمام طرفها حتی آمریکا حاضر شده است مذاکره و گفتگو کند، حالا چرا سازمانملل رسماً نمیخواهد در خصوص مسایل افغانستان با چنین حکومت موفق و دیپلماتیک به طور رسمی گفتگو و مذاکره کند؟!
شرایطی که امارتاسلامی برای شرکت در نشست دوحه تعیین کرده بود، کاملاً بر اساس منافع ملی است، و در این زمینه از آجندای و یا دستور هیچ کسی دیگر پیروی نمیکند. روشن است که امارتاسلامی وقت این را ندارد خود را با جلسات بیمعنا مشغول نماید. اگر سازمانملل چندین نشست دیگر هم در خصوص افغانستان برگزار کند، نه تنها بیمعناست؛ بلکه بیفایده و بیثمر نیز است. وقتی که سازمان ملل توانایی قبول شرایط امارت اسلامی را ندارد، قطعا توانایی اجرایی توافقات را هم ندارد پس چرا باید با آنها گفتگو کرد؟!
امارتاسلامی با چند شرط میخواست در این نشست شرکت کند و از بنیاد که آن را رد نکرد؛ در واقع این سازمان ملل بود که این فرصت مهم و حیاتی را از دست داد و حالا که امارتاسلامی در نشست دوحه شرکت نکرده است، بر خلاف تحلیلهای سیاسیون، هیچ ضرری نکرده است بلکه استقلال خود را حفظ کرده است و چه بسا از اهمیت سازمان ملل کاسته شده است و روزی میرسد که همین سازمان ملل مجبور میشود با پذیرش شرایط امارت اسلامی بار دیگر این نشست را مجددا برگزار کند و صد البته آغوش امارتاسلامی برای گفتگو و تعامل مفید و موثر همیشه باز بوده و است.
https://www.alemarahdari.af/?p=122632
امارت اسلامی افغانستان , Islamic Emirate of Afghanistan
چرا امارت اسلامی در نشست دوحه شرکت نکرد - امارت اسلامی افغانستان، Islamic Emirate of Afghanistan
در طی این مدت سازمانملل جلسات و نشستهای مختلفی در خصوص مسایل افغانستان بدون حضور نمایندگان رسمی این کشور، برگزار میکرد که یکی از دیگری بیفایدهتر بود.
مثلث شیطانی «داعش، اسرائیل و جبههٔ بغاوت»
نویسنده:سائس سعیدی
داعش و جبههٔ بغاوت که هر دو برای تضعیف حکومت اسلامی در افغانستان از هیچنوع خدعه و مکری دریغ نمیورزند، شواهد و اسناد زیادی وجود دارد، که این دو دشمن جهان اسلام (داعش و جبههٔ بغاوت) در لباس و چهرهٔ اسلامی و توسط رهنمودهای یهود - اسرائیل، برای بدنامی و تفرقه میان امت مسلمه، دست به دست هم داده و تلاش میکنند.
چنانکه در اوایل ظهور جبههٔ بدنام بغاوت، شاهد اظهارات مقامات و افراد بلندپایهٔشان بودیم که میگفت: «هدف و داعیهٔ داعش و جبههٔ بغاوت یکی است؛ هر دو داعیهٔ خراسانخواهی و سرنگونی حکومت امارت اسلامی را در سر داریم. دلیلی که با همدیگر همکاری نکنیم و برای آن مشترکا مبارزه ننمائیم چیست!؟»
این هر دو گروه بدنام، سر در لاک یهود فروبرده و پرورده و محصول مکتب یهودیت - اسرائیل میباشند که از نظر مالی از یک منبع تمویل میشوند. بارها مشاهده شده است که آنها در طراحی عملیات وحشیانهٔ همدیگر علیه ملت مسلمان افغان، اظهار خوشی نموده، و بر طبل شادی کوبیدهاند.
از آنجایی که رگوریشهٔ داعش ساختهوپرداخته و آبیاریشده از جویبارهای یهود میباشد و خیزابههای این حرکت منحوس و سرکش به ژرفنای کَنیسه و کنشتهای یهودیت بر میگردد؛ آلهٔ دست و وسیلهٔ مورد استفاده فرامرزی اسرائیل در جهان میباشد. در هر کنفوکناری که موساد بخواهد، آن را برای منافع خود سوق میدهد. جبههٔ بغاوتگران نیز رابطهٔ کهن و دیرینهای با سران یهود داشته و روزبهروز، این رابطه تقویت شده و آنها در دامن یهود استقرار مییابند.
چنانکه چند وقت قبل شاهد مصاحبه احمدمسعود با یک روزنامهنگار معتمد جهانی بودیم، که از یهود برای جنگیدن در برابر امارت اسلامی درخواست کمک نموده بود. این جبههٔ بدنام چنانچه در همین مسیر روان بوده و ادامهاش دهد، شاهد بافت عقیدتی میان این مثلث شیطانی (داعش، یهود و جبههٔ بغاوت) خواهیم بود، که در آن زمان در تخریبات فرامرزی و حلمهورشدن به جهان اسلام نقش مهمتری را نسبت به حال، در پیشخدمتی به جهان کفر ایفا خواهند نمود.
جهاد و مبارزه در برابر این مثلث شیطانی و خنثینمودن برنامههای شیادیشان از اوامر قطعی و منصوص است و آیات قرآن و احادیث نبی اکرم -صلیاللهعلیهوسلم- شامل یهودیان، خوارج و باغیان میباشند. پس بر هر مسلمان لازم و فرض است که در این عرصه تا حد مکلفیت خود تلاش ورزد، تا بتوانیم جامعهای پاک و خالی از دنس یهود، خوارج و باغیان داشته باشیم.
https://www.alemarahdari.af/?p=122637
امارت اسلامی افغانستان , Islamic Emirate of Afghanistan
مثلث شیطانی «داعش، اسرائیل و جبههٔ بغاوت» - امارت اسلامی افغانستان، Islamic Emirate of Afghanistan
داعش و جبههٔ بغاوت که هر دو برای تضعیف حکومت اسلامی در افغانستان از هیچنوع خدعه و مکری دریغ نمیورزند، شواهد و اسناد زیادی وجود دارد، که این دو دشمن جهان
نابود کردند!
کدام یک از کشورهای ما مسلمانان با وجود منابع زیاد، به ساخت اسلحه روی آورده است؟ پاسخ: هیچکس! نه به این دلیل که ما نمیتوانیم اسلحه بسازیم؛ بلکه از این جهتکه از سوی سازمانهای بینالمللی ممنوع است. روی آوردن به سمت چیزهاییکه میتواند توازن قدرتهای بینالمللی را برهم زند، سخت ممنوع است، در مقابل شما همیشه باید گروگان بمانید، اسلحه بخرید و حتی آزادی استفاده از آنها را هم نداشته باشید و شما باید قانع شوید که اسلام اصلاً شایسته حکومتداری نیست و کسانی هم که به دنبال تغییر قوانین بازی هستند، تروریست و یا عقبماندهای بیش نیستند.
و آنها [مجاهدین و آزادیخواهان] مسئول آن چیزی هستند که کشور ما به آن تبدیل شده است. آنان اسلام را از قدرت کنار میکشند و مردم آن کشور را مسئول شکست و عقبماندگیشان میدانند! طالبان در طی دو سال و نیم، در حالیکه مشکلات اقتصادی در سیستمهای اطراف ما که دهها سال قدمت دارند، همچنان بد و بدتر می شود، در بخش اقتصاد معجزه و شگفتی آفریدند. حماس در منطقهای کوچک و محاصرهشده که پایتخت آن کوچکتر از پایتخت ماست، شگفتیهای فراوانی آفرید و ارتشی باشکوه و محیطی برای مقاومتِ مؤمنانه، صبورانه و استوار و ثابتقدم تشکیل داد و با این کار پیش از آن که جهانیان را شگفتزده کند، ما را شگفتزده کرد!
آری، این است اسلام بزرگ، وقتی که حکومت کند، شگفتی میآفریند.
طالبان و حماس؛ نقشآفرینان صحنهٔ رقابت اقتصادی و مقاومت جنگی
نویسنده: ادهم شرقاوی
مترجم: عبدالظاهر هروی
افغانستان دو روز پیش با اعلام پرداخت آخرین وام بینالمللی خود، به کشوری بدون هیچوام خارجی تبدیل شد! این اتفاق درست پس از دو و نیمسال از حاکمیت طالبان به وقوع پیوست.
در دههها و سالهای متمادی، ابزار رسانههای سرمایهداری و کاپیتالیسم غربی و عربی آنها را برای ما به عنوان نادان و فرومایه به تصویر کشیدهاند که در غارها زندگی میکنند و هیچ دانش و بینش درستی از سیاست، اقتصاد و آموزش ندارند! آنها بهگونهای به ما القا کردند که طالبان حتی عقل و درک درست ندارند و عقل وفهم آنها در تفنگ آنهاست و از طریق آن فکر میکنند و میاندیشند. و از همهی اینها، بدتر آن که شما باید روایتهای آنها را باور میکردید؛ در غیر این صورت حامی تروریسم میبودید، حتی اگر داستانهای آنها شکنندهتر از یک تکه بیسکویت در یک فنجان چای باشد غربیها به ظاهر خود را متمدن و دارای رسالت میپندارند، از اینرو آنها بر اساس رسالت و تمدنشان میتوانند کشوری را اشغال کنند، دولتش را سرنگون نمایند و ملت آن را بکشند و یا مردمش را آواره کنند. غربیها میتوانند ثروت ملتهای مسلمان را غارت کنند و از طرف خود حکومتی جایگزین را تعیین کنند تا با آنها در دزدی و غارت همکاری کند، در مقابل اگر کسی برای دفاع از دین، وطن، خاک و ناموس خود دست به تفنگ ببرد و بجنگد، تروریست و عقبمانده محسوب میگردد.
غرب با مساجد هیچ مشکلی ندارد و از وجود آن هیچ هراسی هم ندارد، حتی اگر در هر خانه و پشتبام، مسجدی ساخته شود. غرب از این هراس و رعب و وحشت دارد که برای اسلام حکومت و دولتی برپا شود؛ چونکه در این هنگام است که مسلمانان از فرومایگی به عزت و سربلندی نایل میآیند و از گلههای رامشده با چوب به گرگهای با دندان و چنگالهای که قادر به خراشیدن و زخمساختن هستند، تبدیل خواهند شد.
بدون تردید، وقتی که به اسلام اجازه داده میشود که با عدالت و میانهروی و درک صحیح خود حکومت کند، شگفتی میآفریند. شما می توانید اقتصاد امروز افغانستان را که یوغ بدهی را از سرش انداخته و پوست بانک جهانی را پاره کرده است با اقتصاد مصر، اردن، لبنان، سوریه و عراق مقایسه کنید و البته به اصطلاح عربها طناب هنوز روی تراکتور است. مصر، کشوری که در زمان حضرت یوسف علیهالسلام دنیا را سیر میکرد، امروز مردم در آرزوی گوشت هستند. مصر، کشوری که اگر در «دلتای نیل» آن دانه گندم میکاشتی، به خوشههای بزرگ و قدرتمندی تبدیل میشد. [دلتای نیل به ناحیهای از مصر گفته میشود که در آن رود نیل در انتهای خود به دریای مدیترانه میریزد. این ناحیه خاکی بسیار حاصلخیز دارد. مترجم]
ما هیچگاه کمبود منابع نداشته و نداریم و کشورهای مسلمانان از نظر منابع طبیعی، ثروتمندترین کشورهای دنیا هستند، در واقع ما در حال حاضر با کمبودی اداره و اراده دولتهایی که با قوانین اسلام حکومت کنند، مواجه هستیم. البته دولتهایی وجود دارند که مردم آن مسلماناند؛ اما قوانین آنها وارداتی و پرچمهای آن اسیر دولتهای دیگر هستند و اقتصاد آنها نیز به بانک جهانی گره خورده است.
درامها و نمایشنامههای مصری افراد مذهبی را برای ما به عنوان تروریست احمق به تصویر کشیدهاند و «عادل امام» یکی از نمایشنامهنویسان طنز مصری در تلاش بود این کلیشه را در ذهن ما جاگیر کند که دینداری و عقبماندگی دو روی یک سکه است.
درامها و نمایشنامههای سوری، مذهبیها را برای ما دراویش و اهل برکت به تصویر میکشند و جایگاه آنها را در خلوتگزینی و گوشهگیری تبیین میکنند و در عین حال حکومتداری را به افراد خاصی اختصاص میدهند.
این وضعیت امروز ما پس از دهها سال حذفِ اسلام از قدرت است. نتیجه چه شد؟ نه اقتصادی ماند، نه آموزشی و نه نظامی!
تجربهی حماس در غزه نیز تجربه حیرتانگیزی است و میتواند به شما بگوید که اسلامِ بزرگ در زمان حکومتداری و قدرت چههاکه نمیتواند بکند! در گذشتهی نه چندان دور، ارتشهای ترکیبی ما بیش از شش ساعت نتوانستند در مقابل صهیونیستها ایستادگی و مقاومت کنند، در حالیکه قسام ۱۳۰روز است که روی پاهای خود ایستاده و با چنان سلاحهایی مورد اصابت قرار گرفته است که نه تنها کشورها را نابود و ویران میکند که امپراتوریها را نیز فرو میریزد! غزه هیچیک از منابع کشورهای ما را ندارد؛ نه نفتی، نه طلای، نه بنادری و نه حتی فرودگاهی؛ بلکه غزه دارای دینِ واقعی و عزم و ارادهی مخلصانهای است! ماشین انهدام صهیونیستی همیشه به تانک «مرکاوا» به خود میبالیده است که چندیندهه در برابر تمام سلاحهای ضدزره موجود در دنیا ایستادگی کرده است؛ اما بعداً درست آنهایی که سالها در محاصره و تحریم بودند و حتی از منابع و مواداولیه محروم بودند، آمدند، موشک آلیاسین۱۰۵ را ساختند و عظمت تانک «مرکاوا» را
مولوی نجیبالله حقانی، سرپرست وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی در دیدار با ولسوالان ولایت #غزنی گفت که این وزارت در ۱۸ ولسوالی غزنی به شمول شاهراه این ولایت، ۳۱ سایت مخابراتی را منظور کرده است.
آقای حقانی افزود، وزارت مخابرات و تکنالوژی معلوماتی ساحاتی را در ولسوالیهای ولایت غزنی در نظر گرفته است که تاکنون هیچگونه خدمات مخابراتی ارائه نشده است.
خاطرات زندان/بخش هشتم
نویسنده:زبیر آشنا
پس از آن، سوار موتر شده و به جایی دیگر منتقل شدیم و از آنجایی که چشمهایمان بسته بود، فقط همینقدر میدانستم که زندان بگرام است و تمام. بعد از آن، ما را در دو اتاق جابهجا کرده و موهای ما را تراشیدند. یک مولوی صاحب که از «ده سبز» کابل بود، خیلی اصرار کرده و گفت: من که مو ندارم، چرا سر من را ماشین میکنید؟ که در نتیجهٔ آن، یکی از قومندانها، چنان سیلی محکمی بر صورتش زد که بدن ما نیز به لرزه درآمد؛ اما کاری جز افسوسخوردن از دستمان برنمیآمد.
بعد از آن، لباسهای زردرنگ که خیلی آزاردهنده بودند را بر تنمان کردند. در این حالت، خود را خیلی حقیر احساس میکردم؛ اما با خودم گفتم: بهخاطر دین خدا، هر چیزی بر سرم بیاید را قبول میکنم. بنابراین لباسهای خود را تبدیل نموده و موهای ما را تراشیدند. پس از آن به طرف شعبهٔ بایومتریک برده شدیم. از آنجایی که در زندان بگرام همه چیز بر اساس نمبر بود و نام اعتباری نداشت، بر دست هرکسی نمبری نوشتند که نمبر من ۹۱۰۸۱۵ بود.
در آنجا انجینر نعمان نیز همراهم بود و به من گفت: ای کاش همراه ما در یک جای باشی؛ اما متاسفانه سربازی آمد، و پس از صدازدن نمبرهای پنجنفر از ما که کمسن هم بودیم، ما را به بلاک فکس پنجرهٔ پنجم انتقال داد.
بعد از انتقال به آنجا، یک صدای آشنا به گوشم رسید که نام مستعارم را صدا زد. بنده متحیر شدم و با خود گفتم: این کیست که با من شناخت قبلی دارد؟ او در کنج پنجره قرار داشت و من که چشمانم ضعیف بودند، نمیدیدمش. نزدیک که آمد، دیدم همان شخصیست که مرا لو داده بود. بعد از آن، ولچکهای دستانم را باز کرد و داخل پنجره شدم. با وجود دوسیهٔ خود، خیلی خوشحال بودم؛ چون من وی را خیلی دوست داشتم. در بگرام روزها به همین منوال میگذشت؛ نه خبری از فامیل داشتم و نه از خانواده، و همیشه نگران مادرم بودم و از این جهت خیلی رنج میبردم.
در زندان بگرام، قانونهای خاصی وجود داشت، مثلا اینکه وقتی شخصی مریض میشد، به آسانی وی را به کلینیک انتقال نمیدادند و همچنین از تمام امکانات زندگی محروم بودیم. از آنجایی که در آن زمان، زندان از دست آمریکاییها به اردوی افغانستان تسلیم داده شده بود، تمام قومندانها و سربازان زندان بگرام، داخلی بودند، و هرگز فرد خارجیای به چشم نمیخورد.
در یکی از روزها، یکی از زندانیان که نامش را فراموش کردهام، خیلی شدید مریض شد و هر چقدر اصرار کردیم تا او را به کلینیک انتقال دهند، به حرفمان توجه نکردند. در آخر مجبور شدیم با ظرفهای بزرگی که در آنها غذا صرف میکردیم، سروصدا پربا کنیم تا شاید در آخر درخواست ما را قبول کنند؛ ولی نه تنها درخواست ما را رد کردند؛ بلکه در جواب اعتراضمان آب را بر ما باز کرده و پنجره مملو از آب شد و کمپل و تشکهایمان کاملا خیس شدند. شبانهروزمان را اینگونه با تمام مظلومیت میگذراندیم و حتی قادر به تداوی خود نیز نبودیم و همانند مردههای متحرک بودیم و بس.
ادامه دارد...
https://www.alemarahdari.af/?p=122327
www.alemarahdari.af
خاطرات زندان/بخش هشتم | امارت اسلامی افغانستان، Islamic Emirate of Afghanistan
امارت اسلامی افغانستان، د افغانستان د اسلامي امارت رسمي ویب پاڼه، إمارة أفغانستان الإسلامية، امارت اسلامیہ افغانستان، Islamic Emirate of Afghanistan.
#خبرهای_کوتاه
عبدالجبار تخاری، سرقونسل امارت اسلامی در شهر کراچی میگوید که امروز سهشنبه، بر اثر تلاش قونسلگری امارت اسلامی در این شهر، ۱۹ افغان از زندانهای مختلف ایالت سند آزاد شدهاند و تلاشها برای آزادی دیگران نیز ادامه دارد.
آقای تخاری میافزاید، افغانهای آزاد شده از راه چمن به کشور برگشته اند.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 4 weeks ago