𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 5 days ago
به شهادتِ تاریخ میگویم هرگاه روزگار خواسته است تفکرِ فاسدی را رسوا کند، به او قدرتِ مطلق داده است.
ژان_دولا_برویر
شب بخیر?
مردی را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
مولوی همه عالم را حجاب می بیند و هر لحظه در مقام دریدن حجاب است و با این دریدن حجاب است که سخن او اینهمه دلنشین می شود .
شما هر لحظه احساس می کنید که یک افق تازه در برابر شما گشوده می شود . یک پنجره ی تازه ای باز میشود :
یک درس مهم شما از مولانا باید بگیرید و آن اینکه در این دنیا همه چیز حجاب و پرده چیز دیگری است .
مرگ پرده زندگی است .
رنج پرده راحت است و فراق در واقع پوششی است بر وصال .
اگر می خواهید مولوی را بفهمید باید این ها را بدانید . همه چیز این عالم پرده است .
اگر به ظاهر رنج می نماید اگر به ظاهر تلخی می نماید پرده ای است بر شیرینی و راحتی .
اگر مرگ می نماید پرده ای است بر زندگی و اگر زندگی می نماید پرده ای است بر مرگ . مولانا به ما می گوید :
آزمودم مرگ من در زندگی است
چون رهم زین زندگی پایندگی است
می گوید من این را فهمیدم که این زندگی درواقع مرگ است و ما وقتی می میریم تازه زنده می شویم .
منتها قصه نزد ما عجیب شده است . ما فکر می کنیم این زندگی است و وقتی مردیم دیگر مردیم و آن مرگ است .
کسی چون مولانا تمام همّش این است که قدری این حجاب و کف روی آب را کنار بزند .
کف دریاست صورتهای عالم
زکف بگذر اگر اهل صفایی
روی این آب پر صفا و زلال را یک کف بلندی گرفته است . اگر می خواهی به این آب برسی باید این کف راکنار بزنی و اِلّا تا می بینی کف خواهی دید .
این یکی از آن مدخلهای مهم فهم جهان مولاناست . که جهان ما جهانی است از جنس پرده . ما در واقع در یک عالم بزرگ زندگی می کنیم . اما این جهان کوچک ، حجاب آن عالم بزرگ شده . ما در ابدیت زندگی می کنیم . اما این زمانی که بر ما می گذرد شب و روز ، حجاب آن ابدیت شده است .
ما در عالم ماوراء طبیعت زندگی می کنیم . اما این عالم طبیعت حجاب ماورا ء طبیعت شده است .
ما با خدا همنشینیم . اما این صورتها ، حجاب خداوند شده است و حضور او را نمی بینیم . تمام این عالم از جنس پوشش است . پرده است . حجاب است . مولانا می گوید :
گر نبودی عکس آن سرو سرور
کی بخواندی ایزدش دارالغرور
خداوند این جهان را دارالغرور خوانده است . غرور به عربی یعنی فریب .
این جهان اصلا جهان فریب است
یعنی جوری ساخته شده که شما را گول می زند . هر چیزی که در این عالم طبیعت می بینید حجابی بر چیز دیگری است . حتی زبان ما سخن گفتن ما . خود مولانا می گفت حرف من حجاب آن معنای واقعی است که در ذهن من است .
کاشکی هستی زبانی داشتی
تا زهستان پرده ها بر داشتی
هر چه گویی ای دمِ هستی از آن
پرده ی دیگر بر او بستی بدان
می گوید ای کاش خود هستی حرفش را می زد چون هر وقت من در باره هستی حرفی می زنم به جای اینکه رازی را بگشایم ، او را راز آلودتر می کنم . به جای اینکه پرده ای را بدرم ، پرده ی تازه ای بر او می کشم . همینطور پرده ها افزون تر و افزون تر می شود و آدمی گمان می کند که به حقیقت رسیده در حالی که از حقیقت دور تر شده است :
فلسفی خود را از اندیشه بکشت
گو بدو کو را سوی حق است پشت
گو بدو چندان که افزون می دود
از مراد خود جدا تر می شود
می گوید آدمهای متفکر و فیلسوف فکر می کنند با فلسفه تراشی ، به حقیقت نزدیک می شوند . در واقع از حقیقت دور تر می شوند . خودشان نمی دانند که فلسفه حجابی بر حقیقت است . علم حجابی بر حقیقت است .
شما در کتاب مثنوی و دیوان شمس این را دیر می فهمید که با یک چنین شخصی رو برو هستید که همه عالم را حجاب می بیند و هر لحظه در مقام دریدن حجاب است و با این دریدن حجاب است که سخن او اینهمه دلنشین می شود . شما هر لحظه احساس می کنید که یک افق تازه در برابر شما گشوده می شود . یک پنجره ی تازه ای باز می شود .
برای او همه چیز ظاهری دارد و باطنی . ظاهر ، پوشاننده ی آن باطن است و غفلت آفرین است . جان ما در حقیقت حجاب یک جان دیگری است که اگر آن جان نباشد این جان ظاهر ، وفایی نخواهد داشت .
شبی در کنار آفتاب /عبدالکریم سروش
@Soroush_Philosopher
همهی ادیان در ماهیت خود، مهربان و خوشخیم و با اصول اخلاقیات یگانهاند. اگر ادیان در آغاز تأسیسشان، موذی، پلید، سبع، آزاردهنده و یا غیراخلاقی بودند، آنگاه نمیتوانستند تبلیغ کنند. مثل هر مسلکی ادیان هم آغاز داشتند و به روش ترغیب، تشویق، و ارائهٔ مثالهای متعالی به دعوت دیگران میپرداختند. چگونه است که این ادیان به تدریج ملایمت خود را از دست میدهند، و بدخیم و فاقد سهلگیری و مدارا با دیگران میشوند؟ این دوری دین از مدارا و ملایمت اولیه خودبهخود تحقق مییابد و با آمیزش کلیسا با دولت یابو گونهای تولید میشود که فقط قدرت تخریب دارد و زایندگی در کارش نیست و طبق قانون به آن کلیسای رسمی میگویند. عجیبتر اینکه از بدو تولد خود این موجوِد سترون از هر مادری که زاده شده باشد، یا هر موجودی آن را حامله شده باشد، فرقی نمیکند؛ این فرزند جز لگدزدن و خرابکاری کاری بلد نیست.
حقوقانسان/توماس پین
??چاپلوسی
انسانها چاپلوسی (Sycophancy) را میآموزند. شاید چاپلوسی با دروغ، حیلهگری، اغراق، ترس و عصبانیت فرقی نداشته باشد زیرا که عموم این ویژگیهای منفی را انسانها در ساختارهایی که زندگی میکنند، میآموزند، به آن عادت میکنند، در ناخودآگاهشان بهطور خودکار وارد مینمایند و سپس به نسلهای بعدی منتقل میکنند.
چاپلوسی، بزرگ نشاندادن، خاص معرفیکردن و موفق جلوهدادن مقامی است برای کسب امتیاز. هرچند این امتیاز میتواند شامل موارد مختلفی باشد ولی نهایتا، دسترسی به پول و امکانات مادی است.
واکاوی دو علت چاپلوسی
۱. ساختار اقتصادی یک کشور.
در کشورهایی با اقتصاد دولتی فرصتهای ثروتمندشدن، سرمایهگذاری، دسترسی به امکانات و تضمین معاش در زندگی با نوعی ارتباط با دستگاه دولتی آمیخته است. اگر شهروندی در یک کشور توسعهیافته بخواهد ثروتمند شود یا از امکانات مالی و تضمین معاش بهرهمند شود، ضروری است که خود به تاسیس و مدیریت یک بنگاه اقتصادی مبادرت ورزد. وظیفه دولت و حاکمیت در این کشورها، اجرا و نظارت بر قانون است و ثروت توزیع نمیکنند. اما در اقتصاد دولتی، گستره وسیع امکانات دولتی در ذات خود، چاپلوسی را پرورش میدهد.
در کشورهای جهان سوم دولت نیازهای اولیه یعنی اشتغال، مسکن و غذا را بهدست میگیرد و با کنترل این نیازها بهراحتی میتواند جامعه را تحت قیمومیت خود درآورد.
۹۲ درصد مردم ژاپن برای بخش خصوصی کار میکنند. کره جنوبی هماکنون یکی از رقابتیترین، حرفهایترین و تخصصیترین کشورها در جهان محسوب میشود. بیدلیل نیست که ۹۰ درصد مردم آن برای بخش خصوصی کار میکنند. در آلمان و آمریکا نیز حدود ۸۷ درصد مردم در استخدام بخش خصوصی هستند. البته این تحلیل به آن معنا نیست که در این کشورها چاپلوسی تعطیل است بلکه فرهنگ و رفتار مسلط نیست (Mainstream) و درصد قابل توجهی از مردم میآموزند و در ناخودآگاه آنها ثبت میشود که معیشت و امکانات در زندگی، نتیجه کار، زحمت و رقابت فکری است. سرنوشت ملتها با فرهنگ، خلقیات و اندیشههای اکثریت آنها شکل میگیرد. در همه کشورها چاپلوس وجود دارد اما سوال این است که آیا این گروه ۸۰ درصد جامعه است یا ۱۰ درصد جامعه؟ طبعا با ۸۰ درصد چاپلوس نمیتوان جامعهای سالم بنا کرد.
نکته پایانی
چاپلوسی محصول ساختارهای ناکارآمد و متمرکز است. به میزانی که در یک جامعه، امکانات، منابع و فرصتها متمرکز باشند، بههمان میزان میتوان انتظار داشت چاپلوسی در فرهنگ، عمومی گردد. تمرکز در ذات خود، بیعدالتی میآورد؛ چه این تمرکز نزد دولت باشد چه تمرکز ثروت نزد یک درصد جامعه. از اینرو برای اندازهگیری پیچیدگی و غلظت چاپلوسی، فهم ساختار اقتصادی یک جامعه، قدم اول شناخت است.
در عین حال، در چنین کشورهایی یک اتفاق تعیینکننده دیگری نیز شکل میگیرد؛ ظهور یک اکثریت ضعیف با اعتماد بهنفس بسیار پایین. چاپلوس در عین اینکه طمع دارد و محتاج است از مناعت طبع و شخصیت والا برخوردار نیست. حاضر است بههر رفتاری تن دهد، تا موقعیت خود را حفظ کند و به رقمهای بالاتری برسد.
چاپلوس و دریافتکننده چاپلوسی، هر دو محصول یک ساختار معیوب اقتصادی و فرهنگی هستند. مادامی که کشورهای جهان سوم، پارادایم حکمرانی خود را بر تمرکز ثروت، قدرت و رانت بنا کرده باشند نه تنها نمیتوان در انتظار شهروندان مدنی نشست، بلکه اهدافی مانند آزادی فکری و دموکراسی نیز رویایی بیش نخواهند بود. کار لازم فرهنگی در جهان سوم این است که تملق و فرصتطلبی در فرهنگ عمومی مذموم شناخته شوند. اما کلید تقابل با چاپلوسی، سالمسازی ساختار اقتصادی از یک طرف و اعتباریابی اشخاص از طریق زحمات خود آنها از طرف دیگر است.
◾️|دکتر محمود سریعالقلم، با کمی خلاصهسازی|
منبع : سایه روشن
@Soroush_Philosopher
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 5 days ago