ادب را شیر کرد و نوش جان بچه هایش کرد
که بی شک همسر شیرخدا شیرآفرین بوده...

گفتند از خسوفِ قمر، باورت نشد
حیران ماهِ علقمه!، حیرانی‌ات قبول

سه جلد کتاب " جوجو مویز " رو سفارش دادم و خیلی دردناکه که قبول کردم تا حداقل شش ماه دیگه نباید سمتش برم :)))

تو از قلب علی
دلبازتر قبری نمی‌خواهی!
از اول بوده‌ای در
بهترین جای جهان پنهان...?

بعد هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز
به دیدار پدر شتافتی؟
نمی دانم برای انتخاب بین این دو
به دلِ تنگ شیرخدا نگاه کنم
یا رد سرخ روی بستر؟

فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک
سرزده در ساحت آیینه‌ها باران چرا!؟

با نسیمی غنچه پرپر می‌شود طوفان چرا!؟
در غباری کرده‌اند آیینه‌ را پنهان چرا!؟

بدون "شما" که تمام جمعه های ما سیاه است...

یعنی شما به طور رندوم یکی رو از خیابون پیدا کنی بذاری رو نیمکت این بازیکنا رو بدی دستش بهتر از این نتیجه میگیره