مستاجر پلاک ١٢

Description
جمعه؛ ١ بهمنِ ١٤٠٠
روزمرگی غم‌انگیزِ مسافر بین تهران و قم.
.
شاید لازمتو‌ن‌ شد:
@oonyekihamed
برای تعرفه و تبلیغات به آیدی بالا پیام بدید.
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 2 days ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

5 days, 17 hours ago

اگه دنیای موازی واقعی باشه و یه جایی وجود داشته باشه که توش همه چیز خوب و بی‌نقص باشه، همه خوشحال باشن و زندگی اون‌جوری که همیشه آرزو داشتم جریان داشته باشه، با تمام وجودم دلم می‌خواد بهش برسم، حتی برای یه لحظه. فکرش رو بکن، جایی که هیچ‌کس غمگین نیست، هیچ دلی نمی‌شکنه، و آدم‌ها بدون هیچ نقابی همدیگه رو دوست دارن. شاید اون دنیا شبیه یه رؤیا باشه.

5 days, 17 hours ago

هاپ هاپ هاپ...

5 days, 17 hours ago

انگار کنج یک غار نشستم و منتظرم یک نفر بیاد و پیدام کنه، ولی هیچکس رو نه راه می‌دم نه می‌ذارم بهم نزدیک بشه. انگار دیوارهای غار رو خودم بلندتر و ضخیم‌تر کردم که کسی نتونه حتی صدام رو بشنوه. هر از گاهی، نور کمرنگی از ورودی سرک می‌کشه، اما من پشت سایه‌ها قایم می‌شم، چون از دیدنِ خودم توی نور می‌ترسم. می‌دونم که باید بیرون برم، اما هر بار که قدمی برمی‌دارم، یه چیزی توی دلم می‌گه: “ اگه بیرون برم و باز تنها بمونم چی؟ اگه کسی که میاد، منو همون‌طور که هستم نپذیره چی؟ ” برای همین ترجیح می‌دم همین جا بمونم. توی این غار تاریک و آشنا. شاید یه روز، وقتی خیلی خسته شدم، بلند شم و با ترس، اولین سنگِ دیوار رو بردارم… شاید.

8 months ago

همه چی تحت کنترله بچه‌ها. فعلا ریموه که کاری نکنه. شما خیلی سر به سر این بچه نذارین. برمی‌گرده.

8 months ago

بچه ها، توی این چندسال، خیلی خوب بود همه چی، مرسی که بودید همیشه. خوش‌گذشت کنارتون. هر چیزی که می‌خواید بردارید از این کانال. تا فردا اینجا رو پاک می‌کنم.

8 months ago

حالا که دارم فکر می‌کنم، می‌بینم نصف بیشترِ روزمرگیم داره توی استرس می‌گذره. اطرافم پر شده از نگرانی. انگار به جای آدم ها، فکر و خیال اطرافم رو گرفته. حرف که می‌زنن متوجه نمی‌شم. نمی‌فهمم کجام. ساکتم و فکر ها به جام صحبت می‌کنن. صداها رو توی سرم می‌شنوم و نمی‌فهمم چی می‌گن، نمی‌فهمم چی می‌گم، چی می‌خوام، چی می‌شه، شاید به چیزی که این روزا نیاز دارم یه ذره فهمیدن باشه. کمتر اهمیت دادن، کمتر حساس بودن، دلشوره کمتر، استرس کمتر، دلم یکم رهایی و بی خیالی می‌خواد. کاش بلد بودم رها کنم. کاش بلد بودم تمامِ این فکر ها رو از ذهنم پاک کنم. کاش کمتر نگران بودم.

8 months ago

یه کاری کن یادم بره واقعیت رو. از اینجا و این آدما دورم کن.

8 months ago

از تلاش کردن و نتیجه‌ نگرفتن می‌ترسم.

8 months ago

حرف زدن یادم رفته.

8 months, 1 week ago

من جداً دیگه از این تعطیلات خسته‌ شدم. بسه دیگه، بریم خونه هامون.

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 week, 2 days ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago