پروفسور، آشوتوش داس از دانشگاه کلکته اظهار داشته است، "زندگینامه یک یوگی، اوپانیشاد عصر تازه بشمار می آید. عطش معنوی بسیاری از جویندگان حقیقت را در سراسر دنیا فروکش کرده است. ما در هند با حیرت و شیفتگی شاهد پدیده گسترده معروفیت این کتاب بوده ایم که درباره قدیسان و فلسفه هند می باشد. از اینکه می بینیم شهد جاودانی ساناتانا دارمای هند، قوانین جاودان حقیقت، در جام طلایی زندگینامه یک یوگی حفظ شده است، احساس رضایت و افتخار بسیاری میکنیم."

شری یوکتشوار در مورد تصورات نادرستی که عموم مردم در مورد تارک شدن دارند، بطرز طنزآمیزی میگفت، "یک گدا نمی‌تواند از ثروتش دست بکشد. اگر مردی بگوید که، 'کسب و کارم بی رونق شده است و همسرم مرا ترک کرده است؛ پس همه چیز دنیا را ترک میکنم و به رهبانیت می پیوندم'، باید پرسید او به راستی از چه چیز دنیوی خود دست کشیده است؟ نه ثروتش را رها کرده و نه عشق همسرش را، بلکه آنها او را ترک کرده اند!"

زندگی نامه یک یوگی فصل ۴۴
با ماهاتما گاندی در واردها

فرزندم، هرگاه که به آستانه نیربی کالپا سامادی وارد شوی و مرا صدا بزنی، من همچون امروز با جسمی از گوشت و استخوان در برابرت نمایان خواهم شد."شری یوکتشوار با این وعده الهی از برابرم ناپدید شد. صدایی مه گونه با پژواکی رعد آسا تکرار کرد: "به همه بگو! هر آن کس که از راه تحق نیربی کالپا به این درک برسد که این زمین تنها یک رؤیای الهی است، میتواند به کره لطیفتر هیرانیالوکا، که آن هم رویای خداوند است، بیاید و مرا در جسمی کامالً شبیه به همانی که در زمین داشتم، رستاخیز یافته بیابد. یوگاناندا، به همه بگو!"

زندگینامه یک یوگی
فصل ۴۳ رستاخیز یوکتشوار

پاراماهانسا یوگاناندا در مورد جنگ جهانی این چنین گفت:

دریافته ام که زندگی در میان انهدام و برغم آن همچنان ادامه می یابد. پس باید قانونی بالاتر از انهدام وجود داشته باشد. تنها تحت لوای آن قانون، یک جامعه منظم می تواند قابل درک باشد و زندگی ارزش زیستن را داشته باشد.
اگر آن قانون، قانون حیات است، پس باید آن را در زندگی روزمره به کار ببریم. در هر کجا که جنگ و ستیز هست، در هر کجا که با نیروی مخالف روبرو هستیم، باید با عشق بر آن چیره شویم. من در زندگی خود دیده ام که قانون ویژه عشق، پاسخگوی مشکلات بوده است، اما قانون انهدام نبوده است.

زندگینامه یک یوگی فصل ۴۴
با ماهاتما گاندی در واردها

دوستان عزیز تازه‌وارد به این کانال، در ابتدای این کانال پی دی اف و نیز صوتی های همه فصل های این کتاب بی نظیر در دسترس شما عزیزان قرار داره....

نوشته های مقدس و آسمانی دنیا که آزمون زمان را گذرانده اند، در اصل یکی هستند و به انسان در سفر تکاملش الهام و انگیزه می‌بخشند.

زندگینامه یک یوگی
فصل ۴۹ سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۱

شعری از پاراماهانسا یوگاناندا

همواره از آن تو خواهم بود. در سرزمینی فراسوی رؤیاهایم، روحم تو را فرا می‌خواند. بیا و در معبد سکوت به آوای روح من گوش سپار.

زندگینامه یک یوگی
فصل ۴۷ در انسینیتاس، کالیفرنیا

فراموشی انسان نسبت به منابع ایزدی خود (که به دلیل سوءاستفاده از نیروی اختیار و اراده اوست) علت ریشه ای همه رنجهای دیگر اوست.

زندگینامه یک یوگی
فصل ۴۹ سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۱

خوشا به حال کسی که خداوند، او را به آزمون میگذارد!

زندگینامه یک یوگی
فصل ۴۹ سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۱

" اگر آنچه میجویی در درون پیدا نشود با بردن جسم به اینجا و آنجا نیز پیدا نخواهد شد.
همین که مرید حاضر شود برای دست یافتن به روشن بینی معنوی به آن سر دنیا برود گورویش نزدیک به او پیدا میشود.

آیا اتاق کوچکی داری که بتوانی در آن را ببندی و با خود خلوت کنی؟"
پاسخ دادم "آری"
"پس همان خلوت، غار توست" یوگی نگاه روشنایی بخش خود را به من کرد که هیچگاه فراموشش نکرده ام.
"همان جا کوه مقدس توست و تو در همانجا ملکوت خداوند را خواهی یافت"

زندگینامه یک یوگی
فصل قدیس همیشه بیدار
شری شری پاراماهانسا یوگاناندا