ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 2 days, 23 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 3 weeks ago
پیگمیها
تعداد نویسندگانی که به طور خاص به #پیگمیهای_یوکاتان پرداختهاند، بسیار اندک است. با این حال، با توجه به آثار بهجا مانده از آنها، میتوان نتیجه گرفت که پیگمیها مردمانی کوتاهقد و از اهمیت قابل توجهی برخوردار بودند. در سراسر خط ساحلی شرقی یوکاتان و بسیاری از جزایر اطراف، خانهها و معابد کوچک آنها به چشم میخورد.
در میان بومیان این منطقه، افسانههای زیادی درباره پیگمیهایی وجود دارد که در گذشتههای نه چندان دور در آنجا زندگی میکردهاند. در نیساکت، مکزیک و سایر مناطق، بقایای سنگی بسیاری از آنها یافت میشود. همه چیز در معماری آنها کوچکسازی شده است؛ اتاقها کوچک، سقفها کوتاه و فضاها محدود هستند. در جزیره کوزومل، معبد کوچکی وجود دارد که در ورودی آن تنها 90 سانتیمتر ارتفاع و 45 سانتیمتر عرض دارد. این درِ ورودی، نمونهای بارز از معماری خاص پیگمیها است.
پرسش این است که آیا همه آنها در آمریکا منقرض شدهاند؟ اطلاعاتی که به دست آوردم نشان میدهد که اینطور نیست. برخی گزارشها، حاکی از آن است که شکارچیان و کاوشگران، گاهی اوقات در درههای تاریک کوههای هندوراس بریتانیا، افرادی با قد حدود 90 سانتیمتر، پوست تیره و موهای بلند و سیاه مشاهده کردهاند که گفته میشود به زبان مایایی صحبت میکنند.
فرزندان مو
نویسنده: جیمز چرچوارد
ترجمه: مهرزاد شجاعی
https://t.me/The_land_of_Mu
در ادامه ترجمه کتاب "فرزندان مو"، به بخشی رسیدم که چرچوارد فرضیههای جدیدی درباره مهاجرتهای باستانی مطرح میکنه. در مطالعات مربوط به قاره افسانهای مو، با دو سؤال چالشبرانگیز مواجه هستیم: اینکه چطور سیاهپوستان به آتلانتیس رسیدند و چطور به آفریقا مهاجرت کردند؟ برای پاسخ به این سؤالات، باید دو واقعیت مهم رو در نظر بگیریم. اول اینکه کل کره زمین از قاره مو، که به عنوان سرزمین مادری شناخته میشه، مسکونی شده. دوم اینکه سرزمین اصلی نژاد سیاهپوست در جنوب غربی قاره مو بوده. الان این منطقه به صورت مجموعهای از جزایر پراکنده به نام ملانزی شناخته میشه. نکته جالب اینه که سیاهپوستانی که امروزه در جزایر ملانزی زندگی میکنن، در واقع نوادگان افرادی هستن که تونستن هنگام غرق شدن قاره مو در اقیانوس، جان خودشون رو نجات بدن. این اطلاعات سرنخهای مهمی برای درک چگونگی گسترش نژاد سیاهپوست در مناطق مختلف جهان، از جمله آتلانتیس و آفریقا، ارائه میده. با توجه به این یافتهها، میشه فرضیههایی درباره مسیرهای مهاجرت باستانی و چگونگی پراکندگی جمعیتهای انسانی در دوران پیش از تاریخ مطرح کرد. این موضوع نه تنها از نظر تاریخی، بلکه از جنبههای انسانشناسی و ژنتیک هم اهمیت داره و میتونه دریچهای جدید به سوی درک بهتر تاریخ بشریت باز کنه.
https://t.me/The_land_of_Mu
نقش نیروی حیات در ساختار و رنگ پوست انسانها
از دیرباز، چرایی و چگونگی تنوع رنگ پوست انسانها، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. برای یافتن پاسخ این پرسش، به 25 تا 30 هزار سال پیش سفر میکنیم و نظر ناکالهای حکیم و فرزانه آن زمان را بررسی میکنیم. از دیدگاه ناکالها، عوامل مؤثر در تغییر رنگ پوست انسانها متعددند؛ اما دلیل اصلی آن، عدم تعادل میان نیروی حیات و عناصر بنیادین سازندهی پوست است. (به عبارت دیگر، تعادل و تناسب این عناصر، رنگ پوست را تعیین میکند. م)
این عدم تعادل، برآمده از تحریک بیش از حد یا ناچیز غددیست که نیروی حیات موجود در ترشحات خود را از طریق خون به بخشهای مختلف بدن، از جمله پوست، منتقل میکنند. هر غده مسئول کنترل بخشهای خاصی از بدن است و مقدار مشخصی از نیروی حیات را منتقل میکند.
خواص مواد غذایی بر ترشحات غدد اثر میگذارند. به گونهای که میتوانند باعث کمبود یا مازاد نیروی حیات در یک غدهی خاص شوند. در پی آن، نیروی انتقال یافته از طریق ترشحات غدد، میتواند موجب عدم تعادل در ترکیب طبیعی و اولیهای شود که کنترل آن را به عهده دارد. در نتیجه، شاهد بینظمیهایی در ساختار، رنگ و یا هر دو مورد در ترکیب بنیادی پوست خواهیم بود. سلولها برای فعالیت به نیروی حیات نیاز دارند. اگر این نیرو بیش از حد باشد، سلولها نیز بیش از حد تحریک شده و به سرعت کار میکنند. در مقابل، اگر نیروی حیات، برای ایجاد تعادل، کافی نباشد، بینظمیهایی در بدن ایجاد میشود. این بینظمیها میتوانند در اندازهی بدن، خصوصیات مو، رنگ پوست و گاه در چهره ظاهر شوند. عامل اصلی این عدم تعادل، خواص مواد غذایی و دما است.
? کتاب فرزندان مو
نویسنده: جیمز چرچوارد
ترجمه: مهرزاد شجاعی
?کوهستان، انزوا و تنوع نژادهای بشری
زمانی که آنها برای نخستین بار در کوهستان تنها ماندند، جمعیتشان به قدری کم بود که ازدواجهای درون همسری، تنها راه ممکن برای ادامهی حیات بود. این ازدواجهای درون همسری، نوع خاصی از خانواده را به وجود آورد که بعدها، به عنوان یک نژادِ مشخص شناخته شد.
موارد فوق به انواع و نژادهای موجود اشاره دارد، اما منشأ پیدایش ده نوع اولیه را توضیح نمیدهد. در خلالِ فرایندِ شکلگیری آنها ، کوهستانی بر روی زمین نبود؛ از این رو، نمیتوان کوهستانها را عامل پیدایش آنها دانست. فارغ از هرگونه نظریهپردازیِ بیشتر، چنانچه نظرِ ناکالهای بزرگ و خردمند را بپرسیم، به ما خواهند گفت: " از بدو پیدایش انسان بر روی کرهی زمین، این ده تبار پدید آمدند. با افزایش جمعیت، انسانها در سراسر جهان پراکنده شدند. مهاجرت برخی از خانوادهها به مناطق دوردست، عملا منجر به قطع ارتباط آنها از سایر جوامع بشری شد. تعداد آنها به حدی اندک بود که گاه حتی ازدواج خواهر و برادر برای تداوم نسلشان اجتنابناپذیر میشد. این ازدواجهای درون همسری برای همگی آنها شباهتهای ظاهری و خانوادگی ایجاد کرد. بدین ترتیب، آنها به یک نوع خانواده با ویژگیهای مشترک تبدیل شدند. گذشت زمان، شرایط اقلیمی، دما و خوراک نیز بر شکلگیری نهاییشان نقش داشته و آنها به عنوان یک تبار شناخته شدند.
*?*در حال ترجمه
? کتاب فرزندان مو
نویسنده: جیمز چرچوارد
ترجمه: مهرزاد شجاعی**
شکل ۱: در این تصویر، سرِ یک انسان مشاهده میشود. چشمها، گویای فقدان حیات است؛ چراکه در خواب به سر میبرد (در متون کهن، "خواب" به عنوان نمادی از مرگ به کار میرود). ازاینرو، چنین تصویری از سر، گویای انسانی بیجان است. دو نیرو از دو طرف سر به بیرون رسم شده است. پایین سر، در هر دو سمت، دو دایره به عنوان نمادِ آفریننده مشاهده میشود. وجودِ دو دایره، بیانگرِ نقش اصلِ دوگانگی (در ذاتِ آفریننده) است.
شکلهای ۲ و ۳: بدن از دو تخم کیهانی، نمادی از دو نیرویِ مخالف و در عین حال وابسته و مکمل هم، تشکیل شده است. پیوستگی این دو، نشاندهندهی وجودِ اصل دوگانگی در بدن است. تخم کیهانی بالایی، یعنی نیمهی بالایی بدن، تنها به شکل نیروهای تولیدکننده نشان داده شده است(شکل ۴) و نشانه ای از تولید مثل در آن وجود ندارد. بنابراین، این تخم کیهانی، نمادِ اصلِ مردانه (نرینه) است. از تخم کیهانی زیرین، یعنی قسمت پایینی بدن، تخمهای کیهانی بیرون زده و از بدن خارج میشوند.
شکل ۵: تخمهای کیهانی نمادِ تولیدمثل هستند. از این رو، نیمه ی پایینی بدن، نمادِ اصلِ زنانه (مادینه) و منشأ تولید و آفرینش است.
شکل ۶: نیروها. نیروهای فرعی که در اینجا نشان داده شدهاند، از نیروهای اصل مردانه(نرینه) خارج شده و وارد تخمهای کیهانی میشوند که از اصل زنانه(مادینه) بیرون آمدهاند؛ بنابراین نشان میدهد که نیاز به ارتباط میان نرینه و مادینه برای تولید مثل و باروری است.
شکل ۷: قیچی یا برندهها. دو نیرویی که به هم نزدیک میشوند، نمادِ عملِ دو نیم کردن یا جدا کردن هستند. این نیروها دو تخم کیهانیِ تشکیل دهندهی بدنِ نخستین انسان را از هم جدا میکنند و از اجزای او، دو بدن شکل میگیرد: یکی با اصلِ نرینه و دیگری با اصلِ مادینه.
? کتاب فرزندان مو
نویسنده: جیمز چرچوارد
ترجمه: مهرزاد شجاعی
ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 2 days, 23 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 3 weeks ago