𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago
شمایل سازی از تن زنان: نگاهی به فیلم «ماده»
فرشته وزیرینسب
ما که هستیم؟ چگونه «من» میشویم؟ نگاه دیگران چه تاثیری بر ارزیابی ما از خود و تنمان دارد؟ چرا تن زنان اینهمه در معرض نگاه خیرهٔ دیگری قرار میگیرد؟ چرا باید تن شان را با خواست یا تصور دیگران تطبیق دهند؟ چرا از این تن شمایل سازی میشود؟ فلاسفه، روانشناسان و جامعه شناسان پاسخهای متفاوتی به این پرسشها دادهاند. برخی از روانشناسان و فلاسفه تاکید بر حضور پررنگ «دیگران» و تاثیر آنها در شکلگیری شخصیت فرد دارند. جامعه شناسان توجه ما را به مسالهٔ کالایی بودن تن در طول تاریخ جلب میکنند، چه در مناسبات پیشامدرن و سنتی و چه در روابط مدرن یا پسامدرن. به طور مثال در صنعت بردهداری تن بردگان رنگین پوست مورد معاینه قرار میگرفت تا سلامت و سوددهی آن تایید شود. همین برخورد در مورد تن زنان هم صادق است، به خصوص وقتی به خاطر زیبایی یا تناسبش در مناسبات معاملهگرانه قرار میگیرد. به طور طبیعی باید از کالا در مقابل زوال و تغییر محافظت و آن را به بهترین شکلی ارائه کرد، آیا در…
https://shahrgon.com/?p=160990
۲۱ دی ۱۴۰۳
سه شعر از نگاه سهرابی
نگاه سهرابی
۱
«انقلاب رنگی»
رگ هایم ملتمسند؛
مثل رگه های رخشان پر شده ی آسفالت جاده
که صافی را تضرع دارند.
رگ هایم ملتمسند؛
مثل کودکی که در خواب هایم
فرفره ی رقصان در باد را آواز خوانده است.
رگ هایم ملتمسند؛ مثل روزی که دوباره شروع کردم.
رگ هایم ملتمسند و روزی صد هزار بار
طواف میکنند مرز بیهودگی را…
از پا به سر یکسره دوندگی
برای التماس جان به سر شدن!
کاش بدانی تا چه حد غمگینم.
تا حدی که یکسره جانم را غرق در اشک کنم
تا حدی که مثل یونولیت کله ی عروسکم
زیر بار چسب
ذوب شوم!
تا حدی که برق چشم های کودکم را از نو بزایم.
تنم دو زیست شده
و حیاتم، نباتم را
می مکد و لنگ در هوا میگذارد و می رود
تا ابد الدهر را برایم تحلیل کند.
و من با تنی دوزیست
که میل زیستن هیچ کدام را ندارد
رگ هایم را مثل دستار سفید خیابان انقلاب
به نشانه ی صلح بالا می آورم
تا مثل شاخه ی خشک درختان
نور را لابه کنم.
انقلاب که سفید نمیشود!
۲
«گذر موقت»
بر قلبم پلاک زده اند
“گذر موقت”
ولى این تن رمق گذر ندارد.
چهارپاره ی تنم بلندپرواز است
ویک…
https://shahrgon.com/?p=160983
۱۹ دی ۱۴۰۳
نشر آسمانا منتشر کرد: اسباب شّر رمانی از جواد علوی
شهرگان
انتشارات آسمانا (تورنتو) منتشر کرد:
اسباب شّر
رمانی از جواد علوی
اسباب شّر اولین رمان از سه گانۀ بهم پیوستهای است که تغیر و تحولِ زندگی شخصیتهای خود را قبلِ انقلاب، درجریان انقلاب و بعد از آن دنبال می کند. وقایع این رمان از میانۀ دهۀ سی شمسی آغاز میشود و تا اواخر دهه هشتاد ادامه مییابد و در خلال آن زندگی پرتلاطم چند رفیق دبستانی در محلهای سنتی در جنوب تهران دنبال میشود. آنها شاهد و بازیگر تغییرات اجتماعی چشمگیر دوران خود هستند، تغییراتی که زندگی هر کدام را به مسیر متفاوتی میکشاند اما دوستیها و رفتوآمدهای خانوادگی آنها را تا آستانه انقلاب پابرجا نگه میدارد. اختلافها وتضادهایی که در جریان انقلاب سر بر میآورد، از جنس دیگری است وشکافهای عمیقی در درون خانوادهها و بین دوستان هممحلی پدید میآورد که غلبه بر آنها آسان نیست. رمانِ پرشخصیت و پرماجرای اسباب شر به دلیل حضور راویان متعدد، دیدگاه¬های روائی متنوع و بستر زمانی و مکانی گستردۀ آن، ساختاری چند لایه…
https://shahrgon.com/?p=160975
۱۹ دی ۱۴۰۳
نشست ۱۹۴ کانون کتاب تورنتو
معرفی کتاب با حضور نویسنده
«برای زمین و فرهنگ»
جنبش مردمی شوراهای ترکمن صحرا
با دکتر پیمان وهابزاده
زمان: ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵
ساعت ۲ بعدازظهر روز یکشنبه (به وقت تورنتو)
ساعت ۱۱ صبح روز یکشنبه (به وقت ونکوور)
مکان: زوم
https://qr-code.click/i/677b13ff17e66
شعری از فرزان سجودی
فرزان سجودی
من به قتل رسیدهام
در سرم
صدای جیغ بیتاب مرغان دریایی را نمیشنوی؟
صدای بوق کشدار کشتیهای اقیانوسپیما را نمیشنوی؟
صدای افتادن درخنان کهنسال را در جنگلهای باستانی نمیشنوی؟
صدای غرش سهمگین امواج ناآرام اقیانوس آرام را که بر دیوارههای جمجمهام میکوبند نمیشنوی؟
من در یک بعداز ظهر معتدل بهاری به قتل رسیدم
این چهره تکیدهام را نمیبینی
من بارها به قتل رسیدهام
در نیشابور، در بخارا
در کرمان، کابل، تهران
در اهواز، زاهدان، سنندج
در بغداد، در ببروت
من تاریخ مردمان بینقاب به قتل رسیدهام
دردانهام
اگر از بازار نقابفروشان گذشتی
برایم نقابی بخر
شاید نقابپوشان، فراموشان، در هم بلغزیم
از نقابت گفتی، نقاب شادبازی و شادخواری
و اینکه با من اما نقاب زدن نتوانی
که من تجسد اندوه بینقابم
و
تلاقی نگاه بینقاب ما جوشگاه مذاب رنج بود
و مذبح عشق
ما، بینقاب، در یک بعدازظهر معتدل بهاری به قتل رسیدیم
و قتلمان را هیچکس به گردن نگرفت
گویی هیچگاه نبودهایم.
۲۰ ژوئن ۲۰۲۴
با…
https://shahrgon.com/?p=160421
۱ آبان ۱۴۰۳
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago