حالم به اندازه تصورات و خواسته‌های نداشته گریت خرابه.

کمر درد امانم را بریده

بس کن تایم جنتلمنی که تو هستی.

این بچه داره رسالت منو حفظ میکنه 😭

𝖩𝖾𝗌𝗌𝖻𝗂𝖻𝗅𝖾 𝗌𝗍𝗈𝗋𝗒:

با وجود اینکه چهار سال گذشته اما هنوز با به یاد آوردنش قلبم به درد میاد
تمام تلاشم رو کردم که فراموش کنم و به خودم بفهمونم "اون مال من نیست"
ولی چیزی که فهمیدم اینه من بدون اون نمیتونم زندگی کنم
میخوامش
عاشقشم
به جز اون هیچکس به چشمم نمیاد.
وقتی میخندید و به بازوم میزد و میگفت «بسه اینقدر مسخره بازی در نیار دلم درد گرفت»
وقتی جلو در دانشگاه منتظرم وایمیساد «هی بایبل من اینجام عجله کن الان رستوران مورد علاقت بسته میشه»
وقتی یهویی برام جوک میفرستاد یا ویدیو کال میکرد
«بیدارت که نکردم خواب نبودی؟»
«تو چرا نخوابیدی؟»
«خوابم نمیبرد پس تصمیم گرفتم با تو حرف بزنم تا مغزم آروم بشه»
تو همیشه بهم اهمیت دادی و بلدم بودی خیلی وقتا اصلا لازم نبود چیزی بگم تو انجامش میدادی
اما...
اما چرا من نه؟
ها؟ چرا من رو انتخاب نکردی؟
یعنی تمام اون توجهاتت نسبت بهم هیچ منظوری پشتش نبود؟
چرا وقتی بهت گفتم «دوستت دارم» با تعجب و ناامیدی بهم نگاه کردی؟
«چی؟»
«دوستت دارم پی جس» سیلی به صورتم زدی و گفتی «این احساسات مضخرفت رو بیخیال شو»
«عشق من نسبت به تو مضخرف نیست پی» تو یقیم رو گرفتی و گفتی «جوگیر شدی همه اینا زودگذره» بعد ولم کردی و پشت کردی به تمام عشقی که داشتم پشت کردی.
ولی من سمت دویدم و بغلت کردم تا مانعت بشم ، تو من رو نمیخواستی اما نمیتونستم بدون تلاش کردن بیخیالت بشم
«من به زودی از تایلند میرم بایبل چون این زندگیه که میخوام»
با ناامیدی و دلشکستگی ولت کردم و تو بدون اینکه بهم نگاه کنی برای همیشه رفتی
چهار سال گذشته و من نمیدونم چیکار میکنی احتمالا با یه دختر آمریکایی زیبا آشنا شدی و باهم روزای خوبی رو میگذرونید ، به آرزوت رسیدی و خلبان شدی اما من هنوز قفل خاطرات با توام.
زندگی واقعا ناعادلاست تو خوشحالی و من اینجا هر روز صدبار میمیرم.
سردردهای عصبی
حمله های پنیک
دستای لرزون و مصرف چندین قرصی که روانکاو بهم داده تو نابودم کردی ولی هنوز قلبم اسمت رو صدا میزنه
عشق واقعا ترسناکه
عشق نابودت میکنه
من نباید عاشقت میشدم
نباید به محبتت دل خوش میکردم
ولی مشکلی نیست حالا که فکر میکنم خوشحالی تو مهمتره عیب نداره حتی اگه تو خوشحالیات من کنارت نباشم همینکه لبخند به لبت بیاد برای من کافیه
«بایبل» حتما توهم زدم تو اینجایی و صدام میکنی؟
«بایبل خونه ای؟ من برگشتم عزیزم»

دونا 24/7 : ادیت