چشم در برابر چشم
دندان در برابر دندان
شکستگی در برابر شکستگی
کسی که به دیگری آسیب زده،باید همون رنج بکشه.
"The glory"

اگر من زمانی خوشبخت بوده ام،همان شبهایی بوده که با اوهام خودم و چهره هایی که خلق کرده ام،درست مانند خویشاوندترین موجوداتی که گویی حقیقتا وجود داشته اند،درآمیخته و دوستشان داشته ام و در غم و شادیشان تا سر حد امکان قلبی شریک شده ام و خالصانه ترین اشکم را بر قهرمانان ساده و بی پیرایه ام افشانده ام.آری،اگر سعادتی بوده،در همان شبها بوده و بس.

"فیودار داستایفسکی"

-خورشید
+جونم‌آبان؟
-ناراحت نمیشی؟
+ازچی؟
-از اینکه بی اجازه میام تو خوابت!
+ما از ترس واقعیت به خواب پناه می‌بریم...
اینجا هیچکس اذیتمون نمیکنه نه؟
-میگن عشق کوره...ما کوریم؟
دستش رو به نرمه ی گوشش کشید و
چشمهاش رو با آرامش روی هم گذاشت:
+ما عاشقیم.
-پس چرا اذیتمون میکنن؟!
+چون اونا کورن...ولی از نفرت کورن!
خُورشیدِآبان‌..آبانِ‌خُورشید

خسته شده ام از این نبرد بی حاصل برای فراموش کردنش، اما این را میدانم که با اینهمه، بعد از گذر سالها، با تمام بی رحمی ها دوست داشتن او جانِ من است، بغضی که حال گلویم را چنگ زده تنها خبرش دلگیری نیست، از میان ترک های قلبم جوانه های عشق او هنوز هم نفس میکشند، امید زیستن را در میان نهال های کوچکی که از سنگ سخت سر بر می‌اورند دیده ای؟ عشق او در قلب من این چنین ریشه دوانده
دلم میخواهد قلبم را از سینه ام در بیاورم، اما مگر نگفتم عشق منظق نمیشناسد؟ با هیچ استدلالی نمیتوانم خانهٔ اورا در قلبم ویران سازم…
هیچکس برای من او نمی‌شود، حتی خودش!

از این میترسم که نکنه تا آخرش
فقط من اونی باشم که عاشقه

و ترسی از اعماق وجود

- روزهایت را چگونه می‌گذرانی؟
- بیدار می‌شوم ، رنج می‌کشم ، می‌خوابم.

دلم بغل میخاد
بغلی که اونقدر اشک بریزم که خسته بشم و خوابم ببره بغلش:)