گفتم از کدام سیاره آمده‌ای؟
خندیدی؛ خواستی مثلاً لو ندهی!
اما حواست نبود؛ آن شب که داشتی می‌آمدی زمین، سایه‌ی منظومه‌ی شمسی توی نگاهت جا مانده بود، حواست نبود ردِ کهکشان را از چشمانت پاک کنی.
می‌خواهی گردن بگیر / می‌خواهی انکار کن!
من آسمان چشمان‌ت را بوسیده‌ام...

#علی_سلطانی

همين‌جوری‌،
دو تا نگاه‌ در هم‌ گره‌ می‌خورد؛
و‌َ آدم،
ديگر نمی‌تواند در بدنِ خودش زندگی کند؛
می‌خواهد پر بكشد...

• وام گرفته از جناب معروفی، به مقصد دور

باوان

"و تن‌ات؛ وطنم..."

• به مقصد نزدیک

@be_maghsad_e_door

که عشق؛
سودایی خوش است...

• وام گرفته از سودای خوش، به مقصد نزدیک

@be_maghsad_e_door

که میان این جماعت
تو را با نگاه
در آغوش می‌کشم...

• به مقصد نزدیک

@be_maghsad_e_door

بغل وا کن
واسه پروانه‌های پیرهنم
شاید؛
بتونم تیکه‌هامو
توی آغوشت
بچسبونم...

• وام گرفته از موسیقی، به مقصد نه‌چندان دور

@be_maghsad_e_door

من
در این عشق
خودم را
بی‌هوا
جا می‌گذارم...

• وام گرفته از موسیقی، به مقصد دور

@be_maghsad_e_door

که من از تو
تنها
به خودت پناه می‌برم...

• به مقصد دور

@be_maghsad_e_door