کرکره نیمه باز

Description
mozhy14000
اینستاگرام
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

3 days, 5 hours ago

#رباعی_طنز

دیروز به شاه، کلّ دنیا این داد👍
شیخ آمد و هی نشان به هرجا این داد
دادند دوباره خوش خیالانی رأی
مسعود پزشکیان به آنها این داد🖕

#رادین_گلچین
@hosseingolchin
@asalane

5 days, 10 hours ago

کسی باشه که همزمان که درباره پفک و جوک و گربه ها و مسایل پیش پا افتاده بتونی باهاش صحبت کنی

بلافاصله بتونی چنج کنی به دکارت

همینقدر سطحی و همینقدر عمیق!

#منیژه_رضوان

1 week, 3 days ago

پریروز مادر بارداری داشتیم که
۷تا سزارین داشت و این بارداری هشتمش بود که به بیمارستان مراجعه کرده بود

ولی مادر باردار در شرح حال گیری به زایشگاه میگه فقط ۲ تا زایمان داشته اونم به صورت طبیعی

نتیجه دروغش هم پاره شدن رحم و مثانه ش شد

بابا ما خانوما فقط سن رو قرار بود دروغ بگیم

تعداد زایمان و نوعش رو اونم به پزشک که نباس دروغ بگیم

#انجمن_حمایت_از_دروغ_گویان_مونث

1 week, 5 days ago

یادیست که در خطور خود هم مرده
در خاطره های دور خود هم مرده
نه فاتحه ای نه زائری نه...نه...نه...
این مرده درون گور خود هم مرده
#واران@js313

1 week, 5 days ago

جدول قطع برق در مشهد اعلام شد

خورشید مگر طلوع از شرق نداشت؟
اوضاع ولی برای ما فرق نداشت
ما کشور انفجار نوریم ولی
نوری که برای شهر ما برق نداشت

#منیژه_رضوان

@kerkere_nime_baz

2 weeks, 2 days ago

من فقط لایق خودم بودم
من خودم عاشق خودم بودم

حوض آب و عروسکی چوبی
من خودم قایق خودم بودم

فرد نابالغی به گربه پرید
گربه بالغ خودم بودم

اسم من در کتاب غیر نبود
شاعر حاذق خودم بودم

برق عشقی مرا اگر نگرفت
در دلم عایق خودم بود

به جهنم که نیست عذرایی
من فقط وامق خودم بودم

دوستم گرچه با خودم امروز
دشمن سابق خودم بودم

گم شدم من به اشتباه خودم
لاجرم سارق ِ خودم بودم

به خداوندتان بگو لطفا
من خودم خالق خودم بودم

#منیژه_رضوان

2 weeks, 2 days ago

دوست دارم زمان برگرده به عقب

به اون زمان که میگفت باید ساعت ۸ شب خونه باشی.دختر نباید ۸ به بعد کوچه باشه

دوست دارم زمان بره به عقب
به اون موقعی که اون برای من تکلیف تعیین میکرد که چیکار کنم نه من برای اون

به قبل از سکته مغزی
به قبل از واکر
به زمان اقتدارش

خلاصه بگم
دوست دارم اون دوباره به من مسلط باشه نه من به اون

دوست دارم دوباره یک مادر سخت گیر باشه

2 weeks, 2 days ago

_تو کی هستی؟

_خدا هستم

_من کجام؟

_تو مردی

_ حالا من بهشت میرم یا جهنم؟

_هیچکدوم تو دوباره متولد میشی و یک زن ژاپنی میشی در سال ۱۹۹۰

_یعنی من برمیگردم عقب؟

_زمان به اون صورت وجود نداره تو بارها در زمانهای! مختلف متولد میشی

_ پس میگی ممکنه با خودم هم در یک زمان روبه رو بشم؟

_قطعا

_اینها برای چیه؟

_تکامل تو

_تکامل من یا همه انسانها ؟

_بجز منو تو موجود دیگه ای وجود نداره. همه انسانها خود تو هستی

#لاادری

3 months, 1 week ago

.
ننه ماری پیرزن همسایه سمت چپی بچگیام بود
زنی چروکیده و لاغر که در خونه ای آجری و قدیمی تنها زندگی میکرد
اصلا یادم نمیاد بچه داشت؟ نداشت؟ ماری کی بود؟ ننه ماری چی بود؟

فقط یادمه عشق دعای توسل بود
ماهی یکبار خونه ش روضه بود.نشستن توی خونه تاریک و حیاط پر از چوب و آت و آشغال ننه ماری برام جالب بود
البته ننه ماری شکایتی نداشت.ننه ماری از زندگیش راضی بود
همینکه نونی داشت که بخوره و ماهی یکبار روضه بگیره و هر روز دعای توسل بخونه راضی بود

کم حرف میزد و بیشتر کار میکرد
و هر روز دعای توسل میخوند.
دعای توسل رو حفظ بود
سواد نداشت اما دعای توسل رو از روی کتابچه دعای توسل میخوند
حتما میپرسین چطور؟! ما هم آخرش نفهمیدیم چطور
قشنگ با انگشتای کشیده چروک و زمختش خط میبرد از روی کتابچه
خیلی منطقی دستشو میذاشت روی " اللهم انی اسالک " و شروع میکرد از حفظ دعا خوندن
و کلمه به کلمه مثل کلاس اولیها خط میبرد. گاهی از مامانم میپرسید این کلمه استشفعنا هست؟ مامانم میگفت نه حاج خانوم عندالله هست

گاهی هم از امام پنجم میپرید به امام هشتم (از بس امام رضایی بود)
اگر خودش متوجه میشد یا ما که بهش تذکر میدادیم انگشتش رو به میزانی که لازم میدونست برمیگردوند عقب و دوباره از امام پنجم شروع میکرد به خوندن
يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ...
یک ذره هم به دلش شک وارد نمیشد که شاید جایی که انگشتش رو گذاشته غلط باشه
مصمم مطمین و با حضور قلب خط میبرد
کار وقتی به جای باریک میرسید که ننه ماری خط بردنش میرسید به کلمه آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ
یعنی آخر دعا
اما در شفاهی هنوز روی"  يَا وَصِىَّ الْحَسَنِ، وَالْخَلَفَ الْحُجَّةُ" بود
اما ننه ماری محکم و دل قرص دستشو عین ضربه زدن روی سنگ قبرا روی "رب العالمین" از صفحه کتاب دعا جدا میکرد و باز بهش ضربه میزد اینقدر اونجا این پا اون پا میکرد که از لحاظ شفاهی هم میرسد به "امین یا رب العالمین"
بعد صلوات میفرستاد و دستاشو به صورتش میکشید
انگار با این کار چشماش پر نور بشه تازه چشمش به ما میفتاد
ما بچه ها ذره ای خنده و تمسخر توی کارمون نبود اصلا جدی بودن ننه ماری جایی برای تمسخر ما باقی نمیذاشت
ما پذیرفته بودیم سواد ننه ماری همینجوری هست
خود ننه ماری هم ذره ای شک نداشت که سواد میتونه جور دیگه ای باشه و اینکه بشه بدون حفظ بودن دعایی، اون رو از روی کتابچه خوند
شایدم متوجه میشد مشکلی هست. اما اصل برای ننه ماری خوندن دعای توسل بود اونم از روی کتاب دعا، نه سواد داشتن

دیروز رفتم محله قدیمیمون
یک کوچه باریک در خیابون خسروی نوی مشهد نزدیک حرم
دلم نیومد بدون دیدن خاطرات قدیمی از اونجا رد بشم
رفتم توی کوچه تنگ و قدیمی دوران طفولیتم

چه گرد قدمتی در فضا بود
یهو خودمو دیدم که از مدرسه دارم برمیگردم
پشت سر 7 سالگی خودم رفتم توی کوچه
چه با نمک راه میرفتم
رسیدم دم در خونه مون . بچگیم رفت توی خونه و در رو روی من بست.
مبهوت رفتم دم خونه ننه ماری. به جای خونه قدیمی ننه ماری یک مسافر خونه 5 طبقه ساخته بودن پر از صدای بچه و قاشق چنگال و جیغ زنها که سر بچه ها داد میزدن
خبری از ننه ماری و خونه آجریش نبود
چشامو بستم
نفس عمیقی کشیدم
خونه آجری ننه ماری رو تصور کردم
گوش کشیدم
سرمو بردم نزدیک دیوار خونه
مسافرخونه ناپدید شد
صدای زن و بچه ها قطع شد
کمی صبرکردم
صدای مسن و خسته و معتقد و زمزمه وار ننه ماری رو که هر لحظه واضح تر میشد شنیدم که میگفت
يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا......

#منیژه_رضوان
#خاطرات

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago