اونقدر پولدار که بانکا ازم وام بگیرن، هر ماه قسطاشون‌و پرداخت کنن بم. دیگه کار نکنم.

اونقدر پولدار که بانکا ازم وام بگیرن، هر ماه قسطاشون‌و پرداخت کنن بم. دیگه کار نکنم.

از نقطه نظر اعتقادات و عقاید همینقدر برام مونده که شب سال نوی میلادی شورت قرمز بپوشم که امسال پولدار بشم!

قانون هایی داریم که اتباع خارجی غیر قانونی رو پذیرش نکنیم و پرونده تشکیل ندیم. حتما باید احراز هویت بشن و هویتشون تایید بشه.
ولی تا یه حدی هم دستمون رو باز گذاشته‌ن که بدون اینکه ثبت بشه اگه کار بهداشتی ای داشته باشن انجام بدیم. یکیش واکسیناسیونه. من معتقدم واکسن زدن تمام اطفال فقط لطف در حق اون بچه نیست بلکه لطف در حق همه‌مونه که بیماری های ریشه کن شده دوباره بروز نکنن. خدا رو شکر واکسیناتورم هم موافقه بام و امیرکبیر مناطق محرومیم. هرکی هر جا بی واکسن میمونه میاد اینجا.

بیشترِ جمعیت تحت پوشش من، افغان هستند و من جور دیگه‌ای می‌بینمشون. خودم رو می‌بینم که توی کشور دیگه‌ای هستم. بچه‌شون رو که می‌بینم، بچه خودم رو می‌بینم که توی کشور دیگه ای به دنیا اومده. قلبم درد می‌گیره از تصور سختی ای که می‌کشن.

دیشب مرحله‌ی جدیدی از راحتی با مامان و خاله‌م آنلاک شد. از سوالات پزشکی ساده شروع شد و به سوالاتی که از قبیل آیا آب مردا توی کمرشونه؟! چرا یه تخمشون آویزون تره؟
خودارضایی چشم رو‌ ضعیف می‌کنه؟ پرده بکارت چیه؟ چرا بعضیا خون‌ نمیاد؟ ژنتیک بیشتری از مادر به بچه میرسه تا پدر؟ و... رسیدیم و با هر جواب من پشمای دوتاشون کز می‌خورد. تا وقتی که خوابیدیم هنوز باورشون نمی‌شد آب توی کمر مرد نباشه!

کاش کوچیک بودم، کنار مامانم می‌خوابیدم. قبل از خواب هی ازش سوال می‌پرسیدم و آخرشم می‌پرسیدم: چندتا بخوابم بیدار شم، حالم خوب می‌شه؟

معمولا هر چند روز یه بار یه عکس برام میفرستن که آیا این زگیله یا نه. اینو فوروارد کردم که ببینید فرم گل کلمی زگیل تناسلی که میگیم چطوره.

امروز هم فقط اومده‌م کمی دوچرخه بزنم پول این جلسه‌م نسوزه?

آنکس که نیمه شب در درمونگاه را می‌زند، به کشتن چراغ آمده‌است وگرنه آدمیزاد شب یلدا پیش خانواده میشینه حالا با یکم آبریزش و فین فین....