?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
درست وقتی فکر میکنی توی زندگیت بدترین انسانهای روی کرهی زمین رو دیدی، میفهمی سخت در اشتباه بودی، خباثت پایانی نداره.
هالی سرودی عجیب و هولناک برای تعقیب وحشتناک عدالت سر میدهد. جستوجوی سرسختانهی کارآگاه برای یافتن حقیقت، داستان این رمان پرکشش، سرشار از تعلیق و پر از معماهای پیچیده را پیش میبرد. کووید-19، شعار «زندگی سیاهپوستان مهم است»، ترامپ و شورش ششم ژانویه، همگی مضامینی هستند که در زمینه رمان جریان دارند. حتی جنایتکاران هم قرار است علیه بیعدالتیهای زمان و دوران اعتراض کنند. در تمام طول رمان شما شاهد تلاش در جهت دفع زهر و یافتن شفا هستید. بله این بار هم جدیدترین رمان استیون کینگ، شما را میخکوب کرده است.
از کتابفروشیهای سراسر کشور بخواهید:
| هالی | استیون کینگ | ساغر سبزواری | نشر نیماژ |
خدمتکار ما پررشتسستویچ نام داشت. کسی اگر بخواهد این نام را درست تلفظ کند باید حین تلفظ حتماً عطسه کند. مستخدمهی ما اسمش اسورفسستسکا بود، اسمی که در زبان آلمانی قدری خشن اما در زبان لهستانی بهشدت آهنگین و ملودیک است. این مستخدمه زنی بود چاق و کوتاهقد با موهای سفید و دندانهای زرد. علاوه بر این یک جفت چشم سیاه و جمیل هم در خانهی ما اینسو و آنسو میرفت که همه او را سرافینه صدا میزدند. سرافینه خالهزادهی خوشگل و عزیز من بود که با هم در باغ بازی میکردیم و به خانهداری مورچهها گوش میسپاردیم، یا پروانه میگرفتیم و گل میکاشتیم. سرافینه یک بار که جورابکهای کوچکم را در باغچه میکاشتم تا از آنها شلواری بزرگ برای پدرم بروید مثل دیوانهها خنده سرداد.
| خاطرات دانشجوی الهیات | هاینریش هاینه | برگردان از متن آلمانی: حسین منصوری |
عوضی کسی است که به خودش اجازه میدهد از مزایای خاص یک امتیاز که مسلماً از آن او نیست بهره ببرد. این از ابعاد نادانی است: اما تمام ماجرا نیست. با این که فرد بیعاطفهی مبتلا به اختلال فکری به مثابهی پسرعموی فرد «نفهم» است، او (فرد عوضی) به ریسکپذیری علاقه دارد و این ویژگی در شخصیت «نفهم» دیده نمیشود... هیچکس به اندازهی تصور فرد «نفهم» از خودش، در همهچیز محق نیست. او فقط از راه شنیدن میآموزد و فقط از چیزهایی ممکن است بیاموزد که بخشی از نفهمی خودش باشند...
| تئوری نفهمها | اریک شوئیتزگبل | زهره مهرنیا|
دو محقق تصمیم میگیرند پای مفهومی از فیزیک کوانتوم بهنام «درهمتنیدگی» را به عالم روانشناسی، جامعهشناسی و انسانشناسی باز کنند و درباره تطبیق این مفهوم در شبکههای انسانی و اجتماعی پژوهش کنند؛ نتیجهی این تحقیقات آنچنان عجیب و غریب مینماید که مجبور میشوند این نتایج را دوباره و چندباره به آزمون بگذارند. خودشان میگویند: «این نتایج بیشتر به فیلمهای تخیلی هالیوود شبیه بود بنا بر این خودمان تردید کردیم و سعی کردیم بیشتر آزمایششان کنیم اما هربار همان نتایج به دست میآمد.»
دو مفهوم در این تحقیقات نمود بیشتری دارند: «پیوند قوی» و «پیوند ضعیف». ما در طول زندگی ممکن است چند دوست صمیمی داشته باشیم که بیشتر وقتمان را با آنها میگذرانیم: به پیوندی که با آنها داریم «پیوند قوی» اطلاق میشود و این دوستان صمیمی ما اگر دوستانی داشته باشند که آنها نیز دوستانی داشته باشند، به حلقههای چندم این ارتباطات، «پیوند ضعیف» میگویند. یکی از نتایج این تحقیقات این است که برعکس تصور، بیشترین تاثیر بر سبک و کیفیت زندگی، موفقیت یا عدم موفقیت و... نه از پیوندهای قوی بلکه از پیوندهای ضعیفمان میگیریم...
کتاب درهمتنیدگی نتایج این تحقیقات شگفتانگیز را در اختیار عموم مردم قرار داده است.
| درهمتنیدگی| نیکولاس کریستاکیس، جیمز فاولر| دکتر سامان الهیاری تفرشی| استخوانهای روح | نشر نیماژ |
سالواتیهرا هر روز نقاشی میکرد. هرشنبه با رنگ آبی در پایینترین نقطهی تابلو که دستش میرسید تاریخ میزد. بعضی هفتهها پنج متر نقاشی میکرد؛ بعضی هفتهها هم فقط یک متر، اما هیچگاه کمتر از این نقاشی نکرد. مقداری که نقاشی میکرد بسته به جزئیاتی که کار لازم داشت فرق میکرد. هیچوقت نقاشیکشیدن را متوقف نکرد چون برای او بوم نقاشی هیچوقت از حرکت نمیایستاد. انگار با این شیوه میخواست از فلج قلمی خلاص شود که گریبان هر نقاشی را میگیرد. انگار طاقهی کرباس مدام به سمت چپ باز میشد؛ طوری که او در مقام نقاشْ قادر به مهار آن نبود. هرگز به خودش اجازه نداد که به عقب برگردد و بهسراغ کارهای گذشتهاش برود. اگر چیزی را که کشیده بود دوست نداشت، آن را مجدداً و در ادامه با تغییراتی میکشید؛ اما هیچگاه به عقب برنگشت. مثل گذشتههایی که گذشتهاند؛ تغییر آنچه کشیده بود غیرممکن مینمود.
| سال لال | پدرو مایرال | اسدالله امرایی | مینیماژ؛ کتابهای حبیبی نشر نیماژ |
هر انسان با کودکیها، عشقها، نفرتها، دوستیها و هزاران حادثه و اتفاق، دنیایی برای خودش میسازد که مختص اوست و هیچ کس دیگر، صاحب آن نیست. انسان، پادشاه قلمرویی که ساخته خود اوست. برای همین است که با مرگ یک انسان، نه یک انسان، که یک جهان میمیرد...
| اندوه من | محمدهاشم اکبریانی | ناداستان |
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago