.

فقط گذشتیم
این همه ی سرگذشتِ ماست
سرگذشتِ ما دو تن

اما..
تشنگی من در او ماند و
تشنگی او در من

#انس_کیشویچ (کرواسی)

مترجم: #ابتهاج_نوایی

https://t.me/Red_Literature

.

در میان درختان کهن
دشتی پر از گل‌های لیلیوم
چشمان‌ مان را نوازش می‌کند
لطیف و شکننده
بر ساقه‌های ترد خود سر خم کرده،
چنان که جنبش یا سکون هوا
آن‌ها را به حرکت یا سکون می‌دارد.

زمین خفته زیر پای ما
در وجود آن‌ها بیدار می‌شود
و نوای زندگی سر می‌دهد

چنان که سال‌های بی‌شمار
بیدار بوده و نغمه‌سرایی کرده،
و لطافتی هم‌سان و ازلی به آن‌ها می‌بخشد
آیا سرزمین من این قدرت را دارد
که به هر موجودی زندگی بخشد؟

#وندل_بری (آمریکا)

مترجم: #رویا_درخشان

https://t.me/Red_Literature

https://t.me/Red_Literature

https://t.me/Red_Literature

.

نزدیکی
چون لب‌ هایم به من
دوری
چون بوسه‌ای که هرگز نمی‌ رسد.

#محمود_درویش (فلسطین)

https://t.me/Red_Literature

‌

https://t.me/Red_Literature

.

چونان به من نزدیکی
که اگر جایی نباشم، تو نیز نیستی
چونان نزدیکی
که دست‌های تو بر شانه‌ام
گویی دست‌های من‌اند
و هنگام که تو چشم می‌بندی
من‌ام که به خواب می‌روم.

#پابلو_نرودا (شیلی)

مترجم: #احمد_شاملو

https://t.me/Red_Literature

.

در اندیشه‌ی تو خواهم بود
بیش‌تر از سایه‌ای مبهم نخواهم بود
در لحظه‌ای خواهم زیست
که شادی و حسرت
چشمان تو را می‌سوزانند

ولی می‌خواهم
همیشه ناشناس بمانم در تو
ناشناخته
به‌سادگی پیچیده در شادکامی‌ات
پریشان در نور خویش
تو و من، فقط زنده در آن
و چنین عاشقِ نامحسوس
در انتظار ناپیدایی

ولی شاید
دیگر به سایه‌ای نازک از هم جدا شده‌ایم
و هریک در نور خویش‌ایم
و نور من
همانی‌ست که تو‌اش متروک می‌بینی.

#آنتونیو_گاموندا (اسپانیا)

https://t.me/Red_Literature

https://t.me/Red_Literature

.

آن دیگری می‌خندد
غصه‌ هایش را دارد
چهره‌ ی مرا با پوست و موی ام
زیر آسمان نگاه می‌ دارد
کلمات را از دهان من بیرون می‌ریزد
پول دارد و ترس و گذرنامه
می‌ ستیزد و دوست می‌دارد
آشفته می‌شود
و بی قرار

اما من نه
من آن دیگری‌ ام
که نه می‌خندد
نه چهره‌ ای زیر آسمان دارد
نه کلمه‌ ای در دهان
آن‌ که با من و خویش
بیگانه است
نه! من نه! آن دیگری، همیشه آن دیگری!
آن‌ که نه غالب می‌شود نه مغلوب
آن‌ که غصه‌ ای ندارد
و برآشفته نمی‌شود

آن دیگری!
که وجودش برای خودش بی‌تفاوت است
آنی که من نمی‌شناسم‌ اش
و هیچ‌ کس دیگر هم نمی‌داند که کیست
آن که مرا بر نمی‌آشوبد

آن منم!

#هانس_مگنوس_اسنبرگر (آلمان)

مترجم: #فرشته_وزیری‌نسب

https://t.me/Red_Literature