اندیشه انتقادی

Description
انتشار محتوای انتقادی و اطلاع رسانی در زمینه های
فلسفی اجتماعی و دینی

جهت مشارکت و ارائه مطالب به این آیدی مراجعه کنید :

@reza_abbasi_monhaser

گروه:
https://t.me/joinchat/He7X6WGKoSU4NDU0
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 days, 19 hours ago

2 years, 3 months ago

? تغییرات اجتماعی، فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی
(با نگاه به مسئله‌ی حجاب اجباری)

? محمدعلی امیرپورسعید

تغييرات اجتماعى عبارت‌اند از دگرگونى‌هایی که در طول تاريخ در اصول زندگى جامعه و ملتى روى مى‌دهد. اين تغييرات از هزاران عامل داخلى و خارجى و نيروهایی که زايندهٔ شرايط داخلى يا خارجى است پديد مى‌آيد. کشور ما نیز در سال‌های گذشته و بویژه در دو دهه‌ی اخیر، تغییرات اجتماعی بسیار  زیادی را تجربه کرده است که هرکدام به نوبه‌ی خود جای بررسی‌های زیادی دارد. 
حال باید این تغییرات اجتماعی را با موضوع فرهنگ یک جامعه مرتبط ساخت. فرهنگ عمومی یک جامعه؛ «میراث اجتماعی مشترک» است. در فرهنگ عمومی به‌طور حتم «تکثر» وجود دارد، اما تکثر با‌ وجود وحدت است. اما اگر یکی از این نمودهای متکثر غالب شد و سعی کرد تا هنجارها و نمادهای خود را القا کند، تکثر را در فرهنگ عمومی نادیده گرفته ‌که در این حالت با واکنش‌هایی روبرو می‌شود. متأسفانه فرهنگ رسمی ما نوعاً اینگونه است؛ یعنی اغلب یکی از نمودهای متکثر حاکم می‌شود و سعی می‌کند خرده فرهنگ‌ها، ایستارها، ارزش‌ها و حتی الگوی رفتاری و نمادهای خودش را به طرق مختلف به بقیه القا کند.
فرهنگ رسمی باید از دل فرهنگ عمومی بیرون آید. از آنجا که مردم حق فرهنگی دارند، نباید و شایسته نیست گروه حاکم و فرهنگ رسمی، خرده‌فرهنگ خود و نمودهای آن‌را برای تمام افراد جامعه دیکته کند.
حال اگر نظام سیاسی و حکم‌ران نتواند و یا علاقه‌ای نداشته باشد که فرهنگ رسمی خودش را با فرهنگ عمومی در جامعه وفق دهد، به بحران‌های عدم مشروعیت و‌ مقبولیت دچار می‌شود(شرایطی که امروزه نیز شاهد آن هستیم).
نوع پوشش و حجاب افراد جامعه هم، یکی از نمودهای برجسته و پررنگ در ذیل همین تغییرات اجتماعی است. به واقع اجبار در پوشش و حجاب با واقعیت اجتماعی امروزه‌ی ایران هم‌خوانی ندارد. همین ناسازگاری بین نهاد سیاست(نظام سیاسی) با تغییرات اجتماعی رخ داده در جامعه، باعث شده تا شکافی که بین دولت و ملت وجود داشته، بسیار عمیق‌تر از گذشته شود و هم‌سویی بین فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی را با چالش‌های جدی مواجه کند.
در آخر اینکه به نظر می‌آید بایستی جامعه را از قالب‌اش درآورید و با آب فراوان بشویید!

#یادداشتها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? ترنس مدرنیسم چیست؟

? جوکار قنواتی

آنتونیو نگری در کتاب امپراتوری، بنیادگرایی را یک جریان ترنس مدرنیسم می داند. ترا-نوگرایی یا تِرَنس‌مدرنیسم پس از دوران پُست‌مدرنیسم بوجود آمد و بر اثر پوچی ایجاد شده در دوران پست‌مدرنیسم حرکت مردم به سمت نیرویی مافوق ایجاد شد و به شکل
دین‌گرایی یا شیطان‌گرائی بروز کرد.
سبک‌هایی همچون فولدینگ و پیدایش کیهانی در معماری را می‌توان در درون این جنبش فلسفی ارزیابی کرد.
ترنس مدرنیسم(یا به تعبیری پسا پست مدرن) یک جنبش فرهنگی و فلسفی است که توسط یک فیلسوف آرژانتینی-مکزیکی به نام انریکو داسل مطرح گردید. او یک منتقد پست‌مدرنیسم است که خود را یک ترنس مدرنیست می‌داند و مقالات متعددی در نقد نظریه پست‌مدرن و دفاع از شیوه تفکر ترنس مدرن(پسا پست مدرن) نوشته است. ترنس مدرنیسم نشان دهندۀ یک توسعه فکری است که به دنبال دوره پست‌مدرنیسم می‌آید؛ همچنین به عنوان یک جنبش، از تفکر مدرنیسم پرورش و توسعه می‌یابد، و با انتقاد از مدرنیته و پست‌مدرنیته، آنها را پایان تفکر مدرنیسم می‌داند.
ترنس مدرنیسم از بسیاری از جنبش‌های فلسفی تأثیر می‌پذیرد. می‌توان گفت تأکیدش بر معنویت از بسیاری از جنبش‌های عرفانی و رازآمیز در طول دوران رنسانس تأثیر پذیرفته است. علاوه بر این، ترنس مدرنیسم از فلسفه ماوراءالطبیعه  تأثیر پذیرفته و از چهره‌های مختلف اواسط قرن نوزدهم در آمریکا، که مشهورترین آنها رالف والدو امرسون بود، ایده‌برداری می‌کند. همچنین به نظر می‌رسد زمینه‌های مشترک زیادی با جناح آزادی دین ِ کلیسای کاتولیک روم دارد.
دیدگاه‌های فلسفه‌ی ترنس مدرنیته اِلِمان های هر دو جریان فکری مدرنیته و پست‌مدرنیته را شامل می‌شود؛ این جریان فکری، مبنای بسیاری از عقاید اصلی خود را بر نظریه یکپارچگی (آنهایی که تلفیقی از واقعیت‌های «پیشا مدرن»، «مدرن»، و «پسا مدرن» هستند) بنیان می‌نهد؛ در ترنس مدرنیسم، جایی برای هم سنت و هم تجدد و مدرنیته وجود دارد، و در جستجوی جنبشی که به احیا و مدرنیزه کردن (به روز کردن) سنت‌ها به جای نابودی و جایگزین کردن آنها بپردازد می‌گردد. افتخار و احترام به عهد باستان و سبک‌های سنتی در ترنس مدرنیسم، بر خلاف مدرنیسم و پست مدرنیسم، بسیار مهم تلقی می‌شود. ترنس مدرنیسم بدبینی، پوچ گرایی، نسبیت گرایی و ضد روشنگری را مورد انتقاد قرار داده، و در عین حال در یک حد معقول، از خوش بینی، مطلق گرایی، مبناگرایی و جهانشمول بودن استقبال می‌کند. همچنین یک زبان تمثیلی از تفکر،  و مشاهدۀ چیزها از خارج به جای داخل دارد. به عنوان یک جنبش فکری، ترنس مدرنیسم تأکید زیادی بر معنویات (روح گرایی)، ادیان جایگزین و روانشناسی ورا شخصی دارد. برخلاف جریان پست‌مدرن، با سکولاریزاسیون جامعه مخالف است، و بر نقش دین تأکید می‌کند، و رد جهانبینی به صورت نادرست و بدون اهمیت را مورد انتقاد قرار می‌دهد. گذشته از این، تأکید بسیار زیادی بر بیگانه‌پرستی و گلوبالیسم، ترویج اهمیت فرهنگ‌های متفاوت، و تقدیر فرهنگی دارد؛ ترنس مدرنیسم جهان‌بینی در امور فرهنگی را می‌پوید و ضد اروپامحوری و ضدامپریالیستی است. محیط زیست گرایی، پایداری و بوم‌شناسی جنبه‌های مهم نظریه ترنس مدرن هستند؛ نه تنها ترنس مدرنیسم حفاظت از محیط زیست را با آغوش باز می‌پذیرد، بلکه بر اهمیت زندگی در محله (همسایگی)، ساخت جوامع و هچنین نظم و نظافت پافشاری می‌نماید. از آنجا که مقصودش بهبود زندگی و شرایط بشر است، تغییرات تکنولوژیکی را می‌پذیرد. سایر جنبه‌های برجسته ترنس مدرنیسم، پوپولیسم با توجه شعارگونه به فقرا و رنج‌دیدگان است. علاوه بر این، در ترنس مدرنیسم ترویج ارزش‌های سنتیِ اخلاقی و معنویِ خانواده و در کل اهمیت خانواده تأکید می‌شود.
امروزه، در حالی که هنوز ترنس مدرنیسم‌ها در مقایسه با پست‌مدرنیسم ها، جنبش فلسفی کوچک‌تری محسوب می‌شوند، و برای کشورهای شمالی نسبتاً جدید است. و ضیاء الدین سردار، یک پژوهشگر اسلامی، یک منتقد جریان فکری پست‌مدرن است و در بسیاری از موارد یک جریان فکری ترنس مدرنیست را اقتباس و اتخاذ می‌کند. چندین مقاله و اثر دارد که از نقطه نظر و دیدگاه ترنس مدرنیسم بحث می‌کنند، در طی چندین سال منتشر گردیده است. در کتاب تجدد و تجددستیزی در ایران اثر دکتر عباس میلانی نیز در مقاله‌ای که راجع به هدایت، دارد پست‌مدرن را به دو جریان تقسیم می‌کند، پست‌مدرن ارتجاعی را می‌شود با همین ترنس مدرنیسم یکسان دید.

#یادداشتها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? گذار از مدل‌های دگم به روش‌های منعطف در اقتصاد جهانی

? دکتر بابک خطی

یکی از مواردی که به طور عام و در برخی برنامه‌ها و مکاتب اقتصادی به عنوان یک حقیقت بدون خدشه (فکت) مورد استفاده قرار می‌گیرد، مساله‌ی عرضه و تقاضا و سپردن بازار به امواج دینامیک آن است. به این معنی که اگر اجازه دهیم تعیین قیمت و توزیع درآمد در بازارها از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین گردد، سیستم پس از گذشتن زمان لازم به نوعی توازن و خودتنظیمی خواهد رسید که منافع همه‌ی طبقات اقتصادی-اجتماعی را بدون نیاز به هرگونه دخالتی از بیرون تامین خواهد نمود. تنها پیش‌نیاز، حفاظت از این مکانیسم رقابتی است تا منطق عرضه و تقاضا به عنوان حکم بازار بتواند کار کند و همه چیز را به قیمت تبدیل نماید.
سوال این است که آیا این تئوری ریاضی-آماری قادر به پوشش همه‌ی مسائل اقتصادی خواهد بود؟
با توجه به اینکه جامعه و روابط اقتصادی آن ساختاری زنده و دارای پیچیدگی‌های فراوان است تصمیم دارم برای تحلیل این  مساله، از مدل هوشمند و پویای زیستی استفاده نمایم.
در بیولوژی ،انتقال مواد بین فضاهای داخل و خارج سلولی روش‌های قابل تامل و متفاوتی دارد:
ساده‌ترین روش انتشار ساده است؛ بدین ترتیب که براساس منطق ابتدایی شیمی و بدون نیاز به صرف انرژی ماده مورد نظر -از خلال غشاء سلولی- از سمت با غلظت بیشتر به سمت با غلظت کمتر حرکت می‌کند‌.
روش دیگر انتشار تسهیل شده است که همچنان بدون نیاز به صرف انرژی مواد از سمت با غلظت بیشتر به سمت با غلظت کمتر حرکت می‌کند، اما ساختار هوشمند بدن انسان به خاطر اولویت‌هایی که در سمت گیرنده وجود دارد، ورود برخی از مواد را بیش از سایرین تسهیل می‌کند.
روش مهم دیگر، انتقال فعال است که در آن وقتی مدیریت حیاتی بدن متوجه می‌شود که در یک سمت علیرغم غلظت بالای یک ماده باز هم به آن نیاز وجود دارد، با برنامه‌ریزی و صرف انرژی آن را -بر خلاف منطق ابتدایی شیمی- از سمت با غلظت کمتر به سمت با غلظت بیشتر جابجا می‌کند.
پس منطق ابتدایی انتشار ساده در عین درستی و قدرت، تنها قسمتی از تعاملات سلولی و نه تمام آنان را توصیف می‌کند و توجیه کلیت این سازوکار نیاز به ترکیبی از تئوری‌های مختلف دارد.
در مقام مقایسه تعیین قیمت و توزیع درآمد برپایه‌ی عرضه و تقاضا نیز تنها برای برخی فرآیندهای اقتصادی قابلیت توجیه دارد.
به طور مثال تعیین قیمت ارز باید بر پایه منطق بازار و رقابتی باشد یا در یک مزایده منطقی این است که سلامت  رقابت بین شرکت‌کنندگان رعایت شده، بالاترین عدد پیشنهادی، صاحب پروژه مورد‌نظر شود.
اما یک برنامه‌ی اقتصادی در مفهومی که بخواهد تمام فرآیندهای زیرمجموعه‌ی خود را توجیه و مدیریت کند، پیچیدگی‌های فراوانی داشته و در کنار تئوری‌های ابتدایی، به مدل‌های پیچیده‌تری مثل انتشار تسهیل شده و انتقال فعال نیز، نیاز دارد.
یعنی گاهی به سبب اولویت داشتن برخی موارد برای جامعه لازم است بر اساس الگوی بیولوژیک انتشار تسهیل شده، ساده سازی انجام شود.
گاهی هم نیاز جامعه به اقداماتی است که نه تنها سودی برای آن متصور نیست که هزینه هم دارد، اما به دلیل اهمیت و حیاتی بودن، حتی در صورت منابع ناکافی -بر اساس الگوی بیولژیک انتقال فعال- با برنامه‌ریزی و صرف بودجه و هزینه، انجام می‌گردد.
مساله‌ی گرم شدن زمین و آسیب‌های جدی به محیط زیست که طی دهه‌های اخیر به اوج خود رسیده‌ و حیات بشری را به شدت تهدید می‌نماید از جمله مواردی است که برنامه‌ریزی برای مقابله با آن پروژه‌هایی را می‌طلبد که هزینه‌بر و نه تنها بدون سود که با منطق عرضه و تقاضا واجد ضرر بوده، باید از انجام آن جلوگیری گردد، اما بخاطر علل  بالادستانه حیاتی باید عملی شود و اساسا عدم انجام آن با حیات انسان‌ها در کره‌ی زمین منافات دارد.
موارد دیگری چون تحصیل رایگان و در نظر گرفتن سوبسید برای درمان و سایر خدمات عمومی برای طبقات آسیب‌پذیر و... نیز در عین ضررده به نظر آمدن با این منطق، اما به دلیل نیاز و اهمیت لازم‌الاجرا هستند..
بنابراین میزان اقبال به تئوری‌های مختلف اقتصادی و تئوری تعیین قیمت بر اساس عرضه و تقاضا -به عنوان موضوع مشخص این بحث- با هر مقدار بلوغ و سابقه باید منطقی و با توجه به ساختار پیچیده و پویای جامعه باشد. شاید مجموعه‌ای از این تئوری‌ها به شرط توجه به شرایط ویژه‌ و متفاوت هر منطقه، قادر به توجیه و حل و فصل قسمت‌های مختلف یک ساختار اقتصادی باشند، ولی گرته‌برداری النعل و بالنعل از یکی از آنها برای توجیه و تصمیم گیری برای تمامیت ساختار اقتصادی یک اقلیم-کشور اشتباهی بزرگ و همراه عوارض بیشمار خواهد بود.
شاید بهترین برنامه اقتصادی برای یک عرصه ( کشور، منطقه) به جای تمسک متعصبانه به یک مسلک اقتصادی، توسل به روشی ترکیبی-تلفیقی و  با نگاهی  پلورالیستی به مکاتب مختلف باشد.

#یادداشتها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? عقلانیت غربی از دیدگاه ماکس وبر

? گفتگو با استاد یدالله موقن

#گفتگوها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? **دو خبر و چند پرسش ما رعایا

? محسن زینلی پور**

خبر نخست: "اصغر سلیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفته این روزها در حوزه تامین دارو بیماران و به ویژه بیماران خاص دچار مشکل هستیم. متاسفانه بعضی مواقع شاهد هستیم که داروها با قیمت‌های نجومی در اختیار بیماران قرار می‌گیرد.
وی همچنین گفته: امروز حتی داروهایی که در سطح داروخانه‌ها برای مردم عادی عرضه می‌شود، گران است. مشاهده‌ها نشان می‌دهد تهیه دارو با نرخ جدید برای مردم عادی نیز سنگین است."
خبر دوم: "وزیر امور اقتصادی و دارایی از ارائه تسهیلات کم بهره تا سقف پنج میلیون تومان از سوی بانک‌های زیرمجموعه این وزارتخانه برای زائران اربعین در عراق خبر داده و گفته برای دریافت این تسهیلات مطلقا نیاز به حضور در بانک‌ها نیست و این تسهیلات در صورت ثبت درخواست در سامانه سماح به صورت خودکار به زائران تعلق گرفته و در حساب یارانه آنها واریز می‌شود."
ما که از جمله ی عموم رعایای این مملکت هستیم و دستمان خیلی کوتاه تر از نخل قامت و ساحت دولتمردانی چون وزیر اقتصاد هست، هرگز مجال طرح سوال با ایشان را نخواهیم یافت. اما بد نیست که اصحاب قلم و رسانه و آنان که تریبونی در اختیار دارند چند پرسش مختصر را با این مقام محترم در میان بگذارند.
وام شهروندانی که بیمار خاص یا صعب العلاج یا فرزند معلول دارند کی و کجا پرداخت خواهد شد؟
  وام کولبران کرد یا سوخت بران بلوچ که هر روز هدف گلوله‌ی مرزبانان قرار میگیرند و خانواده‌های بی سرپرست شان چگونه پرداخت میشود؟
وام دستفروشانی که هر روز بساطشان از سوی ماموران شهرداری نقش بر زمین میشود چطور؟
تسهیلات کم بهره ی روستاییانی که نه در خانه‌ی خود، بلکه حتی در روستایشان هم از وجود یک حمام بهداشتی محرومند چه میشود؟
آیا به پدرانی که ماهها برای فرزندانشان گوشت و میوه نخریده‌اند هم، چنین وام‌های سهل الوصولی پرداخت میشود؟ یا آنها که از سر شرمندگی ترک خانه و خانواده کرده‌اند.
به کارگرانی که ماهها حقوق نگرفته‌اند، به تولیدکنندگان خردی که در اثر رکود حاکم بر بازار توان تامین سرمایه‌ی درگردش و پرداخت حقوق کارگران و اجاره‌ی فضای کارشان را ندارند.
به آنهایی که هزینه‌ی تعمیر برخی لوازم ضروری و اولیه‌ی زندگی‌شان را ماههاست که نتوانسته‌اند فراهم کنند. به آنها که حتی نان را هم از نانوایی محل نسیه میخرند. به زنان بدسرپرست یا سرپرست خانوار. به دانشجویان مانده در هزینه‌ی تحصیل و به دهها قشر و گروه دیگر از مردم همین کشور... حتی به بهائیانی که در همین ماههای اخیر خانه بر سرشان خراب و بی خانمانشان کرده‌اند. به خانواده‌های زندانیان عقیدتی و سیاسی و دراویش زندانی که نان آوری ندارند...
به هر حال فارغ از هر نژاد و اندیشه و تفکر و دین و مذهبی، آنها هم ایرانی بوده و در اموال عمومی نهادها و بانک‌های دولتی سهیم و صاحب حق شرعی و قانونی هستند. 
آیا به آنها هم چنین تسهیلات کم بهره و بی نیاز به مراجعه به بانک اختصاص پیدا خواهد کرد؟
اصلا همه‌ی اینها به کنار، این وام‌ها اگر از محل بودجه‌ی بانک‌های زیرمجموعه‌ی شما که دولتی و عمومی هستند، پرداخت شود و حتی درصدی از شهروندان این جامعه، نسبت به آن رضایت نداشته باشند، تکلیف مشکل شرعی آن برای زائران دین مدار، آن هم در نظام دین سالاری که کشف تار مویی از زنان را برنمیتابد، چه می‌شود؟
این وام قرار است به زائران همان امامی پرداخت شود که فرمود هدفم از قیام عاشورا "اصلاح امت جدم بوده".
این تصمیم، چقدر به اصلاح امور جامعه‌ی مسلمان ایران منجر می‌شود؟ البته اگر تاثیر منفی بر عقاید مذهبی راستین بسیاری از مردم نداشته باشد...
تردیدی نیست که این تبعیض‌ها هرگز جامعه را اصلاح و مردم را دیندارتر و نسبت به مناسک دینی و مذهبی پایبندتر نخواهد کرد.
و پرسش آخر بانک‌هایی که وام ودیعه مسکن مستاجران را با نوبت‌های ۴ و ۵ ماهه پرداخت می‌کنند، آیا برای پرداخت فوری چنین وام‌هایی مشکل و محدودیتی ندارند؟

#یادداشتها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? خسوفِ خِرَد در عصر علم‌پرستی

? نویسنده: ماکس هورکهایمر
? مترجم: لئو شاهوفسکی

عقل(Reason) همچون اورگانی برای درک طبیعت واقعی واقعیت و تعیین بنیادهای هدایت‌بخش زندگی‌مان تقریبا به طور کامل از کار افتاده و منسوخ شده است. هرچقدر مفهوم خرد سست‌تر گردد، راحت‌تر خود را در اختیار دستکاری ایدئولوژیکال و تبلیغ‌های سوگیرانه برای رسوایی‌آمیزترین ‌دروغ‌ها قرار می‌دهد. عقل ذهنی با هر چیزی مطابقت دارد و انعطاف پلاستیکی‌مانند آن هر گونه‌ای از تصمیم‌گیری‌های عملی و اخلاقی و زیبایی‌شناختی را به قهقرایی معنازداشده فرو می‌بَرد. وسواسی که به خرد تجربه‌گرایانه و داده‌های محض آزمایشگاهی داده شده، بازتاب جامعه‌ای‌ست که مردم فرصتی برای تفکر و تزکیه ندارند. در واقع عقل و خِرَد ابزاری، هرگز واقعیت اجتماعی را هدایت نکرده است، اما اکنون عقل بطور فراگیر و گسترده‌ای از هر گرایش یا ترجیح خاصی پاک شده که در نهایت حتی از وظیفه‌ی داوری در مورد اعمال و راه و روش زندگی انسان نیز صرف نظر کرده است. انسان زمانی ارزش واقعی‌اش را در دنیا کشف می‌کند که با جامعه به عنوان یک انسان مواجه می‌شود، بدون پول و شهرت و پارتی بازی‌های قدرتمند و بدون همه‌ی امکانات به جز پتانسیل‌های ذاتی و خودی‌اش، اما او به زودی درمیآبد که ویژگی‌های انسانی‌اش هیچ وزنی ندارد و آنچنان پَست و بی ارزش‌اند که حتی خودِ بازار هم آنها را فهرست نمی‌کند. علم‌پرستی متحجرانه که انسان را تنها به عنوان مفهومی بیولوژیکال با اندام‌هایی گوشتی و استخوانی و شیمیایی می‌شناسد، سرنوشتِ انسان را در دنیای واقعی بازتاب می‌دهد و چنان در کالبد جامعه می‌دمد که گوئیا انسان چیزی جز عضوی از یک گونه‌یِ حیوانی نیست. در چشمِ دنیا، خصیصه‌ی انسانیت دیگر چیزی نیست که برای خودِ هستیِ انسان ارزشمند باشد که حتی از حق اقامت هم محروم می‌شود. امروزه اساسا پیشرفت در راستای جهانی بهتر به دلیل تبانیِ خِرَد ابزاری با علم و فیزیک عینی و عدم تناسب کامل بین وزنِ ماشین‌های سرکوبگرِ قدرتِ اجتماعی با توده‌های اتمیزه‌یِ برده‌منش، مسدود شده است. هر چیز دیگری اعم از هزارچهرگی گسترده و باورمندی به تئوری‌های ناشیانه و سرخوردگی از اندیشه‌های برومند، عقیم‌سازی اراده یا جهیدن اسب اراده به کژراهه‌های زودهنگام فعالیت‌های وقفه‌ناپذیر زیر قهر چرخ ارابه‌های ترس و وحشت، نشانه‌ای از چندپارگی‌های وصله‌ناپذیر این عدم هماهنگی و تناسب است.
پراگماتیسم(عمل‌گرایی) و ساینتیسم(علم‌پرستی) و متریالیسم(مادّه‌پرستی) نیز در تلاش برای تبدیل فیزیک تجربی به اولین مدل مادی همه‌ی علوم و الگوسازی از تمام قلمروهای زندگی فکری با استفاده از تکنیک‌های آزمایشگاهی، رونوشت صنعتی‌گرایی مدرن است که انسان با تمام جهان ذهنی و ادراک فراطبیعی‌اش همچون مواد خام اولیه در نظر گرفته می‌شود.
دنیا آن‌چنان مقهور و مجذوب قدرت و تقلّا برای سازگاری بی چون‌وچرا با آن است که طغیان جوانی که زمانی با پدر می‌جنگید بدین‌جهت که کردار او با تفکر او در تضاد بود دیگر ظهور نمی‌کند. از نظر روان‌شناختی، پدر جای خود را به دنیای اشیاء داده است. وقتی حتّی دیکتاتورهای امروز به علم و عقل و خِرَد متوسّل می‌شوند، منظور واقعی‌شان این است که بیشترین تانک‌ها را در اختیار دارند. آن‌ها به اندازه‌ی کافی واقع‌گرا بودند تا آن‌ها را بسازند؛ دیگران نیز باید آنقدر منطقی باشند تا خود را به آن‌ها واگذار و تسلیم کنند!
ظاهرا این امر بدیهی به‌نظر می‌رسد هرکسی می‌خواهد میان مردم زندگی کند باید از قوانین برساخته‌ی آنان تبعیّت کند. این چیزی‌ست که اخلاق سکولار تمدن ما به آن منتهی می‌شود.
عقلانیّت در قالب چنین فرمان‌برداری‌ای همه‌چیز را قورت می‌دهد و می‌بلعد، حتّی آزادی اندیشیدن را. در چنین جوامعی به محض اینکه فکر یا کلمه به ابزار تبدیل شد، از (اندیشیدن) در معنای واقعی آن دست می‌کشیم و عقل به فتیش تبدیل می‌گردد، موجودی جادویی که به‌آسانی پذیرفته می‌شود تا این‌که متفکّرانه تجربه گردد.
اکنون که علم به ما کمک کرده تا بر هیبت و وحشت ناشناخته‌های طبیعت چیره شویم، ما برده‌ی فشارهای اجتماعی برساخته‌ی دستان خودمان هستیم. وقتی از ما خواسته می‌شود مستقل عمل کنیم، برای اسطوره‌ها، سیستم‌ها و مقامات عالی‌رتبه ضجّه می‌زنیم. اگر منظور از روشن‌گری و پیشرفت فکری، رهایی انسان از اعتقاد به نیروهای اهریمنی و شیاطین و پریان، و به سرنوشت و رهایی از ترس است، پس نکوهش و بدگویی از چیزی که درحالِ‌حاضر عقل نامیده می‌شود، بزرگ‌ترین خدمت به آن است.

#یادداشتها
@critical_thought

2 years, 3 months ago

? رتبه‌بندی معلمان منهای معلم

? محمد صادق حدادان

پس از سال‌ها کشاکش به نظر می‌آید قطار رتبه‌بندی به مرحله جدیدی وارد شده است، این در حالی است که بعید می‌دانم معلمی به یاد بیاورد که دیدگاهش را دراین‌باره شنیده باشند، حداقل من باتجربه کار در دانشگاه فرهنگیان، مدارس، پژوهشکده‌ها و... فراخوانی برای گردآوری دیدگاه معلمان ندیده‌ام، فقدان مشارکت مستقیم معلمان به‌عنوان افرادی که تجربیات ملموسی از فضاهای آموزشی دارند منجر به این شده هر دستورالعمل بالادستی که در اتاق‌های وزارت و مجلس تدوین‌شده‌اند به‌سرعت و با تیزبینی معلمان تبدیل به اوراق بدردنخور بشوند.
با نگاهی به چند مقاله و سایت خارجی دراین‌باره متوجه چند نکته جالب‌توجه در Classify  کردن معلمان برای پرداخت حقوق می‌شویم، ازجمله این موارد وجود مکانیسم «چانه‌زنی» است؛ یعنی فرآیند تعیین رتبه‌ها با مشارکت و گفتگو فعال خود معلمان در هر منطقه شکل می‌گیرد.
نکته مهم دیگر که به نظر می‌آید از زمینه‌های اساسی اجرای طرح‌های رتبه‌بندی است، ایجاد مکانیسم‌های فعال و پویا برای درجه‌بندی معلمان در «طول زمان» است که منجر به صدور اعتبارنامه‌هایی ازجمله «معلم حرفه‌ای» می‌شود، این مکانیسم‌ها شامل پیچیدگی‌های امر معلمی، ازجمله شیوه‌ها تدریس، برون داد های کلاسی، پیشرفت دانش آموزان مشکل‌دار و...است.
سابقه تدریس، مدرک تحصیلی یا مدارک معادل که در آموزشگاه‌های ویژه توان‌افزایی معلمان در نظر گرفته می‌شود نیز نقش قابل‌توجهی در این دسته‌بندی دارد، وجود چنین آموزشکده‌هایی به نظر می‌آید ازجمله ضرورت‌های زیر بنایی اجرای طرح‌هایی رتبه‌بندی است، چراکه فضای عمومی دانشگاه‌ها ممکن است کمتر استانداردها و ارزش‌های معلمی را پرورش دهند؛ اما آموزشکده‌های حرفه‌ای ویژه معلمان می‌تواند این ضعف‌ را پوشش دهد و به‌عنوان ملاک مهمی در این فرآیند در نظر گرفته شود.
یکی از مواردی که مرور دستورالعمل‌های فعلی ابلاغ‌شده به ذهن می‌آورد این است که به‌شدت «کلاس زدایی»  شده هستند، معلمان متمرکز بر کلاس درس، معلمانی که روابط پویا با دانش آموزان و اولیای آن‌ها دارند، خلاق و به‌کاربرنده دانش‌های روز در بهبود یادگیری دانش آموزان هستند، مشفقانه و فداکارانه کار می‌کنند، زمان‌های بیشتری را برای کار خود صرف می‌کنند در مقایسه با معلمانی که کتاب می‌نویسند، مقالات دانشگاهی تولید می‌کنند، به سازمان‌ها یا نهاد های خاصی نزدیک هستند از رتبه‌های کمتری برخوردار می‌شوند؛ بعید نیست این اتفاق منجر به برگرداندن توجه معلمان به فعالیت‌های «برون کلاسی» از قبیل آنچه یاد شد گردد و اگر چنین شود خلاف جهت اهداف واقعی چنین طرح‌هایی عمل کرده است که احتمالاً ارتقا انگیزه معلمان در راستای بهبود فرآیندهای آموزشی و پرورشی است.
ممکن است در دفاع از دستورالعمل حاضر تدوین‌کنندگان آن مدعی باشند که باید از یک نقطه شروع کرد و در ادامه راه نواقص و ضروریات آن را رفع کرد و بهبود بخشید، هرچند بر این پاسخ نقدهای روشنی وارد است اما حداقل آن است که درخواست شود، لطفاً نقشه راه برنامه‌هایی که برای بهبود این نظام رتبه‌بندی دارید را هم‌زمان منتشر و تشریح کنید، چراکه طرح فعلی ناکافی و نگران‌کننده است.

#یادداشتها
@critical_thought

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 days, 19 hours ago