پراگرسیو. محشر نیست. یه جوریشه اصن.

یا مثلن در یک سخنرانی به خوانشی از درمان می‌پردازد که در آن فرد جای تلاش برای بهبود، باید به این نتیجه برسد که هدف والاتری دارد و خودش را از متن خارج کرده، رسیدن به هدفش را در اولویت قرار دهد.

As the name suggests...

«حتا نمی‌خواهم بدانم این صدای وحشتناک که از حیاط همسایه می‌آید، مربوط به چه حیوانی‌ست.» و با گفتن این جمله، سعی دارم خودم را دل‌داری بدهم که «حتمن صدای نوعی حیوان است.»؛ چون راستش را بخواهید، احتمالن حتا دشمنان دانته در حلقه‌ی نهم جهنم هم چنین صدای مخوفی نداشتند.

"I woke up at 9:30”

پاسخ به برخی سوالات در ارتباط با دوره:

۱- پول ثبت نام نداریم. چه کنیم؟
+ اگه واقعن حس می‌کنید این دوره رو لازم دارید، نصفش این ماه، نصفش ماه دیگه.

۲- کنکور داریم. زمان نداریم. چه کنیم؟
هر ویدیو حدود ده دقیقه‌ست و هر تمرین بعد ویدیو هم بین پنج تا بیست دقیقه زمان می‌بره. دنبال بهونه‌یی؟

۳- بعد شرکت توو این دوره چی گیرم میاد؟
این دوره‌ی نویسندگی نیست و شما رو نویسنده نمی‌کنه. به خودتون بستگی داره که بعد این دوره بتونید کار خوب گیر بیارید یا نه. ولی هر جا نیروی کار بخوان، قبلش یه تست می‌گیرن و شما اگه خوب به درس گوش داده باشید و تمرینا رو درست انجام بدید، توو اون تست حرف برای گفتن دارید.

گویا تنها لازمه‌ی به خواب رفتن همین است که به فردا فکر نکنم.
چه لازمه‌ی نامحتملی.