?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago
اعتماد بنفس
✅ گاهی دستاورد باعث ایجاد اعتمادبهنفس میشود.
وقتی در کاری موفق میشویم، حس ارزشمندی و توانایی در ما تقویت میشود. مثلاً وقتی کسی در امتحان نمرهی خوبی میگیرد یا پروژهای را با موفقیت انجام میدهد، اعتمادبهنفس بیشتری پیدا میکند.
✅ گاهی اعتمادبهنفس باعث دستاورد میشود.
افرادی که از ابتدا به خودشان ایمان دارند، حتی در شرایط سخت هم تلاش میکنند و به موفقیتهای بیشتری میرسند. یعنی اعتمادبهنفس، نیروی محرکی میشود که فرد را به سمت دستاوردهای بیشتر سوق میدهد.
🔹 رابطهی این دو مثل یک چرخه است:
اعتمادبهنفس باعث تلاش بیشتر → تلاش منجر به دستاورد → دستاورد باعث افزایش اعتمادبهنفس → و این چرخه ادامه پیدا میکند.
بنابراین، هر دو بر یکدیگر تأثیر دارند و میتوانند منشأ رشد فردی باشند.
منبع:بنیاد فرهنگ زندگی
@transactionalanalysiss
| عوامل تشکیل دهندهی خوشبختی از زبان آلن دوباتن |
ظاهرا ظرفیت خوشحال شدن ما از اشیاء زیبا یا چیزهای مادی، در حقیقت به شدت آن بستگی دارد که نخست عرصهی وسیعی از نیازهای عاطفی و روحیمان را ارضا کنیم، از جمله نیاز به درک شدن، به عشق، به بیان خود، و احترام. هنگامی که رابطهای که به آن متعهد هستیم ناگهان آشکار میکند که لبریز از عدم درک و نفرت است، از منظرهی سرشار از زیبایی باغهای سرسبز استوایی و کلبههای چوبی کنار دریا لذت نمیبریم٬ نمیتوانیم لذت ببریم.
اگر از قدرت یک قهر در از بین بردن تأثیر کل تسهیلات یک هتل متعجب میشویم، علتش عدم فهم زیر و بمهای خلق و خوی خودمان است. در وطنمان وقتی غمگین هستیم، گناهش را به گردن هوای بد و ساختمانهای زشت میاندازیم، ولی در یک جزیرهی زیبای استوایی میآموزیم که موقعیت آسمان و ریخت و قیافهی محل اقامتمان به تنهایی نمیتوانند خوشحالی ما را تضمین و یا به فلاکت محکوممان کنند.
میان برنامههای وسیعی که کلیدشان را میزنیم، از ساختار هتلها و پیچ و خم خلیجها٬ و گرههای روانی بنیادینی که آنها را ضایع میکنند٬ تناقضی وجود دارد. چه سریع مزایای تمدن با یک اوقات تلخی از بین میرود. ناتوانی از درک گرههای روانی، یادآور طعنه آمیزی از زندگی زاهدانهی برخی از فیلسوفهای کهن است که از تنعم و مکنت دست کشیدند و از درون یک خمره یا کلبهای گلین فلسفه بافی کردند و بر آن بودند که عوامل تشکیل دهندهی خوشبختی، ماده یا زیبایی نیست، بلکه همیشه روانشناختی است.
سندروم ارضایفوری
ما از نسل مایکرو ویو هستیم و نسل های قبلی ما از نسل بار گذاشتن آبگوشت برای درست کردن یک غذای سنتی مانند آبگوشت از روز قبل برخی مواد را خیس می دادند تازه دو سه بار آبش را هم عوض می کردند و سپس از صبح یا شب قبل غذا را بار می گذاشتند تا به خوبی پخته شود و سپس سفره ای انداخته می شد با هم و سر فرصت آرام آرام غذا خورده می شد.
اما الان یک غذای آماده یا نیمه آماده را می گذاریم در مایکرو ویو و سه دقیقه بعد، تمام!
ما همه چیز را سریع می خواهیم. نسل های قبلی ما در روابط عاطفی، سال ها نامه نگاری و هدیه و رفت و برگشت تا دل معشوقی را نرم کنند (چه فرهادها مرده در کوه ها).
اما اکنون می خواهیم کمتر از یک هفته کار به نتیجه برسد و گرنه کات می کنیم! لاغری در ۱۰ روز و یادگیری زبان فرانسه در ۳ روز و افزایش قد در ۱ماه، همه چیز مایکروویوی شده است!
این نگرش زندگی ما را تخریب کرده است. به همین خاطر جنبشی در دنیا راه افتاده به نام زندگی آهسته.
این جنبش از کجا شروع شد؟ ۱۹۸۶، در مشهورترین میدان شهر رُم، رستوران جدیدی افتتاح شد. هجوم فستفود آمریکایی به قلب شهر رُم حساسیتهایی ایجاد کرده بود.
یکی از معترضان یک ژورنالیست ایتالیایی، جنبشی را آغاز کرد به نام غذای آهسته. او بر محصولات محلی، آرامش در پختن و آرامش در خوردن و بیش از همه بر لذت بردن از مزۀ اصیل ایتالیایی تأکید میکرد.
این حرکت از غذا آغاز شد. اما هیچکس فکرش را نمی کرد که این قدر توسعه پیدا کند.غذای آهسته با استقبال گستردهای همراه شد و جالب است بدانید اکنون حدود بیست شاخه از آن در کشورهای مختلف ایجاد شده مثل مدیریت آهسته، تفکر آهسته،آموزش آهسته، علم آهسته، سفر آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، طراحی آهسته و خواندن آهسته یا کندخوانی.نهضت آهستگی مخالف سرعت و مدرنیته و بازگشت به گذشته نیست بلکه مخالف شتاب زدگی است.
سرعت تضادی با طمانینه ندارد. آنچه ایراد دارد شتاب زدگی است. هر گونه شتاب زدگی باعث می شود که عمق کم شود: لذت عمیق از رابطه، فهم عمیق از یک کتاب، درک عمیق از یک منطقه ای که برای گردشگری انتخاب کرده ایم. ما امروزه با لذت های سطحی، فهم سطحی و درک سطحی و تصمیمات سطحی روبرو هستیم.
تحلیل و تجویز راهبردی:
مهم ترین ریشه زندگی شتاب زده، رویکرد ویندوزی-مایکروویوی است. یعنی چه؟ یعنی چند کار را همزمان و با شتاب زدگی انجام می دهیم. قبل از ویندوز از کامپیوترها فقط یک کار را انتظار داشتیم. اما وقتی ویندوز آمد چند پنجره را با هم باز می کنیم و همه را هم همزمان اجرا می کنیم و انتظار داریم که همه را سریع به جمع بندی برسانیم. ترکیبی از چندکارگی (ویندوزی) و شتابزدگی (جستجوی ارضای فوری).
در زندگی جدید یکی از بزرگترین مشکلات این است که طمانینه از همه ما گرفته شده، یعنی ما چند کار را در آنِ واحد انجام میدهیم. در حالیکه دارید صبحانه میخورید ساعت مچیتان را میبندید تلویزیون هم روشن است. موبایل تان را هم چک می کنید. با همسرتان هم صحبت می کنید و لیست خرید روزانه تان را هم تکمیل می کنید.
در یکی از داستان ها، فرد مقدسی بود که معشوقه ای هم داشت. مشکل او در زندگی این بود که وقتی به عبادتگاه می رفت تا خدا را عبادت کند به فکر معشوقه اش رهایش نمی کرد و وقتی پیش معشوقه اش بود مدام وجدانش او را به یاد خدا می انداخت. نه عبادت عمیق داشت و نه لذت عمیق هم آمیزی با معشوقه اش.
برای رهایی از زندگی شتابزده، مدیریت شتابزده، غذای شتابزده چاره ای نداریم جز «مثلث تمرکز، عمق و تامل». از این شاخه به آن شاخه پریدن چه در امور روزانه و چه در مدیریت یک سازمان یا کشور، باعث می شود که تمرکز رخ ندهد. زمانی که به هر دلیلی یک کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. آهنگ آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، زمان و انرژی باید بگذاریم برای دستیابی به آهنگ قبلی. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم. این رفت و برگشت ها و قطع شدن ها در مقایسه با زمانی که از ابتدا تا انتها روی یک کار متمرکز هستیم، زمان انجام آن کار را تا ۵ برابر بیشتر می کند. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت و عمق کار را به شدت افزایش دهد.
#مجتبی_لشکربلوکی
@transactionalanalysiss
ویلیام گلسر به شدت حق داشت وقتی که میگفت : « در تمامی اختلالات و گرفتاریهای روانی ، ردپای یک رابطه ناکام و اشتباه و رنجآور وجود دارد »
پای صحبتها و دردهای هرکسی که مینشینی ، هر رنج و درد ِروانی را که بررسی میکنی و لابلای احوالات ناخوش هر انسانی که سَرَک میکشی ، ردپای یک رابطه بد و غلط و دردآور را مشاهده میکنی . گاه حتی نبود یک رابطه نسبتا سالم عاطفی میشود خود ِ درد ، میشود خود گرفتاری .
شاید به سختی بتوان به سوال "چگونه میتوان خوشبخت زیست " پاسخی روشن و مشخص و واضح داد، اما انگار پاسخ "چگونه میتوان ناشاد و بدبخت زیست " آنقدرها هم سخت نباشد! برای ناشاد بودن ، شاید داشتن پیوندی عاطفی با یک انسان نامناسب و نامتناسب کفایت کند !
بیفکر و اندیشه و تعقل ، با کسی وارد رابطهای جدی و عمیق شدن و به نام عشق و عاطفه و احساس ، چشم بر روی تمام واقعیتها بستن ، قمار تلخیست که بیشتر آدمهای ناشادمان ، با تاسهای زندگیهاشان کردهاند و تکلیف آرامش و شادمانی و سلامتیشان را سپردهاند دست آن جفت شش موعود که از تمام هندوانههای سربسته هم ، بیشتر گره خرده با شانس و اقبال و تصادف !
@transactionalanalysiss
هیچ چیز سریع تر از ذهنت تو رو از پا درنمیاره، آروم باش و برای چیزهایی که تحت کنترل تو نیست استرس نداشته باش.
@transactionalanalysiss
فروید در نامهای خطاب به دخترش آنا مینویسد:
آنای عزیز، وقتی از افرادی که بیشتر به آنها اعتماد دارید، آسیب میبینید به این معنی نیست که ضعیف هستید.
طبق قوانین فیزیک، اگر جسمی که به آن تکیه میکنید ناگهان از بین برود، تو هم به آن سمت خواهی افتاد.
پس این ربطی به ضعف ِ تو ندارد.
@transactionalanalysiss
♦️زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت:«لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمی داند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.»
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هر بار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن آویزان میکرد زن جوان همان حرف را تکرار میکرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباسهای تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت: «یاد گرفته چطور لباس بشوید. ماندهام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
وقتی که رفتار دیگران را مشاهده میکنیم، آنچه میبینیم به درجه شفافیت پنجرهای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که میبینیم در پی دیدن جنبههای مثبت او باشیم؟
یه فکتی هست که میگه:
انجام دادن بر عالی انجام دادن مقدم است
??
به ازای هرکسی که فکر می کنه تو خیلی ساکتی، یک نفر هست که فکر می کنه تو شنونده خوبی هستی.
به ازای هرکسی که فکر می کنه تو وابستهای، یک نفر هست که فکر می کنه چقدر خوبه که تو اینقدر به دیگران اهمیت می دی.
به ازای هرکسی که فکر می کنه تو چقدر عجیبی، یه نفر هست که فکر می کنه تو چقدر شجاعی که خودت هستی و خاصی.
به ازای هرکسی که فکر می کنه تو خیلی حساسی، یه نفر هست که بهت احترام می ذاره که برای احساساتت ارزش قائلی.
چیزی که ممکنه از نظر یک نفر ویژگی منفی به حساب بیاد، از نظر فرد دیگهای یه توانایی خارقالعاده هست.
اجازه نده نظرات منفی دیگران، تو رو تبدیل به چیزی کنن که نیستی. تو همینجوری که هستی با ارزشی.
@transactionalanalysiss
بخشی از پریشانی تو، ناشی از یک خشم مدفون شده است.
چیزی در تو هست، نوعی ترس و کم رویی، که اجازهی ابراز خشمت را نمیدهد.
به جای آن به فروتنیات مینازی! نوعی پاکدامنی اجباری برای خود پدید آوردهای:
احساسات را در عمق مدفون میکنی، و چون دیگر خشمی را تجربه نمیکنی، تصور میکنی یک قدیسی!
فرو خوردن خشم، انسان را بیمار میکند.
? #وقتی_نیچه_گریست
✍️ #اروین_دی_یالوم
? #مکتب_يونگ
@transactionalanalysiss
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago