دگردیسی تاریخی!

دیروز کریم آقاخان، امام شیعیان اسماعیلی که از نوادگان پیامبر بود، در پرتغال درگذشت. احتمالا داستان حسن صباح در کوه های الموت را شنیده اید. آقاخان امام شاخه ای برآمده از همان مرام شیعی بود. با وجود این سابقه، آقاخان آن تصویر قرن های گذشته را نمایندگی نمی کرد. متولد ژنو بود، شهروندی سوییس و چند کشور دیگر را داشت. شیک پوش بود و غربی زندگی می کرد. هاروارد تحصیل کرده بود. استاد اسکی بود و حتی زمانی به عنوان نماینده ایران در این رشته شرکت کرده بود! و البته میلیاردر بود و میلیاردها دلار ثروت خود را در قالب شرکت ها و موسسات توسعه ای مدیریت می کرد. همین استانداردها را به پیروانش هم اشاعه می داد. مثلا مخالف تبلیغ مذهب بود و اسماعیلیه های باهوش را در بهترین دانشگاه های دنیا بورس می کرد تا از نظر اجتماعی در دنیا سرآمد شوند.

برخی در ایران سعی کردند که به او برای تبلیغ نوعی اسلام شیعی اهل مدارا و مدرن حمله کنند. اما توجه به تجارت و عدم اشاعه مذهب باعث شد که حتی دو آتشه های مذهبی و انقلابی هم به او کار چندانی نداشته باشند.
.

تاریخ خواندنی است! مذهبی که زمانی نماینده اش حسن صباح بوده، ببینید امروز کجاست!

ِبا ریزش دیروز بازار سهام آمریکا از ترس Deepseek (معادل ChatGPT اما چینی!)، یاد این نظر یکی از خریداران آمازون افتادم. خلاصه حرفش اینه که جنس عالیه اما حیف که ساخت چینه! ناراحته که داره هم به حزب کمونیست چین کمک می کنه و هم اینکه اقتصاد اروپا ضعیف میشه. اما راستش این بنده خدا راهی نداره! همه اش غیراروپایی و غیرغربی شده! یعنی اول خود غربی ها این کار رو کردند. تکنولوژی رو به چین بردند تا هم تولید ارزون تر دربیاید و هم به قولی خودشون به کارهای استراتژیک تر بپردازند! اما در عمل چینی ها زرنگ تر بودند و تو همه چیز سرآمد شدند و غرب باخت!
جالب که این اتفاقات زمانی افتاد که ما در ایران، مسخ کلیشه های خودمون از غرب و دنیا بودیم و اینگونه بزرگترین فرصت تاریخی رو از دست دادیم. فرصتی که چین و امثالهم به خوبی ازش استفاده کردند.
.
سال ها مثل خیلی ها گفتم شاید ایران ژاپن که نشد(😅)، حداقل چین رو ببینه و یاد بگیره! اما بعدا که دنیادیده تر شدم، فهمیدم راه چین خیلی سخته! ایران به کنار، اگر می شد که روسیه راه چین رو می رفت! اصلا خود آمریکا می رفت تا وسط کلی قلدربازی و شوآف های چندصدمیلیاردی، مضحکه Deepseek چند میلیون دلاری نشه!

عمق سیاهی!

این عکس رو دقیقا 8 سال پیش در زمان تحلیف دور اول ترامپ گرفتم. آن موقع ایران بودم. مراسم دیشب را هم دیدم. از نظر حرف های جنجالی، فرق چندانی نداشتند. با یک تفاوت که حالا می دونم این حرف ها بیش از حد تصور، ممکنه تبعات داشته باشه، بخصوص رو زندگی آدم های معمولی!

8 سال پیش، پراز انرژی در ایران برای خودم کلی برنامه داشتم! اما پیر دانایی همون اول کار می گفت:با این ترامپ در آمریکا و مسئولین ما در ایران، روزگار ما سیاهه! اون موقع عمق سیاهی رو نفهمیدم! تا اینکه آتش این دعوا بالاخره سراغ خودم اومد! تازه من که آسه می رفتم و آسه میومدم و سرم به کار خودم بود!

حالا که بر می گردم، می بینم بخش عمده اتفاقات و تصمیمات مهم زندگی من در 8 سال گذشته، تحت تاثیر دعوای ایران و آمریکا در دور اول ترامپ بوده. زندگی خیلی های دیگه هم وضعیت مشابهی داره! قیمت دلار فقط یکیشه! خیلی چیزا عوض شد و حتی از هم پاشید! به طوریکه هنوز هم بعد از چند سال درست نشده و شاید دیگه هیچوقت نشه!
.
خیلی تحقیق کردم تا ریشه های امروز رو بفهمم، اما تو جواب این موندم که چی شد که قسمت ایران این شد؟ یعنی به جمع بندی رسیدم، اما پذیرش و هضمش خیلی سخته!

واقعی ترین کنسرت!

اسمش را گذاشته "کنسرت فرضی"! ولی واقعا مگه از این واقعی تر هم می شد؟! ارزش واقعیت در سختی و نایابیه! درد و بلای اینها بخوره تو سر یک مشت سیاسی بی عرضه و ترسوی خارج نشین که می خواند با کمک یک مشت دولت خارجی جانی و دزد برای مردم ایران آزادی بیارند! مردم داخل ایران خارق العاده تر از اونی هستند که نیاز باشه منتظر کسی باشند! نیاز به وکیل وصی ندارند!

برای آنها که ندیده اند، این شما و این واقعی ترین و غیرفرضی ترین کنسرت، از ایران! ?

https://youtu.be/oYcaDHEnhbU?si=Ai2CCWa1tRJucK7N

چرا بیت کوین؟

پیرو ویدئوی قبلی در رابطه با صعود بیت کوین پس از انتخاب مجدد ترامپ، در این ویدئو مختصرا به پس زمینه های اقتصادی ظهور بیت کوین پرداختم و ناچار، کمی بر علیه پول های فیات، بخصوص دلار، بالای منبر رفته ام. ? و از این منظر سعی کردم توضیح بدم که چرا بیت کوین با وجود اون همه اتهامات جورواجور و مقاومت در سطح دولت ها و بانک های مرکزی، ناگهان سرافراز سر از انتخابات آمریکا درآورد و محبوب دل همه، از آمریکا گرفته تا روسیه شده.

? لینک در Youtube

@economy

ترامپ یا هریس از نگاه دین!

با دوستی آمریکایی و سیاهپوست (افریکن-امریکن) راجع به انتخابات آمریکا صحبت می کردم و با توجه به صحبت های قبلی اون در مورد محدودیت های اجتماعی و نژادپرستی بر علیه سیاهپوستان در آمریکا، انتظار من این بود که بگه به هریس رای میده. گفت که خودش مردده به کی رای بده اما خانواده اش قطعا به ترامپ رای خواهند داد! کمی جا خوردم! شاید هریس خوب نباشه اما چرا ترامپ؟! اون هم قطعا! توضیح داد که خانواده اش به نوعی مسیحی محافظه کار نزدیک به اوانجلیک ها به حساب میاند و برای همین علیرغم اینکه سیاهپوستند و تبعیض های نژادی زیادی رو در آمریکا متحمل شده اند، به گروه های مسیحی دست راستی محافظه کار و آن هم از نوع افراطی گرایش دارند که اتفاقا سرشاخه های اونها هم عمدتا سفیدپوست و نژادپرستند! دلیل عمده حمایت خانوادش از ترامپ هم همین اعتقادات مذهبیشونه. در حقیقت اعتقادات مذهبی باعث شده که چشمشون رو روی خیلی از مسایل ببندند و در سمتی قرار بگیرند که در واقع گویا نباید باشند.

خود دوست من قبلا در اثر همین گرایشات، به ترامپ رای داده بود اما تو این سال ها، انقدر تناقضاتش بخصوص راجع به تبعضیات نژادی زیاد شده که نه تنها از گرایشات سیاسی نزدیک به راست ها، بلکه حتی از اعتقادات مذهبی محافظه کارانه خانواده اش هم فاصله گرفته. چیزی که با مخالفت شدید پدر و مادرش مواجه شده. یک حرف اصلی او با خانواده اش این بوده که مسیحی شدن آنها پروژه استعمارگران اروپایی و برده دارها بوده تا با اعتقادات دینی، آنها را آرام، مطیع و برده نگه دارند. حالا آنها با این سابقه و در این دین که نه سرش بوده و نه تهش، انقدر دچار افراط شده اند که چشم بسته در کنار راست های نژادپرست قرار گرفته اند تا اسباب قدرت اونها را فراهم کنند! اما جالب تر جواب پدر مادرشه! گفته بودند که مهم نیست که هدف پلید آن برده دارها چی بوده! ما باید شکرگزار باشیم که آنها به قولی عدو سبب خیر شد تا ما به راه راست هدایت بشیم و این وظیفه ماست که از گروه های هم عقیده خودمون، فارغ از مساله نژادی، حمایت کنیم تا دنیا رو برای بازگشت مسیح آماده کنیم!!

یاد دوست دیگه ای افتادم که متعلق به یکی از اقوام ایرانی است که هم در زمان حمله اعراب برای گسترش اسلام و هم در زمان شاه اسماعیل برای یک دست شیعه کردن ایران، بیشترین مقاومت رو در برابر تغییر مذهب داشتند. حالا اما او یک مذهبی دوآتشه است! بهش گفتم که بابا با این تاریخچه، حداقل یک کم شعله های سوزان اعتقاداتت رو پایین بکش! هم خودتو و هم اطرافیانتو سوزوندی! مذهبی باش! اما حداقل از پیغمبر مسلمون تر نباش! جالب که اون هم می گفت که گذشتگان قومش نادان و جاهل بودند که مقاومت کرده اند و خدا رو شکر که شکست خوردند تا حالا او هدایت شده باشه!!
.
.
فکر کنم یک عده یک ژن خاص مرتبط با دین دارند که می تونند این جوری فکر کنند و یک عده دیگه دقیقا ژن معکوسی دارند که هیچ جوره این حرف ها تو کَتِشون نمیره! هر دو دسته، همه جا و در پیروان هر دینی هم هستند!!

از چَپی ها!

در ادامه پست قبلی، باید بگویم که بخش عمده مقاومت در برابر عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و اساسا هر چیزی که ایران را به دنیا و بخصوص غرب متصل کند، نه فقط مذهبی های معلوم الحال، بلکه چپی ها هستند! چپی مذهبی هم داریم اما داستان چپی های غیرمذهبی داستان عجیبی است. تا آدم خودش نبیند، باور نمی کند!

آشنایی داشتیم که بعدها فهمیدم در گذشته توده ای بوده است. در دل تهران، یخچال خانه اش جشنواره مشروبات الکلی بود. ویسکی با یخش ترک نمی شد اما آنچنان از سیاست های اقتصادی و خارجی ج.ا. دفاع می کرد که انگار فکر می کردی با سرمقاله نویس کیهان صحبت می کنی. از دفاع از رابطه یک طرفه با شرق گرفته، تا خطابه خواندن برای فلسطین، نقد هاشمی و قربان صدقه سیاست های چپی احمدی نژاد رفتن تا حتی دفاع از عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی. یادمه اولین بحث ما دقیقا سر خودروسازی و مقایسه با صنعت مشابه در کُره شکل گرفت. آنچنان آمار و ارقام در دفاع از این صنعت در ایران و برتری آن در برابر کُره آورد که اصلا به آمار و عقل خودم هم شک کردم!

استاد رشته مدیریت در یکی از دانشگاه های تهران بود (!) و با اینکه در چند دهه گذشته حتی یک رکعت نماز نخوانده بود، هیچ مشکل انضباطی نداشت! تا بازنشستگی هم به خوبی خدمت کرد! خدا بیامرزتش، زبان بسیار گیرا و روایت گویی بسیار دلنشینی داشت. همین باعث می شد که حرف هایش گیرا باشد. اساسا یک قدرت عمده چپی ها، بخصوص از نوع باسواد و قدیمی آن، همین روایتگری آنهاست. روایت های مسحور کننده (گول زننده) برای جامعه چپ زده ایران!

به هر حال، یک گرفتاری ایران، چپی ها و جولان آنها در سیاست و اقتصاد است که البته، عقاید آنها به مذاق مردم ایران هم در کل بیشتر خوش می آید! نمی توان گفت که آدمهای اصلی و مهره های کلیدی چپی، مواجب بگیر کسی یا کشور خارجی هستند و نمی توان هم این ادعا را رد کرد. اما آنچه با اطمینان می توان گفت این است که مثل بخشی از قشر مذهبی ایران، دلشان با "ایران" نیست! دلشان با ایدئولوژی خودشان و هم عقیده های خودشان در کشورهای دیگر است و برای این منظور، از چوب لای چرخ توسعه ایران گذاشتن ابایی ندارند!

@economy