?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
عملیات موفقانه علیه فتنهگران در شمال کشور
با نصرت خداوند متعال شبکه فتنهگرانی که در شمال شرق کشور تحت هدایت مستقیم شاخه داعش خراسان در بلوچستان؛ اقدامات تخریبی انجام میداد در نتیجه عملیات موفق نیروهای ویژه مجاهدین امارت اسلامی سرکوب شده و تمامی اعضای آن دستگیر گردیدند.
المرصاد از منابع موثق خود گزارش دریافت کرده است که طی سه روز گذشته در ولایتهای تخار، کندز، بغلان و سمنگان عملیات گستردهای علیه این شبکه انجام شده است.
در این عملیات تمامی اعضای این شبکه بازداشت شدهاند و نیروهای ویژه مجاهدین مقادیر زیادی سلاح، مهمات، بمبهای دستی و مواد منفجره را از آنها ضبط کردهاند.
آخرین اقدام این شبکه حمله به یک تبعه چینی در ولسوالی دشت قلعه ولایت تخار بود که منجر به کشته شدن وی شد، پیش از این این گروه در ولسوالی نهرین ولایت بغلان نیز بر ذکر کنندگان یک مسجد حمله کرده بود که در نتیجه آن بیش از ده نفر کشته و زخمی شدند.
همچنین این گروه در برخی دیگر از مناطق ولایت بغلان علمای دینی و شخصیتهای برجسته را هدف قرار داده و به شهادت رسانیده بود و تمامی اعضای این شبکه به جنایات خود اعتراف کردهاند.
قابل ذکر است که فعالیت این شبکه بخشی از استراتژی شاخه داعش خراسان در ایالت بلوچستان بوده که در عقب آن برخی نهادهای استخباراتی حضور دارد که قصد داشتند در شمال افغانستان حوادثی ایجاد کنند تا نگرانیهایی در باره وضعیت امنیتی به وجود آورند و به کشورهای همسایه نیز تشویش وارد کنند.
و باید تذکر داد که در ایالت بلوچستان مراکز و کمپهای آموزشی شاخه خراسان داعش وجود دارد و اتباع بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی در آنجا آموزش میبینند، اگر این روند متوقف نشود احتمال دارد که این گروه در برخی دیگر از کشورها نیز حملات خطرناکی انجام دهد.
همچنین به فضل الله متعال نیروهای ویژه مجاهدین امارت اسلامی در عملیات دیگری چندین عضو یک باند جنایی مسلح را که در ولایت تخار در آدمربایی و حمله به صرافان و زرگران دست داشتند؛ بازداشت کردند، این باند یک زرگر، یک صراف و برادر یک کودک ربودهشده را به شهادت رسانیده بود.
براساس اطلاعات المرصاد، این باند نیز تحت حمایت برخی جهت ها و گروه های پنهان قرار داشت که قصد داشتند وضعیت امنیتی را متشنج کرده و درباره پروژههای توسعهای و اقتصادی نگرانی ایجاد کنند، اعضای این باند جنایی نیز به جرایم خود اعتراف کردهاند.
این دو گروه طرحهای تخریبی دیگری نیز در دست اجرا داشتند که الحمدلله با سرکوبی آنها؛ از اجرای این اقدامات جلوگیری شد.
انتظارتان به پایان رسید خبر ره دنبال کنید! 👇🏻
https://whatsapp.com/channel/0029VacAKz1Ae5VtHDxz0h1S
*? با ما همراه باشید با لیستے از بهترین ڪانالها و گروههاے عقیدتے و جهادے اهل سنت و جماعت. براے عضویت ڪافے است روے لینک مورد نظر ڪلیک ڪنید?*
ارتباط با مدیر تبادلات ?**@Muja_hida1
**- حقیقتِ تاریخی
- سخنان استاد یاسر -رحمهالله-**
- در تاریخ، یک صحابه هم جهت مزدوری در «فارس» و «رُوم» نرفت؛ زیرا که آنان دارای صفت و فکرِ باداری بودند و مزدوری نمودن پیشهٔ ایشان نبود.
- من به افغانها میگویم ای افغانها!
نمیشرمید که دخترهای انگلیس و امریکا با تفنگ میآیند و در افغانستان میجنگند و فرزندان افغان و قومندانها میروند در امریکا و اروپا سرکها را جارو میکنند. امروز بچههای غازیان جاروکش شدند و دخترهای لاتها در سرزمین ما با تفنگ گشت میزنند. این فرهنگ مزدوری را به فرهنگِ باداری تبدیل کنید و این خصلت مزدوری را به عادت باداری بدل سازید و به جای جارو تفنگ را بگیرید و به جای نانِ گدایی از مال غنیمت بخورید.
- برگردان: ابوالمرصاد ذوالفقار
**سلسله همرکاب سپاهیان راهٔ جهاد/ بخش شانزدهم
نویسنده: ابوالمرصاد ذوالفقار**
در سال ۱۳۹۵ ه.ش، در ولایت هرات مشغول تحصیل بودم و خیلی آرزو داشتم تا با مجاهدین آن ولایت ارتباط برقرار کنم و در تعطیلات مدارس به میدان جهاد بروم، تا اینکه روزی طالبی به اسم «محمدعالم» مشهور به «قاری جانان» را ملاقات کردم که تازه از نزد مجاهدین به مدرسه آمده بود و از صحبتهایش معلوم بود که یک مجاهد واقعی و شخصی است که مدت زیادی را با مجاهدین گذرانده است.
به وی گفتم: «من هم خیلی اشتیاق دارم تا به جهاد بروم؛ اما مجاهدین هرات را نمیشناسم. اگر شما دوباره راهی میدان جهاد شدید، بدون ون نروید». ایشان نیز خیلی خوشحال شده و وعده دادند که دفعهٔ بعد حتما شما را نیز با خود به جهاد میبرم.
چند روزی گذشت و قاری جانان به من گفت: بنده با مجاهدین ولسوالی پشتون زرغون ولایت هرات ارتباط برقرار کردم و قصد سفر به آنجا را دارم، چنانچه شما نیز پشت تصمیم قبلی خود ایستادهای، آماده باش تا راهی میدان جهاد شویم. بنده با شوق فراوانی از خبر وی استقبال کرده و گفتم:
چرا که نه، حتماً میروم. برای رفتن به جهاد لحظهشماری میکردم و منتظر بودم کسی پیدا شود که بنده را همراهی کرده و به مجاهدین معرفی کند. حالا که این فرصت برایم میسر شده لحظهای هم تأخیر نخواهم کرد. قاری جانان گفت: پس تا دیر نشده به ایستگاه موترها برویم، تا با موترهای اول سوار شده و زودتر به ساحهٔ مجاهدین برسیم.
بنابراین راهی ایستگاه ولسوالی پشتون زرغون شدیم و قاری جانان در وسط راه گفت: بنده داخل گاراج نمیروم؛ چون با مجاهدین در ولسوالی پشتون زرغون زیاد بودم و مردم آنجا مرا میشناسند. شما بروید و برای دونفر تکت بگیرید، بنده بیرون منتظر میمانم. به محض اینکه راه افتادید، با من تماس بگیرید تا حاضر شوم. بنده نیز. طبق گفتهٔ ایشان عمل کردم و راهی ولسوالی پشتون زرغون شدیم.
وقتی به پوستههای رژیم اجیرشده میرسیدیم موتر را متوقف نموده، و داخل موترها را با دقت نگاه میکردند، و فقط از ما دو نفر تذکره میخواستند و بسیار با لهجهٔ تند و تلخ از هدف سفر ما به ولسوالی پشتون زرغون میپرسیدند که برای چی به آنجا میروید؟
ما در جواب میگفتیم: برای درسخواندن میرویم. میگفتند: شما را در شهر نمیتوانند درس بدهند که به ولسوالی میروید؟ یا اینکه طالب کوهی هستید و به کوه پیش رفیقهایتان میروید؟ و ما در جواب میگفتیم: نه، ما محصل هستیم، درس میخوانیم و در این مورد چیزی نمیدانیم. بعد از آن اجازه میدادند تا موتر راه بیفتد.
به هر پوسته که میرسیدیم بعد از توقف موتر، وقتی چشم عسکرهای وحشی و اربکیهای کرایهشده به ما دو نفر میافتاد، همان پرسش و پاسخهای بالا شروع میشد و به سختی از پوستهها میگذشتیم، و همه همراهان ما نیز بهخاطر وجود ما دونفر، در دردسر افتاده بودند؛ تا اینکه در بازار «ماورا» نرسیده به منطقه «بوریاباف» از موتر پیاده شدیم. خواستیم با مجاهدین تماس بگیریم که متأسفانه آنتن قطع شده بود. در آنجا فیصله مجاهدین بر این شده بود که شبانه آنتن باید قطع باشد، بنابراین از عصر به بعد، آنتنها قطع میشد و تا صبح آنتنی وجود نداشت.
با هم مشوره کردیم که حالا چه باید کرد؟ اگر سوی قریههای پادامن برویم، هم پیاده هستیم، هم راه دور است و هم غروب نزدیک، و نصف شب به آنجا میرسیم. بالآخره تصمیم بر آن شد که به «بوریاباف» برویم و شب را به همراه طلاب حجرهای بگذرانیم، و اگر کسی هم از ما پرسید میگوییم طالبالعلم هستیم، و چنانچه در مدارس و حجرههای این منطقه جای خالی باشد، داخله گرفته و درس میخوانیم. سپس رفتیم و آن شب را در یک حجره با طلاب علم، سپری نمودیم.
ادامه دارد...https://www.alemarahdari.af/?p=127980
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago