?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 1 week ago
? نمیشود شما انقلاب کنید و بعد وقتی تبعات آن انقلاب، هستی یک جامعه را برباد داد پشت رمانها و اشعارتان مخفی شوید! انتظار داشته باشید جامعهای که همه هستیاش را بر باد دادهاید شما را تنها از منظر فرهنگی ببیند، و فراموش کند که همین رمانها و اشعار، سوخت چه انقلابی شده است و تمام آن اعتبار و احترامی که به پای شما ریخته شد در نیمه دوم سال۵۷ خرج چه جنونی شده است.
این احترام عمومی به آخوندزاده، به فروغی، به هدایت را ببینید! این مردم روشنفکرستیز نیستند! نتایج دهشتناک انقلاب ۵۷ باعث شده این مردم به این راحتیها مرعوب القاب و عناوین هیچ کسی نگردند، دیدی عمیقا واقعبینانه به تاریخ خویش پیدا کنند، و هرکسی را بنا به تاثیری که حیاتاش در زندگی این مردم داشته بسنجند.
? ما با ضعیفترین جمهوریاسلامی ۴۶سال گذشته مواجهایم. میراث ۳۵سال رهبری خامنهای حکومتیست که در اوج ضعف خویش قرار دارد. اما حکومتها به صرف ضعیفتر شدن ساقط نمیشوند. قدرتی لازم است که اراده کند و تغییر را اعمال نماید. سوال اصلی هم همینجاست آیا ما میتوانیم این قدرت را بسازیم؟
آنچه در چند سال گذشته تجربه شد به ما نشان میدهد که این قدرت تنها به گرد میراث نظام پهلوی قابل ساختن است. همه آنهایی که تلاش میکردند بدیلی برای این تنها گزینه موجود بسازند، از غر زدن و پرخاش کردن به وارث آن نظم فراتر نرفتند. نه تشکل قدرتمندی شکل دادند، نه چهره سرشناسی ساختند.
در میان انبوه این نامسالههایی که هر روز به واسطه رسانهها به سر خط خبرها بدل میشوند، کماکان سوال اصلی همانیست که در زمستان ۱۴۰۱ با آن روبرو شدیم. چگونه میشود در خارج از جمهوریاسلامی قدرت ساخت؟ و چگونه میتوان این قدرت را به جانشین جمهوریاسلامی بدل نمود؟
دور بعدی اعتراضات نزدیک است. خشم عمومی در اوج خود قرار دارد. این جا نقطهایست که اگر صدایی غیرقابل انکار در آن شنیده شود، تکلیف این قدرت جایگزین مشخص خواهد شد. در غیر این صورت، در فقدان این قدرت جایگزین، این دور اعتراضات هم به سرنوشتی مشابه اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ مبتلا خواهد شد.
مردمی که در پاییز ۱۴۰۱ به خیابان آمدند تصور میکردند که اگر جز نفی جمهوریاسلامی شعار دیگری سر ندهند میتوانند بزرگترین اتحاد ممکن علیه جمهوریاسلامی را بسازند. این باور اگرچه در خیابانها درست بود، اما چون به مساله قدرت پاسخی واضح نمیداد عملا به بزرگترین انشقاق ممکن بدل شد.
فقدان آن صدای واضح باعث شد وزن جریانهای سیاسی در هالهای از ابهام قرار گیرد. این ابهام آن سرمایه عظیمی را که در خیابان تولید میشد عملا غیرقابل استفاده کرد. سرمایه سیاسی هم مثل سرمایه اقتصادی تا در یک نقطه متمرکز نگردد و متولی مشخصی پیدا نکند نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد.
از این وزنکشی سیاسی هم نباید هراسید. حتی اگر خروجی شعارهای ایجابی نشان دهد که بیش از یک شخص یا یک جریان سیاسی مورد اعتماد جامعه قرار دارد، باز هم امکان یافتن راهحل در فضایی که از این ابهامات کاسته شده و مرجعیت سیاسی هر یک از نیروها واضح گردیده بمراتب بیشتر از شرایط فعلی است.
جریان سیاسی که نامش هیچ کجا شنیده نمیشود، جریان سیاسی که بدنه اجتماعی مشخصی ندارد، نباید بتواند به واسطه فشار رسانهای در جایگاه رهبری گذار از جمهوریاسلامی قرار گیرد. درست که نگاه کنید، اتفاقا در فقدان صندوق رای آزاد، این دموکراتیکترین راه برای ساختن آن قدرت جایگزین است.
این مسیر به انشقاق فعلی هم تا حد خوبی پایان خواهد داد. بلندپروازی شخصی بخشی از ماهیت یک نیروی سیاسی است. واقعیتی است که باید با آن کنار آمد. واضح شدن فضا کمک میکند همه معقولتر ریسک کنند و از آن شکل بلندپروازیهای ابلهانهای که در پاییز ۱۴۰۱ شاهدش بودیم فاصله بگیرند.
? کیانوش سنجری نماد یک نسل است. نسلی که در فردای انقلاب ۵۷ زاده شد. نسلی که از زندگی هیچ بهرهای نبرد. نسلی که زندگیاش را نسل قبل، پیش از آنکه به دنیا بیاید، بر سر اوهام پوچ و توهمات روانپریشانه بر باد داده بود. کیانوش صدای رسای این نسل بود، با نام و نشان واقعی، و از قلب تهران.
خون او روی دست تک تک رهبران جمهوریاسلامی است. اما علاوه بر آنها، خون او روی دست کسانی است که در آن پاییز و زمستان نفرتانگیز سال۵۷ به خیابانها آمدند، پیاده نظام جنون شدند و به ایران، به شاه ایران، به تاریخ و تمدن و آینده این کشور، و به زندگی خودشان و فرزندانشان خیانت کردند.
? در ۱۵۰سال اخیر، هر نسل جامعه ایران این مملکت را اندکی به پیش برد جز این نسل انقلاب۵۷. اینها نابالغترین و در عین حال پرادعاترین نسل تاریخ ما بودند. اولین نسلی بودند که به دانشگاه رفتند و همین باعث شد که تصور کنند موجودات خارقالعادهای هستند بکل متفاوت از جغرافیای این سرزمین.
وقتی اینها حرف میزنند باید همه گوش باشند. به تجربه زیسته نسلهای قبل نیازی ندارند. لازم نیست تاریخ این کشور و خود این جامعه را بشناسند. همان چند جزوهای که خواندهاند، همان چیزهایی که از ترجمه پر غلط «کاپیتال» مارکس برایشان تعریف کردهاند کافیست تا درباره همه چیز نظر بدهند.
ماهیت متوهم و نازل آن نسل را در ادبیات آن دوره هم میشود دید. به آلاحمد و شریعتی نگاه کنید، آثارشان چیزی جز مشتی غرهای نابالغانه نیست. حتی آثار شاخص آن دوره هم عمیقا دچار فقر محتواست. یعنی ممکن است در زبان و فرم جلو رفته باشند اما در محتوا بمراتب نازلتر از آثار نسلهای قبل هستند.
نسل ما سالهاست در سایه این نسل زندگی میکند. اینها با ما هم همانگونه رفتار میکنند که با پدران و مادرانشان میکردند؛ از بالا به پایین! ما باید از سایه این نسل بیرون بیاییم. ما باید ردِ این نسل را بر این سرزمین بشوریم. ما باید هر آنچه آنها ویران کردهاند را دوباره از نو بسازیم.
پیشنهادم این است که هرجایی با این نسل متوهم انقلاب۵۷ مواجه شدید کوتاه نیایید. احترامات مرسوم به مسنترها را بگذارید برای جایی خارج از بحثهای سیاسی. با اینها از موضع برابر بحث کنید. به اینها بیهوده اعتبار ندهید. از یاد نبرید که این دهانهای گشاد، تباهترین نسل تاریخ ایران هستند.
? آنهایی که با شرح زندگی محمدرضا شاه پهلوی آشنا هستند میدانند که او در سال ۱۳۳۸ بیش از آنکه به دنبال یافتن همسری برای خویش باشد، در فکر برگزیدن ملکهای برای ایران بود. شاه چشماندازی برای ایران داشت، و در آن چشمانداز خودش را در کنار زنی میدید هم قد و قواره آن چشمانداز.
به این مفهوم شهبانو فرح پهلوی زن ایدهآل نظام پهلوی بود. زنی که در ۱۸سالگی به فرانسه میرود تا معماری بخواند. زنی که اگرچه همسر پادشاه ایران است اما مستقل از او حیات سیاسی و اجتماعی دارد، و تاثیرگذار است. زنی که میراث زندگی ارزشمندش همین امروز هم در جابهجای ایران قابل دیدن است.
اینها را مقایسه کنید با زن ایدهآل در نظام جمهوریاسلامی، دیگر ساختار سیاسی که در این مملکت امکان به قدرت رسیدن و در قدرت ماندن دارد. زن ایدهآل جمهوریاسلامی، مثل همسر خامنهای بینام و بیچهره است. زنیست جامانده در پستوی خانهها. زنی که هیچ میراثی برای این جامعه نداشته است.
اهمیت نظام پهلوی فقط در این نیست که راهآهن و دانشگاه و جاده و مدرسه ساخت. نظام پهلوی به انسان ایرانی یک هویت مدرن بخشید. کمک کرد از آن مغاک تیره تاریخ درآید بیآنکه احساس کند این مدرن شدن با ایرانی بودن او در تضاد است. کیفیتی که بسیاری از کشورها در اطراف ما از آن بیبهرهاند.
? در فاصله سالهای ۵۴ تا ۵۶ تمام رهبران منطقه به همین تهرانی که امروز زیر سایه جنگ است میآمدند تا با شاه ایران در مورد امنیت و ثبات مذاکره کنند. وقتی از امکان حمله نظامی به ایران حرف میزنید یادتان باشد که این سرنوشت محتوم ما نبود، انقلابیون ۵۷ چنین سرنوشتی را به ما تحمیل کردند.
? چه تفاوت بنیادینی میان اسماعیلیون امروز و ساعدی سال۵۷ وجود دارد؟ نویسنده چپ ایرانی از این تجربه ۴۵ساله چه آموخته است؟ هیچ! مطلقا هیچ! چه تراژدی بزرگتری باید در زندگی انسانی چون اسماعیلیون رخ میداد تا به این نتیجه میرسید که آنچه در تمام این سالها گفته و نوشته اشتباه بوده است.
طبقه متوسط فرهنگی ایران، این نویسندگان و هنرمندان چپ ایرانی توان آموختن ندارد. تاریخ معاصر ما داستان اشتباهات مکرر این طبقه است، بیآنکه چیزی بیاموزد و در بزنگاه بعدی متفاوت رفتار کند. اتفاقا بنیادگرا همینها هستند، آدمهایی که نظام ارزشیشان هیچ ربطی به تجربه زیستهشان ندارد.
? برای انقلابی که بر ضد جمهوریاسلامی برپا شده، «اسرائیلستیزی» به اندازه «حجاب اجباری» مسالهای بنیادین است. این اقتصاد ویران شده، این ایرانی که به سرزمینی سوخته بدل شده، یکی از نتایج این دشمنیست. ما باید به کشوری عادی بدل شویم. کشوری که در ستیز مداوم با نظم بینالملل قرار ندارد.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 1 week ago