https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D8%AF%D9%85%E2%80%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D9%86%D9%86%D8%AF-%DB%B1-12-06

Ernest Bloch said that the destiny of man is to be always anachronistic, to live always before their history, or to live their own history by thinking as they were thinking 20 years ago, or one century ago.

اینو می‌خونم فعلا.

The failure of criticism, in other words, is a failure of labor.

Full Issue

The new volume of Foucault Studies is out!!

Number 36: Special Issue: Foucault's Legacy in Contemporary Thinking: Forty Years Later (1984-2024)

مثل همیشه کاملا اوپن اکسس

https://rauli.cbs.dk/index.php/foucault-studies/index

Vulture Capitalism: Corporate Crimes, Backdoor Bailouts, and the Death of Freedom

"دست‌کاری پوست، مانند سایر اقسام کج‌اندام‌سازی‌ها، آن‌چه را باختین کارناوالسک می‌نامید تداعی می‌کند. برنگاشت، با بدن در می‌آمیزد ، به درونش کشانده می‌شود و به آن تبدیل می‌گردد. بدن به گفتمان گشودگی‌ها بدل می‌شود: سوارخ‌ها، بُرش‌ها و تَرَک‌هایی که نه به منظور رخنه در بدن، که برای توسیع سطح آن ایجاد شده‌اند. بدنِ گروتسک، بدنی گشوده است، بدنی متشکل از تکه‌ها، شکاف‌ها و آماس‌ها: زمخت، یاغی، خشن، قبیح و کفرآمیز. بدن تتو شده، از این منظر، بدنی گروتسک است. تتوها سطح بدن را تعیّن دوباره می‌بخشند، برنگاشت‌هایش را تکثیر و اجزایش را بازنگاری می‌کنند. آن‌ها زمینه را برای مصادره‌ی سطح بدن، هم‌زمان توسط خویشتن و توسط فرهنگ، فراهم می‌سازند: فرهنگ و خویشتن هردو بر پوست نقش بسته‌اند. به واسطه‌ی همین کیفیت گروتسک است که تتو‌ها را با شناعت، تیره‌گی، عالم مرده‌گان و امر شیطانی عجین دانسته‌اند. البته همین عالم ظلمانی هم افسون خاص خود را دارد و بوی تند تابو و خواست امر ممنوعه‌ را برمی‌انگیزد. تتو عرصه‌ی برهم‌کنش میان امر رمانتیک و امر شیطانی است که در هم‌بسته‌گی میان زیبایی و خشونت منعکس می‌گردد: تتوها بر بدن یورش می‌برند تا آن را تعالی بخشند."

"Only if we are capable of dwelling, only then can we build."