اغلب اوقات خود را با مواخذه های درونی شکنجه میدادم بارها و بارها نکبت و فلاکت زندگی خود نگاه میکردم تا جایی ک قلبم از شدن اندوه فراوان تیر می‌کشید . و مجبور میشدم از آن دست بکشم روزهایی از از ترس آدمیان در خانه می‌ماندم ،بطالت و یکنواختی ملال آور در و دیوار خانه مرا ب جنون میکشید ..درست فکر میکردم همانند برکه ای که ساکن هست در حال تعفن و گنداب شدن بودم زندگی در این شهر ..‌ در این خانه ..‌به شدت مرا. دچار خفقان نموده است و همه مرا طرد می‌کنند حتی (تو) رویشان را بر می‌گردانند راهشان را کج می‌کنند این هست ک من سرم همیشه رو ب پایین هست ...با خود مس گویم شاید من اصلا انسان نیستم گرازی هستم ک جامعه انسانی در . میان آنها رشد کرده وگرنه چرا همه چیز برای من باید درد آور با اوج درد و غم همراه باشد منی ک از یک کرم نگون بخت تر و پست ترم ...

وضعیت کنونی ام با آن چیزی ک بروز میدادم در تضاد بود ..‌و‌ ناهماهنگی شدیدی بود. ناملایمات درونی.. دلتنگی حسرت افکار مغشوش و خاطرات گذشته مان مجبورم می‌ساخت ب سمتت هجوم بیاورم دستانت را در دستم بفشارنم ..و برای ابد با یکدیگر از این جهان ناپدید بشویم اما زمانی ک میبینم مرا بی رحمانه در تاریکی و فراموشی سپرده ای ، دیگر دستانم می‌لرزد دلم غمگین می‌شود و افسرده میشود . پاهایم توان نگه داشتن تنم را ندارد . به همین خاطر سرم در گردنم پنهان میکنم و و زیر می اندازم آرام در کنارت همچون غریبه ای نا مفهموم عبور میکنم . من تا ابد در قعر بدبختی چاه ،فلاکت پرسه میزنم اما تورا خوشحال و خوشبخت میخواهم
نوشته ای از یک مرده

وقتی از آرزوهایم دور هستم و محکوم ب تنهایی و هم صحبتی با افرادی که مرا. دوست ندارند و دوست نخواهند داشت چطور میتوانم شاد و سالو باشم ؟؟
امیلی برونته
کتاب بلندی‌های بادگیر

دوستان آنیمسم ما خیلی بهش اعتقاد داریم پیشنهاد ما اینه مطالعه کنید در موردش
خیلی حقیقت ها متوجه میشید
چ گول های رسانه ها به شما زدن
اما پیرو آنیمسم هستیم

تجمع الف ها در مدرسه سرزمین سبز
اونا ک خودشون می‌دونن پیام بدن تا دعوت بشن ?‍♂?‍♂?‍♀

ماهیتِ خدایان قدیم را با الهام‌برداری از آیینِ «آنیمیسم» یا «جانداراِنگاری» خلق کرده است؛ آیینی که گرایندگان به آن اعتقاد دارند که تمامی عناصر طبیعت دارای روح و جان هستند و زنده‌اند. غالباً این ارواح و جان‌ها گیاهان و جانوران نسبت داده می‌شود. بررسی مسئله‌ی ارواح در جهانِ به‌قدری مُفصل و پرجزییات است که خودش یک مقاله‌ی جداگانه می‌طلبد
در مورد آنیمیسم مطالعه کنید در مورد. این بیشتر مطلب میزارم میخام بگم همه در هر قالبی از روح‌ طبیعت سخن گفتن حتی در فیزیگ کوانتوم ما .آنیمیسم کاملا قبول داریم
@magicc_12

سوره قلم آیه شماره ?
51
52
برای کسایی تو خونه سحر دیدن و ترسیدن و نمی‌دونن چکار کنن اینو بخونید
لطفاً هیچ نوع سحری دست نزنید هر کدام ب روش خود باطل میشه مثلا شما کاغذ دیدی پاره کنی اصلا باطل نکردی چ بسا بدتر کردی یا آتش زدی دو برابر کردی
برای از بین بردن پیش متخصص مراجعه کنید عکسش رو نشون بدید دست نزنید بهش
فقط این آیه ها بخونید برای خوف و آرام کردن قلب است و باطل سحر هم هست ??

فال تاروت تک نیتی
Love
Money
Luck
امروز فرصت آخر.

تنها با چهل هزار تومان کاملا دقیق
سفارش ?
@Devindevil12

? امروز، روز بیماران خاص و صعب العلاجه، امیدواریم هرکس خودش و یا نزدیکانش ب هر بیماری مبتلاست هر چه زودتر شفا پیدا کنه♥️

هاله خود را باز کنید
هاله خود را که قفل شده است آزاد کنید! پس از احضار، می توانید از هاله خود برای قدرت ها و ترفندهای مربوط به آن استفاده کنید. این واقعی است! من انجامش داده ام! قول میده

دستورالعمل های برای "باز کردن قفل هاله خود"
برای این طلسم به موارد زیر نیاز دارید:

ذهنت
یک محیط آرام
این قفل هاله درونی شما را باز می کند.

ابتدا چشمان خود را ببندید. آرام باشید و تمام افکار را از ذهن خود دور کنید. وانمود کنید که در یک اتاق هستید. اتاق کاملا سفید است. در اتاق چیزی نیست. بدون مبلمان، بدون تزئینات، فقط سفید خالی.

در طرف دیگر اتاق، متوجه می شوید، یک در است. درب نیز سفید ساده است. حالا خودتان را به سمت درب حرکت دهید. اکنون دست خود را دراز کنید و دستگیره در را محکم بگیرید. فلز خشک سرد را زیر کف دست خود احساس کنید. حتی اگر در ذهن شماست، باز هم وانمود کنید که واقعاً همه اینها را احساس می کنید. احساس کنید همه اینها را خودتان در واقعیت تجربه می کنید.

اکنون باید در را باز کنید. اتاق دیگری وجود دارد. این یکی کاملا مشکیه شما نمی توانید دیوارها یا کف یا هر چیز دیگری را ببینید. فقط یک فضای خالی به نظر می رسد. در مرکز اتاق یک پایه قرار دارد. این رنگ سفید روشن با بقیه اتاق متضاد است.

در بالای پایه یک گوی قرار دارد. این گوی اولین رنگی است که به ذهن می رسد. آن رنگ را حفظ کنید و آن را تغییر ندهید مگر اینکه آن رنگ به طور طبیعی از ابتدا تغییر کند که بسیار بعید است. به سمت آن گوی برسید. مهم نیست چقدر درک آن در ذهنتان سخت است، گوی را بگیرید و محکم بگیرید. و به یاد داشته باشید که در تمام این مدت آرام بمانید. به محض اینکه به گوی رسیدید و آن را گرفتید، چشمان خود را باز کنید.

تبریک می گویم. شما با موفقیت هاله خود را به دست گرفته اید. اکنون می‌توانید آن را به روش‌های بیشتری از آنچه تصور می‌کنید کنترل کنید. موفق باشید!

اگر نمی‌توانید بگذارید استاد برایتان انجام بدهد