?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
بنام خداوندِ تاریخ
سخنگوی امدادونجات غزه:
«بیمارستان المعمدانی دیگر زخمی ندارد. دیگر هیچ کسی در بیمارستان رنج نمیکشد.»
#sexology
#history_of_medicine
به لحاظ تجربه روانی دو جنبه لذت - تولیدمثل در امرجنسی آنقدر به هم نزدیک است که میتوان به درک باور عامیانه مشهور قرون وسطایی اروپا رسید: "تنها رفتار جنسی سودمند رفتاری است که باعث ایجاد لذت متقابل در طرف مقابل هم بشود"
"The only fecund sexual encounters are those that yield mutual enjoyment to the partners involved."
پس برای لقاح موفق هم ارگاسم مرد و هم زن لازم است.
مسئله تا آنجا پیش رفت که Reference Handbook of Medical Sciences - 1885 توصیه کرد "لقاح موفق احتمالا زمانی اتفاق میافتد که هیجانات جنسی به طور کامل تجربه شود."
“Conception is probably more likely to occur when full venereal excitement is experienced.”
پ.ن: پرواضح است که این تصور امروزه کاملا رد شده است.
به نظر میرسد برای پررنگ کردن کنتراست شخصیت پردازی هاوس ، اثر هر چقدر در رهیافت به بیماران بر آشنازدایی تکیه داشته در بقیه شئون سعی بر القای آشنا پنداری دارد اما از مرعوب کنندگی این تضاد که بگذریم متوجه می شویم که بر خلاف تصور ما هاوس را نمیبینم که چیزهای جدیدی یاد بگیریم یا چیزهای متفاوتی تجربه کنیم یا از دیدن صحنه های غیر معمول هیجان زده شویم بلکه میل تماشای ما از دیدن آنچه برایمان آشناست نشات میگیرد. تازگی هاوس به این دلیل نیست که طرح جدیدی دارد یا روی صحنه غافلگیرمان میکند بلکه آمده است تا همان حرفی که همه میخواهیم بشنویم را بزند کارکترهاوس به یک اضطراب بنیادی پاسخ میدهد. اضطرابی که همه تجربه کرده ایم : "تشخیص نداشتن". گویی احضار کلماتی که شیوه و علت مردنمان را توضیح دهد حتی اگه نتواند از آن جلوگیری کند مردن را آسان تر میکند پس از این نظر هاوس قهرمان مبارزه با اضطراب نابود شدن توسط ناشناخته ها است به همین خاطر است که حل معما از سرنوشت بیمار اهمیت بیشتری برای مخاطب و یا بیمار دارد وقتی دیگر نمیتوان مداخله موثری کرد لااقل تمنای دانستن اینکه چه چیز قرار است من را نیست کند باید پاسخ داده شود.
هاوس با یک نشانگان آغاز میشود ؛ اینجا با یک تعلیق شبه هیچکاکی خیلی سریع روبرو هستیم وقتی کائوس - chaos (در اینجا نشانگان بیماری) خود را به صورت حادی (چون معمولا بیماریهای مزمن برای هاوس مطرح نیستند و اگر هم باشند) به نظم روزمره تحمیل میکنند. شکنندگی و سستی بنیان نظم پیشین خود را آزاد میکندو بیماری نه تنها به عنوان بخشی از امر واقع که در برابر تفسیر و ورود به قلمرو امر نمادین مقاومت میکند امکانات جدیدی برای تجربه کردن ایجاد میکند بلکه رازگونگی و معما وارگی آن بنیاد تفسیر را هدف دارد ! معما از نقطه درماندگی سایر پزشکان شکل میگیرد ؛ جایی که روندها و کتابها و دانش معقول ما جا می مانند. معمایی که بعداً با هر حدس و مداخله و بعضی وقتها به زور پیچیده تر میشود دستیاران او بیمار را می بیند و هاوس در ده دقیقه ابتدایی فیلم بر جایگاه مخاطب مینشیند تا به دستیارانش اجازه دهد به او توضیح دهند
چرا کیس ارزش قبول کردن دارد که در واقع همان سوال چرا این قسمت ارزش دیدن دارد هم هست. زمان اثر نیز نمودار سیر همین نشانگان است ما در بیمارستان زیاد متوجه گذر روز و شب نمی شویم و روایت متمرکز بر روزهای کاری در بیمارستان نیست برخلاف اثری مثل اناتومی گری که روایت خود را در بستر سپری کردن روزهای کاری در بیمارستان شکل میدهد اینجا حرکت زمان را با تطور نشانه ها زمان را می فهمیم که گرچه ما را از شخصیتهای اصلی دور میکند ولی میتواند با متمرکز شدن بر خود بیماری به جای بیمار تمهید هوشمندانه ای باشد . از آنجا که گذر زمان اینجا زمان دادن به نشانه برای وخیم تر شدن و مصرف زمان زندگی بیمار نیز هست. اثر به نوعی تمپو و تنش درونی دست می یابد که به عنوان ساختاری برای منسجم کردن خرده روایت ها استفاده میشود و تزریق تدریجی هیجان برای دنبال کردن روند فکری هاوس! اما کاتالیزور سمپاتی ما به نشانه چیست ؟ مرگبار بودن آن ! نشانه ها مدام مرگبارتر میشوند گرچه که این مرگ قریب الوقوع در فرم داستان نمود یا پرداختی ندارد بلکه صرفا یک تکانه هیجانی برای پیش برد درام است و هنر فیلمساز میباید این میبود که از این مرگبار بودن گذر کند و دیالکتیک بیماری سلامت را بسازد.
ادامه دارد ...
BEYOND MEDICINE
Ep1. JC Systems Biology | Reza Salarikia
در این گفت و گو با رضا سالاری کیا در فروردین ۱۴۰۲ به بررسی اولین مقاله اش و متد ترند Systems Biology پرداخته ایم.
این مقاله در Scientific Reports - Nature چاپ و حدود یک ماه پس از مصاحبه در DDW 2023 آمریکا توسط ایشان پرزنت شد .
همچنین به سردرگمی های عمومی که بسیاری از دانشجویان را در امور پژوهشی درگیر کرده میپردازیم. اینکه چرا اساسا چاپ مقالات غیر اوریجینال ، آنهم در ژورنال های متوسط از نظر ایشان به اشتباه طرفداران زیادی پیدا کرده است و ...
لینک ویدیو: (https://youtu.be/Peldj7fePjE)
با همکاری کمیته تحقیقات دانشکده پزشکی شیراز
چند وقتی است هاوس ام دی این بلند آوازه مهجور ، این لجوج چسبناک موضوع توجهم قرار گرفته است. اثر یک کمدی سیاه است و در قالب قواعد این ژانر تحمل پذیر و در قسمتهایی فهم پذیر میشود. در همین چارچوب موفق میشود طنز سادومازوخیستیک خود را که تلاش دارد بعضی کیفیتهای انسانی را اشکار کند شکل دهد. اولین قصدم کنار زدن نقدها و بهانه جوییهای سطحی و دم دستی برای راه یابی به ایده های اصلی اثر و توزین تدقیق و تبیین آن در حد فهم و جهد خودم است. ابتدا قصد دارم با اثر و ایده های بنیادین آن بر سر مهر باشم و تلاش کنم صرف نظر از توانایی اثر در به اجرا آوردنشان ، آنها را بپرورم و پس از آن به فراخور دست از آستین مخالفت برآورم و قلم نقد بر سر آن بکشم.
هاوس تلاش دارد دو روایت را بر هم منطبق کند پرینستون پلینزیرو به عنوان آخرین پناهگاه یک نابغه تشخیصی با روشهای غیر متعارف تهاجمی و شخصیت گزنده و تلخ پزشکی تنها ... و پرینستون پلینز برو به عنوان معبدی برای مراجعه بیماران با شکایتهای تمثیلی برای دریافت درمانهای استعاری به مثابه فرصتی که بتوان هر قسمت دلخواه از جامعه را در این فضای تمثیلی منعکس کرد به این منظور هاوس همزمان که معمای پزشکی را حل و بیماری را درمان میکند ساختارهای انعکاس یافته را در حکم نوعی درمان پدیدار شناختی مخاطب قرار میدهد و تلاش میکند ادعاهای گستاخانه این نگاه انعکاس یافته و تعارضات آن را مطرح کند برای اینکه منظور پیش گفته حاصل شود فیلمساز میباید بیمارستان را آجر به آجر برای ما بسازد و سپس سعی کند آن را واسازی کرده لخت و عور نشانمان دهد اما به نظر میرسد فیلمساز برای ساخت پرینستون پلینزبرو رویکرد واژگونی اتخاذ کرده است ابتدا این مکان را تا حد ممکن از بیمارستان بودن تهی کرده تا نظم مورد نظرش و متعاقبا معنای مورد نظر به آن تحمیل شود و پس از آن پروژه بازسازی آن به کنایی ترین شکل ممکن به واقعیت شروع شده است. به همین دلیل مکانها یکسره بی اهمیت و دکوری رها شده اند. عمده اتفاقات اثر در بین 4 یا 5 مکان اصلی نوسان رخ میدهند که معمولا در بک گراند رها شده اند تا معمولی و بی اهمیت جلوه کنند و وجه شبح گونه خود را پنهان کنند و در عین حال فضای لازم برای درامی پرحرفی که در جلوی صحنه رخ میدهد را باز کند.
ادامه دارد ...
@BeyondMedicine
http://instagram.com/beyond_medicineee
?علیرضا عباسی
? چگونه یاد گرفتم هاوس ببینم اما به آن عشق نورزم !
قسمت ۱
?Alireza Abbasi
? How I learned to watch House, but not love it!
Part1
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago