دوست داشتن خیلی عجیب و جالبه. یه موجودی رو نگاه می‌کنی و باورت نمیشه بیرون از تو حضور داره اما قلبت رو خیلی شدید تکون میده و میخوای بگی بیا بیا بیا درونم قرار بگیر.

باید یه مجسمه گوش برای خودم درست کنم.

اشکام مزه شراب سفید میدن

نمی‌تونم به چیزی غیر از لیلیوم سفید صورتی فکر کنم. یک شاخه لیلیوم سفید صورتی که بعضی گل‌هاش هنوز شکفته نشدن و غنچه‌ان. احساس می‌کنم الان چیزی غیر از این اهمیت نداره.

‏احساس می‌کنم تو ایستگاه اتوبوسی نشستم که نمی‌دونم متروکه است و بدتر اینکه فراموش کردم منتظر چی‌ام و حتی به نظر نمی‌رسه باهاش مشکلی داشته باشم.

...زخم خسته شد و التیام یافت.

پذیرای فال‌هاتون از هر کتابی که زیر دستتونه هستم. بوس
@ssepantaaa
https://t.me/harfmanbot?start=112506598

Je suis belle, ô mortels! comme un rêve de pierre,
Et mon sein, où s'est meurtri tour à tour
Et fait pour inspirer au poète un amour
Éternel et muet ainsi que la matière

احساس می‌کنم آشنای خودمم نیستم.

امروز یه دوستی قدیمی رو تموم کردم. بخشی از قلبم عمیقا زخمه اما دوستی‌ای رو بخاطر جنگ تموم کردم. نمی‌تونستم به ارتباطی ادامه بدم که توش داره از جنگ طرفداری می‌کنه و مردم جنگ‌زده رو مسخره می‌کنه.
شمام اگر به نحوی طرفدار جمهوری‌اسلامی، اسراییل، حماس، نژادپرستی و رفتار نژادپرستانه علیه افغان‌ها و هر مذهب و قومی، پهلوی و... هستید اینجا رو ترک کنید.