?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 1 week ago
حیف نون میره دندانپزشکی دکتر ازش میپرسه قبل از خواب چیکار میکنی؟ لره ميگه :
جیش
بوس
لاس
لیس
ناز
گاز
روش
توش
اخ
اوف
دوش
لالا...
دکتر میگه : جاکش اون وسطا اگه وقت کردی مسواکی هم بزن😂
Join👇
@Kafeh_khande シ
دو تا شیرازی دراز كشيده بودن يكيش داشته خميازه ميكشيده
اون يكي ميگه داداش
تا دهنت بازه لطفا اين ممدو هم صدا كن🤣
Join👇
@Kafeh_khande シ
ژاپنی میگه:ما یه هواپیما داریم ۴۰۰پا بالا میره
آمریکای میگه: ما یه جت داریم ۸۰۰پا بالا میره.
ایرانی میگه: ما یه شب جمعه داریم میلیونها پا بالا میره😂
Join👇
@Kafeh_khande シ
اینقد گفتین خاروندن کش زیر سوتین لذت بخشه.دیشب سوتین پوشیدم که بخارونم یهو بابام اومد تو دید گفت؛
توروخدا اگه گرایش تخمی داری برو یه گوشه یواشکی کیونتو بده، فقط آبروی مارو تو فامیل نبر??
Join?
@Kafeh_khande シ
به یارو میگن
چرا بچهت
اینقدر زشته؟
میگه:
شو تاریک،
برق قطع،
زمین سرد،
بدون تخت،
دست تنها،
با زنه قهر،
قیافه زنه منی میمون،
خونه پدر زن،
قفل در خراب،
با ترس و لرز...
خو خاستی
خرم سلطان بسازم ??????
Join?
@Kafeh_khande シ
.
خدابیامرز بابابزرگم میخواست مارو نصیحت کنه
همه رو جمع کرد دستشو گذاشت رو كـیـ*رش گفت همه شما از اینین ،
پس به خودتون مغرور نشید ?
Join?
@Kafeh_khande シ
زن و شوهر و مادرشوهر داشتن تلویزیون میدیدن،
زنه گفته حالم خوب نيست میرم اتاقم دراز بکشم، بعد از کمی شوهر، از مادرش اجازه میگیره بره سری به زنش بزنه...
برگشتنش طول کشید و زیپ شلوارش باز بود!!!
مادرش پرسید، حال زنت چطور بود؟
گفت یکمی سرفه میکرد و تبش بالا بود، دواش رو دادم و انشاالله بهتر میشه.
مادرش گفت، الحمدلله، پسر حالا دره داروخانه رو ببند تا دکتر سرما نخوره
??
.
*?تاجری بودعقیم. هرچه زن می گرفت بچه اش نمی شد و زنها را روی اصل نزاییدن با زور طلاق می داد. بعد از اینکه چند زن گرفت و طلاق داد، دختری را عقد کرد. این دختر مادری داشت آتشپاره و خیلی زرنگ. دختر که به خانه تاجر رفت یک هفته بعد از آن مادرش قدری خمیر درست کرد و روی شکم دخترش گذاشت و رویش پوست کشید و به دختر گفت:« هروقت که تاجر به خانه آمد به او بگو من بچه دار هستم.»? دختر گفت:« مادرجان، من که بچه ندارم. تو قدری خمیر روی شکم من گذاشته ای. من چطور بگویم بچه دارم؟»?*
مادرگفت:« نترس بچه خمیره، خدا کریمه» و هر طوری بود دختر را متقاعد کرد.
تاجر که شب به خانه آمد، ....**?ادامه داستان..
زنه به شوهرش میگه چرا قبل از عروسی
بهم نگفتی فقیری؟!
شوهرش میگه من که بهت گفتم جز تو
چیزی ندارم ولی تو خوشحال بودی هی
ذوق میکردی??
Join?
@Kafeh_khande シ
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 1 week ago