?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago
راه توده 956 منتشر شد
هفته نامه راه توده - شماره 956 (چهارشنبه سوم بهمن 1403)- منتشر شد و مطالب آن علاوه بر سایت این نشریه، روی تلگرام و فیسبوک راه توده نیز قرار گرفت. در این شماره بخش دیگری از خاطرات "کولارژ" افسر اهل چکسلواکی را می خوانید که ناخواسته در کنار میرزا کوچک خان جنگلی قرار گرفت و شاهد بسیاری از وقایع انقلاب جنگل شد. سرمقاله این شماره اختصاص به بررسی قرارداد دو جانبه میان ایران و روسیه دارد. در همین شماره مطالب دیگری را می خوانید با عناوین زیر:
دو درک متفاوت ازعدالت اجتماعی در جمهوری اسلامی، تلاش های حزب توده ایران برای دفاع از انقلاب در سال 1361، آیا آتش بس در غزه پایدار خواهد ماند؟، گفتگوی همه جانبه با رهبر حزب آلترناتیو آلمان، نخبگان روسیه جنگ اوکراین را درک می کنند؟ قفل قطب شمال بدست روسیه و یا امریکا باز می شود؟ آیا روسیه و ایران اتحاد نظامی با یکدیگر بسته اند؟ دیدار رفیقانه زیوگانف با سفیر ویژه بلاروس در روسیه، بیست و دومین کنگره حزب کمونیست پرتغال، فاشیسم نه انقلاب است و نه اصلاحات، اقتصاد لیبرالی در قزاقستان چه نتیجه ای داشت؟
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
اگر امضای پرتاخیر قرارداد همکاری های راهبردی ایران و روسیه آغاز چنین درکی باشد می توان به اینکه کشور ما دوران بحرانی پیش روی را با هزینه های کمتر و قدرت بیشتر طی کند امیدوار بود.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
سرمقاله راه توده 956
امضای قرارداد ایران و روسیه
آغاز تغییر سیاست هاست؟
قرارداد راهبردی ایران و روسیه پس از مدتها تعلل و با ضرباتی که به "جبهه مقاومت" وارد آمد، سرانجام امضا شد. این قرارداد می تواند نشانه یک تغییر در مفهوم بازدارندگی جمهوری اسلامی باشد اگرچه معلوم نیست که این نشانه یک تغییر در نگرش سیاست خارجی ایران باشد.
سیاست خارجی ایران از اواسط دوران قاجاریه، یعنی از زمان افول و انحطاط ایران به عنوان یک قدرت مستقل جهانی، براساس اصل موازنه بوده است. شالوده این سیاست اینست که ایران قدرتی مستقل و متکی به خود نیست که تصمیم بگیرد با چه کشورهایی چه رابطه ای داشته باشد، با کدام دوست و متحد باشد، با کدام رقابت داشته باشد، با کدام مدارا کند و با کدام ناگزیر از ستیز و مقابله شود. ایران باید همیشه بین دو لحاف موازنه بخوابد که مبادا گوشه لحاف دیگری از روی آن کشیده شود.
در جریان حمله داعش به سوریه که خطر اشغال سوریه و سپس پیوستن ارتش و نیروهای داعشی به ارتش عراق و حرکت به سمت مرزهای ایران، ما را تهدید می کرد، شاید برای نخستین بار در دویست سال اخیر، ایران تصمیمی مستقل گرفت و توانست با کمک نیروهای روسیه حمله داعش را دفع و مانع از سقوط حکومت بشار اسد شود و سپس نیروهایی را تحت عنوان جبهه مقاومت سازمان داد. این نیروها برای یک دوره مهم توانستند نوعی سپر حفاظتی برای کشور ما ایجاد کنند.
متاسفانه دستاوردهای این جبهه مقاومت سرانجام در هزارتوی سیاست خارجی مبتنی بر موازنه یکی پس از دیگری فرو پاشید. ایران به جای اینکه در این دوره بسرعت مناسبات نظامی و اقتصادی خود با روسیه و چین را تحکیم بخشد، همچنان دربدر به دنبال رسیدن به موازنه با غرب و نگران از این بود که مبادا غرب از گسترش روابط مستقل ایران با روسیه و چین ناراحت و نگران شود و لحاف غرب از رویش کشیده شود و به موازنه قاجاری لطمه ای وارد شود.
این سیاست بویژه پس از اینکه غرب اعلام کرد که چین را دشمن اصلی اقتصادی خود می داند شدت گرفت و حکومت ایران همه هم و غم خود را بر این قرار داد که به غرب نشان دهد که نه تنها با چین همکاری نمی کند بلکه سد راه برنامه کمربند و جاده آن خواهد شد تا جایی که پبیشنهاد سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در ایران، در دوران حسن روحانی پس زده شد که این خود یک فاجعه و خیانت ملی بود.
دوران پس از عقب رانده شدن نیروهای داعش از سوریه، دورانی بود که در آن ایران می توانست بسرعت پشت جبهه جهانی و داخلی خود را با همکاری های اقتصادی و نظامی با روسیه و چین تقویت کند که نتیجه فوری آن بصورت بهبود در وضعیت اقتصادی و معیشت مردم خود را نشان می داد که در اینصورت هیچوقت جبهه مقاومت نیز فرو نمی پاشید. فروپاشی این جبهه بیش از هر چیز برآمده از عدم پشتوانه داخلی حکومت بود که به آن اجازه مانور و حمایت واقعی و مذاکره همزمان را نداد.
این واقعیتی است که بسیاری از صنایع ایران همین امروز نیز به غرب وابسته است، چنانکه اگر مثلا فرانسه از ارائه برخی قطعات سایپا به ایران خودداری کند، همه خودروهای سایپای ایران از کار می افتد. ولی تا کی می توان به خاطر نگرانی از اینگونه وابستگی ها به غرب از تحول در اقتصاد ایران و بهبود وضعیت مردم با اتکا به چین و روسیه و اورآسیا و بریکس خودداری کرد؟ آیا همین کار را با روسیه نکردند و تمام صنایع روسیه که با غرب همکاری داشت پس از جنگ اوکراین از کار نیفتاد؟ آیا نمی گفتند که روسیه پس از یک ماه که آن را تحریم کنیم به زانو در خواهد آمد؟ چرا روسیه به زانو در نیامد؟ برای آنکه رهبران روسیه تصمیم خود را گرفته بودند که اجازه تجزیه کشورشان را ندهند و بسرعت با همکاری چین و با در پیش گرفتن سیاست جایگزینی واردات و تولید قطعات وارداتی در داخل بر بحران غلبه کردند.
غرب در روسیه هم روی منافع الیگارش های روس حساب می کرد، همانطور که در ایران روی اتاق بازرگانی و الیگارش های ایرانی حساب می کند. ولی روس ها توانستند با قاطعیت به حساب الیگارش های داخلی خود برسند و ما هم اگر قصد نجات از محاصره غرب داشته باشیم چاره ای جز این نداریم.
ایران وارد مرحله ای خطرناک شده است. جز همکاری نظامی و اقتصادی با روسیه و چین و اورآسیا و آسیای شرقی راهی برای برونرفت از این مرحله ندارد. برای این کار باید ابتدا تصمیم جهانی خود را گرفت، سپس سر مار را که در ایران لانه دارد - الیگارش ها و مافیاهای گرد آمده در اتاق بازرگانی کوبید و مفسدان اقتصادی، صاحبان بانک های خصوصی، مالکان پتروشیمی ها و صادرکنندگان مواد خام، خارج کنندگان ارز را گرفت و اموال آنها را مصادره و ملی کرد. در ادامه این اقدام ملی امام جمعه ها و آیت الله های مرتجع که دستشان در دست مافیاهای اقتصادی و تجاری است باید کنار زده شوند.
همه اینها مستلزم یک تغییر نگرش و عمل در عرصه سیاست خارجی و داخلی و درک نزدیکی خطر است.
راه توده 947 منتشر شد!
هفته نامه راه توده - شماره 947 (چهارشنبه 23 آبان 1403) منتشر شد و مطالب آن علاوه بر سایت این نشریه، روی فیسبوک و کانال تلگرام راه توده نیز قرار گرفت. گزارش ویژه این شماره مصاحبه با پریمایکوف شخصیتی است که روسیه امروز محصول دوراندیشی اوست. سرمقاله نیز یک جمع بندی از آینده امریکا و ایران در دوران ترامپ است. در همین شماره مطالب دیگری نیز می خوانید با عناوین زیر:
پیوند مرتجعین با مافیای اقتصادی در جمهوری اسلامی، دو جبهه بندی در داخل و خارج از ایران، سرمایه داری تجاری تولید ملی را نابود کرد، خلاقیت های مردم در جنبش ها و انقلاب ها، و شاعر توده ای، فاشیسم در آلمان با انتخابات به قدرت رسید، قصه های شیرینی که مارکس تعریف می کرد، کوبا در انتظار لغو تحریم ها در دوران ترامپ نیست، از انتخابات امریکا آبی برای مردم گرم خواهد شد؟، تحریم های جنگی چین علیه امریکا، همکاری استراتژیک روسیه و افریقا، نگاهی به مواضع راه توده در 21 سال پیش درباره نتایج سیاست خودی و غیرخودی در جمهوری اسلامی.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
ولی این مسئله مشخص است که درصورتی که گرایش دولت ترامپ در سمت تغییر صحنه مبارزه جهانی به رقابت عمدتا اقتصادی تا نظامی قطعی تر شود، ایران نیز با پایان دادن به تابوی مذاکره با آمریکا باید چارچوب و پلتفرمی را برای گفتگو با آمریکا در زمینه مسائل منطقه ای و پذیرش منافع همه طرفها طرح کند و با مردم در میان گذارد و نظر موافق آنها را جلب کند. مانع عمده داخلی دو گروه افراطی و بی مسئولیت به اصطلاح اصولگرا و اصلاح طلب هستند که می خواهند دشمنی با آمریکا و غرب یا دوستی با آن را بعنوان سرمایه خود برای کسب قدرت و حذف رقیب به کار گیرند. این دو گروه بی گمان هرگونه امکان مذاکره با آمریکا را به حساب ترس و عقب نشینی ایران خواهند گذاشت و نه به حساب عقبگرد و پیامد شکست آمریکا در جنگ اوکراین و خاورمیانه. دولت پزشکیان می تواند و باید راهی برای خنثی کردن این دوگروه و پذیرش یک سیاست گفتگوی آگاهانه و مسئولانه درچارچوب منافع مردم ایران، منطقه و جهان بیابد و در آن گام گذارد.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
سرمقاله 947
از تغییر سیاست ها در امریکا
ایران چاره ای جز بهره گیری ندارد
انتخابات آمریکا برگزار شد و برخلاف نظرسنجی های ساختگی سی.ان.ان و نیویورک تایمز و ... که از پیروزی هریس خبر می دانند دونالد ترامپ با ۳۱۲ ارای الکترال دربرابر ۲۲۶ رای کاملا هریس پیروز شد. اکنون پرسش عمده این است که آیا دولت ترامپ در مسیر تداوم یا حتی تشدید سیاست های جهانی و داخلی دولت بایدن گام خواهد گذاشت، یا جهان شاهد بازگشت، چرخش یا حتی گسستی از این دوران خواهد شد. شواهد و استدلال هایی در پیش بینی و تایید هر دو سمتگیری وجود دارد. با اینحال نشانه های قاطع بیشتر در جهت عقبگرد و بازگشت آمریکا از سیاست های ویرانگر و جنگ های خانمانسوز دوران بایدن حکایت دارد. سیاست های جدیدی که بی گمان نمی توان آن را یک گسست در اهداف امپریالیستی آمریکا دانست ولی می تواند تغییر در برنامه ها و رویکردها را در جهتی مثبت یعنی در جهت تبدیل مبارزه جهانی از توهم پیروزی آمریکا در آوردگاه جنگ جهانی سوم به سمت رقابت بر سر پیروزی اقتصادی بر حریفان باشد.
گردانندگان پنهان و آشکار سیاست های آمریکا اعم از حامیان حزب دموکرات یا جمهوریخواه، بایدن یا ترامپ، همگی در یک اصل با هم مشترک هستند که جمهوری خلق چین دشمن و خطر اصلی برای امریکاست. منتهی یک گروه که اوباما و بایدن مجری و کارگزار آنها بودند بر این نظرند که برای خفه کردن قطعی چین ابتدا باید متحدان بالفعل یا بالقوه چین بویژه روسیه و ایران را به زانو دراورد و تجزیه کرد؛ چین را از منابع نفت و گاز و شاهراه های تجاری و کریدورهایی که از این کشورها می گذرد محروم کرد تا بتوان آن کشور را از نظر اقتصادی تحت فشار گذاشت و بالاخره به ورشکستگی و سقوط کشاند. گروه دیگری معتقد بودند که بدین منظور می توان روسیه و ایران را با سیاست هویج و چماق از چین دور کرد بدون اینکه آمریکا ناچار شود هزینه سنگین جنگ هایی بزرگ را برای به زانو دراوردن این کشورها بپردازد. این گروه ضمنا بطور عمده روی حاکمیت دلار بر اقتصاد جهانی برای پیروزی در جنگ اقتصادی علیه چین حساب می کند و با اقداماتی که در نهایت موجب تضعیف این حاکمیت شود مخالفند. دولت اول ترامپ نماینده این گروه بود.
روی کار امدن دوباره ترامپ در درجه نخست حاصل ورشکستگی کامل و قطعی راه حل اول است. نه تنها جنگ اوکراین نتوانست روسیه را انچنان که امثال بایدن خوش خیالانه پیش بینی و بیان می کردند ظرف یک ماه به زانو درآورد، بلکه موجب شکست اوکراین علیرغم کمک های همه جانبه و صدها میلیارد دلاری آمریکا و اروپا شد. ضمن اینکه این جنگ موجب تقویت همه جانبه روابط اقتصادی و سیاسی میان چین و روسیه شد بنحوی که امکان تحقق راه دوم یعنی جدا کردن این کشورها از همدیگر را هم در مجموع دشوار و حتی منتفی کرد.
جنگ در خاورمیانه نیز پیامدهای بهتری برای سیاست های آمریکا نداشت. نتیجه این جنگ علاوه بر هزینه سنگین آن برای ایالات متحده موجب انزجار جهانی از اسرائیل و بی آبرویی بیشتر آمریکا در عرصه جهانی شد. با وجود همه کمک هایی که غرب به اسرائیل کرد این کشور حتی نتوانست در غزه موفقیت چشمگیری غیر از ویرانی و کشتار زنان و کودکان کسب کند. در لبنان نیز همچنان در مرزهای آن کشور درجا میزند و هر روز موشک های حزب الله بیشتر بر سر شهرها و بنادر آن فرود می اید.
بنابراین شرایط برای بازگشت از سیاست های دوران بایدن اکنون بهتر از گذشته فراهم شده است. ادامه پافشاری ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین و حتی صحبت از ضرورت پایان دادن به جنگ خاورمیانه و احتمال خروج از سوریه تایید کننده این گرایش است.
اما جنگ های دوران اخیر این واقعیت را هم به رهبران چین و روسیه و ایران و دیگر کشورهای منطقه و جهان نشان داد که آمریکا و اروپا بعنوان امپریالیسم در حال افول برای حفظ و نجات خود از بحران حاضر است همه جهان را ویران کند و به خاک و خون بکشاند. برخی نرمش ها که در سخنان رهبران چین و روسیه پس از روی کار آمدن ترامپ دیده می شود برآمده از ترس از خشونت و شدت عمل ترامپ نیست، بلکه برای هموارتر کردن راه بازگشت امریکا از سیاست های دوران بایدن است. تاکید پوتین بر پلتفرم استانبول برای صلح در اوکراین، یا اینکه دنبال حذف کامل دلار نیست و غیره پیام هایی است مسئولانه در جهت دور کردن جهان از خطر جنگ و وارد شدن آن در یک مرحله رقابت اقتصادی که بسود همه ملت ها و از جمله ملت های آمریکا و اروپاست.
اینکه محافل جنگ طلب و پاک باخته در رهبری ایالات متحده که افول هژمونی آن کشور را پایان جهان و روز رستاخیر می دانند تا چه اندازه و تا کی بتوانند تغییر سمتگیری در این زمینه را تاب بیاورند و دربرابر آن کارشکنی نکنند مسئله ایست که پاسخ بدان روشن نیست.
راه توده 936 منتشر شد!
هفته نامه راه توده - شماره 936 (چهارشنبه17 مرداد 1403)- منتشر شد و مطالب آن علاوه بر سایت این نشریه، روی فیسبوک و کانال تلگرام راه توده نیز قرار گرفت. سرمقاله این شماره به یک هفته بحث و شایعه درباره حمله نظامی به اسرائیل پس از ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران اختصاص دارد. گزارش ویژه این شماره نیز بخش هفتم از خاطرات دکتر علی امینی نخست وزیر اصلاح طلب آغاز دهه 1340 است که شاه او را تحمل نکرد. در همین شماره مطالب دیگری می خوانید با عناوین زیر:
تفکر چپ در ایران ریشه های کهن دارد، سالگرد 28 مرداد، مبارزه زنان با حجاب اجباری از مرزهای جنسیتی گذشته، پیشگامان نجات محیط زیست در اتحاد شوروی، بشریت بهای سنگینی برای مقابله با سرمایه داری پرداخته، مرور رویدادهای پس از انتخابات در ونزوئلا، مبارزه با اختلاس و اختلاسگران در روسیه، "بایدن" قربانی کودتای درون حزبی شد، یادی از پوران سلطانی و بالاخره خاطره ای از روز سلام در حضور رضا شاه.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
در بررسی همکاری و اتحاد ایران و روسیه باید همه این عوامل را در کنار هم دید و اگر کسانی تصور می کنند که عوامل و نکات دیگری نیز وجود دارند که ما آنها را در نظر نمی گیریم، می توانند مطرح کنند تا ما هم درباره آنها بیشتر بیاندیشیم. امروز جز انگیزهها و عواملی که برشمردیم در دلایل و زمینههای مخالفتهای سیاسی و سازمان یافته برضد همکاریهای ایران و روسیه نکته مهم دیگری نیافته ایم.
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
سرمقاله راه توده 937
با چه انگیزه هائی، مخالف
همکاری ایران و روسیه اند؟
در هفته گذشته، روسیه ستیزان داخلی، درباره سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی روسیه به ایران و ارسال تجهیزات نظامی دفاعی از روسیه به ایران ترجیح دادند مهر سکوت بر لب بزنند. حتی درباره این خبر احتمالی و غیر رسمی که وی حامل پیام ویژه ای برای رهبر جمهوری اسلامی در ارتباط با ترور هنیه و مراعات برخی ملاحظات برای خنثی کردن حمله احتمالی و جمعی محور امریکا- اسرائیل و گشوده شدن یک جبهه جنگی دیگر در منطقه.
این درحالی است که آن سفر نه تنها مهم بود، بلکه نتایج استراتژیک دفاعی برای ایران داشت. بویژه که گفته شده مهم ترین سامانه ضد هوائی روسیه، یعنی اس 400 برای مهندسی و تولید آن در ایران در اختیار ایران قرار گرفته و سامانه بی نظیر "مورمانسک" روسیه نیز برای جنگ الکترونیک علیه حمله هوائی به تاسیسات نظامی و اتمی به ایران منتقل شده است.
اینها اخبار خوبی برای روسیه ستیزان داخلی نیست، زیرا همه تبلیغات چند سال اخیر آنها درباره باصطلاح خیانت روسها به ایران را خنثی می کند و پیوند استراتژیک میان روسیه و ایران در خطیرترین لحظات برای تمامیت ارضی ایران را یک دستآورد بزرگ نشان میدهد.
اینکه هنوز و همچنان کسانی که رسماً یا عملاً مخالف روسیه یا همکاریهای ایران با روسیه باشند چیز عجیبی نیست، کاملاً هم منطقی است. آنها معتقدند که اگر حمایت روسیه و همکاریهای آن با ایران نبود، تا بحال امریکا جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و آقایان حاکم میشوند و امریکا هم حلقه تازهای در زنجیر محاصره به دور روسیه به حساب ایران و مردم ایران خواهد کشید.
عجیب اینجاست که بخشی از نیروهای داخلی که خودشان فکر می کنند طرفدار حمله امریکا به ایران نیستند، یا چنین وانمود می کنند نیز مخالف همکاریهای ایران و روسیه هستند. این نیروهای داخلی به چند گروه تقسیم می شوند.
گروه نخست روشنفکران طرفدار غرب و کسانی که خواهان پیوستن ایران به ناتو و قرار گرفتن ایران در کنار امریکا و اروپا در مبارزه آنها علیه روسیه هستند. البته موضع خود را چنین توجیه می کنند که همکاری ایران و روسیه موجب بقای رژیم می شود و توضیح هم نمی دهند که چرا همکاری ایران با روسیه مثلاً بیش از همکاری ایران با ژاپن یا چین یا آلمان یا فرانسه موجب بقای رژیم است، بویژه که همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه هنوز در سطحی بسیار پایین تر از کشورهای اروپایی است.
گروه دوم کسانی هستند که صریحاً می گویند ما دچار بیماری "روسیه هراسی" هستیم و تصور می کنند با استناد به همین بیماری روانی مجازند هر سخن بی اعتبار و بی ارزشی را که رسانههای غربی و سلطنت طلب بیان می کنند آنها هم تکرار کنند. این گروه ارزش و اهمیتی نداشت اگر رسانههای متعددی در داخل کشور در اختیار آنها قرار نداشت که در آن تراوشات ذهن خود را برای مردم تکرار کنند. اینها هم گوشه چشمی به گروه اول دارند و تصور می کنند با روسیه ستیزی می شود نظر مثبت امریکا را به خود و به ایران جلب کرد.
گروه سوم کسانی هستند که طرفدار غرب هم نیستند، طرفدار حمله نظامی امریکا به ایران هم نیستند ولی مسئله اصلی ایران را سرنگونی جمهوری اسلامی می دانند و معتقدند برای اینکه این سرنگونی ممکن شود، مواضع عمومی جمهوری اسلامی و از جمله موقعیت بین المللی آن باید تضعیف شود. بنظر این گروه همکاریهای ایران و روسیه مانع چنین تضعیفی است. ضمن اینکه تصور می کنند با مخالفت با این همکاریها دارند علیه برنامهها و سیاستهای "رژیم" موضع می گیرند.
اگر سخنی باشد با این گروه سوم است، زیرا گروههای دیگر منافعی در روسیه ستیزی خود دارند که با استدلال از آن صرفنظر نمی کنند.
گروه سوم دو اشتباه می کنند.
اشتباه نخست این است که فراموش می کنند اتحاد روسیه و ایران کشور ما را از گزند چند تکه شدن در امان نگاه میدارد.
اشتباه دوم آنان عدم درک موقعیت کنونی جهان است. آنها درک نمی کنند که اگر جمهوری اسلامی سرنگون هم بشود تناسب قوای جهانی چنان نیست که هیچ قدرت جهانی به قدرت دیگر اجازه دخالت مستقیم در امور داخلی ایران را ندهد.
ما در شرایط جهانی سال 1357 نیستیم که نه امریکا به شوروی اجازه دخالت در ایران را میداد و نه شوروی به امریکا. بنابراین، انقلاب و کوشش برای آزادی و تحول در ایران در این توازن قوای جهانی ممکن شد.
جای تاسف است که در خود حکومت نیز این درک عمیق از شرایط جهانی وجود ندارد و همچنان سیاست دو پهلوی زدن راهنما به شرق و پیچیدن به راست دنبال می شود. نتیجه عملی همین سیاست را ما از سال دوم ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی شاهد شدیم. با این خیال خام که از همکاری با روسیه نه برای تحقق سیاست نوین جهان چند قطبی و خاتمه دادن به رهبری امریکا و دلار بر جهان، بلکه برای ترساندن غرب و گرفتن امتیاز از آن استفاده شود.
راه توده 928 منتشر شد
هفته نامه راه توده - شماره 928 (9 خرداد 1403) - منتشر شد و مطالب آن علاوه بر سایت این نشریه، روی فیسبوک و کانال تلگرام راه توده نیز قرارگرفت.
سرمقاله این شماره بررسی توهم سیاست متوازن میان شرق و غرب است که در ایران آن را تبلیغ می کنند. گزارش ویژه این شماره مرور نیمسال اول سال پر خبر 57 است که به انقلاب 57 انجامید. در همین شماره مطالب دیگری می خوانید با عناوین زیر:
چرا اتاق بازرگانی نباید منحل شود؟ سیل اخبار در سال 57 در ایران، مارپیچ سیر تاریخ بشری، حواریون مسیح صهیونیست بودند؟ مانور نظامی چین برای تصرف برق آسای تایوان، ما هزاران، هزار سرباز و افسر اوکراین را آموزش داده ایم، حضور رهبر کوبا در اجلاس اورآسیا، چین و روسیه در کنار هم به جهان تک قطبی خاتمه میدهند، امضای توافقنامه چابهار میان ایران و هند، مبارزه با نئوناریسم ادامه مبارزه با امپریالیسم است و تک فرزندی در چین لغو شد اما مردم تک فرزندی را رعایت می کنند!
تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago