دفتر انجمن جامعەشناسی ایران - کرمانشاه

Description
کانال رسمی دفتر انجمن جامعه شناسی ایران _ کرمانشاه
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago

7 months, 3 weeks ago

یادداشتی دربارە نمایشگاە مجسمە ایرج جلالوند، با عنوان "اسب‌ها"
👆

7 months, 3 weeks ago

5_ **تکنیک هنرمند در این مجسمه‌ها کاهشی، تراشیدن چوب و ایجاد برش‌های تیز و خطوط مستحکم است. او استادانه بداهگی حاصل از کسرکردن از تن چوب را مدیریت می‌کند و به نقطه قوت کارش بدل می‌کند. هر آنچه از دست می‌رود و کسر می‌شود، به شکل دیگری به‌دست می‌آید. ذهن او در نزدیکترین وضعیت به موضوع قرار دارد، گویی اسبی در همین لحظه خیز برداشته، لگدی انداخته یا به آرامی در تن خود جمع شده است. او اتفاق‌های فی‌البداهه را به نفع تصویر ذهنی خود مصادره می‌کند. وی در این آثار حالاتی از اسب را خلق کرده که فقط از ذهن خیال‌باز یک هنرمند برمی‌آید؛ و نه از تماشای اسب‌ها و بودن با اسب‌ها یا حتی خود اسب‌بودن. همه این‌ها به مدد اکسپرسیونی‌ است که او به وجود آورده است. بیانی بدون قضاوت، که هنر به معنای شکوفاکردن یک ظرفیت را محقق می‌سازد. 

6_ جلالوند با ایجاد ترکیببندی‌های بی‌بدیل، فاصله‌گرفتن عامدانه از بازنمایی، و درهم‌شکستن تناسبات طبیعی، به نوعی زیبایی‌شناسی آشنایی‌زداینده و ایجاد شگفتی و پرسش در مخاطب دست می‌زند که وی را به تأمل یا پرسشگری واداشته، در تکمیل خلق مجسمه سهیم می‌سازد. سبک یگانه و بیبدیل این آثار، نمونه مشابهی در دوران کلاسیک و مدرن و نیز معاصر ندارد.
روال کار جلالوند در این آثار همچون پُمپُن حذف زواید است، تا «فقط آنچه ضروری است، حفظ شود». اسب‌ها و آدم‌ها در نهایت ایجاز و اختصار شکل گرفته‌اند و ما فقط حرکت آنها را می‌بینیم. اما برخلاف پمپن این حذف زواید در ذهن او و در فرایند خلق اثر اتفاق می‌افتد. جلالوند از یک‌سو با برش‌های تیز و ایجاد سطوح تراش‌‌خورده در امتدادِ اندام‌هایِ لمیدۀ منعطف و درهم‌تنیدۀ فیگورها، بیانی از سمبلیسم عاطفی بین اسب و انسان به ما می‌دهد؛ و از دیگر سو با بهره‌گیری از دفرماسیون در پی سترگ‌نمایی اندام فیگورهاست تا بر نگاه تراژیک و بیان خود تاکید کند. علاقه او به نمایش حرکات و حالات نیرومند فیگورها‌‌‌، در عین "پایان‌نایافتگی" یادآور شیوه میکلانژ و رُدَن است. 

7_ ایرج جلالوند هنرمندی است که راه خود را یافته است. اما این راهیافتگی نمودی در عرصه عمومی ندارد، در حالی که می‌بایست، دست‌کم در شهر کرمانشاه، با حجم‌ها و یادمان‌های شهریِ زیبا و حتی از وجه اجتماعی تأثیرگذارتری ساخته او روبرو بودیم. هنر جلالوند با مکانمند‌سازی و جسم‌بخشی به «حافظۀ ‌جمعی»، هنوز هم می‌تواند بخشی از حُب خاک و فرهنگ را برگرداند. افسوس که او و هنرش نادیده و مهجور مانده‌اند، همچنان که کلیت هنر مجسمه‌سازی و نیز مجسمۀ فرهاد هنرمندانه او، در میدانک شهر و کوه بیستون، غریب مانده‌است.

یادداشت‌ها :
1. خاقانی
 2. نامورمطلق، بهمن (1392)طاق بستان، مقالات و نقدهای ادبی  
3 .   Kinetic  Art   
 4. تناولی، پرویز ( 1399) تاریخ مجسمه‌سازی در ایران 
 5. دلوز، ژیل . گفت‌وگو: چیست؟ برای چیست؟/ شهریار وقفی‌پور    
6. پاکباز، رویین (1390) دایره المعارف هنر
7.  اکرامی، سیمین (1397) به سادگی سنگ
8. سلیه،ماری (1386) فرانسوا پمپن پیکرتراش/قاسم روبین 
 9. مرزبان، پرویز (1374) خلاصه تاریخ هنر
 Michelangelo Buonarroti (1475-1564) .10
  Rodin (1840-1917) .11  

*. جامعه‌شناس، عضو هیئت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه 

انجمن جامعه‌شناسی ایران _ کرمانشاه**https://t.me/sociologyofficeinkrmanshahcity/149

7 months, 3 weeks ago

**اسب-انسان «شدن»

(یادداشتی بر یک رخداد)

جلیل کریمی*

تا چند کَنی کوهی کو را نبود گوهر 
در کندن کوه آخر فرهاد نخواهی شد

1_ هنر مجسمه‌سازی در ایران قدمتی چند هزار ساله دارد. امروزه بخشی از آثار این هنر در تمدن‌های کهن زاگرس از دور‌ه‌ حکمرانی‌ مادها تا ساسانیان به جا مانده است. ابودُلُف جهانگرد، به «مردی سوار بر اسب در یک فرسخی شهر قرمیسین که بیننده خیال می‌کند در حال حرکت است» و هِرتسفلد شرق‌شناس به «پیکره‌ای عظیم، سوار و اسب او با زرهی فولادی، کهن‌الگویی از پهلوانان غرق در فولاد و آهن قرون وسطایی، مجسمه تمام و کمال و بی‌مانند در سرتاسر تاریخ مجسمه‌سازی» اشاره می‌کنند. از این روست که به نقل از پرویز تناولی می‌توان کار«فرهاد» را سر آغاز «هنر جنبشی/حرکتی» تلقی کرد که در میانه‌های سده بیستم در غرب با ساخت مجسمه‌های حرکت‌دار محقق شد.

2_ در ایرانِ پس از اسلام، مجسمه‌سازی با ساخت مجسمه‌گونه‌های سفالی کاربردی، با اندک اشاره‌ای به سر و تن انسان و نیز دست‌ساخته‌هایی با فرم‌های متنوعِ انسان و حیوان –به نحوی که یادآور بتسازی نباشد- به حیات خود ادامه داد. تا اینکه با نقش برجسته «رستم و اشکبوس» در شیراز دوره کریمخان زندیه و مجسمه‌های همه‌جانبی «تخت مرمر» دوره فتحعلی‌شاهی –با امضای فرهادِ کمین چاکر ابراهیم – سنتِ از یادرفته مجسمه‌سازی پیشین به شکلی نو احیا شد. در دوره ناصری، مجسمه‌سازی از نقاشی و تصویرگری جدا و مستقل شد. نمود این خودمختاری را می‌توان در مجسمه «ناصرالدین‌شاه سوار بر اسب» (1304.ه.ق) -با امضای علی‌اکبر حجار (از شاگردان برجسته دارالفنون) - به سبک اروپایی و با درک ظرایف آناتومی اسب و انسان مشاهده کرد. این نخستین مجسمه‌ شهری در ایران است که در مکانی عمومی قرار گرفت. این اثر که در قورخانه ساخته شده بود، سال‌ها بعد در دوره پهلوی اول، به دستور بلدیه تهران ذوب و از فلز آن برای ساخت اسلحه استفاده شد. تکرار این سنت تخریبی‌، در چند دهه اخیر به مجسمه‌های یادمانی محدود نماند و سرنوشت مجسمه‌هایی همچون «مرد نیلبک زن» از آن جمله است(4).

3_ مضمون مجسمه‌های نمایشگاه ایرج جلالوند در گالری درگاه ، انسان و اسب است. از دیدگاه جامعه‌شناختی-فلسفی، یکی از ویژگی‌های این آثار را باید در نوع تعامل بین اسب و انسان دید. در مجسمه‌های کلاسیک انسان و اسب، از اسکندر مقدونی، صلاحالدین ایوبی، ناپلئون و خسروپرویز گرفته تا ناصرالدین‌شاه قاجار و حتی مردمان معاصر، اسب‌هایی چون شبدیز ، بُراق، رخش و حتی تروا، همواره سوارکار شاه یا مردم فاتح و قدرتمند، و اسب رام و در خدمت قدرت، فتوحات و منافع انسان ترسیم شده‌ است. اما جلالوند اسب را ابزار کسب وکار دهقانی و جنگاوری نمی‌سازد یا آن‌ها را به صورت نمایشی بازنمایی نمی‌کند. او نگاهی متمایز، مدرن و ‌فردیت‌یافته در باب نسبت بین انسان و اسب دارد. فیگورهای انسان و اسب، درهم‌تنیده در چالشی دُوری، هر بار این رابطه مفروض تاریخی را در هم می‌شکنند، گویی اسب و انسان در آثار جلالوند به نوعی برابری هستی‌شناختی رسیده‌اند. خط فاصل بین انسان و اسب باریک‌تر از آن می‌شود که بتوان دید. چنانکه در هر نوع «شدن» نوعی یکی‌شدن متقابل وجود دارد؛ نوعی «تکامل ناموازی دو موجود که اصولا دخلی به یکدیگر ندارند». این نوعِ متفاوت «حیوان‌شدن انسان، به معنای ایفای نقش مثلاً سگ یا گربه نیست؛ چون در این «شدن»، انسان و حیوان فقط در خط سیر قلمروزدایی مشترک اما نامتقارن به یکدیگر می‌رسند». در یکی از این شدن‌های پیکرتراشانه، آنجا که سر و گردن یک اسب، گروهی از انسان‌ها را در برگرفته است، تشخیص دقیق تن انسان و اسب دشوار است.

4_ پیکره‌سازی به‌سبب «آفرینشِ شکلِ سه‌بعدیِ بیانگر» از دیگر هنرهای بصری متمایز است. و پیکره‌سازی با چوب از این جهت که با ایجاد و حفظ بافت‌هایی زنده در چوب به مثابه متریال، فارغ از ویژگی‌های فرمی، بر زنده‌بودن آن تاکید می‌کند، تمایز مضاعفی می‌یابد. از این رو، از نظر متریال، انتخاب هنرمند بسیار آگاهانه می‌نماید. «متریال چوب منفعل نیست، بلکه به عواطف مجسمه‌ساز پاسخ می‌دهد. در مجسمه چیزی شبیه تعامل موجود زنده دیده می‌شود که در تجارب مدیوم‌های دیگر هنری کمتر وجود دارد. چوب طبیعت گرمی برخلاف سنگ دارد. کارکردن با چوب، شبیه رابطه با یک موجود زنده است. با آدم سر وکله می‌زند، پس و پیش می‌رود، و قهر می‌کند...». از این روست که جلالوند با باوری که به متریال دارد، طرح را در هنگام اجرا می‌سازد. گویی با چوب در گفتگویی برای انتخاب رخسار و هیکل آن، به تصمیم می‌رسد و آنگاه به تدریج بدان جسم می‌بخشد. نوعی کشف و شهود در کل فرایند خلق وجود دارد. یادآور این سخن که: «نوعی حال شهودی در کارکردن با چوب هست، وقتی در چوب به گرهی می‌رسی و مجبور هستی که مسیر را عوض کنی، اگر این تسلیم در برابر متریال را با قلبت بپذیری، اتفاق درست همان لحظات رخ می‌دهند.»(همان)**.

9 months, 3 weeks ago
به مناسبت بیست و یکمین سالگرد …

به مناسبت بیست و یکمین سالگرد زلزله بم گروه جامعه شناسی مصایب و بلایای طبیعی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار میکند :
دکتر علاالدینی و دکتر الیاسی
در یک نشست مجازی به
جنبه های اجتماعی زلزله بم و کرمانشاه
می پردازند :
دوشنبه ۳ دیماه
ساعت ۱۹ با لینک زیر به ما بپیوندید
meet.google.com/kve-frif-ybz
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

9 months, 3 weeks ago

گزیدەای از یک سخنرانی دورکیم، 1913

https://t.me/sociologyofficeinkrmanshahcity

10 months, 3 weeks ago

بخشی از دومین نشست،" شهر در آینە دانایی".?**
سخنران: دکتر قلیپور

انجمن جامعه شناسی ایران - شهر کرمانشاه .**https://t.me/sociologyofficeinkrmanshahcity/149

1 year ago

■لطفاً برای بچه‌های ما شعر بخوانید، به آن‌ها موسیقی بیاموزید، بگذارید با هم آواز بخوانند، اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند، بگذارید وقتی خوابشان می آید بخوابند و وقتی مغزشان نمی‌کشد یاد نگیرند. لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید. اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند، دین را در مغز آنان تزریق نکنید، فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید، زبان‌شان را برای نقد آزاد بگذارید، آنان را از وحشت آنچه شما مقدس می‌پندارید به لکنت زبان نیندازید. گذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ریا را در آن‌ها نهادینه نکنید.

□اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دستکم هوای هم را داشته باشیم، نداشته‌ها و تنگناها و غم‌ها و عقده‌های خود را به کلاس‌ها نبرید. ترا به خدا در کلاس‌های‌تان خدایی کنید نه ناخدایی. شاید خدا به شما و ما رحم کند و از این زندان‌ خودساخته رهایمان سازد.
محسن رنانی

1 year ago

فردا اول خلقت است!

?️دکتر محسن رنانی
نشر: گاهنامه مدیر
■فردا اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» برده‌ام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز می‌شود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت، دین یک ملت، دموکراسی یک ملت، آزادی یک ملت و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز می‌شود. همان‌گونه که در طبیعتِ زمین، همه چیز از مهر آسمان شروع می‌شود و بدون خورشید، طبیعت زمین عقیم خواهد ماند، در جامعه انسانی نیز همه چیز از مهر شروع می‌شود. ماه مهر آغاز کشت‌وکار در مزرعه‌ی وجود کودکانی است که اگر در دلشان مهر بکاریم، سرنوشت‌مان مهر‌آگین خواهد شد.

□فردا رئیس جمهور به مدرسه می‌رود و زنگ اول مهر را می‌زند. اما نه رئیس جمهور می‌داند و نه دیگر یارانش، و نه دیگرانی که خود را متولیان این دیار می‌دانند که مدرسه‌ها مان زنگ زده است، که کتابهامان زنگ زده است، که معلمانمان زنگ زده‌اند، که مغزهامان زنگ زده است، و این روزها از دل‌های ما نیز بوی زنگ زدگی می آید. چه حکایتی است! رئیس جمهوری که بیشتر اعضای هیات دولتش زنگ زده‌اند،‌ باید زنگ اول مهر را بزند. ما نسل آدم‌های زنگ زده‌ای هستیم که می‌خواهیم کودکانی را که جنسشان از طلاست، صیقل دهیم و پرداخت کنیم.

●از فردا ۱۳ میلیون زندانی را صبح به صبح راهی زندان‌های زنگ زده می‌کنیم و به دست زندان‌بان‌های زنگ زده می‌سپاریم. فقط اقتصاد ما نیست که درمانده‌ی سیاستمداران زنگ زده شده است، کودکان ما نیز زندانی زنگ زدگی‌های ما شد‌ه‌اند. نظام آموزشی ما یک نظام مکانیکی فرسوده و زنگ زده است که هی پیچ و مهره‌هایش را روغن می‌زنیم بلکه چند گام دیگر دوام بیاورد. آن هم در عصری که نظام‌های آموزشی ارگانیک به پایان خود می‌رسند و عصر نظام‌های آموزشی کاتالیک فرا رسیده است.

○وقتی برای وزیر پیشین آموزش و پرورش توضیح دادم که چرا می‌گویم عقب‌ماندگی ما ریشه در نظام آموزشی ما دارد و برایش گفتم که چگونه بذر توسعه در مدرسه کاشته می‌شود و اکنون با این شیوه‌های آموزشی، اگر بذری هم در درون کودکان باشد می‌خشکانیم.؛گفت این‌ها حرف‌های مهمی است که باید همه وزرا بشنوند. اما بیچاره هرچه تلاش کرد نشد که این بحث را به هیات دولت ببرد. و بعدها پیام داد که الان دغدغه دولت، آموزش نیست. راست هم می‌گفت دولت الان باید نیمی از انرژی خود را صرف تامین حقوق آخر ماه کارمندان و بازنشستگان و پرداخت یارانه‌ها کند و بقیه انرژی‌اش را هم صرف مراقبت از لنگ پاهایی بکند که برایش می‌بندند، پس دیگر نوبت به نگرانی نسبت به آموزش و پرورش نمی‌رسد.

■آی معلم‌های عزیز، ما می‌دانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید. شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. 

□باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده می‌کند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمی‌زند بلکه متلاشی می‌کند، باور کنید رقابت‌هایی که بر سر نمره ایجاد می‌کنید از ترکش‌های جنگی مخرب‌تر است. لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگی‌مان بیشتر شد، ضایعات نان‌مان بیشتر شد، آلودگی‌ هوای‌‌مان بیشتر شد، شکاف طبقاتی‌مان بیشتر شد، پرونده‌های دادگستری‌مان بیشتر شد، تعداد زندانیان‌مان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید.

●آموزش کودکان ما ساده است .ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم .ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌های توانمند هستیم. پس لطفاً به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آن‌ها گفت‌وگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.

○باور کنید اگر بچه‌های ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت، و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود، و ندانند که با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست، هیچ چیزی از خلقت کم نمی‌شود؛ اما اگر آن‌ها زندگی کردن را و عشق ورزیدن را و عزت نفس را و تاب آوری را تمرین نکنند، زندگی شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالی‌ها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.

1 year, 1 month ago

اگر یکی از پزشکان به پستی دولتی منصوب شد باید قواعد خروج از نقش پزشک و ایفای نقش متناسب با جایگاه و انتظارات معقولی که از او می رود  را بیاموزد تا بتواند مدیریتی اثربخش و کارآمد ارائه نماید. مدیریتی که مبتنی بر تضارب افکار و خرد جمعی است. و اگر توانایی چنین گسستی را نداشته باشد، عملکرد او به  بازتولید استبداد و دیکتاتوری خواهد انجامید. این توصیه شامل تمامی مناصب دولتی از ریاست جمهور گرفته تا وزیر بهداشت و روسای دانشگاههای علوم پزشکی و تمامی پزشکانی است که بر مسند دولتی تکیه می زنند. در چنین مناصبی باید حکیمانه عمل نمود. منش حکیمانه مبتنی بر حکمت و پیروی از  الگوی «مشارکت متقابل (Mutual participation) است. در این الگو هم پزشک و هم بیمار با هم کنکاش می کنند و در تصمیم گیری های تعیین کننده سهیم هستند» (آرمسترانگ، 1387 : 204). البته با یادآوری این نکته که در مناسبات مسئولیت پذیری، نه مسئول پزشک است و نه ملت و ارباب رجوع بیمار و‌ مواجهه اندامواره با جامعه راه به جایی نمی برد.

ره در حکما گير و زين عدو بگريز
که جز به عون حکيمان از اين عدو نرهي

طبيب توست حکيم و تو با حکيم طبيب
هميشه خنجرت آهيخته و کمان به زهي (ناصر خسرو)
.
?منابع

آرمسترانگ، دیوید (1387). جامعه‌شناسی پزشکی، ترجمه: محمد توکل، تهران: مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی
فنایی اشکوری، محمد (1398). حکمت چیست و حکیم کیست؟، مجله معرفت فلسفی، سال 16، شماره 4 (پیاپی 64)، تابستان
گیدنز، آنتونی (1389). جامعه‌شناسی. ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months ago