ته کیفم سه تا کارت اعتبار هدیه روبیکا پیدا کردم که توی الکامپ بهم دادند. به درد من که نمی‌خوره. کسی خواست بگه.

اومدم خونه و دیدم زینب همه خونه رو گل کرده از تمیزی و مرتبی. واقعا در قدردانی از محبت این دختر و زحمتی که برای جفتمون کشیده، سال‌ها عقبم ازش.

مدیر پروژه بودن اینطوریه که وقتی صبح وارد شرکت میشم، باید به همه رسیدگی کنم و هی منتظرم این رسیدگی‌ها تموم بشه تا خودم بشینم کار کنم، اما نمی‌ذارن. :(( حالا اینا هم کاره، ولی من دلم کار تکنیکال درست که بلدم می‌خواد خب.

دوست دارم یه روزی اینقدر پولدار بشم که برای آدم‌های زندگیم خونه بخرم و ببخشم.

رفتم تا مرز 1200 elo rank شطرنج و برگشتم پایین دوباره. :(

برای بابا اینا میریم خونه ببینیم، جدا سلیقه‌ی آدم‌ها در چیدمان خونه چشمانم رو زخمی می‌کنه.

بعد از هزاران سال و شاید برای اولین بار به یه نفر برخوردم که «تهران انار ندارد» رو دیده بود و وقتی گفتم «گودی گودی گودی، گودی گودیا» فهمید چمه. :))))))

گیم‌پلی تریلر رسمی Red Dead Redemption 2 منتشر شده و به پهنای صورت، منم میخوااااااااااام. بابا چرا برای pc نمی‌زنند خب؟ مشکلشون چیه؟ ?

اخیرا بهنام یه ویدئو فرستاد برام درباره سی سالگی و اینکه هرکاری میکنی، یه جایی‌ت آسیب می‌بینه. ویدئو رو دیدم و خندیدم. بلا به دور باشه امروز ظهر از پله‌های دانشگاه سابق لیز خوردم، چند پله رو تپ تپ افتادم پایین، گردنم آسیب دید. :)))))))