شرح حال مرحوم آیت الله العظمی شیخ علی اصغر مازندرانی که در مقبره شان نصب شده است.

@varesoon_mazandaran

آیت الله شیخ مرتضی #امامی_ساروی
(۱۳رجب١٣٢١-۱۳رجب١۴٢١ قمری)
فرزند آقا شیخ محمد امام جمعه

☘️ ایشان در محله چنار بن شهر ساری دیده به جهان گشود. اصالت ایشان به روستای تلارم منطقه دودانگه از توابع ساری باز میگردد . پدر ایشان از علما و بزرگان ساری بوده و نسب ایشان از مادر به شیخ داود رحمانی می رسد .

🌺 ایشان در طفولیت پدر خود را از دست دادند و تحصیلات خود را نزد دائی خود شیخ حسن رحمانی در مدرسه سلیمان خان ساری آغاز نمودند تا در حدود سال ١٣٣۴ قمری که بنا بر اظهار خودشان به سن تکلیف نرسیده بودند به همراه دائی و مادر خود رهسپار نجف گشته و تحصیل خود را در مدرسه وسطی ادامه دادند.

🌱 ایشان در نجف شرح لمعه را نزد سید ابوالقاسم رشتی سطح را نزد شیخ ابوالحسن مشکینی و کفایه را نزد شیخ محمد علی کاظمینی و میرزا باقر زنجانی و مکاسب را نزد شیخ موسی خوانساری به پایان برد .

🌿 ایشان در درس خارج خود از محضر میرزا محمد حسین نائینی به مدت سه سال در درس مکاسب و شیخ ضیاالدین عراقی در درس اصول و سید ابوالحسن اصفهانی در درس فقه استفاده نمود و دروس را با شیخ محمد فرزند شیخ الشریعه اصفهانی و سید مرتضی فیروزآبادی و شیخ عبدالله دماوندی مباحثه می کردند .

🍀 بنا به فرمایش خودشان بحث خارج سه استاد خود را به رشته تحریر در آورده و نزد خودشان محفوظ دارند ایشان از دو استاد خود عراقی و اصفهانی موفق به دریافت اجازاتی شدند و در حدود ١٣۵۶ قمری به ایران بازگشته و در ساری اقامت گزیده و مجلس درس و نماز جماعت برپا داشته و به هدایت مردم پرداختند .

🙏 مخفی نماند که ایشان به تدریس دروس مقدمات در حوزه نجف اشتغال داشته و علامه شیخ محمدرضا مظفر مؤسس کلیه الفقه نزد ایشان معالم الاصول و سید محمدسعید عبقاتی نوه صاحب عبقات مقدمات را نزد ایشان به پایان بردند .

🍃 امامی فردی وارسته دانشمند متقی و متخلق به آداب اسلامی بود و منزلش در ساری جنب مسجد جامع پناهگاه محرومان و مستضعفان بود ایشان پس از انقلاب انزوا اختیار کرد.
ضمنا پسر ایشان در بهمن ١٣۶٠شمسی در تنگه چذابه شهید شد .

📗 مطالب فوق به تاریخ عصر پنجشنبه ٢۴ ربیع الثانی سال ١۴١٨ قمری برابر با ۶ شهریور ١٣٧۶ شمسی در منزل ایشان در ساری یادداشت گردید و آن شب در حوزه علمیه ایشان در مقابل مسجد جامع ساری سپری گردید .

👌 ضمنا ایشان پسرخاله ای داشتند به نام شیخ علی شریعتی فرزند میرزا محمد شریعتمدار در نجف سطح را نزد میرزا باقر زنجانی به پایان بردند .

😪 آیت الله امامی پس از یک قرن در ١٣ رجب ١۴٢١ قمری در ساری درگذشت و پیکر ایشان روز بعد در ساری تشییع شد و پس از اقامه نماز توسط حجت الاسلام والمسلمین سید نورالدین شهرستانی در آرامگاه ملا مجدالدین ، کنار شیخ حسن رحمانی به خاک سپرده شد .

بقلم
عبدالحسین جواهر کلام

@varesoon_mazandaran

🔰 ملا صالح‌ تیلکی ساروی مازندرانى

📝 معروف به ملّا صالح فرزند ملّا احمد تیلکی ساروى مازندرانى، عالمى است عامل فاضل كامل عابد زاهد محقّق مدقّق، حاوى فروع و اصول، جامع معقول و منقول، داراى اخلاق فاضله و صفات حميده كامله، بسيار جليل القدر و به حسام الدين ملقّب، و داماد مجلسى‌ اوّل ملا محمد تقى و از تلامذه وى بود. به شيخ بهائى و ملا عبد اللّه شوشترى و پسرش ملا حسنعلى شوشترى نيز تتلمذ نموده و از تأليفات او است :

۱- حاشيه شرح لمعه ۲- حاشيه شرح مختصر الاصول عضدى ۳- حاشيه معالم كه با حاشيه معالم سلطان العلما در يكجا چاپ شده و آنرا در صغر سن تأليف داده است ۴- شرح اصول كافى كه احسن و اجمل شروح آن كتاب و خالى از افراط و تفريط بوده و اعتراضاتى بر شرح ملا صدرا دارد ۵- شرح روضه كافى ۶- شرح زبدة الاصول شيخ بهائى كه شرح مزجى است ۷- شرح قصيده برده ۸- شرح من لا يحضره الفقيه.

ملا محمد صالح را از زن خود آمنه بيگم دختر مجلسى اوّل چندين فرزند بوجود آمده و يكى از دخترانش والده ماجده آقا محمد باقر بهبهانى می باشد، اينك بهبهانى در كلمات خود از مجلسى ثانى به خال و از مجلسى اوّل به جدّ تعبير مى‌نمايد .

1⃣ روضات الجنات ، ج ۴ ، ص ۱۱۹ .
📗 ریحانة الادب ، ج ۵ ، ص۱۴۷ .

سپاس از کانال : کتاب متقین

@varesoon_mazandaran

آیت الله شیخ محمد کوهستانى
ایشان در سال 1267 شمسی برابر با سال 1308 قمری در روستاى کوهستان از توابع بهشهر متولد شد. اجداد شیخ محمد کوهستانى در اصل از کاشان بودند و نسب معظم له به ملا محمد شریف کاشانی که عالمی برجسته و فاضل بوده می رسد. شیخ محمد کوهستانی با فاطمه کوهستانی ازدواج کرد که ثمره این پیوند تنها فرزند آنان، شیخ محمد کوهستانی بود. شیخ محمد نخست به مکتب خانه‌ ای در کوهستان رفت سپس در حوزه علمیه بهشهر نزد شیخ احمد رحمانی خلیلی، شیخ محمد صادق شریعتی، حاج آقا بزرگ کردکویی و حاج آقا خضر اشرفی(شریعتمدار) تلمذ نمود. آنگاه به مدرسه کاظم بیک  شهرستان بابل (بار فروش) رفت و مدت یکسال و نیم نزد ملا محمد اشرفی و شیخ احمد گرجی تحصیلات خود را ادامه داد. از دیگر اساتید وی در حوزه بابل، آیت الله شیخ محمد حسین مازندرانی معروف به شیخ کبیر و آیت الله شیخ نجفعلی نوکندی بودند. شیخ محمد کوهستانی سپس از مدتی سکونت در حوزه بابل به  حوزه علمیه مشهد رفت. وی آنگاه به منظور تقویت مبانی اجتهادی خود در حدود سال ۱۳۴۰ قمری به نجف اشرف رفت.
 آیة الله کوهستانی پس از ده سال تحصیل در نجف اشرف و اخذ گواهی اجتهاد، به موطن خود ایران بازگشت.  آیت‏الله کوهستانى پس از مراجعت به ایران، به همان روستاى زادگاه خود کوهستان رفت و به ارشاد مردم پرداخته و در همان محل کوچک پنج مدرسه دینى تاسیس کرد و به درس و بحث پرداخت.
در حوزه علمیه بهشهر نزد شیخ احمد رحمانی خلیلی، شیخ محمد صادق شریعتی، حاج آقا بزرگ کردکویی و حاج آقا خضر اشرفی(شریعتمدار) تلمذ نمود. در مدرسه کاظم بیک  شهرستان بابل (بار فروش) به مدت یکسال و نیم نزد ملا محمد اشرفی و شیخ احمد گرجی تحصیلات خود را ادامه داد. از دیگر اساتید وی در حوزه بابل، آیت الله شیخ محمد حسین مازندرانی معروف به شیخ کبیر و آیت الله شیخ نجفعلی نوکندی معروف به فاضل استرآبادی بودند. با آیت الله شیخ محمد تقی آملی هم بحث بود و در درس فقه و اصول آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی، آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی حضور یافت و از حضرات آیات میرزای نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی اجازه اجتهاد دریافت کرد.. آیة الله العظمی سید محمود شاهرودی که شاگرد آیة الله نایینی و هم درس آیة الله کوهستانی بود، نیز اجتهاد و عدالت او را تأیید کرد.
 آیت‏الله کوهستانى پس از مراجعت از نجف به ایران، در مقابل اصرار و تقاضاى اهالى بهشهر، سارى و گرگان که خواستار سکونت او در این شهرها بودند، مقاومت ورزید و به همان روستاى زادگاه خود کوهستان رفت. در آن عصر که  به سبب تعدی اجانب و ستم رضاخان، ‌ایران در وضع آشفته و نگران کننده‌ای به سر می‌برد. علما با مشاهده این اوضاع نابسامان به شدت در هاله‌ای از تأثر و رنج روزگار می‌گذرانیدند. تمامی حوزه‌های علمیه، مساجد و حسینیه‌ ها بسته بود و از اقامه مجالس مذهبی و مراسم دینی به طور جدی جلوگیری می‌شد، آیت الله کوهستانی برای جلوگیری از اجرای نقشه‌های ضد دینی رضاخان، به زادگاه خویش برگشت و به آبادی‌های گوناگون مسافرت نمود و به ارشاد مردم پرداخت و آنان را از این توطئه‌های خطرناک، آگاه ساخت.
بسیاری از علمای بهشهر، هزار جریب، ‌نکا، رستم کلا و دیگر مناطق مازندران از جمله افرادی هستند که در حوزه کوهستان به مقامات علمی دست یافته‌اند. شخصیت های فراوانی همانند شیخ ابوالحسن ایازی، شیخ حسین محمدی لائینی، شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد، سید تقی حسینی نصیری، شیخ ابوالقاسم رحمانی خلیلی مازندرانی، شیخ محمد علی صادقی در محضر وی پرورش یافتند.
@varesoon_mazandaran

شیخ غلامعلی شهیدی ساروی
معروف به شیخ غلامعلی مجتهد
(متوفی سال 1337 ق / 1290 ش)،
ایشان از علما و شخصیت‌های سیاسی عصر مشروطه و قاجار در قرن سیزدهم و چهاردهم در ساری بود. وی پس از فراگیری سطوح دانش دینی در زادگاهش ساری به عتبات رفت و نزد استادانی چون شیخ زین العابدین مازندرانی کسب فیض کرد و به درجه ی اجتهاد رسید. شیخ غلامعلی پس فوت استادش، با اندوخته های  فراوانی از علوم و معارف الهی به زادگاه خود ساری  بازگشت و به انجام وظایف شرعی و دینی همت گماشت.
شیخ غلامعلی مجتهد ساروی،  علاوه بر داشتن فضایل علمی و خصایص عرفانی، دارای مشرب سیاسی نیز بود. وی پس از بازگشت از عتبات مقدس و استقرار در ساری به حمایت از روشنفکران پرداخت و در فعالیت های سیاسی، اجتماعی نقش موثری داشت.  در طی سال‌ها 1324 و 1325 قمری انجمن‌هایی در شهرهای ساری و بارفروش (بابل)  به همت مشروطه‌خواهان تأسیس شد، که نقش علما و روحانیون مازندرانی در تأسیس و اداره این انجمن‌ها بسیار فعالانه و چشمگیر بوده و بانیان اولیه و اصلی انجمن‌ها در مازندران روحانیون مازندرانی بودند. یکی از انجمن‌هایی که در ساری تأسیس شد، انجمن سعادت نامیده شد، این انجمن را آقا شیخ غلامعلی مجتهد تأسیس کرد و حدود دویست تن از آزادی خواهان در آن انجمن عضویت داشتند و در جلسات و اجتماعات انجمن سعادت بیش از هزار نفر از مردم ساری گرد هم می‌آمدند. سرانجام انجمن سعادت با فشار نیروهای مستبد در زمان استبداد صغیر محمدعلی شاه منحل شد. بعد از آشکار شدن ضدیت محمدعلی‌شاه با  مشروطیت و مخالفت آیت الله شیخ فضل الله نوری با بعضی از مفاد قانون اساسی و طرح مشروعه در قبال مشروطه، «مشروطه مشروعه» در ساری نیز هوادارانی پیدا کرد. یکی از طرفداران این طرح شیخ  غلامعلی مجتهد بود که نسبت به تشکیل «انجمن اسلامی» اقدام کرد تا بتواند بدین طریق با جریان ضد دینی مبارزه کند.
 شیخ غلامعلی مجتهد ساروی که بالای ۸۰ سال سن داشت، در عصر روز ۱۸ رمضان المبارک سال 1337 قمری برابر با سال 1290 شمسی با زبان روزه در حالی که سحری هم نخورده بود به طرف استانداری در سبزه‌میدان ساری برده و تیرباران شد. روز بعد از قتل یعنی ۱۹ رمضان برابر با ۲۱ شهریور ۱۲۹۰ هجری شمسی خانه شیخ غارت شد. مردم از قتل شیخ غلامعلی مجتهد سخت ناراحت شده و عاملان جنایت را مورد ملامت قرار ‌دادند و اعتقاد داشتند که وی بی گناه کشته شد و اتهام هایی که به وی بسته شد اساساً درست نبود. چون شیخ غلامعلی مجتهد ساروی توسط عوامل استبداد به درجه رفیع شهادت نایل آمد، به همین جهت فرزندان و نوه های وی نام خانوادگی شهیدی را انتخاب کردند. یکی از معروفترین چهره های این خاندان مرحوم دکتر اسماعیل شهیدی فرزند شیخ محمد حسین ثقة الاسلام فرزند شیخ غلامعلی مازندرانی است که یکی از خیرین و خوشنامان مردم شهرستان ساری به شمار می رود. جسد شیخ غلامعلی مجتهد را به نجف اشرف برده و در آنجا به خاک سپردند.
@varesoon_mazandaran

شیخ محمد حائری مازندرانی (ابن شیخ)
(١٢٨١-١٣۵٠ق)

فرزند آیت الله شیخ زین العابدین مازندرانی

شیخ محمد سومین پسر مرجع عالیقدر زین‌العابدین مازندرانی است که در کربلا متولد شد و تحصیلات خود را در کربلا نزد پدر و برادرش شیخ محمدحسین و سید محمد حسین شهرستانی و سید هاشم قزوینی فرا گرفت سپس عازم نجف شد و از محضر میرزا حبیب الله رشتی بهره برد و موفق به کسب اجازه اجتهاد گردید.

ایشان پس از کسب اجازه اجتهاد در پی فوت پدر عازم هندوستان شد و ١۴ سال انجا اقامت داشت در این مدت روحیه آزادی خواهی در او پدیدار گشت ودر بازگشت به ایران به جرگه مشروطه خواهان پیوست و پس از به توپ بسته شدن مجلس عازم نجف شد و حمایت مراجع ثلاثه را جلب کرد وپس از فتح تهران رییس دیوان عالی کشور شد پس از مدتی کناره گرفت و نایب التولیه مدرسه سپهسالار شد در ١٣۴٠ ق به قم مهاجرت کرد ومورد تکریم شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت و به تدریس و تألیف مشغول شد.
دستورالعمل محاکم قضایی و رساله تمیزیه از آثار ایشان است.

ابن شیخ در ٢٣ جمادی الثانی درگذشت و پس از اقامه نماز توسط آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در قم مدفون شد.

@varesoon_mazandaran

تاریخچه حوزه علمیه در ساری ۱

ساری را در قرن اول هجری، سپهبد فرخان حاکم طبرستان به نام پسر خود سارویه بنا کرد و پس از آن یزید بن مهلب سردار اموی این ناحیه را ویران کرد. منصور خلیفه عباسی شهر ساری را فتح و مسجدی در آن بنا نمود. از آن پس ساری مرکز سادات زیدیه و مرعشی گردید.
در سال ۲۶۰ هجری یعقوب لیث صفار این شهر را تصرف کرد، سپس به دست اسماعیل سامانی افتاد و زمانی آل زیار و آل بویه به ساری دست یافته و در ۴۲۶ق محمود غزنوی وارد ساری شد، سپس مرعشیان بر ساری استیلا یافتند و در سال ۷۹۵ق تیمور لنگ مردم مازندران و از جمله ساری را قتل عام نمود. بعدها در زمان صفویه بناهایی در ساری ساخته شد.

عبدالجلیل رازی در کتاب «النقض» گوید که در عهد سلجوقیان در شهرهای ساری و اُرَم (اُرَم، روستایی نزدیک ساری که مردم آن مانند مردم ساری از دیرباز آیین تشیع داشتند. ساری بعد از قم در سال ۱۴۴ق مذهب تشیع را پذیرفت و از این نظر دومین شهر شیعی ایران است.)
 مدارسی مخصوص شیعیان در ساری وجود داشته است.
 بدین ترتیب دوره نخست حوزه ساری از قرن پنجم هجری آغاز می‌گردد.
شیخ آقا بزرگ نیز در قرن هشتم از «کمال‌الدین بن قوم‌الدین ساروی»
 نام می‌برد که به «میر بزرگ» و «سید کبیر» مشهور و از سادات مرعشی مازندران است.
برخی از تالیفات میر بزرگ عبارتند از:

۱. زادالقراء
۲. منیة الحکیم و بغیة الفقیه لجمع بین العلم و الدین
۳. هدایة الادیب
۴. دلیل الحیران

البته برخی از علمای این دیار به احتمال قوی تحت عنوان مازندرانی ذکر شده‌اند و حوزه علمیه را در قرون بعد تداوم بخشیده‌اند.

دوره دوم حوزه علمیه ساری از قرن یازدهم هجری شروع می‌شود که تا عصر ما تداوم یافته است.

تنها عالم قرن یازدهم که شیخ آقابزرگ تحت عنوان «ساروی» از وی یاد کرده است عبدالله شولستانی ساروی است او فرزند حسن شیرازی می‌باشد که در ساری ساکن شده و کتاب‌هایی در علوم عقلی و اعتقادی نگاشته است.
شولستانی عالم فاضل و فقیه جلیل القدری است که علوم نقلی را نزد محمدتقی مجلسی و علوم عقلی را در مکتب صدرالدین شیرازی فرا گرفته است. وی از جمله عالمانی است که در تقویت حوزه ساری از اصفهان هجرت نموده است. «اصول الدین بالادلة العقلیة» و «شرح اعتقادات صدوق»
 از آثار علمی او می‌باشند.
از علمای قرن دوازدهم میتوان به «عبدالعظیم ساروی»، «علی قاری ساروی»
و از علمای قرن ۱۳ قمری می توان به
«شیخ عبدالرسول ساروی»
،«آخوند ملا عبدالرحمان ساروی» ، «ملا آقا بابا» اشاره کرد.

از مدارسی که در این دوره دایر بوده‌اند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. مدرسه رضاخان قاجار
۲. مدرسه حاج مصطفی خان سورتیجی
۳. مدرسه درویش‌علی خان
۴. مدرسه سلیمان‌خان
۵. مدرسه حاج درویش

@varesoon_mazandaran

تفصیلی در أحوالاتِ فقیـهِ أُصولی شیعه
علّامــهٔ مجتهد محقّق مدقّق جلیل القدر
آقا محمّدعلی مجتهد نجفی هزارجریبی
( طاب ثراه ) ?

?نَسَب پدری >
علامـه آقا محمّدعلی نجفـی هزارجریبی
فرزند مجتهد شــهیر حــوزهٔ علمیهٔ نجف
علامه حاج آقامحمّدباقر هزارجریبی بود
که او یکی از اکابر علماء و اعظم فقيهان
عصر خويش بوده است .
?ولادتِ با سعادت >
در روز دوازدهم رجب سنهٔ ۱۱۸۸ ه‍ قمری
در شهر مقدّس نجف‌ أشرف، بیت عِلم و
فقاهت و اجتهاد ، چشـم بر جهان گشود.

?تحصیلات و اساتید >
ایشان حائز قریحه و اسـتعداد فراوان بود.
با علاقه وشوق درحوزه نجف نزد بزرگانی
چـون : سیّد مهدی بحرالعلوم طباطبائی و
شـیخ جعفر کاشف الغطاء نجفی و مفصلاً
در محضر درس پدر بزرگوارش که مدرّس
ومجتهد شامخی بود به تحصیل پرداخت.
سپس به شهر قم عزیمت کرده واز محضر
درس میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین
وسپس به کاشان رفته واز مجلس پرفیض
درس ملّا احمد نراقی اسـتفاده شایان برد.

?تدریس >
آقا محمّدعلی مجتهد نجفی هزارجریبی
مدتی در شهرهای ارومیه و تبریز سـاکن
وبه تدریس پرداخت سپس به قم و بعد
عزم دیار اصفهان کردو سالیانی درحوزه
اصفهان به امــر تدریس اشــتغال ورزید.

?امامت >
ایشان طی سالهایی که در اصفهان موطن
گزیده بود ، در مسجد ذوالفقار اقامهٔ نماز
جماعت نیز می‌فرمودند .
?ازدواج >
ایشـان (ره) در نجف اشرف با صبیهٔ مکرّمهٔ
مرجــع دینی شیخ المشایخ و استاد الفقهاء
شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء نجفی ، عقد
مزاوجت بسـته و پس از سـالیانی از آن که
رحل اقامت در اصفهان افکندند ، آن بانوی
بزرگـوار رحلت فرمود و علّامه هزارجریبی
در اصفهان با صـبیهٔ محترمهٔ فقیه وحکیم
و مفسّـر قرآن ، منجّـم و محدّث عالیقــــدر
میرزا محمّدباقر مجتهد لاهیجـی اصفهانی
صاحب شرح نهج البلاغه ازدواج فرمودند.

?تألیفات و آثار علمی >
آقا محمد علی مجتهد هزار جریبی نجفی
بر علـوم گوناگـون اسلامی تسـلط داشـت.
او فقیهی اصولی، متبحر، عارف به تفسیر
قرآن ، علم رجال و ادبیات عرب بود.
از تألیفات ایشان (ره) :
۱- انیس المشتغلین
۲- البحر الزاخر
۳- جوابات المسائل
۴- حاشیه بر قواعد شهید
۵- حاشیه بر قواعد علاّمه
۶- حاشیه بر طهارت مدرک
۷- حاشیه بر شرح لمعه
۸- حاشیه بر نکاح شرایع
۹- حاشیه بر شوارق و تجرید
۱۰- حاشیه بر قوانین
۱۱-حاشیه بر معالم
(= مجمع العراش الوجیهة)
۱۲- رساله در نماز
۱۳- رساله در امامت
۱۴- رساله در رجال
۱۵- رساله در نکاح عدّه ذّمیّه
۱۶- سراج المنیر، در فوائد رجالیّه
۱۷- شرح احادیث مشکله
۱۸- شرح روضة البهیّه
۱۹- کتابی در اصول
۲۰- کتابی در قصاید و شرح آنها
۲۱- کتابی در فقه : در نماز مسافر و نکاح
و طلاق و دیات ، پرفایده و کثیر الفروع
۲۲- مجمع العرائس ؛ و غیرهم
?نسل ذکور علمی >
اولاد و أحفاد ایشــان بنا به سـنّت دیرین
این خاندان برجســتهٔ عِلمی و عِلم گستر
در مسیر علوم دینی و اسلامی و حوزوی
ورود داشته و پرچمداران نام اجداد خود
بوده و هستند.

? نسل بطنی >
صبیه مرضیهٔ او در معیّت اعضاء خانواده
که به درخواســـت فتحعلی شـاه قاجار به
پایتخت دعوت گردیده بودند وارد طهران
شده و سـنواتی را اقامت گزیدند.
پس از ورود بـطهران و درخلال دیدارهای
مکـرّری که با فتحعلیشاه صورت پذیرفت
و ... ،
عالیجــاه آقا کلبعلی نوری که از اجــــــزاء
صندوقخانه مبارکه بوده است ، مأمور به
میزبانی و مهمانداری آن ها گـردید کـه در
طـیّ این ازمنه ، عالیجاه آقا کلبعلی نوری
که درصداقت و إخلاص مورد وثاقت بود
آن صبیهٔ نیکو نهاد را که بِــحق ، أباً و أُمّاً
بنت الفقهاء بود ، از علّامـه نوّاب لاهیجی
که کفالت و سرپرستی ایشان را عهده دار
بود، عرض خواستگاری کرده و با رضایت
و اشتیاق ، عقد مناکحت منعقد گردید.
حاصــل این وصــلت خجسـته و فرخـنده
نیز صـبیه ای گردید که پس از سـن رشــد
با رؤیایی صـٰادقه که قضیه مفصلـی دارد..
با عشق و عقیده درسنه ۱۲۶۰ هجری قمری
به عقد و همسری حضرت آیةاللّه المعظّم
علّامه حاج سیّدابراهیم حسینی لواسانی
در آمده و اینـچنین شد که بخشـی از نسل
آل السیّد ابراهیم اللّواسانی، اولاد بطنیء
علامه آقامحمّدعلی مجتهد هزارجریبی بن
علامه آقا محمّدباقـــــر مجتهد هزارجریبی
محسوب میگردند.
▪️رحلت >
آقامحمدعلی هزار جریبی نجفی در اواخـر
عمرش به درخواست مردم قمشه(شهرضا)
به این شهر مهاجرت فرمود ودر منطقه ای
که به نام امامزاده شاه سیّد علی اکبر (ع)
شهرت داشت ساکن شد.
تا ســـــــرانجام در روز هجدهم ربیع الثّٰانی
سنهٔ ۱۲۴۵ ه‍ قمری بر اثر بیماری درگذشــت
و در بقعه امامزاده شاه سیّد علی اکبر (ع)
همان شهر به خاک سپرده شد.
@varesoon_mazandaran

شیخ محمد حائری مازندرانی (ابن شیخ)
(١٢٨١-١٣۵٠ق)

فرزند آیت الله شیخ زین العابدین مازندرانی

شیخ محمد سومین پسر مرجع عالیقدر زین‌العابدین مازندرانی است که در کربلا متولد شد و تحصیلات خود را در کربلا نزد پدر و برادرش شیخ محمدحسین و سید محمد حسین شهرستانی و سید هاشم قزوینی فرا گرفت سپس عازم نجف شد و از محضر میرزا حبیب الله رشتی بهره برد و موفق به کسب اجازه اجتهاد گردید.

ایشان پس از کسب اجازه اجتهاد در پی فوت پدر عازم هندوستان شد و ١۴ سال انجا اقامت داشت در این مدت روحیه آزادی خواهی در او پدیدار گشت ودر بازگشت به ایران به جرگه مشروطه خواهان پیوست و پس از به توپ بسته شدن مجلس عازم نجف شد و حمایت مراجع ثلاثه را جلب کرد وپس از فتح تهران رییس دیوان عالی کشور شد پس از مدتی کناره گرفت و نایب التولیه مدرسه سپهسالار شد در ١٣۴٠ ق به قم مهاجرت کرد ومورد تکریم شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت و به تدریس و تألیف مشغول شد.
دستورالعمل محاکم قضایی و رساله تمیزیه از آثار ایشان است.

ابن شیخ در ٢٣ جمادی الثانی درگذشت و پس از اقامه نماز توسط آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در قم مدفون شد.

@varesoon_mazandaran