*? یلدا در سفر زمان*

«یلد» در تقویم زمان و مناسبت‌ها، چند وجه به‌هم پیوسته دارد؛
ــ گزیده‌ای از لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید و فرهنگ علوم اجتماعی: ««آفتاب که به برج جُدُی تحویل می‌كند، در عهد قدیم، این رویداد را سخت شوم و نامبارك می‌انگاشتند. جُدُی یا رأس‌الجدی در اصطلاح علم هیئت یعنی هر وقت آفتاب در این نقطه باشد، نهایت دوری آن در طرف جنوب خط استوا و مطابق با اول زمستان است. این خط را مدار رأس‌الجدی می‌گویند. در مقابل رأس‌الجدی، رأس‌السرطان است. یعنی هر وقت آفتاب در این نقطه باشد، نهایت دوری آن در طرف شمال خط استوا و مطابق با اول تابستان است.»
ــ #یلدا اسم و واژه‌ی وصف‌کننده‌ی تولد عیسی مسیح است.
ــ در قرن چهارم میلادی، در برگزاری آیین متیرا یا مهر، جشن یلدا از بزرگ‌ترین آیین‌های ساکنان خاور میانه شد.
ــ آیین یلدا در سفری بیش از دو هزار سال، با عبور از انبوه شداید یخین جنگ، رنج و تلخ‌کامی‌های طولانی، در ایران‌زمین همواره پیونددهنده‌ی امید مشترک در گذار از سرما و ظلام سلطه‌ی خودکامه‌گی‌ها بوده است.
ــ آیین ملی و مردمی «یلدا» در طول زمان به دنیای اجتماعیِ مردمان راه یافت. این دنیا، دنیای انسانی‌ست و دنیای انسانی با فرهنگ، ادبیات و هنر رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. این‌گونه شد که «یلدا» به قصه، افسانه، شعر و موسیقی راه یافت. دیده‌ایم که در وصف‌اش چه‌ها نوشته و سروده‌اند.
ــ افسانه‌ها و قصه‌ها هميشه در بطن زندگی ساخته می‌شوند و تکثیر می‌شوند. قصه‌هایی كه از تاريكی‌ها شروع می‌شوند و در جست‌وجوی روشنايی‌ها، در فرجام خود، سپيده‌ها و بامدادان را نشانی می‌دهند. فلسفه‌ی «يلدا» بیان‌ همين‌هاست.

دایره مینا جدید ?
@daamina2

*? فصل خزان‌زدگیِ استراتژیک*

درختان باغ‌های حاکمیت ملایان را توفان خزان زده است. اخبار داخل، اقوال منطقه و احوال دنیا به هزار زبان می‌گویند که پیش رو، جز سرمای مکمل خزان نیست. خامنه‌ای در پای هر درختی که پای می‌نهد، برگی خزان‌زده به‌فغان می‌آید:
«بحران اقتصادی در هر کشوری می‌تواند باعث از دست رفتن پشتوانه‌ی نظام‌های سیاسی شود و زمینه را برای سقوط آن‌ها فراهم نماید. اکثریت مردم ایران از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند. فاصله طبقاتی بیداد می‌کند، تبعیض غوغا می‌کند و فساد اقتصادی اعتماد مردم به نظام سیاسی را مخدوش کرده.»(۱)

سربرداشتن خامنه‌ای به‌جانب درختی دیگر، شنیدن آه و فغان خزان‌زده‌ی زخمی‌تر از قبلی‌ست:
«ایستگاه اصلی محور مقاومت سوریه بود. این پایگاه و نقطه اتصال ایران به لبنان، فلسطین و حتی با عراق، دارد از محور مقاومت خارج می‌شود. حالا همزمان با این مسائل، ترامپ هم دوباره ظهور کرده و اساساً دارند تصویر دیگری از خاورمیانه را ترسیم می‌کنند.»(۲)

توفان در بالای درخت، برگ‌های پریش در پای درخت، صداهایی‌ست که خامنه‌ای را محاصره می‌کنند:
«سقوط دولت اسد در سوریه را باید یک نقطه‌ی عطف تاریخی و منشأ تحولات عظیم ژئوپلیتیک در خاورمیانه به‌شمار آورد و انتظار تغییراتی گسترده در صف‌بندی قوا در منطقه را داشت.»(۳)

چشم‌انداز آسمان متلاطم جهان هم جز دهش توفان بیشتر، نشانی نمی‌دهد:
«نامه‌ی اخير تروئيكا اروپا به شورای امنيت در راستای فعال‌‌سازی مكانيسم ماشه، يك هشدار است. اين نامه نشان می‌دهد آن‌ها آمادگی دارند كه روند بازگشت قطعنامه‌های شش‌گانه‌ی ذيل فصل هفتم شورای امنيت را آغاز كنند. به‌نظر می‌رسد صدور اين قطعنامه حتمی است.»(۴)

مدیریت خامنه‌ای اما پناه جستن در پس اعدام بیشتر، بازی موش و گربه با لایحه‌ی گلوگیر عفاف و حجاب از طریق گردآوردن زنان نان‌خور نظام و بلغور کردن ترهات ارتجاعی ــ آخوندی برای به پستو بردن خزان‌زدگیِ استراتژیک حاکمیت است.

خامنه‌ای خواست با تصویب لایحه‌ی عفاف و حجاب در مجلس دست‌نشانده، مشکل حکومت در خیابان را به درون خانه‌ها و کسبه و بازار هل بدهد تا خانواده‌ها و مردم کوچه و بازار را به جان هم بیندازد که حکومت را از تنفر مردم نسبت به گشت ارشاد و سرکوب‌گری‌های خیابانی خلاص کند. اما فضای آشکار انفجاری جامعه در قبال لایحه‌ی ضدبشری که پشت‌بندش شکست در عمق استراتژیک نظام را هم پیوست آن نمود، دو سیلی محکم بر بناگوش خامنه‌ای نواخت.

هدف ولی‌فقیه از افزودن بر شمار اعدام و بازی با لایحه‌ی انسان‌ستیز عفاف و حجاب این است که شکست بزرگ استراتژیک در سوریه را با این بازی‌ها تحت‌الشعاع قرار دهد. هدف این است که رسانه‌ها کوک لایحه‌‌ی عفاف و حجاب شوند، مردم هم مرعوب بالا رفتن شمار اعدام، تا اذهان از سرریز شدن آثار شکست در سوریه منحرف شوند. چرا که حاکمیت ملایان بر اثر سقوط بشار اسد، گرفتار پیچیده‌ترین بحران بن‌بست‌زا و سرریز شدن آثار آن بر کل ساختار حکومت شده است. چشم‌اندازی که برخی خودی‌هایشان از پی توفان خزان‌زدگی اعتراف می‌کنند، نوبت بعدی عراق و سپس آن‌هاست.

مشهور است که دیکتاتورها در واپسین مرحله‌ی حیات‌شان ابله می‌شوند؛ دست به هر کاری می‌زنند[مثل لایحه حجاب و اعدام روزانه]، آن کار یا آن تاکتیک، سوخت‌بار تنفر بیشتر مردم از آن‌ها می‌شود، طوری که پیش روی حاکمیت جز انقباض و حفظ خود، هیچ مدیریتی باقی نمی‌ماند، پیش روی مردم هم جز قیام و انقلاب، راهی برای تغییر و نجات از دیکتاتور نیست.

حالا شکست‌های پی‌درپی ناجمهوری ولایی ــ آخوندی در هفت ماه گذشته، اوج‌گیری سیر حذف باندی بر اثر شکست بزرگ در سوریه، بحران‌های تودرتوی اقتصادی و معیشتی و اکنون شتاب تغییرات عظیم منطقه‌ای، همه یک‌پارچه و متحد شده و خصلت تغییر ناگزیر استراتژیک علیه موجودیت نظام یافته‌اند.
این است موقعیت و مختصات دقیق و بالفعل میان حاکمیت ملایان و اکثریت مردم ایران.
پی‌نوشت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ ـ روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ آذر ۱۴۰۳
۲ ـ روزنامه ایران، ۲۷ آذر ۱۴۰۳
۳ ـ روزنامه شرق، ۲۷ آذر ۱۴۰۳
۴ ـ روزنامه اعتماد، ۲۷ آذر ۱۴۰۳

?دایره مینا
۲۷ آذر ۱۴۰۳
@daamina2

? بازی‌های سایه‌ی دیکتاتور با مذهب و جنسیت

با توجه به اقدامات اخیر رئیس‌جمهور تحت‌امر ولی‌فقیه در انتصاب استاندار سنی، استاندار زن و وزیر زن، این پرسشِ بارها تکرارشده، پیش می‌آید که مسأله‌ی ایران در بیش از یک‌صد سال اخیر و به‌طور خاص در چهل‌وپنج سال گذشته چه بوده و چیست؟ آیا مشکل ایران در نوع مذهب استاندار یا جنسیت استاندار و وزیر بوده است یا پاس‌کاریِ ساختار دیکتاتوری به دیکتاتوری با عناوین شاهی و سلطنتی و فقاهتی؟

مسأله‌ی ایران در بیش از یک‌صد سال گذشته و هم‌اکنون، موضوعات مبرمی هستند که کلیه‌ی پادشاهان اسبق و تمام رئیس‌جمهورهای نظام ولایت فقیهی، جرأت نکرده و نمی‌کنند به آنها نزدیک شوند؛ یعنی این پنج ضلعی:
ـ آزادی همه‌جانبه‌ی بدون قید و شرط سیاسی و ایدئولوژیکی.
ـ نفی تمرکز قدرت در پادشاه و ولی‌فقیه.
ـ برابری زن و مرد در حقوق، فرهنگ، آموزش، کار، قضاوت، هنر، ورزش و سیاست.
ـ نفی اصل اعدام.
ـ استقلال سه قوه قضاییه، قانون‌گذاری، مجریه.

سده‌هاست که مردم ایران در فقدان این پنج ضلعی اسیر دیکتاتورها هستند و هم‌اکنون بسا بیش از گذشته گرفتارند. بیش از یک‌صد سال است که انواع جنبش‌های آزادیخواهی و استقلال‌طلبانه با نثار هزاران گل سرخ برای تحقق این پنج‌ضلعی جریان داشته‌اند و دارند و توسط سلسله‌ی متحد پادشاه و فقیه، به خاک و خون و اسارت و تبعید کشیده شده‌اند.
این پنج ضلعی همان اصل موضوع بین مردم ایران و حاکمیت ملایان است که رئیس‌جمهورهای قسم خورده به ولایت فقیه تلاش می‌کنند حلقه‌ها و زنجیرهای دیکتاتوری بر این پنج ضلعی را رنگین و گل‌گذاری کنند تا پیرامون آن توهم بپراکنند و عوام را بفریبند.

پزشکیان اعتراف درستی کرد که نظام در وضعیتی خطیر به‌سر می‌برد. او با تکیه بر اصل ولایت فقیه و شخص آن ــ که اصلی‌ترین مشکل مردم ایران با این ساختار است ــ مدعی شد که آمده آن را از وضعیت خطیر نجات دهد! تاریخ نشان داده است که سایه‌های متحرک دیکتاتورها ــ مثل پزشکیان و قبلی‌ها به‌عنوان سایه‌ی ولی‌فقیه ــ همواره ابله‌تر از خود دیکتاتور در درک واقعیت‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند. اقدامات اخیر رئیس‌جمهور ارتجاع هم در انتصاب استاندار سنی و وزیر زن، گواه بلاهت توأم با توسل به دجالیت برای تکرار بازیهای مبتذل «تدارکات‌چی»های گذشته هستند. این کارها یعنی من چشمم را به این واقعیت می‌بندم که قوه قضاییه اعدامها را بیشتر می‌کند، گشت ارشاد جولان می‌دهد، فاصله‌ی طبقاتی شتاب بیشتر می‌گیرد، آموزش و پرورش محل جولان آخوندها می‌شود، نزدیک ۳۰۰ هزار دانش‌آموز نمی‌توانند به مدرسه بروند و...
برای منِ پزشکیان مهم این است که ویترین کابینه را شنگینک و منگینک بچینم و تماشا کنندگانش را هم بی‌شعور سیاسی و فاقد حافظه‌ی تاریخی فرض کنم!

اکثریت مردم ایران در چندین قیام ــ و تحریم حداکثریِ سه نمایش انتخابات اخیر و تحریم قاطع کاندیداییِ خود پزشکیان ــ اعلام کرده‌اند که از اصول‌گرا و اصلاح‌طلب عبور کرده و ماجرای آنها را به‌عنوان بازی و بازوی ولی‌فقیه، از دور خارج و پایان‌یافته می‌دانند؛ یعنی که ماجرای اصلی، میان اکثریت جامعه و رأس نظام جریان دارد که باید تعیین‌تکلیف شود، نه پزشکیان و مهره‌بازیِ سیاسی با مذهب و جنسیت. این کارها فقط ضریب بلاهت سایه‌های متحرک دیکتاتوری ولایت فقیهی را تحت عناوین رئیس‌جمهور، نماینده‌ی مجلس و قاضی‌القضات بالاتر می‌برد.

موضوع محوری و مرکزیِ مبارزه و نبرد اکثریت جامعه و مردم ایران با کلیه‌ی دسته‌جات حاکمیت ملایان، همان پنج ضلعی است. اصلاح اصیل و ملی به‌عنوان شاخص هر گونه تغییر همین است. تا این‌ها حل نشود، ویترین شنگینک و منگینک از آن سایه‌ی متحرک دیکتاتوری ولایت فقیهی و کوتاه نیامدن از این پنج ضلعی به‌عنوان شاخص نفی کل نظام آخوندی، از آن اکثریت مردم ایران.

?دایره مینا
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
@daamina2

‍ ۱۲تیر
? ترور شاعر آزادی #میرزاده_عشقی ? (۱۳۰۳-۱۲۷۳)

? سعید عبداللهی

ترور و قتل میرزاده عشقی، نمودی از یک «نخبه‌کشی» دیگر در جامعه ایران بود؛ نخبه‌کشی که ریشه در تسلط تاریخی ارتجاع بر میهن ما داشته و دارد.
نخبه‌های زمانه‌ها و دوران‌های اجتماعی و سیاسی ایران، آنانی بوده و هستند که فکر نو، راه نو، چاره و پاسخ نو برای معضلات و رنج‌های سنتی و تاریخی ایران آورده‌اند؛ حالا یکی در کار سیاست، یکی در کار اقتصاد و علم، یکی در کار هنر و... اما همه‌ی این‌ها دنبال پاسخ مشترک برای درد مشترک بوده و باشند...
روزی ستارخان است؛ روزی قائم مقام فراهانی است؛ روزی میرزاده عشقی است؛ روزی فرخی یزدی است؛ روزی مصدق است؛ و... و عجیب این‌که همه‌ی این‌ها و دنباله‌دارهایشان به دست ارتجاع تاجدار یا نحله‌ی ارتجاع دستاربند داخلی از سر راه ترقی و پیشرفت ایران برداشته شده‌اند...
میرزاده عشقی شاعری نوپرداز و از وارثان ادبیات پیشرو مشروطه بود. از اولین نسل شاعران شیفته‌ی آزادی و ترویج آگاهی بود که قلمش بسان شمشیری و بال عقابی بر تیره‌گی‌های استبداد و ارتجاع فرود می‌آمد. از آن نسل شاعران و روشنفکرانی بود که از زمانه‌ی خود سالیان سال پیش‌تر می‌روند و در افق‌های والاتری جای می‌گیرند؛ و درک‌شان، محضری از فرهنگ بالنده‌ی اجتماعی می‌طلبد که متأسفانه جامعه‌ی دیکتاتورزده و استبدادگزیده‌ی ایران، از فقدان آن رنج برده و بهای سنگینی پرداخته است.
میرزاده عشقی شاعر، روزنامه‌نگار، نویسنده و نمایشنامه‌نویس دوران مشروطیّت و مدیر نشریه «قرن بیستم» بود. از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه به شمار می‌رود که از عناصر ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی توده مردم بهره گرفت.
او زبان تند و تیزی نسبت به حکومت و مرتجعین دینی داشت. او حتا پیش از نیمایوشیج، اشعاری به سبک نو سروده بود. نخستین آثار نیمایوشیج اولین بار در روزنامه قرن بیستم عشقی چاپ شد.
از جمله آثار میرزاده عشقی می‌توان از: داستان بیچاره زاده (جمشید ناکام)، کفن سیاه، رستاخیز سلاطین ایران، حلوا‌الفقرا، بچه گدا و دکتر نیکوکار و... نام برد.

یاد و قلم #میرزاده_عشقی در عشق آزادی بر قلب و ضمیر انسان‌ها و زمانه‌ها جاودانه است.

دایره مینا جدید ?
@daamina2

*? حکایت قتل میرزاده عشقی*

? هادی حائری

میرزاده عشقی ۳۱ ساله بود که تمام شب دوازدهم تیر ماه را ناراحت به سر برده بود. صبح آن شب عشقی، خسته، لب حوض دستهایش را می‌شست. پسر عموی او که از چندی پیش مراقبش بود بیرون رفته و کلفت خانه هم برای خرید رفته بود و در خانه را باز گذاشته بود.
در حیاط باز شد و سه نفر بدون اجازه وارد خانه شدند، عشقی از آنها پرسید که چه کار دارند؟ آنها جواب دادند برای گرفتن جواب عریضه چاپ مطلبی در روزنامه آمده‌اند.
عشقی تعارف کرده و می‌خواست برای پذیرایی آنها را به اتاق ببرد و در حالی که با یکی از آنان صحبت کنان جلو بود، یکی از دو نفر، از عقب تیری به سوی او خالی کرد و بی درنگ هر سه نفر فرار کردند.
عشقی فریاد کشید و خود را به کوچه رسانید. در آنجا از شدت درد به جوی آب افتاد. همسایه‌ها به صدای تیر و فریاد عشقی جوان، سراسیمه از خانه بیرون ریختند و «محمد هرسینی» نوکر مخبرالدوله قاتل را دستگیر کرد.
عشقی را به بیمارستان شهربانی بردند و بعداز چهار ساعت درد و شکنجه و خونریزی عشقی چشم از جهان بربست. (او را در ابن بابویه دفن کردند)
اسم قاتل میرزاده عشقی، اابوالقاسم بهمن و از مهاجرین قفقاز بود. دو سال پس از قتل عشقی، دیوان عالی رأی بر برائت ابوالقاسم بهمن داد!
ابولقاسم بهمن نیز در سال ۱۳۲۶ در حالت مستی، زیر دیوار میخانه‌یی که با وزش باد بر سرش خراب شد، مُرد...!

۱۲ تیر
سالگرد ترور و شهادت #میرزاده_عشقی در سال ۱۳۰۳?

دایره مینا جدید ?
@daamina2

*? فراخوان ۹ زن زندانی سیاسی در اوین به تحریم نمایش انتخابات حکومتی:*

«رهایی، نه از صندوق رأی، بلکه به‌دستان خودمان و از راه مبارزه میسر است.»

۱۲ تیر ۱۴۰۳

امضاکننده‌گان:
آنیشا اسداللهی، ریحانه انصاری‌نژاد، هستی امیری، گلرخ ایرایی، ناهید تقوی، ناهید خداجو، نسرین خضری جوادی، فرح نساجی، مریم یحیوی.

دایره مینا جدید ?
@daamina2

#کتاب
? بر مزار صادق هدایت

? نویسنده: یوسف اسحاق‌پور
? برگردان: باقر پرهام

انتشارات: آگه
چاپ اول، ۱۳۸۰
۸۵ صفحه

دایره مینا جدید ?
@daamina2