یادداشت‌های رهایی من

Description
Call me مرمر.
محلی برایِ
برقراری ارتباطات اجتماعی
اشتراک اطلاعات نیمه اجتماعی
نوشتن حرفای دلم
تیکه کتاب
معرفی فیلم و کتاب (هر وقت حوصله‌م کشید)
و خودم بودن.


https://t.me/HarfinoBot?start=7b303f1072fbf7df-761
Advertising
We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 6 days, 23 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 3 weeks ago

1 year, 5 months ago

دستم رو گذاشتم روی قلبم و ازش پرسیدم :« واقعاً داری می‌تپی یا فقط تظاهر می‌کنی که همه چیز خوبه؟!»

1 year, 5 months ago

امشب زنعمو حرفی زد که از همین الآن می‌دونم قراره مدت‌ها فکرم رو درگیر کنه. گفت: کلمات و حرف‌ها «شعور» دارن. شعور مثبت و منفی. وقتی با آدمایی که شعور حرفاشون منفیه معاشرت کنی، کم کم حرفای خودتم بی‌شعور می‌شن. شعور کلمات، رو شعور آدما تأثیر می‌ذاره.

1 year, 5 months ago

تدریس خیلی شیرینه؛ اونقدر که گاهی شیرینی‌ش دلم رو می‌زنه.

1 year, 5 months ago

نمونه‌ی بارز «ز غوغای جهان فارغ» فقط خودم که کنکور اشتباهی دادم و نمی‌تونم رشته‌ای که دوستش دارم رو انتخاب کنم و برم.
واکنش دیشبم وقتی متوجه شدم: گریه، زاری، فریاد
واکنشم الان که بهش فکر می‌کنم: «خب فدا سرم.»

1 year, 5 months ago

هیچ آدم بهتر و بدتری وجود نداره؛ آدما فقط برای هم مناسب و نامناسبن‌.

1 year, 5 months ago

دارم با خیالت می‌جنگم چون زورم به واقعیتت نمی‌رسه.

1 year, 6 months ago

ممنونم که این‌همه زیبا از پیدایش جهانتون حرف زدین. این پیام‌ها یادگاری می‌مونه اینجا.

1 year, 6 months ago

وقتی هستی بعد از گذشت چندین میلیارد سال کم‌کم حوصله‌ش سر رفت، تصمیم گرفتن یه کار جدید کنه. شروع کرد به ساختن سیارات رنگارنگ، همینجوری که کوچیک و بزرگ درست و تو ابدیت رهاشون می‌کرد، تو اندازه گیری مواد یکدومشون اشتباه کرد اما‌ چون تقریبا کارش تموم شده بود تصمیم گرفت اون سیاره رو نگه داره و صبر کنه ببینه چی پیش میاد. کم‌کم فهمید یه خبرایی داره میشه، احساسات مختلف درهم تنیده میشن و اشکال متحرکی با آب و خاک شکل می‌گیرن. هستی که حالا کنجکاو و مشتاق شده بود، شروع کرد به کمک کردن به اون اجسام و شکل دادن بهشون. بهشون یاد داد چجوری از پس خودشون بر بیان و کوچولو کوچولو راهنمایی شون کرد. یه چند صد سال که گذشت، هستی دید داره بیشترِ وقتش رو پای این سیاره سپری می‌کنه و انگاری که به این موجودات جدید علاقه‌مند شده؛ پس تصمیم گرفت برای مدت بیشتری باها‌شون وقت بگذرونه و بازی کنه، تقریبا اون موقع‌ها بود که من به وجود اومدم!

1 year, 6 months ago

غم قلب‌مو بلعیده بود.
ستاره‌های چشمک‌زن خاموش و مسکوت از آسمون رویاها محو می‌شدن.
ابرچشمام بارونی و گونه‌هام سیل زده شده بود.
کم‌کم تو سیاهی غرق می‌شدم که از لابه‌لای ناکجا آباد نور رو پاشوند وسطِ قلبم.
همونجا بود که جهان من متولد شد.

1 year, 6 months ago

برای امروز کافیه. بعداً اگه فرصت شد کتاب شعر هم معرفی می‌کنم. امیدوارم سهم کوچکی در خالی کردن جیبتون داشته باشم.

We recommend to visit

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 6 days, 23 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 3 weeks ago