سخنی که بیس اصلی نظریه ی آشوب است اینکه تغییرات کوچک باعث ایجاد تغییرات بسیار بزرگ و تاریخی میشوند. تغییر جزیی در شرایط اولیه میتواند به نتایج وسیع و پیش بینی نشده در ستاده های سیستم منجر گردد.

تئوری آشوب در مرحله ای با مباحث کوانتوم ارتباط دارد . در مکانیک کوانتوم هر تغییر جزئی در یک سیستم منجر به ایجاد حالات متعدد میگردد. ماجرای گربه ی شرودینگر را به خاطر آورید. این گربه تا زمانی که در جعبه بسته است در دو حالت کوانتومی متفاوت به طور همزمان نوسان میکند اما تغییری کوچک همانند باز کردن در جعبه موجب از هم پاشیدگی و جدا شدن توابع موج از یکدیگر و جدا شدن دو گربه ی مرده-زنده در دو جهان مجزا میشود. تئوری آشوب باعث به وجود آمدن نسخه های موازی بی شماری از شما میشود.

کوچکترین تغییر فکری در ذهن شما در تصمیم های زندگی روزمره ی شما باعث به وجود آمدن چند راهی ها و حالات متعدد از آینده های احتمالی شما میگردد. حالات و آینده هایی که در جهان های مجزا و موازی با جهان شما در حال نوسان هستند. طبیعت ما با تئوری آشوب و حالات متعدد مکانیک کوانتوم در هم آمیخته است.

اکنون که در حال خواندن این مطلب هستید شاید درست در کنار شما نسخه ای متفاوت از شما با هویتی متفاوت یا حالتی متفاوت در حال خواندن همین مطلب باشد اما دیدن آن شخص همتای موازی برای شما ممکن نیست.
سوالی که اکنون ذهن دانشمندان را به خود درگیر کرده : چگونه میتوان آثاری از ابعاد بالاتر و حالت های موازی یافت ؟
شاید جواب در تلاش های بیشمار دانشمندان در آزمایشگاه های کوانتومی فرمی و یا سرن نهفته باشد.

?@persiancosmology

بدن ما سریعا گرمای خود را از دست نمی دهد، پس مرگ به وسیله یخ زدگی اندکی زمان می برد. ممکن است پرده گوش ما پاره شود، البته شاید. یخ زدگی و مغزی بدون هوا و عدم توانایی در تنظیم فشار خون قطعا به اندازه ترکیدن و جوشیدن خون درد آور است.

ممکن است دچار حالتی مثل یک آفتاب سوختگی شدید شویم و حتی تورم هم ممکن است، البته نه به آن اندازه که آرنولد متورم شد. همچنین ممکن است مثل غواصی که خیلی سریع از آب بیرون می آید دچار اختلال در گردش خون شویم.

اگرچه فشار خون مانع جوشیدن خون می شود، ولی آب دهان ما قطعا می جوشد. در 1965 هنگام آزمایشاتی در یکی از تاسیسات ناسا، وقتی لباس یکی از اشخاص در محفظه خلاء دچار نشتی شد، تا 14 ثانیه یعنی تا هنگامی که خون بدون اکسیژن به مغزش رسید هوشیار بود. بعد از ایجاد فشار در محفظه آن شخص نجات پیدا کرد و تنها خاطره ای که از آن لحظات داشت جوشیدن آب دهان او بود.
بدن انسان به طور اعجاب آوری قدرتمند است. در خلاء بزرگ ترین مشکل نبود اکسیژن است.

در ارتفاعی معادل تقریبا 18.9 تا 19.4 کیلومتر هم فشار هوا به حدی پایین می آید ( 0.0618 اتمسفر) که آب در دمای معمولی بدن به جوش می آید. به این محدوده، محدوده آرمسترانگ می گویند. هری جورج آرمسترانگ پزشک آمریکایی برای اولین بار این محدوده را تعریف کرد. در این محدوده حتی وجود اکسیژن به هر میزان تنها می تواند برای چند دقیقه ما را زنده نگه دارد، چون نهایتا مایعات بدن ما به جوش می آیند. البته همانطور که گفته شد فشار خون مانع جوشیدن خون می شود و عامل اصلی مرگ در این ارتفاع نبود اکسیژن و خفگی است.

@persiancosmology