?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 2 days ago
? سریالی که نمیدانیم چرا تماشا کردیم!
? درباره «گردنزنی» که با رضایت پایین مخاطبان به پایان رسید
? مجموعه «گردنزنی» که به تازگی تمام شده، وضعیت مناسبی از لحاظ شمار بیننده داشت؛ چراکه در آخرین نظرسنجی متا، با ۱۲/۸ درصد پرمخاطبترین سریال نمایش خانگی در آبان ۱۴۰۳ لقب گرفت، ولی بهویژه بعد از ۲ یا ۳ قسمت اول، با انتقادات زیادی مواجه شد و حجم بالای نظرات منفی، نشان میداد نتوانسته بسیاری از تماشاگران را راضی کند. این شرایط تا پایان برای این اثر ادامه داشت.
? ضعف اصلی «گردنزنی» را میتوان ریتم کند قصه دانست. داستان این سریال پراکنده بود و شخصیتها به جای آن که در پیشبرد مرحله به مرحله قصه مؤثر باشند، دور خود میچرخیدند و فقط حرف میزدند. سریال به قدری شاخ و برگ اضافی و دیالوگهای پرشمار داشت که فرصت نمییافت پیرنگ اصلی را پیگیری کند و بعد از چند قسمت، عده زیادی از مخاطبان را خسته و دلزده کرد.
? «گردنزنی» در انتخاب بازیگر هم ضعف داشت. از طرفی به سختی میشد باور کرد مهدی حسینینیا فرزند رویا نونهالی است و از سوی دیگر ترلان پروانه برای ایفای نقش دختری از طبقه فرودست پایینشهری که لاتی حرف میزند، گزینه مناسبی نبود. امین شعرباف نیز که با علیرضا کمالی پلیس «بازنده» مقایسه میشد، همواره در این مقایسه بازنده بود. البته نقشآفرینیهای نهچندان خوب، به این نقطه ضعف دامن زد.
? با همه اینها نمیتوان از پیچیدگی قصه «گردنزنی» گذشت. سریال با تمام نقاط ضعفی که داشت، سخت به تماشاگران اجازه میداد که همدست قاتل را حدس بزنند؛ چراکه همه مظنونین دلایلی برای گناهکاری داشتند و شواهدی برای بیگناهی! گشتی در صفحات اجتماعی هم نشان میدهد کمترین اعتراضات متوجه گرهگشایی قصه و باورپذیری آن است و نارضایتیها بیشتر به فضای سریال بازمیگردد.
? نکته جالب کاربران زیادی بودند که میگفتند نمیدانند چرا «گردنزنی» را دنبال میکنند! کلید حل این مسئله، بهرهگیری سریال از ۳ عنصر امتحانپسداده و آشنای داستانهای عامهپسند است: عشق، خیانت و انتقام. «گردن زنی» در کنار آن، تصاویری خوشرنگولعاب و کاراکترهایی با ظاهر برازنده و زیبا عرضه میکرد و البته زندگیهایی لاکچری که مخاطبان دوست دارند و پیشتر باعث شده بود سریال «دل» هم پربیننده شود.
#باشگاه_تحلیلگران|آموزههای اقتصادی «حبیب» برای سینمای ایران
?هنوز یک سال از آخرین افزایش قیمت بلیت سینما نگذشته که بار دیگر زمینهسازی برای این کار شروع شده. اما آیا تبعات این گرانی بررسی شده؟
?استدلال حامیان ایده افزایش قیمت بلیت سینما این است که هزینه همهچیز بالا رفته و به همین دلیل، چارهای جز افزایش قیمت بلیت نیست.
?علمای اقتصاد وقتی درباره قیمتگذاری کالاها سخن میگویند، از متغیری ساده به نام «کشش قیمت» استفاده میکنند که به معنای تغییر الگوی مصرف خریداران بعد از افزایش قیمت است.
?بلیت سینما -خصوصا در ایران- پس از افزایش قیمت، به راحتی از سبد مصرف فرهنگی بسیاری از خانوارها حذف میشود. آنجاست که به قول «حبیب» در سریال «لیسانسهها»، باید بپرسیم «حالا چه کسی ضرر میکند؟!» منِ مخاطب یا شمای سینماگر؟
?متن کامل یادداشت مصطفی قاسمیان، تحلیلگر و منتقد سینما را اینجا را کلیک کنید.
? شهرزاد در زودپز!
? بازسازی ترکی سریال محبوب حسن فتحی، یک ششم نسخه اصلی طول کشید
? سهشنبه ۲۰ آذر اولین قسمت از بازسازی ترکی سریال «شهرزاد» در شبکه استار تیوی ترکیه، پخش شد. این مجموعه تلویزیونی با عنوان «گریه نکن استانبول» که این روزها در ایران تماشاگران زیادی یافته و خصوصا به دلیل شباهت فوقالعاده به نسخه اصلی مورد توجه قرار گرفته، با سرعت چشمگیری به آنتن تلویزیون رسیده؛ اتفاقی که به طور معمول برای سریالهای ایرانی رخ نمیدهد.
? مجموعه «گریه نکن استانبول» در حالی روی آنتن رفت که کمتر از ۴ ماه قبل اولین اخبار درباره آن به انتشار رسید و فقط حدود ۴۵ روز از آغاز تصویربرداری آن میگذشت! جالب آن که نخستین قسمت از این سریال به سیاق بسیاری از سریالهای ترکی، حدود ۲ ساعت زمان دارد که حدود ۳ برابر هر قسمت از سریالهای معمول ایرانی است و اهمیت سرعت بالای سازندگان آن را بیشتر نشان میدهد.
? قیاس تولید سریع و ۴۵ روزه «گریه نکن استانبول» با تولید نسخه اصلیاش که در آن زمان نخستین تجربه کارگردانی حسن فتحی سریالساز باسابقه و خوشنام تلویزیون در نمایش خانگی محسوب میشد، سرعت خارقالعاده سریالسازان ترک را نشان میدهد؛ چراکه فصل اول «شهرزاد» از ۲۳ آذر ۹۳ شروع به ضبط کرد و پس از حدود ۱۰ ماه، در ۲۲ مهرماه ۹۴ در شبکه نمایش خانگی به آغاز انتشار رسید.
? سرعت بسیار پایینتر تولید سریال در ایران البته منحصر به «شهرزاد» نیست و به شکل معمول، در همه فیلمها و سریالهای ایرانی رخ میدهد. این مسئله حتی منحصر به ایران نیز نیست و به طور مثال در صنعت سریالسازی آمریکا، تولید هر اپیزود سریال به طور میانگین بین ۱۰ تا ۲۰ روز زمان میبرد که به سختی تولید، تعدد لوکیشن، شمار بازیگران و هنروران و... بستگی دارد.
? در عین حال، روشن است سرعت بسیار بالای تولید را میتوان یکی از علل رونق اقتصادی صنعت عظیم سریالسازی ترکیه دانست؛ سریالهایی که با غلبه نگاه کاملا صنعتی به تولید میرسند و اگرچه اغلب از کیفیت هنری خاصی برخوردار نیستند، اما به اندازهای کیفیت دارند که مخاطبان زیادی را در منطقه آسیا، آفریقا و حتی اروپا جذب کنند.
? در چنین اکوسیستمی، سینماگرانی با سرعت بالای اجرا -اعم از کارگردان، تهیهکننده، طراح صحنه و غیره- اهمیت بیشتری مییابند. به علاوه، وجود شهرکهای سینمایی متعدد، تجهیزات و امکانات فنی و پشتیبانی مناسب، بودجه کافی، برنامهریزی دقیق، مراحل کوتاهتر اخذ مجوز و... از عواملی است که به سرعت بالای ساخت محصولات نمایشی ترکیه انجامیده و باعث شده تا تولید سریالهای این کشور بسیار بهصرفه و سودآور باشد.
برابری سیمای ۹۹ درصدی با پلتفرمهای ۱۰ درصدی!
چطور توازن قوا در صنعت سریالسازی به هم خورد؟
?نتایج نخستین موج نظرسنجی دورهای مرکز متا وابسته به دانشگاه امام صادق(ع) درباره میزان بیننده محصولات نمایش خانگی، میگوید ۳ سریال و ۲ برنامه غیرنمایشی پلتفرمها، هرکدام توسط بیش از 10 درصد مردم ایران تماشا میشوند. بررسی دقیق این نظرسنجی در کنار آمارهایی که در گذشته از نتایج نظرسنجیهای مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما درباره برنامهها و سریالهای تلویزیونی منتشر شده بود، از یک اتفاق مهم پرده برمیدارد.
?تا اواخر دهه ۹۰ اغلب سریالهای جدید ایرانی تلویزیون بین ۲۰ تا ۵۰ درصد بیننده داشتند و این رقم در مواردی استثنایی مثل «ستایش» یا بعضی سریالهای پخششده در تعطیلات نوروز، به ۶۰ درصد هم میرسید. حالا شرایط کاملا متفاوت است و سریالهای نوروزی یا برندهای شاخص بین ۲۰ تا ۳۰ درصد مخاطب جذب میکنند، اغلب سریالها زیر ۲۰ درصد و در موارد پرشماری کمتر از ۱۰ درصدند.
?وقتی «سرزمین مادری» کمتر از ۳۰ درصد، «بازپرس» و «طوبی» ۲۲ درصد و برند «زیرخاکی ۴» نوروزی فقط ۲۵ درصد مخاطب داشته باشند، ریزش چشمگیر ۲۰ درصدی طی حدود ۵ سال، با چشم غیرمسلح نیز دیده میشود.
?در مقابل، بیننده به سمت پلتفرم رفته. در حالی که آمار سریالهای خانگی قبلا خیلی کم بود و مثلا «آقازاده» با وجود پخش در ایام خانهنشینی کرونا از هردو پلتفرم اصلی فقط ۵ درصد مخاطب داشت، الان این آثار بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بیننده دارند و میتوان حدس زد بعضی استثناها مثل «پوست شیر»، بینندهای بسیار بیشتر داشته باشند.
?به نظر میرسد رشد تدریجی نمایش خانگی، معادلات را به هم زده. حالا دیگر تفاوت خاصی از نظر میزان بیننده بین سیما و پلتفرم وجود ندارد و این رخداد مهمی است؛ آن هم در حالی که تلویزیون در خانه ۹۹ درصد مردم ایران هست و انحصار پخش سریال روی آنتن آن متعلق به سازمان صداوسیماست، اما ویاودیها شاید جمعا کمتر از ۱۰ میلیون کاربر اشتراکی داشته باشند.
?در این میان احتمالا میتوان «پایتخت» را تنها برند شاخص سریالی سازمان صداوسیما دانست که ممکن است بتواند عملکردی فراتر از این اعداد و ارقام داشته باشد. چراکه تنها برند باقیمانده از ایام بهتر دهه ۹۰ و پیش از افول سریالهای این رسانه محسوب میشود. شاید فقط «پایتخت» بتواند مخاطبی را که طی حدود ۵ سال اخیر تلویزیون را کنار گذاشته، پای جعبه جادویی برگرداند و یک بار دیگر در جذب ۶۰ یا ۷۰ درصد از مردم ایران موفق باشد.
✍?مصطفی قاسمیان
روبیکا | اینستاگرام | بله | تلگرام | توییتر
درس مهم ونیز برای فجر
چطور مدیران جشنوارههای بینالمللی با چینش دقیق فیلمها، اهمیت این رویدادها را افزایش میدهند؟
?با شروع هشتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم ونیز، میتوان یک بار دیگر نگاهی به سیاستهای این جشنواره انداخت که چند سالی است رقابت سنگینی را با جشنواره کن به عنوان معتبرترین رویداد هنری سینمای جهان آغاز کرده و حتی گاه از آن نیز پیش افتاده. از سیاستهای مهم ونیز در این رقابت، استفاده از آثار پرستاره و پرسروصدا خصوصا در جایگاه فیلم افتتاحیه بود؛ اتفاقی که امسال با اثری از تیم برتون رخ داد.
?ونیز امسال «بیتلجوس بیتلجوس» را به عنوان فیلم افتتاحیه نمایش داد که از حضور چهرههایی چون مونیکا بلوچی، مایکل کیتون، جنا اورتگا و ویلم دفو به عنوان هنرپیشه بهره میبرد؛ ستارگانی که هرکدام با شرکت در فرش قرمز روز نخست، توجهات جهان سینما را به ونیز جلب کردند. اگر برد پیت تهیهکننده آن نیز در فرش قرمز آن حضور مییافت، این رویداد پرسروصداتر میشد.
?جشنواره ونیز و حتی جشنواره کن، با وجودی که رویدادهایی هنری محسوب میشوند و به محصولات سینمای اروپا خصوصا ایتالیا و فرانسه توجهی ویژه نشان میدهند، در این سالها با نمایش آثار پرستاره سینمای آمریکا و حضور بازیگران مشهور هالیوود خصوصا در روز اول رویداد، توجهات زیادی را جلب میکنند.
?نگاهی بـه ایـن آثار نشان میدهد که آنها معمولا جشنوارهها را دست خالی ترک میکنند و حتی برخی اساسا در بخش خارج از مسابقه حضور دارند که داوری هم نمیشوند. از اینگونه فیلمها میتوان به «بلوند»، «اولین انسان»، «نویز سفید»، «به سوی ستارگان»، «فراری»، «اسپنسر» و... در ادوار اخیر ونیز و «تاپ گان: ماوریک»، «شهر سیارکی»، «مگالوپلیس»، «روزی روزگاری در هالیوود» و «فیوریوسا» در ادوار اخیر کن اشاره کرد.
?جالب آن که جشنوارههای شاخص بینالمللی، حتی سانسهای ساعات پایانی عصر و ابتدای شب را نیز به آثاری اختصاص میدهند که از بازیگران مشهور بهره میبرند؛ حتی در صورتی که این فیلمها در بخش خارج از مسابقه باشند. در مقابل، سانسهای نمایش در صبح یا ظهر بیشتر زمان نمایش آثاری است که ستاره شناختهشده ندارند؛ حتی اگر شانس بردن نخل یا شیر طلا باشند.
?همه اینها در حالی است که مدیران جشنواره فیلم فجر طی این سالها، برای فرار از انتقادات، برنامه نمایش آثار را با قرعهکشی تعیین میکنند و فیلم افتتاحیه نیز همینطور مشخص میشود!
?در اثر همین سیاست عجیب بود که در فجر چهل و دوم، فیلم «دروغهای زیبا» محصول مشترک ایران و بنگلادش به عنوان فیلم افتتاحیه انتخاب شد تا هیچ ستاره شناختهشدهای در فرش قرمز فیلم افتتاحیه حضور نداشته باشد! همچنین عارضه قرعهکشی این بود که با واکنشهای منفی به باقی فیلمهای روز اول این دوره، کار برای کلیت جشنواره هم سخت شد. به این ترتیب، تعیین جدول نمایش آثار جشنواره فیلم فجر بر اساس قرعهکشی که با هدف دوری از حواشی احتمالی و مدیریت آسانتر فجر برای مدیران انجام میشود، به کاهش جلب توجه رسانهای و طبعا تخریب اعتبار فجر میانجامد؛ در شرایطی که مدیران جشنوارههای شاخص جهان، برنامه نمایش آثار را با هدف استقبال بالاتر، سروصدای بلندتر و شکوه بیشتر میچینند!
✍?مصطفی قاسمیان
روبیکا | اینستاگرام | بله | تلگرام | توییتر
بازگشت توقیفیها در دقیقه ۹۰
پس از مدتها، بالأخره سامانه فهرست مجوزهای سینما بازگشایی شد
?با گذشت بیش از ۲ سال از تعطیلی سامانه انتشار اطلاعات مجوزهای صادره سینما، بار دیگر این سامانه به راه افتاده و اطلاعات آن در حال بهروزرسانی است. بر این اساس بار دیگر اطلاعات اولیه مربوط به پروانههای ساخت و نمایش سینمایی و غیرسینمایی برای عموم منتشر شده که نکات جالبی در آن دیده میشود.
?بررسی بخش پروانه نمایش این سامانه، نشان میدهد فیلمهایی چون «مهمانی از کاراییب» ساخته بهزاد فراهانی و «صبحانه با زرافهها» اثر سروش صحت از آثاریاند که به تازگی پروانه نمایش گرفتهاند.
?جالب آن که گویی مدیران سینمایی دولت سیزدهم در روزهای آخر، چند فیلم را از توقیف درآوردهاند. جز «مسیح پسر مریم» به کارگردانی علی جعفرآبادی که سازمان اوج خبرش را اعلام کرد، «رکسانا» اثر پرویز شهبازی و «زودپز» ساخته رامبد جوان که برای دریافت پروانه نمایش مشکل داشتند، از این جملهاند. «سینما متروپل» اثر محمدعلی باشهآهنگر و «غیبت موجه» از عباس رافعی نیز دیگر آثار آزادشده اخیرند.
?در حالی که بسیاری از رسانهها رفع توقیف این آثار را از دستاوردهای دولت جدید معرفی کردهاند، تاریخ صدور پروانه نمایش این فیلمها نشان میدهد همگی در آخرین روزهای دولت سیزدهم رفع توقیف شدهاند؛ ۴ فیلم پیش از تنفیذ حکم ریاست جمهوری مسعود پزشکیان و فیلم پنجم (مسیح پسر مریم) پیش از معرفی صالحی به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس.
?فهرست فیلمنامههای جدید دارای پروانه ساخت نیز پر از نامهای آشناست: «نام من، مینا» به کارگردانی فریدون جیرانی، «زوزه» به کارگردانی امید شمس، «قدرت» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی، «حکیم» به کارگردانی سعید ملکان، «آقای زالو» به کارگردانی مهران احمدی، «جنگزده» به کارگردانی محسن امیریوسفی، «اخراجیها ۴» به کارگردانی مسعود دهنمکی، «دوزنده کفشهایش» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی، «عنبرنسارا» به کارگردانی منوچهر هادی، «داداشی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و...
?درخواست تهیهکنندگان برای فیلمنامههایی چون «زن و بچه» به کارگردانی سعید روستایی، «بازی خونی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، «ناپلئون در باغ زردآلو» به کارگردانی حامد محمدی، «عوارض جانبی ندارد» به کارگردانی حمید زرگرنژاد، «پنجه عقاب» به کارگردانی کاظم راستگفتار و... نیز از جمله درخواستهای ثبتشده در سامانه برای اخذ پروانه ساخت است.
?بخش جالب دیگر این سامانه، فهرست گواهیهای مالکیت آثار است. در شرایطی که گاه عوامل برخی فیلمها تمایلی به اعلام نام سرمایهگذار ندارند، در این بخش میتوان رد پایی از آنان یافت. مثلا سرمایهگذار «صبحانه با زرافهها» حمیدرضا قجر از مدیران گروه صنعتی گلرنگ و عضو هیئتمدیره آسیاتک معرفی شده و نام سجاد خواجهعلیجانی سرمایهگذار جوان و پرحاشیه سینما به عنوان دارنده ۲۵ درصد از سهام فیلم «خط استوا» دیده میشود. به شکلی جالب توجه، در شرایطی که مدتها بر سر اعلام نام سرمایهگذار فیلم «مست عشق» ابهام و حاشیه وجود داشت، ۳ روز پیش از آغاز اکران این فیلم، گواهی مالکیت ۱۰۰ درصدی آن به نام میثم نورانی مدیرعامل فیلمیران صادر شده است.
?به هر صورت بازگشایی این سامانه پس از ماهها، این امیدواری را ایجاد میکند که با بهروزرسانیهای مرتب اطلاعات مجوزهای صادره، درخواستهای مجوز و نوبتهای بررسی در شورا، ادعاها درباره رونق سینما بیشتر قابل ارزیابی باشد و به گیشه بالای فیلمهای کمدی محدود نشود.
✍? مصطفی قاسمیان
روبیکا | اینستاگرام | بله | تلگرام | توییتر
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 2 days ago