?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
ای صمیمی، ای دوست
گاه و بیگاه لبِ پنجره خاطرهام میآیی
دیدنات... حتا از دور
آب بر آتشِ دل میپاشد
آنقدر تشنهی دیدارِ توام
که به یک جرعه نگاهِ تو قناعت دارم
دل من لک زده است
گرمیِ دستِ تو را محتاجام
و دلِ من... به نگاهی از دور
طفلکی میسازد
ای قدیمی، ای خوب
تو مرا یاد کنی یا نکنی، من به یادت هستم
من، صمیمانه به یادت هستم
آرزویم همه سر سبزیِ توست
دایم از خنده لبانات لبریز
دامنات پرگل باد...
حمید مصدق
آه اگر فاصله مان اینهمه نبود
برای یلدایت گلی می آوردم
اناری
کتابی
شعری
خاطره ای
چیزی که زمان را بایستاند
چیزی که گرممان کند
چیزی که از دنیا جدایمان کند
دستت را می گرفتم
دستهایی که بوی سیب می دهند
می گفتم بسیار خسته ام
مرا میان گیسوانِ بلندِ شب اندودت پناه بده
می گفتم در سینه ام حفره ای ست
که عصیان از آن عبور می کند
و خیال های مبهم
و تاریکی ژرف
می گفتم با مِهر خود پُرش کن!
با یاسمن های خانه ی پدرم پُرش کن!
با شمعدانی های مادربزرگ
یا با اناری
کتابی
شعری
خاطره ای ....
با هر چیزی که زمان را بایستاند
نیکی فیروزکوهی
برویم ای یار، ای یگانۀ من!
دست مرا بگیر!
سخن من نه از دردِ ایشان بود،
خود از دردی بود
که ایشاناند!
اینان دردند و بودِ خود را
نیازمند جراحات به چرک اندر نشستهاند.
و چنین است
که چون با زخم و فساد و سیاهی به جنگ برخیزی
کمر به کینت استوارتر میبندند.
برویم ای یار، ای یگانۀ من!
برویم و دریغا! به همپاییِ این نومیدیِ خوفانگیز
به همپاییِ این یقین
که هر چه از ایشان دورتر میشویم
حقیقت ایشان را آشکارهتر
در مییابیم.
با چه عشق و چه شور
فوارههای رنگینکمان نشا کردم
به ویرانهرباطِ نفرتی
که شاخساران هر درختش
انگشتیست که از قعر جهنم
به خاطرهیی اهریمنشاد
اشارت میکند.
و دریغا ــ ای آشنای خونِ من ای همسفر گریز! ــ
آنها که دانستند چه بیگناه در این دوزخِ بیعدالت سوختهام
در شماره
از گناهانِ تو کمترند!
احمد شاملو
《خاموشیی درخشان 》
همچون چراغی قدیمی
از حرارتِ نرمِ غمی
که در کنجِ سینه داشتی سوختی
گیرم که شعلهات به چشمِ جهان
زیبا نیامد
هرچند که زیبا بود
نفرین به بامدادِ روزی که در آن
مردی به دنیا آمد
که هیچ چیزی به آنچه او بود نمیآمد
رضا زاهد
زیباترین تصویر یک دردی
بر صورت غمگین آیینه
هر روز وهر ساعت برای من
مثل سکوت عصر آدینه !
دردت به جانم ساکتی اما
فریاد سردی درگلو داری
دنیا به خواب ساده ای رفته
توتا ابد بیدار بیداری !
من با توام ای من من تنها
با تو که از اذهان فراموشی
دیگر فروغی درنگاهت نیست
مثل همان شمعی که خاموشی !
نه مثل خورشیدی پس ابری
باران تو را هرگز نمی بیند
درباغ هستی یک نفر حتی
یک گل برای تو نمی چیند !
دنیا وفا داری ندارد هیچ
دست از سر دنیای بد بردار
آیینه را بشکن نگو دیر است
تا راه دیدارت شود هموار !
فریاد دردت را بزن ای من
بیدار کن خوابیدگان را زود
دستی بکش بر چهره ی خورشید
تا تیرگی ها هم شود نابود!
دل را به دنیای درونت ده
هرچند دنیا بی وفا بوده
دل بسته شو دلبسته ی خود چون
این آرزویش از خدا یوده !
با من" منیت ها" پدید آید
اما نه در این باره جایز نیست
باید تو دریابی که انسانی
باید بگویی "من" که عاجز نیست!
گم گشته ای در بطن خود هستی
باید برایش وقت بگذاری
ای من بدان پیدا شدن سخت است
راه درازی پیش رو داری !
انسانیت این معنی ما بود
باید به دنیای درون بالید
باید که پیدایش کنی زودی
بعدش در آغوش خدا خوابید!
فرشته محمودی
میماندی ببینمت!
کجا میروی به این مَجالِ عجیب،
کجا میروی به این لکنتِ الوداع.
فنجانِ قهوهات را تمام کن
حضرتِ حافظ هم
اهلِ تفأل بود.
چنین مواقعی
معمولاً معلوم نیست
مردم به مردم چه میگویند.
کاش...
ای کاش میدانستم
این دیگر چه حسِ خرابْ آبادیست
که محرمانهترین کلمات حتی
به دادم نمیرسند.
هیییی...هیییی
حرف اگر حرفِ رفتن بود
من بارها پیش از پردهْدارانِ دریا
رفته بودم.
بمان...!
ماندن به دنیا هم
بیدلیلاش خوب است.
سید علی صالحی
این است قانون گرم انسانها
از رَز باده میسازند
از زغال آتش و
از بوسهها انسانها.
این است قانون سخت انسانها
دستناخورده ماندن
بهرغم شوربختی و جنگ
بهرغم خطرهای مرگ
این است قانون دلپذیر انسانها
آب را به نور بدل کردن
رؤیا را به واقعیت و
دشمنان را به برادران.
قانونی کهنه و نو
که طریق کمالش
از ژرفای جان کودک
تا حجّت مطلق میگذرد.
پل الوار (فرانسه)
مترجم: احمد شاملو
"نمی فهمم"
شير مادر، بوي ادكلن ميداد
دست پدر، بوي عرق
(گفتم بچهام نميفهمم)
نان، بوي نفت ميداد
زندگي، بوي گند
(گفتم جوانم نميفهمم)
حالا كه بازنشسته شدهام
هر چيز، بوي هر چيز ميدهد، بدهد
فقط پارك، بوي گورستان
و شانه تخم مرغ، بوي كتاب ندهد!
اکبر اکسیر
به جبران پریدن از اسب
و امکان گسستن از اصل
مهیا کن فرصتی
تا در احیای ریشههات
شهامتی یابی
به دریدن پوستِ حیوان
که سال
سالِ حزن بود و
خون بند نمیآمد از شقیقهی درخت.
ما که از شکلِ حجیمِ فاجعه
رجعتی بلند داشتیم
و آشوبِ رمههای حصر
گلوی کودکمان میفشرد
فرزندِ طاغیِ عصر خویش بودیم و
شتابِ پیشیگرفتن بر سلامتِ سنی که جوان مینمود
در توالی جریدههای عصر
صبح دیگری میجستیم و
بدنهامان در رنجشی تحمیل شده
به بعد مطرودتری مایل میشد
نه ارادهی معطوفِ تن
نه اشارهی چشم و پلکی که در استیصالِ برهنگی
مشروطِ بریدگی از تنهای دیگر باشد
یک قابِ بلیغ از تنهایی بشر!
تعارضِ جنسیتی مبلغ
در شهودِ گریختن از اذهانِ پرنخوت
پیچیدگی کن، ای دختر
نافرمانی کن، ای دختر
و در تمایلِ چشمهای مترصد
تمامیتِ منفردِت را
بر ارادهی محتومِ قرن بتابان
چون رسوایی بلندِ آفتاب که دف میزند
میرقصد و میرقصاند
جهانِ منفردِ ایستاده بر هیجانِ نظارهگرت باش.
ایستادگی کن، ای دختر
به افکارِ ملهجِ جمعیتت
اشتیاق بنوشان
دریدگی کن، ای دختر
که سال سالِ تو بود و
خشونتِ محیط بر اضطرابِ صورت
شتاب کن، ای دختر
تزریقِ خون باش در رگ کبوتر
میلِ براندازیِ شبهای نقاهت
تکفیرگوی مؤذن
الست از ازل همچنانشان بهگوشِ روایتهای خونی
با سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایتِ داستانهای معاصر
اما این جسارت محترم است
این جنون مبارک است
اما ما بسیار راه بهدرهها برده بودیم
با دخترانِ کبوتر و آهو
با دو بال و دو رانِ وحشی
بهرفتارِِ دویدنشان با گرگ
در عصیانِ آب و سنگ
ای مبارزهی عزیز که از تو گفتن
جدالِ زبان بود در دهانِ معترض
و ما همواره زندگی را
درآغوشِ روز مییافتیم
به آن انکارِ مضطرب از جریانِ نور، بگو
چرا بدنهامان به اعتراضِ خویش خرسندند
و پاشنهی آشیلمان از حدقهی تاریخ بیرون زده؟!
*سعدی:
الست از ازل همچنانشان به گوش
به فریاد قالوا بلی در خروش
*حافظ:
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کآنجا
سرها بریده بینی، بیجرم و بیجنایت
سمیه جلالی
بیداد موریانهها (ویژهی شعر زن)
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago