‎ .

بخدا حق من این نیست پریشان باشم
پیش تو مضحکه وتحفه ی ارزان باشم

این روانیست که اینگونه به من پشت کنی
از تب عشق، چنین بی سروسامان باشم

انزوا می طلبم، بی تو دلم می خواهد
لب فروبندم و از خویش گریزان باشم

بی تو یخ می زند احساس من ای حضرت عشق
تا به کی این همه قربانی طغیان باشم

روز وشب خواب وخیال تو به سر دارم وبس
بیم دارم که ز چشمان تو پنهان باشم

آتش عشق تو افتاده به جانم چه کنم
بیش از این تاب مرا نیست، که سوزان باشم

دل شکستن به خدا رسم جوانمردی نیست
نگذار این همه در معرض طوفان باشم

باید این بار خودم، قید دلم را بزنم
بروم همدم تنهایی وباران باشم

۱۳۹۹/۱/۱۴
#فهیمه_منصوری

تحریر ( منوچهر زارعی)

https://t.me/golchinmaktab

‌
‍‍ **تقدیر من این بود لبریز از جنون باشم
در قتلگاه عشق سربازی زبون باشم

این منصفانه نیست تو در اوج بنشینی
من زیر پای اسب‌هایت غرق خون باشم

بردی مرا در سرزمینِ " دوست دارم‌ها "
تا پادشاه تاج و تختی سرنگون باشم‌

تنها رها کردی مرا در شهر دلتنگی
تا پایمال سرکشی‌های قشون باشم

در شعرهایت تخت جمشیدی بنا کن تا ...
در زیر آوار غزل‌هایت ستون باشم

آتش بپا کن تا بسوزانی جهانم را
بگذار من هم از گروه " کافرون "  باشم

فرهاد ! محکمتر بزن بر سینه‌ام ، تیشه
شیرین نبودم ؛ یاری‌ام کن بیستون باشم

حتی اگر روزی بِرویم لاله‌گون در دشت
تقدیر کاری می‌کند تا واژگون باشم**#پروین_نوروزی

https://t.me/golchinmaktab

خالق هستی گل بی خار دستم داده است

چشم‌ مستت فرصت دیدار دستم داده است

دکترم در ساعت زیبای صفر عاشقی

بوسه را با نسخه ی تکرار دستم داده است

کاشتم بذری به نامت با امید و آرزو

موی زیبای تو گندمزار دستم داده است

در وجودت خلق شد آرایه های بی نظیر

واژه ها یک مخزن الاسرار دستم داده است

اتهامِ عشق زیباییِ خوبی داشت چون

چشم هایت برگه ی اقرار دستم داده است

#علیرضامحمدی

https://t.me/golchinmaktab

https://t.me/golchinmaktab

کس جز تو نشد  رُکنِ وجودم هرگز
کس نیست بجز تو تار و پودم هرگز
این را  همه  ای مامِ وطن می دانند
جز وصفِ تو شعری  نسرودم هرگز

#حسن_قربانی_گل(باغدشتی)

⚜⚜⚜

چون عاشقِ میهن دلِ دیوانۂ ماست
سیمرغِ  خِرَد   حکیمِ  فرزانۂ  ماست
مانندِ وی از شمال ، تا دشتِ جنوب
وز مرزِ سرخس،تا ارس خانۂ ماست

#حسن_قربانی_گل  ( رباعی)

https://t.me/golchinmaktab

.

بر دوشِ ستاره عطرِ مریم پیچید
آوازه‌ی عاشقی در عالم پیچید

در شهر، قدم گذاشت روح القُدُسی
شالوده ی ظلم و کفر در هم پیچید

#صفيه_قومنجانی
?

https://t.me/golchinmaktab

.
چشمانت سپیده دمان را
بشارت می دهند
از پشت پلک کوه ها
وقتی که چونان آفتاب
سرمی زنند
وخواب بوسه هایش را
کامل می کند
بر کناره ی لبخندت
زمان رابهم می ریزی
وعشق یادگاری اش را
بر پیشانی ات می نویسد #ایرج_جمشیدی_بینا

https://t.me/golchinmaktab

**گربه ای ست
نطفه ی شکل گرفته ی وطن
سقط می کند خنده را
سر زای اجباری

لبریز انحطاط
در "سلول های انفرادی" ذهن
تن می دهد به روسپیان ناسا
حکم تیر داده اند به "جوخه"
تا اعدام مظلومان

پر پرواز آزادی را
چیده اند سربازان مهاجم

من
دل واژه ی سرود ملی ام
برای طلب عشق
گدایی می کنم با دست های خالی از سلاح
داوطلبانه...
محبوبه های جاوید را**#س_شاپرک#زینب_ساعدی

https://t.me/golchinmaktab

.

محبوب من
ای غوغای عشق در طوفان شب
درونم لبریز
از رایحه‌ی بی‌کرانگی‌ات
که تو در رگ‌های من سبز شدی
و در جذر و مد خونم
ریشه دواندی
بیا و روح سرگردان مرا
به وسوسه‌‌ی سرخ یک سیب
میان شورش آغوشت ببر
به همان جایی
که نامش وطن است

✍#شهرزاد
#مرضیه_شهرزادپور

(برشی از یک شعر بلند)

https://t.me/golchinmaktab