?عرفان و رندی در شعر حافظ
?داریوش آشوری

?حافظ آن کسی است که ادبیان، عارفان، عیاران و حتی عیاشانِ شرق و غرب، از چشمه‌ی جوشان غزلیاتش که همواره روان است، اشعار آبدار می‌نوشند. استاد خرمشاهی از حافظ‌پژوهان و قرآن‌پژوهان برجسته‌‌ی معاصر درباره‌ی حافظ تعبیر نیکویی دارد. او می‌گوید: "حافظ انسان کامل نیست، کاملاً انسان است‌." براستی راز این‌همه محبوبیت دیوان خواجه شمس‌الدین در چیست؟ داریوش آشوری مترجم و زبان‌شناس مشهوری که او هم از حافظ‌پژوهان نامی روزگار ما به شمار می‌رود، در کتاب"عرفان و رندی در شعر حافظ" سعی دارد تا آنجا که می‌تواند در دریای بیت‌الغزل‌‌های معرفتِ مردِ رندِ این‌دیار شنا کند و پرده از اسرارِ عمیقِ رندانه‌ی ابیاتش بردارد. در این سخنرانی آشوری تقریباً لبّ مطالب آن کتاب را با ما در میان می‌گذارد.

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

‍ ?چرا ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍی ﺑﺮﭘﺎیی بهشت ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ، همیشه ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺩﻩ‌ﺍﺳﺖ؟ ✅ نقدی بر ایدئولوژی‌های سوسیالیستی و دینی ?از میان همه‌ی آرمان‌های سیاسی، آرمان خوشبخت کردن مردم شاید از همه خطرناکتر باشد، زیرا برای اینکه دیگران را وادار به اعمالی بکنیم که به نظر ما…

?Putin: A Russian Spy Story (Episode3)
?پوتین: روایت یک جاسوس روسی-2020
▪️دوبله فارسی
?قسمت سوم(آخرین قسمت)
?قسمت اول
?قسمت دوم

?در آوریل2021، پوتین به سبب اصلاحیه‌ای ‌که در قانون اساسی انجام داد، اجازه یافت تا دو دوره‌ی دیگر هم بتواند انتخاب شود و پتانسیل ریاست جمهوری‌اش را تا سال 2036 گسترش دهد. از آنجایی که انتخابات در روسیه مثل سایر کشورهای توتالیتر انتخابات دموکراتیک و آزادی نیست و به احتمال فراوان خود او در هر دو دوره برنده خواهد شد، در واقع وی با این حرکت نشان داد که همچنان، به سیاستِ دیکتاتورمآبانه و خودکامانه‌ی دولت اقتدارگرای تک‌حزبی کمونیستی سابق، بسیار پایبند است. این مستند جذاب در سه قسمت، داستان تبدیل پوتین از یک جاسوس KGB به قدرتمند‌ترین فرد روسیه را روایت می‌کند.

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

‍ ⭐️پشتکار شگفت‌آور امیرکبیر

پشتکاری شگفت‌آور داشت. «واتسون» منشی سفارت انگلیس می‌نویسد: «امیر نظام به همان اندازه پرکار بود که غیرت مسئولیت داشت؛ روزها و هفته‌ها می‌گذشت که از بام تا شام کار می‌کرد و نصیب خود را همان وظیفه‌ی مقدس می‌دانست. و دشواری‌ها و نیرنگ‌ها نیز او را از کار سست و دلسرد نمی‌ساخت». به‌شرحی که «ویلیامز» نماینده‌ی انگلیس در کنفرانس ارزنة‌الروم نگاشته، میرزا تقی‌خان در آنجا سخت بیمار گشت، و چون نمایندگان روس و انگلیس به احوال‌پرسی او رفتند، دیدند در بستر بیماری با چهره‌ای رنگ‌پریده و بدنی فرسوده مشغول مطالعه و تهیه‌ی طرح عهدنامه‌ی ایران و عثمانی است. و در همین حال با مأموران دو دولت به گفتگو و تحلیل مواد پیمان پرداخت. «این حس مسئولیت میرزا تقی‌خان برای ما سخت تأثیرانگیز بود... و چنین غیرتی درخور احترام است»....(امیرکبیر) در جایی دیگر می‌نویسد: «دیشب از بس که نشسته‌ام حالا ناخوش هستم». این حرفش هم خالی از لطف نیست: پس از سان لشکر «چنان خسته‌ام که هیچ شعور ندارم». در همان زمینه می‌نویسد: «بس که امروز نامه خوانده.....قادر نشد که به خط خود عریضه بنویسد».

?امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، تهران: خوارزمی، چاپ هفتم، 1362، ص39

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

Telegram

attach 📎

‍ ?سیاست میدان احساسات شاعرانه نیست.

?به مناسبت درگذشت شاعر بزرگ ایران‌زمین، زنده‌یاد هوشنگ ابتهاج

کمتر اهل ادب و فرهنگی پیدا می‌شود که سروده‌های سایه را دوست نداشته باشد و از رفتنش غمین نگردد. اما کاش او این عواطف شاعرانه‌ی زیبا و عمیقش را در سیاست دخالت نمی‌داد. کاش ابتهاج و هم‌فکرانش می‌دانستند که آرمان‌خواهی زیبا‌پرستانه‌ی سوسیالیستی که به رمانتیسم منجر می‌شود فاجعه به بار می‌آورد، همان‌طور که در شوروی و ونزوئلا و کره‌شمالی و البته در ایران با نفوذ تفکر چپ در میان روشنفکران قبل از انقلاب چنین گشت.

سایه در گفتگو با شماره‌ی سی‌و‌یکم ماهنامه‌ی مهرنامه می‌گوید: «من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم. هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست. کمونیسم هم یک آرمان دور است. تا به قول معروف یک انسان طراز نوین ساخته نشود که هر کس به اندازه‌ی کارش بخواهد و بهره‌مند شود، کمونیسم قابل تحقق نیست.» او هم‌عقیده‌بودن با توده‌ای‌ها را هم انکار نمی‌کند و اظهار می‌دارد: «عضو حزب توده نبودم، اما همیشه سوسیالیست بودم و به توده‌ای‌ها احترام می‌گذاشتم و رفیق آن‌ها بودم و با آن‌ها هم‌عقیده بودم.»

هم لیبرال‌ها و هم سوسیالیست‌ها بعد از انقلاب به شکل ناجوانمردانه‌ای سرکوب شدند. گروه‌های چپ و بویژه حزب توده به سرکردگی کیانوری بر طبل مبارزه‌ی بیهوده با امپریالیسم کوبیدند و حکومت نیز همگام با آنان، و خیلی زود اعضای نهضت آزادی و به طور کلی لیبرال‌ها را از صحنه‌ی سیاست بیرون راندند، در حالی که می‌توانستند، به جای آنکه با غرب‌ستیزی مردم را به قعر فلاکت روانه کنند، با برتری دادن استراتژی بر ایدئولوژی در روابط بین‌الملل و با برقراری روابط استراتژیک با غرب و بویژه آمریکا منافع ملی ایران را تأمین کنند.

البته توقع تأمین منافع ملی و توانگر کردن مردم از سوی گروهی که مثقالی برای هویت ملی ایران ارزشی قائل نیستند، بسیار نابه‌جاست. اعضای حزب توده و از جمله خود زنده‌یاد هوشنگ ابتهاج که شعر " ایران ای سرای امید" او با صدای زیبای خسرو آواز ایران یعنی استاد محمدرضا شجریان همیشه در یادها خواهد ماند، در اصل هیچ اعتقادی به ایران به مثابه وطنی که هویتی چند هزار ساله دارد، نداشتند. ایران در واقع سرای امیدی بود برای تحقق سوسیالیسم جهانی تحت حاکمیت شوروی. مهم‌ترین حربه‌ای که چپ برای نابودی وطنمان ایران به کار بست، این بود که قبل از انقلاب تحت حاکمیت کمینترنِ شوروی، در پی ایده‌ی جهان‌وطنیِ سوسیالیستی بود که نتیجه‌اش اضمحلال ایران در اتحاد جماهیر شوروی ‌می‌شد. البته بعد از انقلاب و بعد از فروپاشی شوروی فهمید که ایده‌ی سوسیالیسم انترناسیونال، پایی در واقعیت نخواهد داشت و سودای امپراتوری پست‌مدرنِ سوسیالیستی، اضغاثِ احلامی بیش نیست. برخی از جماعت چپ حماقت و وقاحت را تا جایی پیش برده بودند که استالینِ خون‌آشام را دایی‌یوسف خطاب می‌کردند، حزبشان که حزب توده باشد اعطای نفت‌ شمال به جماعت روس را حق طبیعی شوروی می‌دانست و جلودارشان که خلیل ملکی باشد می‌گفت:" وقتی در مسکو باران می‌آید، توده‌ای‌ها در تهران چتر برمی‌دارند." (در باب وطن‌فروشی چپ‌های مارکسیست، بنگرید به این نوشته از حجت کاظمی-استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران- با عنوان"حیرت‌نامه‌ای درباره‌ی شوروی")

حکومت فعلی ایران هم هرگز در پی تأمین منافع ملی نرفت و با وجهه‌ی همت قرار دادن ایده‌ی مارکسیستی مبارزه با امپریالیسم، ایدئولوژی‌ای را بر ملت مظلوم تحمیل کرد که اگرچه ظاهری دینی دارد اما تا خرخره غرق در سیاست‌های چپ‌گرایانه است که روابط نزدیک ایدئولوژیک با روسیه و چین حاکی از آن است. به قول دکتر موسی غنی‌نژاد، اقتصاد‌دان برجسته‌ی ‌کشورمان، اگرچه حزب توده بعد از انقلاب بدست حکومت فعلی سرکوب شد، و لیکن آن حزبی که از حیث اندیشه در انقلاب 57 پیروز شد، حزب توده بود.

سخن هرگز بر سر نقد فکرِ ادبی و اشعارِ غالباً دلنواز سایه نیست که کسی چون من اگر بخواهد چنین کند، گستاخی بزرگ و مضحکی را مرتکب شده است‌، سخن بر سر نقد فکرِ سیاسی وی و هم‌قطارانش است. مسئله این است که زیباپرستی، و حاکمیت احساساتِ رمانتیکِ آرمانیِ سوسیالیستی بر عقلِ واقع‌بینِ حسابگرِ معاش، نتیجه‌اش قتل و کشتار همان انسانی می‌شود که اهداف آرمان‌خواهانه، اگر به اعتلای او نینجامد، همان بهتر که نباشد. سایه رفت اما اشعار جاودانه‌اش رفتنی نیستند، و لیکن امید که فکرِ سیاسیِ سوسیالیستی‌اش از ذهن و ضمیر لااقل اکثر شهروندان این دیار رخت بربندد و مدارای دموکراتیکِ عقلانی جایگزین آن گردد‌.

✍هادی شایقی

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

Telegram

attach 📎

شبم از بی‌ستارگی، شب گور
در دلم گرمی ستاره‌ی دور

آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت

بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ

مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند

آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی‌برگشت

?روحش شاد و یادش گرامی باد.

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

☘اما در جهان کسی نیست که علم مطلوب اوست لذاته، بل همه علم را وسیلت مطلوب خود ساخته‌اند.
دریغا که مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند، بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالم‌اند.

?نامه‌های عین‌القضات همدانی، جلد دوم، به اهتمام دکتر علی‌نقی منزوی و دکتر عفیف عسیران، صص460-459

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

‍ ?لیبرالیسم و گشودگی به انتقاد

لیبرالیسم، در حالی که می‌کوشد اشکال خشونت‌بار و مخرب ناسازگاری را مهار کند، ارزش‌ها و عقاید مختلف را می‌پذیرد و به عدم توافق عمومی به عنوان روشی سازنده برای حل کشمکش و کشف تفکرات تازه می‌نگرد. لیبرالیسم انواع تفکیک و جدایی (جدایی قوا، یا دین از دولت، یا علم از سیاست) را وسیله‌ای برای حمایت از ارزش‌های مشخص برای نهادهایی ویژه و عرصه‌های زندگی می‌داند. این جداسازی‌ها و مرزها-همچنین مقررات مربوط به این که چه وقت از آن خطوط می‌توان عبور کرد-ساختار درونی لیبرالیسم و مبانی نظم کلاسیک قدرت را تشکیل می‌دهد.

?قدرت آزادی: نیروی راستین لیبرالیسم، پل استار، ترجمه‌ی فریدون مجلسی، نشر ثالث
? برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty

Telegram

attach 📎

?Putin: A Russian Spy Story (Episode2)
?پوتین: روایت یک جاسوس روسی-2020
?قسمت دوم
▪️دوبله فارسی

?**این مستند جذاب در سه قسمت، داستان تبدیل پوتین از یک جاسوس KGB به قدرتمند‌ترین فرد روسیه را روایت می‌کند. این مستند به‌خوبی نشان می‌دهد که دیکتاتوری وی همانند دوران شوروی، حاکمیت قانون را در روسیه نابود کرده و به عوض آنکه قانون وجهه‌ی همت وی به‌عنوان رئیس جمهور و مجری قانون قرار گیرد، اراده‌ی او به‌‌مثابه یک مستبد بدل به قانون می‌گردد.

?در سنگر آزادی**@InTheStrongholdOfLiberty

?فایل صوتی سخنرانی بسیار عالی "حسین و زندگی، همه‌جا، همه‌وقت"
?استاد مصطفی ملکیان
?بیست و چهارم مهر 1394

▪️در این سخنرانی استاد ملکیان بدون آن که حتی کلمه‌ای خرافه درباره‌ی واقعه‌ی تاریخی عاشورا و زندگی حسین‌بن‌علی بگویند، نکات آموزنده‌ای بیان می‌کنند که برای نیکو زندگی کردن بسیار شنیدنی هستند. حتی کسی می‌تواند هیچ اعتقادی به دین نداشته باشد ولی درس‌های زیادی از این سخنرانی بیاموزد.

?در سنگر آزادی@InTheStrongholdOfLiberty