?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
👈ساعتی گذشت و ساره عمیقاً احساس میکرد که دلش مطالعۀ آن کتاب را میخواهد. بهسراغ همسرش رفت و از او خواست اجازه بدهد که آن کتاب را دوباره دانلود کرده و بخواند. الیاس با لحن ناامیدانه و با دلخوری گفت: «تو قول داده بودی که تحتِتأثیر سخنان آن مدعی و یارانش قرار نگیری! اما امروز همانند یک مسلمان متعصب صحبت، و از آنان دفاع کردی. ساره، من دوست ندارم تو را از دست بدهم و آرامشی که تا کنون داشتهایم از زندگیمان برود. فکر کن اصلاً احمد الحسنی وجود ندارد، وهبی نیست که پاسخمان را بدهد، و اصلاً اسم کتاب سیزدهمین حواری به گوشت نخورده است. بیا مثل قبل زندگی کنیم.» الیاس این سخنان را میگفت درحالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود. او حقیقتاً همسر و زندگیشان را دوست داشت و اکنون آنها را در معرض از دست دادن میدید.
🙃ساره با دلسوزی پاسخ داد: «الیاس جان، چرا فکر میکنی آرامش زندگیمان در خطر است؟! مگر من پس از خواندن کتاب احمد الحسن با تو و زندگیمان چه کردم؟! باور کن حتی شوق زندگیام بیشتر شده است. من با مطالعۀ آن کتاب و یادگیری مطالب جدیدی که تا کنون نمیدانستم، احساس شادابی میکنم. نمیدانم چطور بگویم! هر لحظه مشتاقتر و سرزندهتر از قبل آن را میگشایم تا بخوانم و یاد بگیرم. همین! این احساس من چه خطری دارد؟!» ساره با لبخند و بهآرامی ادامه داد و گفت: «در ضمن، من از اسلام و مسلمانان دفاعی نکردم، الیاس! فقط قبول کن که توضیحات کشیش، آن پاسخها را میطلبید. تو را نمیدانم، اما من از جوابهای او قانع نشدم.»
⚡️الیاس از ساره خواست که صحبت در این باره را تمام کند و به احترام عشق و علاقهای که بینشان است، دیگر درخواست دانلود مجدد کتاب سیزدهمین حواری را نکند و همهچیز را فراموش کند؛ البته که هردوی آنها میدانستند که در ظاهر این تصمیم گرفته میشود، اما حقیقت آن است که فکر احمد الحسن و ادعایش از ذهن آنها پاک نمیشود.
✨این گفتوگوی داستانی ادامه دارد ...
📚منابع:
[1] خروج 10:4-16.
[2]حزقیال 4:3-6.
📖صفحه ۲
*👏***@Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_196
#احمدالحسن_فرستاده_عیسی
💕گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح
🙃قسمت هشتم
✍️به قلم متیاس
*💢آیا حجتهای الهی باید به تمام زبانها مسلط باشند؟*
در طول مسیر کلیسا تا منزل، الیاس حتی یککلمه سخن نگفت و سعی میکرد حرفی نزند که سبب دلخوری ساره نشود. او پس از ورودشان به خانه، گوشی همراهش را در دست گرفت و بهسراغ صفحۀ وهب رفت تا او را مسدود کند که دیگر هیچ پیامی از سوی او به آنها ارسال نشود. اما هنگامی که وارد صفحۀ او شد، پیام تازهای از وهب دریافت کرده بود. او برایش نوشته بود:
🗣«از من پرسیدی که آیا احمد الحسن میتواند به زبان فارسی و زبانهای زندﮤ دنیا سخن بگوید؟ پاسخم این است: بله! قطعاً اگر خدا بخواهد، احمد الحسن قادر خواهد بود که نهتنها به زبانهای زندﮤ دنیا که به تمامی زبانها صحبت کند، اما خب اگر تسلط به زبانها را نشانۀ حقانیت شخص مدعی میدانی، با موسی چه کنیم که از انبیای بزرگ الهی است، اما نمیتوانست به هیچ زبانی به شکل روان سخن بگوید و مشکل زبانش با برانگیخته شدن برادرش هارون حل شد تا او به نیابت از ایشان سخن بگوید؟ همانطور که میدانی آیات مربوط به لکنت زبان موسی بسیار است و برای کوتاهی پاسخ به همین آیات بسنده میکنم:
🔅(پس موسی به خداوند گفت: «ای خداوند، من مردی فصیح نیستم، نه در سابق و نه از وقتی که به بندﮤ خود سخن گفتی، بلکه لکنت زبان دارم و کندزبان هستم.» خداوند گفت: «کیست که زبان به انسان داد، و گنگ و کر و بینا و نابینا را که آفرید؟ آیا نه من که یهوه هستم؟ پس الآن برو و من با زبانت خواهم بود، و هرچه باید بگویی تو را خواهم آموخت.» گفت: «استدعا دارم، ای خداوند که بفرستی به دست هرکه میفرستی.» آنگاه خشم خداوند بر موسی مشتعل شد و گفت: «آیا برادرت، هارون لاوی را نمیدانم که او فصیحالکلام است؟ و اینک او نیز به استقبال تو بیرون میآید، و چون تو را بیند، در دل خود شاد خواهد گردید. و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد، و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود، و آنچه باید بکنید شما را خواهم آموخت. و او برای تو به قوم سخن خواهد گفت، و او مر تو را بهجای زبان خواهد بود، و تو او را بهجای خدا خواهی بود.»). [1]
⏪حال میخواهی چه کنی؟! موسی را انکار میکنی، چون حتی به زبان خودش نیز نمیتوانست سلیس و روان سخن بگوید؟یا این آیات را در کتابِ حزقیال خواندهای؟
«و مرا گفت: «ای پسر آدم، بیا و نزد خاندان اسرائیل رفته، کلام مرا برای ایشان بیان کن. زیراکه نزد امت غامض زبان و ثقیل لسان فرستاده نشدی، بلکه نزد خاندان اسرائیل. نه نزد قومهای بسیار غامض زبان و ثقیل لسان که سخنان ایشان را نتوانی فهمید. یقین اگر تو را نزد آنها میفرستادم، به تو گوش میگرفتند.» [2]
🔺میبینی، اینجا نیز خطاب به حزقیال نبی بیان شده است که تو را به سرزمین دور و بیگانهای که نمیتوانی زبانشان را بفهمی، نمیفرستم.
یا پیشنهاد میکنم دربارﮤ دانیال نبی در کتاب مقدس جستوجو کنی! او نیز که از انبیای بزرگ خداوند است، به بابِل فرستاده میشود و زبان سرزمینی را تعلیم میبیند که به آنجا به اسارت برده میشود، و آن را نمیدانسته و بلد نبوده است.
🔹حال تکلیف دانیال چه میشود؟ آیا میپذیری که نبیّ خداوند است یا تکذیبش میکنی؟!
بازهم این سخنم را تکرار میکنم که اگر مایل باشی، از قانونی برایت بگویم که همۀ خلفای خداوند بر زمین، با آن قانون حقانیت خود را ثابت کردهاند.»
🔺الیاس با بیحوصلگی پاسخ وهب را خواند و دیگر جوابی به او نداد و او را مسدود کرد. بعد از آن، کتاب سیزدهمین حواری را نیز از گوشی خود حذف کرد و سپس از ساره خواست که او نیز آن کتاب را پاک کرده و دیگر بهسراغ آن نرود. این درخواست تنها سخنی بود که الیاس بعد از بازگشت به منزل به ساره گفت. ساره هم چون متوجه ناراحتی همسرش شده بود، برخلاف میل باطنیاش آن کتاب را از گوشی خود حذف کرد. بین آنها هیچ حرف دیگری ردوبدل نشد. الیاس به سخنانی که ساره نزد کشیش زده بود، فکر میکرد و در دلش آشوب بود؛ و ساره غصهدار از اینکه دیگر نمیتواند کتاب احمد الحسن را بخواند، چراکه او بسیار کنجکاو و مشتاق یادگیری مطالب جدید بود و خودش هم نمیدانست چرا آنقدر به آن کتاب انس گرفته بود.
📖صفحه ۱
👇ادامه مقاله
*👏***@Zaman_Zohour
?کشیش گفت: «من نمیدانم بخندم یا گریه کنم! خنده از آنجهت که چطور و با چه جرئتی خبری به این اندازه سست و بیاساس را نشر میدهند، و گریه برای اینکه چگونه ایماندارانی مثل شما این اخبار را جدی میگیرند و پیگیر میشوند.»
⚡️ الیاس گفت: «جناب کشیش، نگرانی من برای دیگران است، نه خودم! من که یقین دارم این ادعا باطل است، اما به فکر ایماندارانی هستم که فریب این افراد را میخورند و از پدرمان دور میشوند. اینطور که به نظر میرسد آنها کاملاً آماده و آموزش دیدهاند و پاسخهایی مطابق با کتاب مقدس ارائه میکنند.»
✨این گفتوگوی داستانی ادامه دارد...
*?*منابع:
1- انجیل یوحنا 24:7.
2- انجیل یوحنا 41:10.
3- انجیل متی 24:24.
?صفحه ۲
*?***@Zaman_Zohour
❄️گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح
?قسمت دوم
✍به قلم: متیاس
? آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟
الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد و تصمیم گرفتند که فردا به دیدار کشیش بروند. آنها درحال قدم زدن و لذت بردن از هوای مطبوع و طبیعت زیبای پارک بودند که زنگ اعلان گوشی همراه الیاس به صدا در آمد. الیاس نگاهی به گوشی خود انداخت و گفت: «وهب است، همان پسر ایماندار به احمدالحسن! عجلهای برای خواندن پاسخش ندارم!» او تظاهر میکرد که خواندن جواب وهب برایش اهمیتی ندارد، شاید نمیخواست ساره را نگران کند، اما خودش میدانست که بهشدت درگیر و مشتاق پیگیری این مباحثه شده است. وقتی به خانه رسید، گوشیاش را برداشت و پیام وهب را خواند. او نوشته بود:
«الیاس عزیز، پاسخ این پیامت را در چند بخش کوتاه تقدیم میکنم؛ پیش از هرچیز لازم است بگویم که: گفتی از همین ابتدا میدانی آیاتی که در اثبات حقانیت احمدالحسن میآورم، به وی بیارتباط است:
«بهحسب ظاهر داوری مکنید، بلکه به راستی داوری نمایید.»[1]
▫️ایکاش لااقل به آیات کتاب مقدس خود پایبند باشید و بدون پیشداوری دلایل ما را بخوانید و بررسی کنید.
به پاسخ سؤالت دربارۀ معجزات احمدالحسن میپردازم:??
?اول:بله، ایشان معجزات بسیاری داشتهاند؛ ازجمله خبر از غیب، شفای بیماران و حتی زنده کردن مردگان و...
?دوم:از اینکه از معجزات احمدالحسن پرسیدی، چه هدفی داشتی؟ آیا حقیقتاً معجزه را نشانۀ حقانیت یک شخص میدانی و اگر ایشان معجزهای ارائه نکرده بود، آن را دلیل بر باطل بودن ادعایش میدانستی؟ پس اگر در زمان یحیای نبی بودی چه میکردی؟
«و بسیاری نزد او آمده، گفتند که یحیی هیچ معجزه ننمود و لکن هرچه یحیی دربارۀ این شخص گفت، راست است.[2]
?اگر کتاب مقدس خود را با دقت بیشتری بخوانی، درمییابی که عیسی نسبت به مسیحها و انبیای دروغین هشدار داده است که از آنها هم معجزات صادر میشود.
«زیراکه مسیحان کاذب و انبیا کذَبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی.»[3]
?پس چگونه مدعیان راستین را از دروغگویان تشخیص بدهیم؟!
احمدالحسن مانند عیسی معجزه دارد، اما این، راهِ شناختِ ثابت نیست. اگر ثابت و یکسان بود، پس چرا یحیای نبی و بسیاری انبیای دیگر معجزهای مادی نداشتند؟!
بهتر است این نکته را بدانی که معجزات مادی همیشگی نیستند و بهخواست خداوند نشان داده میشوند.
⏪دوست من، اگر بخواهی میتوانم برایت از قانونی بگویم که بر همۀ فرستادگان خداوند صدق میکند و همۀ آنها با این قانون، حقانیت خود را ثابت میکنند.»
گویی پساز خواندن پاسخ وهب، اندکی از خشم الیاس نسبت به وی کاسته شده بود. شاید چون دانسته بود که با انسان آگاهی درحال مباحثه است که تنها به پاسخهایی براساس کتاب مقدس اکتفا کرده و از بیان کوچکترین توهینی خودداری میکند.
او تصمیم گرفت تا فردا و پساز دیدار با کشیش استیفان هیچ پاسخی به وهب ندهد.
لحظۀ موعود فرارسید و الیاس و ساره به کلیسا رفتند. ازآنجاکه آن روز، روز شلوغی برای کلیسا بود و آنها قصد نداشتند که دیگران از این موضوع باخبر شوند، از کشیش خواستند که وقت خود را در اختیارشان قرار دهد و در جلسهای خصوصی و خلوت به سؤالات آنها پاسخ بدهد. کشیش درخواستشان را پذیرفت و آنها به انتظار و مشتاق دیدار با کشیش نشستند. ساره امیدوار بود که این ملاقات، پایان درگیریهای ذهنی الیاس دربارۀ خبر ظهور فرستادۀ عیسی باشد و الیاس مشتاق شنیدن راهنماییهای کشیش بود تا از آنها در مباحثه با وهب استفاده کند.
?سرانجام پساز پایان مراسم کلیسا در آن روز، کشیش استیفان آنها را به اتاقی دعوت کرد و گفتوگوی آنها آغاز شد.
الیاس شروع کرد و گفت: «جناب کشیش، آیا شما از ظهور فرستادۀ عیسی باخبرید؟ بهتر است بگویم آیا با افرادی که درحال نشر این خبرند مواجه شدهاید؟»
کشیش استیفان چندلحظه با بهت و سکوت به الیاس خیره شد و کلمهای بر زبان نیاورد. ساره که متوجه حیرت وی شده بود، ادامه داد و گفت: «البته که ما میدانیم ادعای آنها کذب محض است، اما ازآنجاکه الیاس با یکی از این افراد وارد بحث شده، و ذهنش اندکی درگیر شده، تصمیم گرفتیم نزد شما بیاییم تا سخنان شما خط پایانی بر مباحثۀ الیاس با آن شخص بکشد و دیگر وقت خود را صرف خواندن پاسخهای او نکند.»
?صفحه ۱
?ادامه مقاله
*?***@Zaman_Zohour
۲ و آن وحش را که دیدم، مانند پلنگ بود و پایهایش مثل پای خرس و دهانش مثل دهان شیر. و اژدها قوت خویش وتخت خود و قوت عظیمی به وی داد. ۳ و یکی از سرهایش را دیدم که تا به موت کشته شد و از آن زخم مهلک شفا یافت و تمامی جهان درپی این وحش در حیرت افتادند. ۴ و آن اژدها را که قدرت به وحش داده بود، پرستش کردند و وحش را سجده کرده، گفتند که «کیست مثل وحش و کیست که با وی میتواند جنگ کند؟» ۵ و به وی دهانی داده شد که به کبر و کفر تکلم میکند؛ و قدرتی به او عطا شد که مدت چهل و دو ماه عمل کند. ۶ پس دهان خود را به کفرهای بر خدا گشود تا بر اسم او و خیمه او و سکنه آسمان کفر گوید. ۷ و به وی داده شد که با مقدسین جنگ کند و بر ایشان غلبه یابد؛ و تسلط بر هر قبیله وقوم و زبان و امت، بدو عطا شد. ۸ و جمیع ساکنان جهان، جز آنانی که نامهای ایشان در دفتر حیات بَرّهای که از بنای عالم ذبح شده بود مکتوب است، او را خواهند پرستید. ۹ اگر کسی گوش دارد بشنود. ۱۰ اگر کسی اسیر نماید به اسیری رود، و اگر کسی به شمشیر قتل کند، میباید او به شمشیر کشته گردد. در اینجاست صبر و ایمان مقدسین. ۱۱ و دیدم وحش دیگری را که از زمین بالا میآید و دو شاخ مثل شاخهای بره داشت و مانند اژدها تکلم مینمود؛ ۱۲ و با تمام قدرت وحش نخست، در حضور وی عمل میکند و زمین و سکنه آن را بر این وامیدارد که وحش نخست را که از زخم مهلک شفا یافت، بپرستند. ۱۳ و معجزات عظیمه بعمل میآورد تا آتش را نیز از آسمان در حضور مردم به زمین فرود آورد. ۱۴ و ساکنان زمین را گمراه میکند، به آن معجزاتی که به وی داده شد که آنها را در حضور وحش بنماید. و به ساکنان زمین میگوید که صورتی را از آن وحش که بعد از خوردن زخم شمشیر زیست نمود، بسازند. ۱۵ و به وی داده شد که آن صورت وحش را روح بخشد تا که صورت وحش سخن گوید و چنان کند که هرکه صورت وحش را پرستش نکند، کشته گردد. ۱۶ و همه را از کبیر و صغیر و دولتمند و فقیر و غلام و آزاد بر این وامیدارد که بر دست راست یا بر پیشانی خود نشانی گذارند. ۱۷ و اینکه هیچکس خرید و فروش نتواند کرد، جز کسیکه نشان یعنی اسم یا عدد اسم وحش را داشته باشد. ۱۸ در اینجا حکمت است. پس هرکه فهم دارد، عدد وحش را بشمارد، زیرا که عدد انسان است و عددش ششصد و شصت و شش است.» رؤیای یوحنا ـ اِصحاح سیزده.
با توجه به اینکه در این عدد اختلاف نظر است [۱]؛ زیرا دو نسخه وجود دارد که در یکی از آنها عدد «۶۶۶» و در دیگری «۶۱۶» است. برای با انصاف و کسی که حقجو است، به روشنی مشخص میشود که این راه، راه کسی است که به محمد (ص) فرستادۀ خدا حمله میکند و جز خواستار دشنام و ناسزا نیست؛ که ما از چنین روشی، اکراه داریم! خدا شما را توفیق دهد!
به علاوه به روشنی مشخص است که این شخص راه شیطان را میپیماید. آنان را از میوههایشان بشناسید. این میوههای آنها است؛ دشنام، ناسزا و الفاظ رکیک. از اینها، آنان را بشناسید؛ و بدانید که آنها شیطانهایی هستند که شیطانها آنان را برمیانگیزند و از سوی شیطان سخن میگویند.
همانطور که همه باید توجه داشته باشند که از انصاف به دور است که کارهای وهابیهایی که برخی از اعراب شبه جزیره و پیروانشان هستند، به محمد(ص) نسبت داده شود؛ با اینکه قرآن، آنان را مذمّت میکند و کارهای جنایی آنان را مذمّت نموده است!
کسی که اعمال وهابیها را به محمد(ص) و اسلام نسبت میدهد، در نتیجه به طریق اَوْلى همهی کارهای کُنستانتین و نظایرش را به عیسی(ع)، مسیحیت، تورات و انجیل نسبت میدهد؛ یا حداقل جنایات کلیسا در قرون گذشته که عبارت است از کشتار، شکنجه و زندهسوزاندن کسانی که با آنان مخالفت میکردند، تحت نامهای کفر، ارتداد، جنگ با مسیحیت و کلیسا و کارهایی که از جنایات زشت وهابیها کمتر نیست.»? سید احمد الحسن، سیزدهمین حواری، گردآوری و پینوشت توفیق مغربی، نسخۀ عربی، ص۱۳۵-۱۳۸.
۱: «دانشمندان در دانشگاه آکسفورد توانستند با استفاده از ابزارهای پیشرفتهی تصویربرداری بخشهایی از قدیمیترین نوشتارهای خطی کتاب رؤیای یوحنا را بخوانند؛ یعنی پاپیروس ۱۱۵ (P115) که در اوکسیرینخوس «بهنسا» (از شهرهای باستانی مصر) کشف شده است. این قطعه به نیمهی قرن سوم باز میگردد و شمارهی وحش در آن «۶۱۶» « χ ι c» میباشد؛ با استفاده « ι» به جای «ξ»همانطور که در بسیاری از نوشتارهای خطی است. دیوید پارکر استاد نقد متون پالئوگرافی (علم خواندن خطوط باستانی) عهد جدید در دانشگاه بیرمنگام معتقد است که شمارهی ۶۱۶ شماره اصلی است؛ با اینکه شمارهی ۶۶۶ برای به خاطر سپردن راحتتر است؛ و میگوید: «دانشمندان، این موضوع را بسیار مورد بحث قرار دادند و اختلافاتی وجود دارد. آنچه اکنون آشکار شده این است که ۶۱۶ شمارهی اصلی وحش است و این، گزینهی برتر است؛ زیرا قدمت این نوشتار خطی تقریباً صد سال پیش از نسخههای دیگری میباشد».» ?همان، ص۱۳۷.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago