?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
مرگ/
قبل از هرچیزی، «مرگ» آدمیزاد را یاد رنگ ظلمت میاندازد، رنگ سیاه، در سایه با چشمانی کمسو و بیحالت که تمام روز آدم را تماشا میکند؛ فرقی ندارد خوشحالی، ناراحتی، میان سوگی یا میان شادی. عدهای میگویند آن غمی که مدام با انسان همراه است و دست از سرش برنمیدارد همان نگاهِ سرد مرگ است، آن چیزی که باعث میشود آدم میان صدای بزن و بکوب دلش بخواهد برود توی لاک تنهایی و اشک بریزد و یا آن چیزی که میان خنده با دوستان گلوی آدم را فشار میدهد. من اما بعد از رفتن عزیزترین فرد زندگیام، فهمیدهام که مرگ هشدارِ زنده ماندن است، هشدار قدردانی و هشدار وابسته نشدن. من فهمیدهام مرگ آن پادشاه عادلی ست که آنهایی که حتی خدا را باور ندارند، نمیتوانند وجودش را انکار کنند، سراغ همه میآید و از هر دستهبندی و حزبگرایی دور است. نه خیلی دور است و نه خیلی نزدیک، حاضرِ ناظر و همراه در ضربانها.
از توصیف و استعاره بگذریم؛ اگر خیلی وقت است آدمهای عزیز زندگیتان را ندیدهاید، بروید و روی ماهشان را ببوسید. باور کنید مرگ خیلی منتظر جبران نمیماند ..
امروز زندگی من یه چرخش بزرگ داشت؛ ازدواج کردم و دنیای جدیدی رو با کسی که خیلی دوستش دارم شروع کردم :)
برای عاقبت بخیریمون دعا بفرمایید.
بدی هوش مصنوعی اینه که نمیشه ازش مشورت گرفت با گاو چطوری باید برخورد کرد؛ مثلا ما خودمون تقریباً مطمئنیم که با «ماوْ کردن» نمیتونیم نتیجهی مطلوب رو از دیالوگ با گاو بدست بیاریم و صرفا سطح خودمون رو تا یک حیوان پایین آوردیم.
آه .. دخترِ کوچکِ سادهام! نمیتوانم سرزنشت کنم. تو هم گول خوردی؛ دنیا معمولی است و تو معمولیتر. بگذار برای همیشه ناامید بمانم و به همین چیزهای کوچک زندگی چنگ بیاندازم تا شاید هشتاد و پنج ساله بشوم و در حالی که احتمالا روماتیسم از مفاصلم بالا رفته و شیشهی مربا را بخاطر لرزش بیاختیار دستم روی کابینت چپ کردهام، میروم که باز هم به کتابها پناه ببرم. میدانم که آن موقع هنوز هم انتخاب بین بالزاک، داستایوفسکی و یا تولستوی سخت است :)
عزیزم؛ آینده احتمالا خیلی ترسناک است که من مدام درحال شخم زدن گذشتهام. آدمهای گذشته را دیدن و پیگیری احوال آنها، شده یک عادتِ غیرمعمول که کسی هم بابتش من را بازخواست نمیکند. اگر ترس از آینده را فاکتور بگیریم، فکر میکنم وحشتِ عقب نماندن از بقیه سبب این عادت شده باشد، یا شاید هم اینکه بخشی از هویت امروز خودم را مدیون گذشتهام میدانم و خوب یا بد، با این کنجکاوی و جستجو دنبال این هستم که بدانم چه کسی بودهام و حالا به چه کسی تبدیل شدهام. راستش نتیجه ناراضیام میکند! هم از آنها احتمالا عقبتر ایستادهام، هم کاهلیام لگد محکمی به آینده میزند مدام و هم همان سادهی کوچکِ خاک خوردهی سابقم!
به قول عباس کیارستمی، سینما رسالتی برای اینکه حرفهای درست بزند ندارد، سینما حتی اگر بخواهد هم نمیتواند مفهوم اخلاقی و خوبی را لقمه شده در دهان مردم قرار بدهد؛ سینما اما میتواند مردم را به چالش بکشد، آنها را به فکر وادارد و برای لحظاتی جامعهای را به درون یک موضوع متناقض با روزمره بکشاند. این یعنی من و شما باید محتوای خوب را دنبال کنیم و یا دستکم، محتوای زرد و قهوهای را دنبال نکنیم و در بدترین حالت! به محتوای متوسط راضی بشویم. ترند فضای مجازی بدترین تبلیغ برای یک فیلم است و دقیقا نباید سمت آن فیلم رفت، حتی اگر نولان ساخته و کیلیان مورفی داخلش نقشآفرینی کرده باشد [حالا اینکه نولان اساسا کارگردان خوبی است یا نه، جایش اینجا نیست]. دنبال فیلمی باشید که عطش شما را به گذران وقت، سیراب نمیکند. فیلمی را تماشا کنید که برای دیدنش زمانی را در نظر میگیرید و برنامههایتان را جابجا میکنید.
«فیلم» مهم است درست به قدر کتاب، باور کنید :)
سلام
وقتتون بهخیر
دورهای که چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ شروع میشه فقط ۶ ظرفیت داره. شرایط ثبتنام هیچ تغییری نکرده، اما پاییز پر از سوژههای خوب برای عکاسیه.
برای ثبتنام هم به این شناسه پیام بدید.
وقتی راجع به من فکر میکنید، مرا یک زن سبکسر با افکار احمقانهای که از خواندن رمانهای عاشقانه و داستانهای مجله تهران مصور در مغز او به وجود آمده است میدانید؛
کاش اینطور بودم ..
قسمتی از نامه فروغ فرخزاد به پدرش
وقتی محبتهای کوچک و خرد را حتی با محبت بزرگتر «جبران» میکنم، خیالم راحت میشود؛ انگار که دِین بزرگی را پرداخته باشم. وقتی در تعاملاتم حواسم به مابهإزای مهر و لطفهایی هست که دیگران بدون چشم داشت نثارم میکنند، فقط دلم میخواهد زودتر آن را برگردانم به هر نحوی، در این زمانها اصلا دوست ندارم فکر کنم که این «قبول نکردنِ محبت» و «نگرانیِ جبران کردن» از کدام سوی کودکی به من حمله میکند، فقط میدانم حالا که بعضی از محبتها را پاسخ داده و میدهم، حالم بهتر است.
خوابم نمیبرد و بین واژهها به این فکر میکنم که دوستت دارم، حتی وقتهایی که از تو متنفرم.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago