Rosa Jamali/رزا جمالی

Description
دانش آموخته کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران
شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، نمایشنامه نویس
شش کتاب شعر
یک نمایشنامه
مقالاتی در شعر
ده کتاب در ترجمه شعر
و آثاری به زبان انگلیسی
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago

7 months, 1 week ago

پرندگانِ بی‌سرزمین
سنگی قیمتی آورده بودند
می‌تابید به برقِ چشم‌ها
آن گوهرِ شب‌چراغ
شعاعِ آفتاب
که نور گرفته بود
از نورهای ذاتش

پر کشیده است
و زیست بومِ این پرنده‌ی مهاجر
جزیره‌ای دورست
وقتِ دل کندن است
بیهوده دل بسته بودی
که لحظه‌ای بود
و کوتاه

پدرم ازمرغانِ هوا بود
سرودی از مزامیر
قایقی که از دوردست آمده بود
دریا نشستگان
گویی از عهد عتیق آمده بودند
عُمری بر دریا بودند
سرودها در سینه اندوخته بودند
  مرغان بی سرزمین
بی قرار
پر گشودند زود
و با بادهای مغربی رفتند
ماندم از اهلِ خدا
بر این ساحل غریب
تا سرودی از مزامیر بخوانم

پروازِ دسته جمعی سارها را می‌بینی؟
و بادهای موسمی که چه می‌وزند
پرندگانِ مهاجر همه هم‌کوک شدند با باد
پرکشیدند از سرزمینی به سرزمینی دیگر

آن سوی این آب زنی نشسته برایت
چراغ به دست
باد را فرستاده به هر سو
دست تکان می‌دهد
برگرد
ای شاخه‌ی جدا شده
دور مانده
برگرد
آوارگی‌ت تمام شد
خانه به دوشی‌هات
*

دریایِ مرمره
معشوقه‌ی این بادم
گردونه‌ی خورشید
گُلِ باغ‌های اورشلیم

رزا جمالی

https://t.me/sedaelirav

Telegram

مجله ادبی لیراو ویژه شعر فارسی زبانان

شعرای این کانال با همین نام در کتابی منتشر ودر رادیو لیراو نیز خوانش خواهند شد . @sedaelirav برای ارسال آثار خود لطفن به آی دی زیر تماس بگیرید @akbri1349

پرندگانِ بی‌سرزمین
7 months, 1 week ago
[#رزا\_جمالی](?q=%23%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C)

#رزا_جمالی
پرندگانِ بی‌سرزمین
سنگی قیمتی آورده بودند
می‌تابید به برقِ چشم‌ها
آن گوهرِ شب‌چراغ
شعاعِ آفتاب
که نور گرفته بود
از نورهای ذاتش

پر کشیده است
و زیست بومِ این پرنده‌ی مهاجر
جزیره‌ای دورست
وقتِ دل کندن است
بیهوده دل بسته بودی
که لحظه‌ای بود
و کوتاه

پدرم ازمرغانِ هوا بود
سرودی از مزامیر
قایقی که از دوردست آمده بود
دریا نشستگان
گویی از عهد عتیق آمده بودند
عُمری بر دریا بودند
سرودها در سینه اندوخته بودند
مرغان بی سرزمین
بی قرار
پر گشودند زود
و با بادهای مغربی رفتند
ماندم از اهلِ خدا
بر این ساحل غریب
تا سرودی از مزامیر بخوانم
*
پروازِ دسته جمعی سارها را می‌بینی؟
و بادهای موسمی که چه می‌وزند
پرندگانِ مهاجر همه هم‌کوک شدند با باد
پرکشیدند از سرزمینی به سرزمینی دیگر

آن سوی این آب زنی نشسته برایت
چراغ به دست
باد را فرستاده به هر سو
دست تکان می‌دهد
برگرد
ای شاخه‌ی جدا شده
دور مانده
برگرد
آوارگی‌ت تمام شد
خانه به دوشی‌هات

دریایِ مرمره
معشوقه‌ی این بادم
گردونه‌ی خورشید
گُلِ باغ‌های اورشلیم

www.rosajamali.blogfa.com

7 months, 1 week ago
[#رزا\_جمالی](?q=%23%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C)

#رزا_جمالی
ابعادِ مخفیِ کائنات
پیچیده‌تر از درکِ من شده بود
قرینه بودند چون دو چشم
در بازی سایه و نور جا به جا می‌شدند
بین هستی و زمان
جایی حقیقتی پنهان وجود داشت
که لمس آن ممکن نبود در وهم
می‌رفتند و می‌آمدند
رونوشت می‌گرفتند با ضریبی دربی نهایت
نقش‌ها در تیرگی جا می‌زدند به چشم زدنی
بر دامنش که بلند بود
چین و شکن می‌خوردند
نخی برای کوک زدن
که به چشمِ ذهن دیده می‌شد
لحظه را گره می‌زد به یگانگی
به رسیدن
تار و پودش گشوده می‌شد ازهم
درهم می‌رفت به سرگیجه‌‌ای
و دریک نقطه‌ی برخورد
یک به یک به هم می‌پیوستند
بودن چه بود
جز کوتاهیِ یک کلمه
تعریف هستی و زمان
به زبان ممکن نبود

آینه‌ها و درها در من بازمی‌شوند
دری در درهای آینه‌ها
باز می‌شوند درهای آینه‌ها
آینه‌ها در آینه‌ها
آینه ها در هم باز می‌شوند
در من راه مي‌روند
و زمان و مکان را یگانه می‌کنند
*

تندیسی‌ست که از من می‌ماند
برای فردا
این الهه‌ی آب‌ها
و الهه‌ی بادها
نگهبان رودها و بچه گنجشک‌ها
که برمی‌گردد هر وقت صدایش کنی
به هر آه وُ خنده‌ای

rosajamali.blogfa.com
[email protected]
@rosajamali

7 months, 1 week ago
[#رزا\_جمالی](?q=%23%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C)

#رزا_جمالی

بازیگری با چهره‌ی گریان
که قرارست چهره‌ی خندان را بازی کند
عروسک خیمه‌شب بازی شدم
برای نقش‌های بدلی
بی نام وُ نشان
با نقاب وُ صورتک
برده‌ی رقصان
بی نرخ وُ کم بها
مترسکی ژنده پوش
یک آدمکِ فرضی
که نقشِ دلقک را خوب بازی می‌کند

قطعه زمینی‌ از پدرم بود
داده بودندش برای شکافتن
خرابه‌های آن دیوار هم
خانه‌ی پدری بوده روزی
ویرانه‌ای مانده برایم

یک متر لایِ این لجن
زخمی‌ست بی مرهم
و چه زود می‌کُشد این زهر
آن هشت پا
خبرمرگم را آورده
این بندپا
عقرب
زهرش را ریخته درونِ سرخرگم

چرا خوابم نمی برد؟
که با هر خواب فراموش می‌شوی تو
چقدر صدا بزنم تو را که شکل بیابی؟
چه بی‌نور شده این جهان
بدونِ تو

زمان را به دریا ریختم
و ماهی شناوری شد تا همیشه
نیمی‌‌ در آب بودم
نیمِ دیگرم با باد می‌رفت
#رزا_جمالی

www.rosajamali.blogfa.com

7 months, 1 week ago
خوشنویسی از امیر مرادی‌فر

خوشنویسی از امیر مرادی‌فر

گیاهِ سرنگون
تو از آتش گذر کرده بودی
که پیراهنم نسوخته
و با تو مُرده است
و از تو زائیده است  

#رزا_جمالی

7 months, 1 week ago
7 months, 1 week ago
Rosa Jamali/رزا جمالی
7 months, 1 week ago
[#رزا\_جمالی](?q=%23%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C)

#رزا_جمالی

صورتم را که در چشمه شستم
عروسک بی‌چهره شدم
بر چهره‌ها نگریستم
و هزار چهره شدم

7 months, 1 week ago
[#رزا\_جمالی](?q=%23%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C)

#رزا_جمالی

صورتم را که در چشمه شستم
عروسک بی‌چهره شدم
بر چهره‌ها نگریستم
و هزار چهره شدم

7 months, 1 week ago
Rosa Jamali/رزا جمالی
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 4 weeks ago