جناب گاو

Description
افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
می توانید نظرات خود را به آدرس ایمیل [email protected] برایم بفرستید. با سپاس!
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago

3 weeks, 2 days ago
برای تلخ‌خنده صبحگاهی!

برای تلخ‌خنده صبحگاهی!
@jenabegav

3 weeks, 4 days ago
3 weeks, 4 days ago
یوم النحس ۱۳ آبان بخش۱ یوم‌الشیاطین! …

یوم النحس ۱۳ آبان بخش۱ یوم‌الشیاطین! روز ۱۳ آبان، تعدادی دانشجوی چپی (دانشجویان خط امام) از دیوارهای سفارت بالا رفتند، و ۶۶ نفر از اعضای سفارت را گروگان گرفتند. خواسته‌شان: استرداد شاه پیر و بیمار بستری در بیمارستانی در آمریکا برای اعدام شدن به دست خلخالی!…

3 weeks, 4 days ago

یوم النحس ۱۳ آبان
بخش۱

یوم‌الشیاطین!
روز ۱۳ آبان، تعدادی دانشجوی چپی (دانشجویان خط امام) از دیوارهای سفارت بالا رفتند، و ۶۶ نفر از اعضای سفارت را گروگان گرفتند. خواسته‌شان: استرداد شاه پیر و بیمار بستری در بیمارستانی در آمریکا برای اعدام شدن به دست خلخالی!

ترهات و خزعبلات بعدی در مورد "لانه‌ی جاسوسی" را فراموش کنید. عمل گروگانگیری، آن هم گروگانگیری دیپلومات‌های یک کشور خارجی، در سطح جهانی بسیار مذموم و جبن‌آمیز حساب می‌شود، و گروگانگیری دیپلومات‌ها در آبان ۵۸ حتی خیلی زشت‌تر و قبیح‌تر جلوه می‌نمود، زیرا که هدفش حتی یک خواسته اعلای سیاسی نبود! بلکه هدفش انتقام انقلابی از یک پیرمرد بیمار بود! زشتی و پلشتی بی‌حد این مساله نظام را بعداً مجبور کرد که روایت را عوض کند: از گروگانگیری به "تسخیر لانه‌ی جاسوسی"! ولی حتی اگر مسأله جاسوسی هم مطرح بود، در عرف جهانی همواره کشور میزبان فقط حق اخراج دیپلومات‌ها را دارد. کما آنکه در طی شدیدترین سال‌های جنگ سرد بین آمریکا و شوروی و جاسوسی از هر دو طرف، هرگاه کسی از کادر دیپلوماتیک از کشور مقابل به جاسوسی متهم می‌شد، فقط از کشور اخراج می‌شد.

نگاهی سریع کنیم به آنچه اتفاق افتاد!

آمریکا و انقلاب ۵۷
در جريان انقلاب ۵۷، آمریکایی‌ها عمدتاً نقش تماشاگر را بازی کردند. از آنجا که دوران جنگ سرد با شوروی بود، و آمریکایی‌ها متقاعد شده بودند که شاه کنترل خود را بر امور از دست داده (و شاید از سرطان شاه باخبر بودند)، عمده نگرانی‌شان افتادن ایران به دست کمونیست‌های وابسته به شوروی بود‌. این بود که، اگر چه با نگرانی، از قدرت گرفتن طیف مذهبی (گرچه چپی!) در انقلاب خیلی ناخشنود نبودند؛ آنها حتی از حدود دو ماه قبل از پیروزی انقلاب مذاکراتی را نیز با انقلابی‌ها شروع کرده بودند. با حجم زیاد تسلیحاتی که به ایران فروخته بودند (اسلحه‌ای که در جنگ ۸ساله‌ی بعدی با عراق، ایران را نجات داد!)، و نیز از آنجا که ایران یکی از تامین‌کنندگان نفت دنیا بود، نگرانی آمریکایی‌ها قابل فهم بود.

بعد از پیروزی انقلاب، آمریکا بلافاصله حکومت جدید را به رسمیت شناخت.

انقلاب چپ‌ها و آمریکا
ولی جو ایران آن روز به شدت چپ‌زده بود، و دشمنی با آمریکا تقریباً بلافاصله از اولین روز پیروزی انقلاب در میان انقلابیون شروع شد. انگار که مسابقه در نفرت از آمریکا باشد، افراد و گروه‌های مختلف سعی می کردند تا در شعار و تبلیغات از بقیه در ضدآمریکایی بودن جلوتر باشند. حرف هایشان هم همان حرف‌های همیشگی چپ‌ها بود: ویتنام، شیلی، کوبا، امپریالیسم آمریکا....

سه روز بعد از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۵ بهمن ۵۷، اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران که یکی از ده‌ها گروه از اراذل و اوباش انقلابی آن زمان بود به سفارت آمریکا حمله‌ی چریکی کردند و برای چند ساعت دیپلومات‌های آمریکایی را حبس کردند و قهرمان‌بازی درآوردند. این فتنه‌ی اول با دخالت دولت موقت پایان یافت، و دولت موقت توانست آمریکا و دنیا را متقاعد کند که این حرکت کاملاً ابلهانه و جبن‌آمیز حاصل شور اول انقلاب بوده، و غائله را رفع و رجوع کردند.

شاه به آمریکا می‌رود!
شاه فراری از کشور دچار سرطان بود، و برای معالجه از کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا درخواست ورود به آمریکا کرده بود. کارتر علیرغم میلش و علیرغم خواستش برای حفظ رابطه با حکومت جدید، بعد از چندی تامل و تردید به شاه اجازه‌ی ورود به آمریکا داد. بعضی از مشاوران کارتر مخالف بودند، ولی در مقابل بعضی‌شان می‌گفتند که راه ندادن‌پیرمردی بیمار و دم مرگ که قبلا متحد آمریکا بوده وجهه‌ی آمریکا را خراب می‌کند. هر چه بود، شاه در آخر مهرماه ۵۸ وارد آمریکا شد، ولی بدون هیچ استقبال رسمی یا غیررسمی! چنان سرد با شاه مخلوع بیمار رفتار کردند که هیچ شبه‌ای برای او و خانواده‌اش نگذاشتند که الان به آنها به چشم مهمانان مزاحم نگاه می‌شود.

اوباش به سفارت می‌روند
دانشجویان خط امام در ابتدا فقط یک چیز می‌خواستند و آن استرداد شاه بود. البته آن اوباش خود دقیقاً نمی‌دانستند برنامه‌شان چیست! احتمالاً بیشتر می‌خواستند ضرب شصتی به آمریکای جهانخوار نشان دهند، دو سه روزی گروگان‌ها را نگهداری کنند، و بعد بشوند قهرمان خلق! ولی موج حمایتی که از این عمل ابلهانه به عمل آمد، خود آنان را هم متحیر کرد و در معرض عمل انجام‌شده قرار داد. حمایت‌ها از هر طرف بود: تمام گروه‌های چپی، تمام گروه‌های چپ مذهبی، روشنفکران (غلامحسین ساعدی، شاملو، هوشنگ ابتهاج....)، روحانیت انقلابی (مگر تک و توکی که بعداً به محافظه‌کاران مشهور شدند)، همه از این حرکت استقبال کردند، و روزانه راهپیمایی‌هایی در حمایت از آنها انجام می‌شد.

دولت موقت بازرگان به شدت با این عمل مخالف بود! ولی الان بر عکس بهمن ۵۷ وقت خلاص شدن از دست آنان بود، پس اینبار به آنان توجهی نشد و دولت موقت مجبور به استعفا شد!
ادامه دارد...

@jenabegav

4 weeks ago

می‌گویند که پیش‌بینی کار ابلهان است، و بنابر این، این جناب (گاو) اگر چه پیش‌بینی‌های زیادی می‌کنم، معمولاً آن را جایی درج نمی‌کنم تا بلاهتم آشکار نشود! ولی امشب می‌خواهم یک پیش‌بینی خود را اینجا بنویسم: خیلی طول نخواهد کشید که عملیات "وعده صادق ۲" به عنوان…

4 weeks ago

آنقدر که دانشگاه‌های ما به کشور ما ضربه زدند هیچ کس نزده. با پرورش خبایثی که در دانشگاه بلد شدند دو کلمه حرف درست یا خوشگل هم وسط حرف‌هایشان بزنند، ولی اول و آخر حاضرند مملکت و مردم خودشان را فدای خودارضایی‌های ذهنی و ایدئولوژیک خود کنند. و البته با پرورش…

4 months ago
4 months ago

شاه و سید

سید جمال‌الدین اسدآبادی شخصیتی منافق و فتنه‌جو بود. شواهد زیادی هست که او نمازش را نمی‌خواند، به وودکا علاقه داشت و کلاً وقعی به فرائض دینی نمی‌نهاد. نوشته‌های او زمانی که در فرانسه بود بوی الحاد (آتئیسم) می‌داد! به خصوص در یکی از مقالات به صراحت می‌گوید که ایده خدا به این خاطر توسط بشر اولیه اختراع شد که آن بشر علم به علل واقعی امور نداشت! اما همین شخص مبدع نظریه "اتحاد دنیای اسلام" و پدر اسلام‌گرایی مدرن بود! جامعه متحد اسلامی و تمدن اسلامی می‌خواست، ولی مسلمان بودن افراد آن جامعه بزرگ برایش مهم نبود. حتی اینکه آن تمدن چه شکلی هم داشته باشد برایش مهم نبود! فقط بایستی قوی باشد تا در مقابل استعمار انگلیس بایستد. دغدغه ذهنی او همواره "استعمار انگلیس" بود، تا جایی که برای مقابله با آن از همکاری با تزار و خدمت به روسیه ابایی نداشت (روسیه‌ای که ضررش برای ایران صدبار از انگلیس بیشتر بود) . همه چیز، از اسلام و فراماسونری (که عضوش شد) و تشیع و تسنن و هر چیز دیگری، برایش وسیله‌ای بود برای این هدف!

شخصیتی داشت بسیار کاریزماتیک که اکثر افراد را بلافاصله عاشق خود می‌کرد (در زمانه‌ای که وراجی باب نبود و وراجی‌ها و شعارهای آدم دنیادیده‌ای مثل او جذابیت داشت). اما امروزه که گفتارش را که بخوانیم می‌بینیم که، این‌گفتار که روزی "روشنگری" نام داشت همه‌اش باد است و گزافه‌گویی و وراجی (اغلب خنده‌دار)! روشنفکران آن زمان روابطشان با او معمولا بسیار خوب بود: از حاجی‌سیاح محلاتی تا ملکم‌خان تا آقاخان کرمانی (در زمانی که آقاخان کاملا ملحد شده بود). در میان پیروان و یاران نزدیکش جمعی از بابی-ازلی‌ها بودند، و حتی در "حوزه اتحاد اسلام" که راه انداخت، اینها اعضای فعال بودند. بار اول که به ایران برگشت در خانه امین‌الضرب مهمان بود. تحصیل‌کردگان و روشنفکران و درباریان و مردم عادی به دیدار او می‌رفتند و همه محو کمالات این مرد پرکاریزما و سخنان بدیع او بودند. مستخدم امین‌الضرب در همان روزها عاشق و شیفته این مرد شد و تا آخر عمرش مرید او ماند و عاقبت سرش بر دار رفت! نامش میرزا رضای کرمانی بود که به تحریک سیدجمال‌الدین ناصرالدین‌شاه را به قتل رساند.

علمای سنتی معمولا رابطه گاه سرد و گاه گرمی با سیدجمال‌الدین داشتند. در میان بعضی‌شان که بیشتر به سیاست متمایل بودند طرفدارانی داشت. او، در میان عالمان دینی، مرد جاه‌طلب و قدرت‌طلبی چون آقانجفی اصفهانی را می‌ستود و او را حتی به بیسمارک تشبیه کرد. سیدجمال بود که اول بار به میرزای شیرازی در مورد انحصار تنباکو نامه نوشت، و متعاقباً تلگرام میرزای شیرازی به ناصرالدین‌شاه در مورد داستان رژی و انحصار تنباکو دارای مطالبی است که به نظر می‌رسد ملهم از سیدجمال بوده است. سیدجمال‌الدین بعد از آن هم به استانبول رفت و مرتب سعی می‌کرد که سلطان عثمانی را به توطئه علیه شاه ایران ترغیب کند تا اتحاد دنیای اسلام زیر سلطه این سلطان تحقق یابد. در همان زمان نیز به علمای شیعه نامه می‌نوشت و آنها را بر ضد شاه تشجیع و ترغیب می‌کرد.

سیدجمال به هر کشوری هم که می‌رفت سعی می‌کرد خود را به صاحبان قدرت نزدیک کند تا به کمک آنها برنامه سیاسی خود را پیش ببرد: چه در افغانستان، چه در مصر، در استانبول، حتی در روسیه. معمولاً هم هربار موفقیت‌هایی در ابتدا کسب می‌کرد، ولی خیلی زود مطرود یا مغضوب می‌شد. در ایران، در تنها ملاقاتی که با ناصرالدین‌شاه (سال‌ها قبل از دشمن شدنش با شاه و داستان تنباکو) داشت به شاه پیشنهاد کرد که او را به خدمت بگیرد: "چون شمشیری برای نابودی دشمنان شاه"!

در میان همه‌ی خیل عاشقان و شیفتگان سید، همه روشنفکران، سیاستمداران و دیگرانی که با او به گفتگو نشستند، همه‌ی سلاطین و حاکمانی که او پیشنهاد خدمت به آنها کرد، فقط یک نفر بود که در همان ملاقات اول با او از او بسیار منزجر و متنفر شد: شخص ناصرالدین‌شاه! شاه در همان یک جلسه ملاقات با او، علیرغم اینکه سید به او پیشنهاد خدمتگذاری داد، بلافاصله تشخیص داد که با چه جرثومه‌ی فسادی طرف است. ناصرالدین‌شاه دیگر هیچ‌گاه نخواست که با سیدجمال‌الدین گفتگویی داشته باشد‌. در همین فقره (و فقرات دیگر نیز!) می‌بینیم که شاه از روشنفکران و بسیاری از سیاستمداران آن زمان لااقل یک پله باهوش‌تر بود.

۱۴۰ سال بعد: ایرانیان از میراث قاجار تبری جستند و انواع و اقسام ایده‌های روشنفکران را آزمودند، از ملی‌گرایی و سوسیالیسم و فاشیسم و مستبد مصلح و دولت متمرکز و اسلام‌گرایی و ..... حالا هم که همگی تحت لوای ایده‌های جناب سیدجمال‌الدین اسدآبادی زندگی می‌کنیم.

@jenabegav

4 months ago

پزشکیان را درست نمی‌شناختم و هنوز نمی‌شناسم (و واقعاً اخبار روز را خیلی دنبال نمی‌کنم)، ولی از زمانی که برای ریاست‌جمهوری مطرح شد، از چیزهایی که گهگاه از او می‌دیدم و می‌شنیدم به نظرم آمد که در بهترین حالت می‌تواند یک کارمند خوب باشد (و مسلماً نه یک سیاستمدار قابل)! حالا با انتخاب عارف، که نمونه‌ی اعلای یک آدم کارمندمسلک است، به عنوان معاون اول، این حس من تایید شد.

کابینه بعدی، کابینه بوروکرات‌ها، آن هم از نوع کارمندمسلک خواهد بود (و نه حتی بوروکرات‌هایی که بتوانند در همان سطح بوروکراتیک هم دو سه تا کار مثبت انجام دهند).

به نظرم جناح وحشی نظام که با جلو انداختن جلیلی حماقت کرد و انتخابات را باخت، این کابینه‌ی کارمندمسلک را خواهد بلعید.

@jenabegav

Telegram

جناب گاو

بیماری مهلک و علاج ناپذیر دکتر عارف سال ۱۳۹۲، در طی مناظرات تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری، یادم می آید که گروهی از دوستان طرفدار دکتر عارف بودند. به آنان می گفتم: "فرض کنید دکتر عارف بهترین خلق روزگار از لحاظ اخلاقی باشد! ولی ذهنیت بیمارش را چه می کنید؟…

4 months ago

خارج از مواد صنعتی روانگردان، آیا چیزی هست که بتواند چون "فعال سیاسی بودن"، آن هم در شرایط امروزی ایران، روح و روان و ذهن یک جوان (با هر گرایش سیاسی) را ویران کند؟

#الاشارات_و_التنبیهات
@jenabegav

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 days, 2 hours ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 2 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months ago