?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago
توطئه
بخش ۱، احمدینژاد به دور دوم میرود.
زمانی بود که خیلیها همه کارها و همه مسائل کشور را "کار رفسنجانی" میدانستند. این طور تلقی میشد که هر چه هست زیر سر جناب رفسنجانی است. همه فسادهای مملکت هم به او و پسرانش نسبت داده میشد.به هر بنگاهی که در هر جا در شمال کشور میرفتی، میبردت و یک خانه شیک را از دور نشانت میداد و ادعا میکرد که آن خانه متعلق به فلان پسر رفسنجانی است و نتیجه میگرفت که اوضاع ملک در آن ناحیه خیلی خوب خواهد شد! همه میدانستند که از واردات ماشینهای خارجی گرفته تا هر چیز دیگری در دست خانواده رفسنجانی است.
اواخر دوران خاتمی بود که اکبر گنجی کتابی نوشت و در آن شخصیت "عالیجناب سرخپوش" را مطرح کرد که دست پنهان پشت خیلی از وقایع بود. همه آن شخصیت را رفسنجانی پنداشتند، و گنجی هم این را رد نکرد.
مشکل افرادی که به "دستهای قدرتمند پشت صحنه" معتقدند آن است که با هیچ شواهدی نمیشود آنها را قانع کرد که اشتباه میکنند. وقتی در انتخابات ۸۴، در میان تحیر همگان، رفسنجانی و احمدینژاد به دور دوم راه یافتند، خیلیها این را نقشه خود رفسنجانی دانستند تا مردم از ترس احمدینژاد به او رای دهند. حتی بعد از اینکه رفسنجانی شکست خورد، بعضی باز هم خود این شکست را ترفند رفسنجانی دانستند! هیچ چیزی در عالم نبود که بتواند ثابت کند که رفسنجانی خیلی قدرتی هم ندارد!
اما واقعیت امر این بود که رفسنجانی حتی در قدرتمندترین وضعیت خود که در سالهای ابتدایی ریاست جمهوریش بود، حتی یکدهم آن قدرتی را نداشت که مردم میپنداشتند! این نبود که قدرتمند نباشد، ولی قدرتش از یک سیستم مخفی پشت پرده نبود. این نبود که همه چیز را از آن پشت و در طی یک سیستم مخوف مافیایی کنترل میکند! قدرت رفسنجانی از توانش در دوستی با جناحها و افراد مختلف، ریشسفیدیاش در منازعهها، و رابطهی ابتداءاً خوبش با خامنهای میآمد. مسلماً او شخصیت باهوشی بود، و یکی از معدود کسانی در ج.ا. که، علیرغم ایدئولوژیزدگی تند اولیهاش، واقعاً سیاستورز بود. ولی به هیچ وجه چهرهای نبود که مردم تصور میکردند. قدرتش هر چه بود آشکار بود و آن پشتها حتی نمیتوانست کسانی که در حال توطئه علیهش بودند را از میدان به در کند.
➖➖➖➖➖➖
شطرنجباز اعظم
اغلب، سیاستمداران کیاس و باهوش همچون شطرنجبازانی ماهر تصور میشوند که برای حرکات اکنون و آینده خود نقشه میکشند. واقعیت آن است که عرصه سیاست بیشتر به تخته نرد میماند تا به شطرنج، و نقش شانس و بخت در آن بسیار زیادتر از نقشهکشی و طراحی است!
ولی حتی تختهنرد هم برای توصیف عرصه سیاست مثال خوبی نیست. مثال بهتر برای نقش افراد مختلف (اگرچه نه ایدئولوژیهای مختلف!) بازار است! با انواع آدمها و گروههای ذینفع و آشفتگیهای ذاتی آن و نقش بسیار زیاد بخت و اقبال، و دوستیها و دشمنیها و دوستیها، نقش ریشسفیدها و .... سیاستمدار، هر چند باهوش، در این میانه مقداری بر اساس دانشش عمل میکند، مقداری بر اساس قضاوت اطرافیانش، و مقدار زیادی بر اساس غریزهاش. تفاوت دنیای سیاست با بازار مکاره در آن است که در عالم سیاست ایدئولوژی هم وارد میشود که پیشبینی امور را بسیار سختتر میکند. تفاوت دیگرش هم در این است که در بازار معمولاً افراد هزینه تصمیمات بدشان را خیلی سریع میدهند. نیز در عالم سیاست مسئله انحصارات و قدرت و خشونت را داریم.
➖➖➖➖➖➖
داستان توطئهاندیشی ایرانیان را با رفسنجانی آغاز کردم، چون مثال ملموستری است. الان دیگر خیلی افراد حتی یادشان هم نیست که چگونه رفسنجانی را پشت همه چیز میدیدند و چگونه او را چون شطرنجبازی تصور میکردند که از پشت صحنه مهرههای خود را یکی یکی راهنمایی میکند. اکبر گنجی هم بالاخره بعد از سالها اذعان کرد که رفسنجانی شخصیت عالیجناب سرخپوش کتابش نبوده (ولی نگفت که چرا تمام سالهای قبل در مورد این بدفهمی بزرگ سکوت کرده بود! تیپیکال روشنفکرجماعت که هیچگاه مسؤولیتپذیر نیستند).
توطئهاندیشی بیماری ملی ایرانیان است که به انحاء مختلف خود را بروز میدهد. ولی بدترین و مضرترین انواعش در مورد روابط با کشورهای خارجی است. در بخشهای آینده درباره آن صحبت خواهیم کرد.
مردانی که زیاد میدانند بخش دوم (بخش اول، اینجا) ۳- هیچ کس و هیچ نظام سیاسی نمیتواند نتایج تصمیمات و اعمال خود را پیشبینی یا آنها را کنترل کند. اگر موارد قبلی را لحاظ کنیم، این نکته فهمیدنش ابداً مشکل نیست. اوائل سال ۲۰۰۳ در آمریکا بودم، و با بعضی دوستان…
برای تلخخنده صبحگاهی!
@jenabegav
یوم النحس ۱۳ آبان بخش۱ یومالشیاطین! روز ۱۳ آبان، تعدادی دانشجوی چپی (دانشجویان خط امام) از دیوارهای سفارت بالا رفتند، و ۶۶ نفر از اعضای سفارت را گروگان گرفتند. خواستهشان: استرداد شاه پیر و بیمار بستری در بیمارستانی در آمریکا برای اعدام شدن به دست خلخالی!…
یوم النحس ۱۳ آبان
بخش۱
یومالشیاطین!
روز ۱۳ آبان، تعدادی دانشجوی چپی (دانشجویان خط امام) از دیوارهای سفارت بالا رفتند، و ۶۶ نفر از اعضای سفارت را گروگان گرفتند. خواستهشان: استرداد شاه پیر و بیمار بستری در بیمارستانی در آمریکا برای اعدام شدن به دست خلخالی!
ترهات و خزعبلات بعدی در مورد "لانهی جاسوسی" را فراموش کنید. عمل گروگانگیری، آن هم گروگانگیری دیپلوماتهای یک کشور خارجی، در سطح جهانی بسیار مذموم و جبنآمیز حساب میشود، و گروگانگیری دیپلوماتها در آبان ۵۸ حتی خیلی زشتتر و قبیحتر جلوه مینمود، زیرا که هدفش حتی یک خواسته اعلای سیاسی نبود! بلکه هدفش انتقام انقلابی از یک پیرمرد بیمار بود! زشتی و پلشتی بیحد این مساله نظام را بعداً مجبور کرد که روایت را عوض کند: از گروگانگیری به "تسخیر لانهی جاسوسی"! ولی حتی اگر مسأله جاسوسی هم مطرح بود، در عرف جهانی همواره کشور میزبان فقط حق اخراج دیپلوماتها را دارد. کما آنکه در طی شدیدترین سالهای جنگ سرد بین آمریکا و شوروی و جاسوسی از هر دو طرف، هرگاه کسی از کادر دیپلوماتیک از کشور مقابل به جاسوسی متهم میشد، فقط از کشور اخراج میشد.
نگاهی سریع کنیم به آنچه اتفاق افتاد!
آمریکا و انقلاب ۵۷
در جريان انقلاب ۵۷، آمریکاییها عمدتاً نقش تماشاگر را بازی کردند. از آنجا که دوران جنگ سرد با شوروی بود، و آمریکاییها متقاعد شده بودند که شاه کنترل خود را بر امور از دست داده (و شاید از سرطان شاه باخبر بودند)، عمده نگرانیشان افتادن ایران به دست کمونیستهای وابسته به شوروی بود. این بود که، اگر چه با نگرانی، از قدرت گرفتن طیف مذهبی (گرچه چپی!) در انقلاب خیلی ناخشنود نبودند؛ آنها حتی از حدود دو ماه قبل از پیروزی انقلاب مذاکراتی را نیز با انقلابیها شروع کرده بودند. با حجم زیاد تسلیحاتی که به ایران فروخته بودند (اسلحهای که در جنگ ۸سالهی بعدی با عراق، ایران را نجات داد!)، و نیز از آنجا که ایران یکی از تامینکنندگان نفت دنیا بود، نگرانی آمریکاییها قابل فهم بود.
بعد از پیروزی انقلاب، آمریکا بلافاصله حکومت جدید را به رسمیت شناخت.
انقلاب چپها و آمریکا
ولی جو ایران آن روز به شدت چپزده بود، و دشمنی با آمریکا تقریباً بلافاصله از اولین روز پیروزی انقلاب در میان انقلابیون شروع شد. انگار که مسابقه در نفرت از آمریکا باشد، افراد و گروههای مختلف سعی می کردند تا در شعار و تبلیغات از بقیه در ضدآمریکایی بودن جلوتر باشند. حرف هایشان هم همان حرفهای همیشگی چپها بود: ویتنام، شیلی، کوبا، امپریالیسم آمریکا....
سه روز بعد از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۵ بهمن ۵۷، اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران که یکی از دهها گروه از اراذل و اوباش انقلابی آن زمان بود به سفارت آمریکا حملهی چریکی کردند و برای چند ساعت دیپلوماتهای آمریکایی را حبس کردند و قهرمانبازی درآوردند. این فتنهی اول با دخالت دولت موقت پایان یافت، و دولت موقت توانست آمریکا و دنیا را متقاعد کند که این حرکت کاملاً ابلهانه و جبنآمیز حاصل شور اول انقلاب بوده، و غائله را رفع و رجوع کردند.
شاه به آمریکا میرود!
شاه فراری از کشور دچار سرطان بود، و برای معالجه از کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا درخواست ورود به آمریکا کرده بود. کارتر علیرغم میلش و علیرغم خواستش برای حفظ رابطه با حکومت جدید، بعد از چندی تامل و تردید به شاه اجازهی ورود به آمریکا داد. بعضی از مشاوران کارتر مخالف بودند، ولی در مقابل بعضیشان میگفتند که راه ندادنپیرمردی بیمار و دم مرگ که قبلا متحد آمریکا بوده وجههی آمریکا را خراب میکند. هر چه بود، شاه در آخر مهرماه ۵۸ وارد آمریکا شد، ولی بدون هیچ استقبال رسمی یا غیررسمی! چنان سرد با شاه مخلوع بیمار رفتار کردند که هیچ شبهای برای او و خانوادهاش نگذاشتند که الان به آنها به چشم مهمانان مزاحم نگاه میشود.
اوباش به سفارت میروند
دانشجویان خط امام در ابتدا فقط یک چیز میخواستند و آن استرداد شاه بود. البته آن اوباش خود دقیقاً نمیدانستند برنامهشان چیست! احتمالاً بیشتر میخواستند ضرب شصتی به آمریکای جهانخوار نشان دهند، دو سه روزی گروگانها را نگهداری کنند، و بعد بشوند قهرمان خلق! ولی موج حمایتی که از این عمل ابلهانه به عمل آمد، خود آنان را هم متحیر کرد و در معرض عمل انجامشده قرار داد. حمایتها از هر طرف بود: تمام گروههای چپی، تمام گروههای چپ مذهبی، روشنفکران (غلامحسین ساعدی، شاملو، هوشنگ ابتهاج....)، روحانیت انقلابی (مگر تک و توکی که بعداً به محافظهکاران مشهور شدند)، همه از این حرکت استقبال کردند، و روزانه راهپیماییهایی در حمایت از آنها انجام میشد.
دولت موقت بازرگان به شدت با این عمل مخالف بود! ولی الان بر عکس بهمن ۵۷ وقت خلاص شدن از دست آنان بود، پس اینبار به آنان توجهی نشد و دولت موقت مجبور به استعفا شد!
ادامه دارد...
میگویند که پیشبینی کار ابلهان است، و بنابر این، این جناب (گاو) اگر چه پیشبینیهای زیادی میکنم، معمولاً آن را جایی درج نمیکنم تا بلاهتم آشکار نشود! ولی امشب میخواهم یک پیشبینی خود را اینجا بنویسم: خیلی طول نخواهد کشید که عملیات "وعده صادق ۲" به عنوان…
آنقدر که دانشگاههای ما به کشور ما ضربه زدند هیچ کس نزده. با پرورش خبایثی که در دانشگاه بلد شدند دو کلمه حرف درست یا خوشگل هم وسط حرفهایشان بزنند، ولی اول و آخر حاضرند مملکت و مردم خودشان را فدای خودارضاییهای ذهنی و ایدئولوژیک خود کنند. و البته با پرورش…
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 3 weeks ago