چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند...
#سیدحسنـــ?نصرالله

یک آه بلنــــد از طبس سر زد و رفت
تیری بــه پــر و بـــال کبوتر زد و رفت

دیـــدم پدری برای یک نــان حـلال
از عمق زمین به آسمان پر زد ورفت

میلاد خانی
طبس / تسلیت ?

@ghatilol_abarat

((برای رسول عشق)) السلام علیک یا بابای فاطمه... تو آمدی و به دنیا بهار بخشیدی به زخمیان ستم اقتدار بخشیدی گواه گفته‌ی من دختران زنده به گور تو آمدی به زنان اعتبار بخشیدی تو آمدی و به هر برده‌ی سیاه و غریب برای زندگی اش اختیار بخشیدی نظام عالم خلقت گسسته…

((برای رسول عشق))

السلام علیک یا بابای فاطمه...

تو آمدی و به دنیا بهار بخشیدی
به زخمیان ستم اقتدار بخشیدی

گواه گفته‌ی من دختران زنده به گور
تو آمدی به زنان اعتبار بخشیدی

تو آمدی و به هر برده‌ی سیاه و غریب
برای زندگی اش اختیار بخشیدی

نظام عالم خلقت گسسته بود از هم
به گرد خود تو به آن ها مدار بخشیدی

تو کعبه را که به بت خانه ای بدل شده بود
شبی رها شدن از انحصار بخشیدی

پی شجاع ترین یار خویش بودی و بعد
به دست های علی ذوالفقار بخشیدی

میلاد خانی
? @ghatilol_abarat

صلی الله علی سیدنا ابالقاسم محمد و علی آله الاطهر

ای آخرین پیامبر آسمانی ام
رحمی نما به حال من و نا توانی ام

گرد تو آمدم که هدایت کنی مرا
گاهی به روضه گاه به ترتیل خوانی ام

محتاج لطف هیچ کسی نیستم که تو
با یک نگاه رزق مرا می رسانی ام

یک بار هم تو با دل من اقراءیی بگو
خواهی شنید نام علی، یار جانی ام

گفتی که تو مدینه‌ی علمی علی در است
شیعه شدم که بر در خوانت نشانی ام

امضا بزن گواه مسلمانی مرا
من پای اهل بیت تو دادم جوانی ام

خرج غم حسین تو کردم تمام عمر
هرچه که بود داشته‌ی زندگانی ام

میلاد خانی
۲۸ شهریور ۱۴۰۱ / کرمانشاه

? @ghatilol_abarat

به یاد استاد ((محمدعلی بهمنی))
در شب سفرش به دنیای آخرت ...

مرگ هم آرامش خوبی‌ست می‌فهمم ولی
این که تا کِی در صفِ این انتظارم خوب نیست!

روحش شاد ?

من که میگویم در دعای عرفه
تا گفت "یا رازق طفل صغیر"
رزق شهادت شیرخواره اش را هم از خدا گرفت
و گمان کنم که همان لحظه بود
حرمله تیر سه شعبه را خرید...

? #میلاد_خانی
? @ghatilol_abarat

ای دوستان چه شد سر و سامان عمر من ؟!
در خون نشسته دیده‌ی گریان عمر من

یک روز خوش نیافتم از لحظه های خویش
آه چه کس گرفته گریبان عمر من ؟!

هر روز درد ، غصه ، گرفتاری و عذاب
دست بلاست خورده به دامان عمر من

دارم به سمت گله ای از گرگ می روم
ما بین دشت گم شده چوپان عمر من

من خواستم که اهل خدا باشم ، از قضا
آمیخته به کفر شد ایمان عمر من

صد سال رنج در تن سی ساله‌ی من است
چیزی نمانده است به پایان عمر من ...

میلاد خانی
? @ghatilol_abarat