?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago
به این علت هواشناسی رو چک نمیکنم که دوست دارم صبح با کنار زدن پرده غافلگیر بشم... که شدم امروز... زمین خیس و هوای رقیق و تمیز...
آز آخرین پله ی طبقه ی دوم که بالا میرفتم با همه ی وجودم این حسو داشتم که امروز کلاس نمیخوام... و بعد از پایان دومین کلاس و از روی اولین پله تا حالا هنوز پر انرژی ام از کلاس هام و خوبی امروزشون.
زیر پتو و مابین مدیتیشن و دولینگو، وسط چت اینستاگرام، جوری لبخند زدم که دو طرف خط خنده مو در هر دو طرف لبم که اخیرا اتفاقا عمیق تر هم شده و یادآور عمری است که به خنده گذشته، احساس کردم. و اصطکاک ناخوداگاه پوست و عضله و رگ های صورتمو برای ایجاد لبخند، سلول به سلول درک کردم... و بعد در این لبخند تا تونستم مکث کردم و به تمام صورت و گلو و قفسه ی سینه ام بسطش دادم...
من مالک آن کلام، این لبخند و لحظه ی حالم. زیباتر از این نمیتوان زیست.
بهترین راه مواجهه با پوچی، تلاش برای زیستن در لحظه ی "حال" است.
معمولی هایی که دلشان به ایدئولوژی خوش است...
در برابر ما معمولی هایی که مشغول مواجهه ی پوچِ منتفع از دمِ حیات، با یگانه فرصت زیست خودمان هستیم... بی سودای ایثار و جان فشانی.
ا
مقنعه ام از روی گیره لباس افتاده و چروک شده ست. باید زودتر بیدار شوم برای اتو زدنش...من که سیاست خارجی نمیفهمم. من روتین زندگی ام را تا جایی که به تعهداتم مربوط است ادامه می دهم... فردا هم سر کلاس با قوت بیشتری درس میدهم و زمانی یرای سوال و اشاره باقی نمیگذارم... زمین باشد خدمت جامعه شناس ها و تئوریسین ها که تحلیل کنند... به زعم غیر متخصصانه ی من، احمق تر از آن احمق هایی که مینشینند و با دلایل احمقانه شان، ترتیب جنگ را میدهند، این احمق هایی هستند که آن را می خواهند و می ستایند... کِرِم شبم را میزنم و آلارم را ست میکنم... می آیم توی تخت با دولینگو... قرص ویتامین را نخوردم و خیالی هم نیست.
- پروردگارا! با وجود این همه انتظارم برای پاییز، هنوز آمادگی شروع کلاس ها رو ندارم. شفقتی!
: یک ساعت گپ ناب عمیق با بهترین رفیق، بهترش میکنه؟
- کار نیکی که منو مستحق این پاداش کنه، یادم نمیاد...
: من یادم میاد.
- باش پس. ممنون
: فدات. حالشو ببر
- قربونت بشم. لطف کردی. مراقبت کن.
یکی از دشوارترین تناقض هایی که یک انسان میتونه به دوش بکشه و مدت ها با خود حمل کنه، عذاب وجدان داشتن بخاطر سرکار رفتنه...
فک کن کانسپت سرکار با وجود حاشیه ها و چالش ها و فرسایش دائمی، رنج بزرگی ضمیمه ش داشته باشه نسبت به وقت های کمتری که برای "تدبیر منزل" باقی می مونه...
پ.ن: روشنه که به طور ویژه ای زنان خاورمیانه منظورم هستند بیشتر. اما خیلی دوست دارم احساس قلبی فمینیست های معتدل رو در این باره بدونم.
پ.ن ۲: جدیدا دارم بیشتر دقت میکنم و حتی نسبت به باشگا رفتن هم گاهی این حس متناقض هست. عجیبه و نمیدونم این حس نهادینه شده ست یا نهادی بوده از اول.
به تناسخ اعتقاد ندارم
ولی به سبکی که فروغ میگه:
"زندگی گر هزار باره بُوَد، بار دیگر تو"؛
دوست دارم بگم:
زندگی گر هزار باره بُوَد،
بار دیگر همین من!
همین طوری که هستم، یکپارچه، یکرو، یکرنگ، یکگانه.
بند ساعت ۲۱ سالمو عوض کردم و در برابر خرید یکی نو مقاومت کردم. حالا احساس میکنم یک تنه در برابر امپریالیسم و سوسیالیسم ایستادم و در جنگ تن به تن با مصرف گرایی و از خودبیگانگی، برنده ی نهایی و شایسته ی تقدیر و مدال طلا شدم.
همین احساس پیروزی حقیر، خودش نتیجه ی کاری هست که امپریالیسم باهام کرده و هرچقدرم ازش متنفر باشم، دچارم بهش و ناچارم ازش.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 2 weeks ago