?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
🔴 اندکی تامل ...
◀️ یک سیاستمدار بزرگ گفته بود راه درمان هرج و مرج «آزادی» است نه بردگی همانطور که راه از بین بردن خرافات»، «دین» داری است نه انکار خدا!
براین اساس میتوان گفت:
🔆راه تربیت شدن اجتناب از تربیت کردن است همانطور که راه به آب رساندن چاه جوشش آب از درون است و نه ریختن آب از بیرون در آن...
🔆راه یادگیری فعال و خلاق پرهیز از یاددهی قیم وار است و نه تجویز مطالب انبوه وار...
🔆راه کشف و ابتکار تحریک اشتهای دانستن در یادگیرنده است و نه اشباع کردن او از معلومات...
🔆راه تعلیم اندریافت بصیرت و روشنایی از «دل» است و نه انباشت اطلاعات و معلومات در ذهن»...
🔆راه دین ورزی دین یابی فعال از درون است و نه دین گیری انفعالی از بیرون...
🔆راه حیرت زدگی و به شگفتی آمدن از درون است و نه به شگفت واداشتن فرد از بیرون ...
🔆 راه ایجاد شور و شوق کنجکاوی در دانش آموزان تقویت رغبتهای خودانگیخته درونی است؛ نه افزایش پاداشهای دگر انگیخته و بیرونی ...
🔆راه تقویت عزت نفس و اعتماد به خود و خوداتکایی و خودراهبری فراهم کردن فرصتهای غنی و سازنده برای کنش آزاد و خلاق در افراد است؛ نه تعریف و تمجیدهای کلامی و زبانی در حصارهای خانگی...
🔆راه آرامش روانی ایجاد توانمندی در فرد برای سازگار شدن با ناملایمات و معنا کردن ناامنیها است؛ نه حذف کردن و فرار کردن از آنها...
🔆راه خوشبخت شدن تقویت درک مثبت از مشکلات و ابتلائات دردناک زندگی است؛ نه تن دادن و درخواست کردن زندگی بی درد و بدون مشکل...
🔆راه اعتدال اخلاقی و تعادل روانی خویشتن داری جمیل در میانه بحرانها و ناملایمات اجتناب ناپذیر زندگی است؛ نه تعادل خواهی ایستا و مرداب وار در دالان های یکنواخت زندگی...
💠اگر به همین ترتیب پیش برویم درخواهیم یافت که از این منظر راه تعلیم و تربیت را چه در خانه و چه در مدرسه وارونه میرویم و ای کاش بر این وارونگی آگاهی داشتیم زیرا اگر میدانستیم که راه تربیت و راه زندگی را وارونه می رویم تنها یک چرخش ۱۸۰ درجه ای هوشمندانه میتوانست ما را از این پرتگاه آسیب زا رهایی بخشد اما به نظر میرسد «وارونه روی» را عین درست روی میدانیم و ناکجا آباد تعلیم و تربیت کنونی را منزلگاه کمال و سعادت غایی خود میدانیم
اما به راستی فرزندان ما چگونه تعلیم میبینند و چگونه تربیت میشوند؟ و به یک معنا تعلیم و تربیت به کجا میرود؟ و آموزش و پرورش به کدام سو می تازد؟
🖋عبدالعظیم کریمی
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔵 بشر همیشه به دنبال تعادل بین آرامش و پیشرفت بوده، اما در دنیای کلاسیک، این دو همچون صفر و یک به نظر میرسند—متضاد و ناسازگار. پیشرفت نیازمند تغییر، چالش و خروج از منطقه امن است، درحالیکه آرامش اغلب در ثبات و پیشبینیپذیری معنا پیدا میکند. اما در دنیای کوانتومی، جایی که یک ذره میتواند همزمان در دو وضعیت مختلف باشد، امکان ترکیب این دو نیز وجود دارد.
◀️ در دنیایی که بسیاری از دانشها در حال منقرض شدن هستند، آموزش دیگر صرفاً انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه پرورش مهارتهایی است که بتواند نسل آینده را برای چالشهایی که هنوز به وجود نیامدهاند آماده کند. دیگر یادگیری محدود به حفظ اطلاعاتی که بهسرعت منسوخ میشوند، معنا ندارد. آنچه اهمیت دارد، تفکر عمیق، تصمیمگیری خردمندانه، سازگاری با تغییرات و توانایی خلق ایدههای نو است.
🔶️ آموزش هزاره سوم باید بر همین اصل استوار باشد: خلق محیطی که در آن دانشآموزان بتوانند در مسیر یادگیری و رشد، احساس امنیت و آرامش ذهنی داشته باشند. دیگر نباید انتخابی میان یادگیری و آسایش وجود داشته باشد، بلکه باید شرایطی فراهم شود که هر دو در کنار هم ممکن باشند.
🔆 تفکر عمیق، تصمیمگیری خردمندانه، و آمادگی برای آیندهای نامشخص، بدون استرس و فشارهای سنتی آموزشی، همان چیزی است که مدارس پیشرو در دنیا دنبال میکنند.
✅ آموزش دیگر صرفاً انتقال دانش نیست؛ بلکه پرورش ذهنهایی است که آینده را خواهند ساخت...
📌 آموزش یعنی آمادهسازی نسل آلفا برای دنیایی که هنوز ساخته نشده است...
🖋مجتبی علیبیگی /مدیر مدرسه شهرزبان و فعال حوزه تربیت نسل آینده
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
🔶️سیستم آموزشی چین رقابتی و بر پایه گرفتن نتیجه از دانشآموزه، یعنی خروجی نخبه میخوان به هر قیمتی.
🔷️سیستم آموزشی غرب بر پایه عدم استرس و سلامت روان جلو میره.
🔴سیستم آموزشی ایران یه ترکیبی از معایب این ۲ تا سیستمه، نه شرقی نه غربی. یه چیزی بین نه نخبه میخوایم و نه سلامت روان 😂
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
🆔️ @kheshtekaj
?پداگوژی برای رهایی: گفتگوهایی برای دگرگونی آموزش
نویسنده:پائولو فریره
مترجم:حسام حسین زاده
فهرست
مقدمه: رویای آموزش رهایی بخش
فصل یکم: چگونه معلمان میتوانند به آموزگاران رهایی بخش بدل شوند؟
فصل دوم: ترسها و مخاطرات دگرگونی چیست؟
فصل سوم: آیا ساختار و دقت در آموزش رهایی بخش وجود دارد ؟
فصل چهارم : « روش گفت وگویی » در تعلیم چیست؟
فصل پنجم: آیا دانش آموزان جهان اول نیاز به رهایی بخشی
فصل ششم: چطور آموزگاران رهایی بخش میتوانند بر تفاوتهای زبانی با دانش آموزان غلبه کنند؟
فصل هفتم: رویای دگرگونیِ اجتماعی: چطور آغاز کنیم؟
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
? حماقتی به نام دکترا خواندن
?هاتف خالدی
?دکترا خواندن در خارج از کشور یک حماقت محض است و خواننده عزیز نباید خیال کند این تنها یک نظر شخصی تو خالی و پوچ است که نویسنده در نظر دارد در سطور پیش رو به ذکر دلایل و ادله خود بپردازد.
?دکترا گرفتن در رشته های مهندسی یک کار زمان بر و وقت گیر است که معمولا بین 3 تا 5 سال به طول می انجامد. دانشجوی دکترا اگرچه در ابتدای شروع کار از انگیزه بالایی برخوردار است اما به دلایل مختلف انگیزه اش را به کلی از دست می دهد طوری که در انتهای کار هیچ امیدی برای ادامه روند موجود ندارد. دوره تحصیلی دکترا مصادف است با بهترین سالهای عمر آدم. دوره ای که در پایان شور و نشاط جوانی را از انسان باز می ستاند و او را به یک آدم خموده و دور از اجتماع تبدیل می کند.
?دکترا خواندن به خصوص برای زنان مهلک و بیمار کننده است. دکترا برای یک زن خوره روح و روان است. او را از برنامه های زندگی زناشویی اش باز می دارد. اگر مجرد باشد بی شک زمان تجرد و تنها نشینی و فراق و دوری اش را تمدید می کند و اگر تاهل گزیده باشد او را در تحیر و ندانم کاری عمیق فرو می برد و همیشه فرصت بچه داری و تجربه حس مادری را به تاخیر می اندازد.
?دوره دکترا تقریبا کمترین دستمزد را در میان کارهای مهندسی و غیر مهندسی در غرب دارد. اگر این دوره در کشورهایی نظیر کانادا و یا آمریکا باشد این حقوق که بخش اعظمی از آن خرج شهریه دانشگاه می شود، تنها به اندازه خوردن و نمردنی است که زندگی را به فلاکت محض می کشاند و اگر در کشورهای اروپایی باشد زندگی اندکی بهتر است و سطح زندگی کمی بالاتر از زندگی دانشجویی خواهد بود اما آیا این به ضرر چندین سال عقب ماندن از تجربه کار مهندسی و باز ماندن از افزایش پایه حقوق در طی 4 یا 5 سال در یک شرکت مهندسی معتبر می ارزد؟
?خروجی دوره دکترا یک تز و چند مقاله در ژورنالهای علمی مهندسی است. ژورنالهایی که هزینه اشتراک سالانه آنها چندین هزار دلار است و بدیهی است که حتی همه مراکز تحقیقاتی دنیا در آن رشته خاص تحصیلی شما قادر به خواندن نتایج کاری که در مدت 4 یا 5 سال انجام داده اید نیستند. مقالاتی که در طی چندین سال شاید یکی ده بار بیشتر خوانده نشوند و هیچ بعید نیست که تعداد خوانندگانی که مقاله شما را از ابتدا تا انتها یک بار می خوانند کمتر از انگشتان یک دست باشد. نهایت این است که خروجی کار 5 ساله شما تعدادی مقاله بی خواننده، بی ارزش و غیر مفید و یک تز صد و چند صفحه ای است که جایش جایی در بالای کتابخانه و مصرفش تنها چشم کشی و تفاخر است.
?چشم انداز شغلی برای یک دانشجوی دکترا تیره و تار تر از یک دانشجوی فوق لیسانس مهندسی است. توانایی ها و دانش کسب شده در طول دوره دکترا فراتر از نیاز اغلب کارهای صنعتی مهندسی است و این دانش شما را برای بسیاری از موقعیت های شغلی مهندسی به اصطلاح «اور کولیفای» می کند. بسیاری از شرکت های مهندسی از استخدام فردی با تحصیلات دکترا ابا دارند چه اینکه او را فردی آرمانی، فرمان نبر و با اهداف بلند بالا می دانند که سعی در تصاحب صندلی آنها دارد. فردی که می کوشد تا پله های مدیریتی را زودتر از دیگران طی کند و این را دردسری عظیم برای شرکت خود می دانند.
?وضعیت شغلی برای استخدام دانشجوی دکترا به عنوان هیات علمی در دانشگاههای اروپایی به خصوص برای دانشجویان ایرانی مبهم و نا امید کننده است. اخیرا به جز هلند که تعدادی از دانشجویان ایرانی اش را به عنوان هیات علمی استخدام کرده مثال دیگری در این باره به ذهن نویسنده نمی رسد. استخدام هیات علمی برای دانشجویان ایرانی به خصوص در کشورهای اروپایی بسیار تصادفی و از روی بخت و اقبال است.
?با این وجود هر ساله برای موقعیت های دکترا در خارج از ایران هزاران هزار درخواست فرستاده می شود. بسیاری از استادان دانشگاههای غرب از خیل نامه های ارسالی از سوی ایرانیان و فرم های پرشده برای یک موقعیت تحصیلی دکترا توسط آنها گلایه دارند و آن را به تمسخر و مضحکه در جمع های خودمانی شان مطرح می کنند. خرده نمی توان گرفت. وضعیت اقتصادی ایران در شرایط فعلی ناگوار است و موقعیت های شغلی مناسب کمتر از پیش شده است. مهاجرت تحصیلی به عنوان دم دستی ترین گزینه، گزینه خوبی است اما پیشنهاد من درخواست برای تحصیل در مقطع فوق لیسانس است. بسیاری از دانشجویان حتی با کیفیت بسیار پایین تر بعد از دو سال تحصیل موفق به پیدا کردن شغل های خیلی خوب شده اند و چه بسا بعد از چند سال پایه حقوقشان به مراتب بیشتر از یک دکتر بخت برگشته باشد.
? تجربه دوستان دکترا خوانده در ایران شاید حتی اسفناک تر از تجربه نویسنده در این موضوع باشد...
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
?مدرسه بدون پسوند
*✍ مرتضی نظری*
تحصیل همه دانشآموزان در کنار یکدیگر و بدون تقسیم بندیهای کاذب راه تحقق عدالت آموزشی است.
باید از تقسیم بندی و تنوع مدارس خودداری کرد، به عنوان مثال ما دانش آموزان خانواده های عزیز شهدا و ایثارگران را از از همسالان خود جدا میکنیم تا در مدارس شاهد درس بخوانند یا دانش آموزان با نیازهای ویژه و استثنایی را از کنار همسالان خود جدا کرده و در مدارس خاص خودشان جانمایی میکنیم و گروه دیگری از بچهها را به بهانه استعداد درخشان در مدارس خاص خودشان ثبت نام می کنیم.
این جداسازیها و تفکیکها فاقد پشتوانه درست و علمی است و دست کم در نظام های آموزشی موفق، چهار پنج دهه از این سبک مدرسهداری و مدیریت آموزشی فاصله گرفتهاند.
تنوع مدارس هم به رشد طبیعی و اجتماعی کودکان و نوجوانان صدمه میزند و هم امکان هویتیابی را از دانش آموزان سلب میکند.
افراد در محیطهای همگن و یکدست نمیتوانند خودشان را بشناسند و به ارزش ها و قوت های خود پی ببرند. این، نتیجه دخالت بزرگسالانه در دنیای کودکان و نوجوانان است.
هم صحبتی و رفاقت بچهها با یک فرزند شهید، با یک دوست دارای معلولیت بسیار دارای مزیت برای همه آنهاست.
من متوجه تفاوتهای خاص بچهها و ضرورت رسیدگیهای خاص مانند رسیدگی های پزشکی و آموزشی جداگانه متناسب با تفاوت های فردی هرکدام هستم اما دانش آموزان حتی الامکان بهتر است در کنار یکدیگر درس بخوانند و اگر نیازی هم به تفکیک باشد این تفکیک باید درون مدرسه انجام شود و برنامه آموزشی واحد و ثابتی را هم نباید از همه بطور یکسان انتظار داشت.
این جداسازیها یکپارچگی و عدالت اجتماعي را از نظام آموزشی ما گرفته و امر آموزش را به ورطه بی رحمی، رقابت، مسابقه های اضطراب آور و رشد تک بعدی کشانده. بچهها نه تصویر واقعی از خودشان پیدا میکنند و نه از همسالان خود و نه از واقعیتهای اجتماعی. محیط گلخانهای و مصنوعی که همه شبیه هم و طی آزمونهای دستچین شده انتخاب شده باشند بیشتر از آنکه موجب بالندگی فرد باشد به محیط ضد اجتماعی و ضد تربیتی تبدیل میشود.
مدیریت آمرانه و سلیقهای در آموزش و پرورش به اعتبار اجتماعی این دستگاه لطمه زده...
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
خودآموزی از طریق بازی و اکتشاف
زمان برنامه ریزی نشده زیادی را نیاز دارد،
زمانی که فرد بتواند هر فعالیتی که دوست دارد را
بدون فشار، قضاوت
یا مداخله انجام دهد.
این زمانی است که فرد
برای شکل دادن دوستی،
ایدهپردازی و بازی با اشیا،
تجربه کردن،
حوصله سر رفتن و غلبه بر آن،
یادگیری از اشتباهات خود
و اشتیاق پیدا کردن
نیاز دارد.
Peter Gray
◀️برگرفته از:
@kodakbazitabiatKIT
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
?️ الگوی مدرسه سامرهیل
◀️ سامرهیل منشأ کل جنبش مدارس دموکراتیک است. این جنبش در اوایل دههی ۱۹۲۰ توسط اِی. اِس. نیل آغاز شد و از آن زمان فلسفهى او معلمان سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. احتمالاً این مدرسه در بین تمام مدارس بدیل مشهورترین مدرسه است. هدف نیل از ایجاد مدرسهٔ سامرهیل این بود که «به جای سازگار کردن کودک با مدرسه، مدرسه را با کودک تطبیق دهد. »
سامرهیل یک مدرسهٔ شبانهروزی است و دانشآموزان هر زمان که مایل باشند در کلاسها شرکت میکنند. قوانین این مدرسه در جلسهای هفتگی و عمومی توسط کلیهٔ اعضای مدرسه وضع میشود. این مدرسه فرصتهایی برای کودکان فراهم میآورد تا شکوفا شوند. نیل معتقد بود که کودکان ذاتاً شایسته هستند و اگر اجازه دهیم که شخصاً و در فضایی عاری از ترس تصمیمگیری کنند باعث میشود که متکی به خود و مستقل پرورش یابند. هنگامی که دانش آموزان جدید به این مدرسه میپیوندند ممکن است هفتهها، ماهها یا در برخی موارد سالها در کلاسهای درس حضور نیابند اما این به معنای عدم فراگیری علم نیست. فراتر از دروس ارائه شده در کلاسهای درس، درسهای مهمی وجود دارد که باید آنها را فراگرفت و نیل مطمئن بود که کودکان مدرسهی سامرهیل در مقایسه با هم دورههای خود در مدارس سنتی تا حد زیادی از شخصیت، اعتماد به نفس و اصالت توسعهیافتهتری برخوردار هستند. به اعتقاد او حتی آموزش هم مسألهی فوقالعاده مهمی نبود چرا که اگر کودکان قصد یادگیری مطلبی را داشتند صرفنظر از آموزش نیز آن را یاد میگرفتند. کودکان مدرسهی سامرهیل به انتخاب خود و نه از روی عذاب وجدان در امتحانات شرکت میکنند و به این ترتیب احتمالاً بیشتر ترغیب میشوند که در امتحانات شرکت کنند. به گفتهٔ نیل، اگر کودکی علاقه داشته باشد که استاد دانشگاه شود در کنار تحصیلات خود و نه تنها به دلیل تحصیلات خود، استاد دانشگاه خواهد شد.
در این مدرسه هر روز صبح یک جدول زمانبندی برای دروس ارائه میشود و شرکت در کلاسها به انتخاب دانشآموزان است. آنها تقریباً بر اساس سن به کلاسهای مختلف تقسیم میشوند.
اگر کودکی حضور در یک دورهٔ آموزشی خاص را آغاز کند و بعد از مدتی بهطور نامنظم در کلاسها حضور یابد ممکن است از طرف سایر همکلاسیهایش سرزنش شود چرا که باعث عقب افتادن آنها شده است. (در این مدرسه) ساعات بعد از ظهر آزاد است بدین معنی که بچهها میتوانند هر کاری را که دوست دارند انجام دهند. بعضی از بچهها از این زمان فراغت برای بازی کردن با دوستان خود در زمین بازی استفاده میکنند، برخی دیگر به پروژههای خاص در زمینهٔ هنر یا صنایع دستی میپردازند یا در کارگاه مشغول به کار میشوند. در ساعات اولیهٔ عصر فعالیتهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد که بچهها میتوانند از بین آنها فعالیت مورد نظر خود را انتخاب کنند.
بازرسان ادارهی استاندارد حوزهی آموزش انگلستان مدرسهی سامرهیل را به اجباری کردن کلاسهای درس ملزم کردند اما مسئولین مدرسه از پذیرش این حکم امتناع کردند چرا که برخورداری از آزادی مشخصهٔ اصلی فلسفهٔ این مدرسه به شمار میآید. تصمیم تاریخی و برجستهٔ دیوان عالی در سال ۱۹۹۹ این مدرسه را نجات داد اما این نبرد به صورت طولانی مدت و جدی ادامه یافت. توافقات حاکی از این بود که فعلاً مدرسه به حال خود رها شود اما آینده نشان خواهد داد که آیا بازرسان بار دیگر دست به کار خواهند شد یا خیر.
سامرهیل یک مدرسهٔ تمام عیار و همه جانبه است ـ از بسیاری جهات این مدرسه در یک سوی طیف آموزشی قرار دارد ـ اما به معنای دقیق کلمه هدف ارزشمندی را دنبال میکند و برای بسیاری از کودکان منبعی الهامبخش بوده است. طی سالیان دربارهٔ این مدرسه تحقیقاتی انجام شده است و مطالب بسیاری دربارهی آن نوشته شده است و برخی از دانشآموختگان موفق این مدرسه در مشاغل مختلف مشغول به کار شدهاند. البته، بر اساس معیارهای نیل مسأله این نیست. از نظر او نکتهٔ مهم این است که افراد از شغل انتخابی خود راضی و خوشحال هستند.
بسیاری از کودکانی که کاملاً از تحصیل دلزده شده بودند و قطعاً در سایر مدارس با شکست مواجه میشدند در مدرسهی سامرهیل به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند. کودکان مختلف در محیطهای آموزشی مختلف رشد و ترقی مییابند و به گفتهٔ کودکانی که در مدرسهی سامرهیل حضور دارند این مدرسه برای آنها عالی و ایدهآل است...
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
?جوانانی که نه درس میخوانند، نه به دنبال شغلاند و نه مهارتی میآموزند!
✍️داریوش معمار
▪️جوانانی که نه درس میخوانند، نه به دنبال شغلاند و نه مهارتی میآموزند، طی سالهای اخیر بهدلیل افزایش جهانی جمعیتشان با عنوان «نیتها» (NEET) مشهور شدهاند.
▪️نیت در تعریف جهانی به جوانانی گفته میشود که نه در فهرست آماری مشغول به تحصیل قرار دارند و نه در آمار شاغلان و مهارتآموزان جامعه محاسبه میشوند.
▪️ایران طی سالهای اخیر با رشد چشمگیر این گروه از جوانان، رتبه بالایی در آمارهای جهانی کسب کرده است و همین امر نگرانی جامعهشناسان را در پی داشته است.
▪️اگرچه در جوامع مختلف بازه سنی نیتها متغیر است، اما در نمودارهای جهانی بهطور معمول افرادی نیت خوانده میشوند که در محدوده سنی ۱۶ تا ۲۴ قرار دارند که نه تمایلی به تحصیل دارند و نه علاقهای به یافتن شغل مناسب برای خود. این موضوع تامین هزینههای زندگی آنها را به عهده والدین میگذارد.
▪️آنچه این پدیده را در ایران مورد توجه قرار داده افزایش آماری آن طی سالهای اخیر است. براساس برخی آمارها در سال ۱۳۹۷ دستکم ۳۰ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله در این گروه قرار داشتند.آمار منتشرشده نشان میدهد که ایران پس از برخی کشورهای آفریقایی بالاترین آمار نیتها را دارد.
▪️نرخ ۳۰ درصدی نیتها در ایران از آن نظر قابل تامل است که در جوامع توسعهیافته این عدد تنها ۲ تا ۱۰ درصد جوانان ۱۶ تا ۲۴ را دربر میگیرد.
نرخ نیتها در میان مردان ایرانی در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰ حدود ۱۵ تا ۱۷ درصد و در میان زنان از ۴۷ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۳۹ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
▪️مطابق آمارها، در سال ۱۳۹۴ از ۵.۷ میلیون زن در گروه سنی ۱۵ تا ۲۵ سال، تعداد ۲.۷ میلیون نفر آنان نه مشغول تحصیل بودند و نه به دنبال شغل یا مهارتآموزی. این آمار در سال ۱۴۰۰ به یک میلیون و ۹۸۵ هزار نفر رسیده است.
▪️سهم ۱۳.۲ درصدی جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله از پنجره جمعیتی ایران باعث میشود افزایش این پدیده موجب تشدید برخی بحرانهای اجتماعی همانند احساس بیآیندگی، تجرد قطعی، رخوت اجتماعی و افسردگی شود...
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
در آستانهی مدرسهزدگی
-دلم میخواهد روزی فرا رسد که در آن هیچ مدرسهای وجود نداشته باشد.
+چرا؟
-من به مدرسه بدون زنگ علاقه دارم.
+یعنی چی؟
-یعنی هر وقت خواستم حضور در کلاس داشته باشم. هر وقت نخواستم خودم از کلاس خارج شوم و کسی دعوایم نکند. ساعت کلاس را خودم تعیین کنم.
+اینطوری که قانون را زیر پایت له میکنی.
-نه.
+چطور نه؟
-جایی که انگیزه مرده، زندگی بیمعناست. برای کشف معنا باید زندگی کرد.
+معنا فقط انتخاب و اختیارست؟
-نه، اما اولین مرحله نیاز به نظام غیر متمرکزست.
+به نظرم جایی که برای معلم و یادگیرنده هر دو ارزش قائل باشند.
-میتوان گفت آن از حُسنهای کشف معناست.
+اگر نپذیرم.
-آن وقت گویم اهمالکاری در کتابخوانی.
+نه پذیرش در شرایط سخت برایم دشوارست.
-تو خود دست پرودهی همین مدرسه لعنتی حاضر هستی.
+یعنی باید مدرسه را کوبید و از نو ساخت.
-آن وقت با تو چه کرد؟
+از سر نو مدرسه خواهم رفت.
-چه تحملی، اما تو تغییر پذیر نخواهی بود.
?دوستان حاضرید دوباره از کلاس اول ابتدایی مدرسه رفتن را آغاز کنید؟
✍?صدف پورمنصف
? خشت کج | نقد نظام آموزشی
?️ @kheshtekaj
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago