برو ای تنِ پریشان تو و آن دلِ پشیمان
که ز هر دو تا نرستم دل دیگرم نیامد

چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد

هذیان بادهای پاییزی

ساعت خوابم دوباره بهم ریخته
بعد رفتم اکسپلور فیلم غذا نشونم داد:
خورشت با ته دیگ سیب زمینی؛
الان خودمم بهم ریختم

متاسفانه هنوز خودم بلد نیستم چطور باید عکسو به انیمه تبدیل کرد تا همه‌ی گالری‌م رو به انیمه تبدیل کنم?

دلم برای عکس گرفتن از ابرها تنگ شده

That long black cloud is coming down?

من فکر می‌کردم اگر روزای سخت یک نفر کنارش باشم تو روزای سخت منم کسی کنارم خواهد بود، ولی اشتباه می‌کردم.