فصلنامه خاطرات سیاسی

Description
سایت فصلنامه خاطرات سیاسی :
www.khsmag.ir
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago

5 Monate, 4 Wochen her

گفتگوي محمدحسين واحدي با دکتر رامین پرهام

1- چرا اپوزیسیون ایران به سمت اسرائیل گرایش پیدا کرده‌اند؟

مُدرن بودن یعنی فکر کردن. "من فکر می‌کنم پس هستم". فکر یعنی نقد، و نه تقلید. آنچه در ایران نهاد داشته و نهادهای بسیار گسترده‌ای هم داشته، چه پیش از انقلاب و چه البته پس از آن، نقد نبوده، تقلید بوده. تقلید از امام یا از اعلیحضرت. نهاد گستردۀ مسجد یا نهاد حکومتی حزب رستاخیر بعنوان نهاد تقلید، و نه نهاد نقد و فکر مستقل و نقّاد. فقدانِ سنّت و فرهنگِ استقلالِ فکری و تشکل‌سازیِ مدنی، یعنی مستقل از قدرت، بستر بسیاری از کژروی‌هایِ فکری و سیاسی در کشور بوده و هست. بقول همایون کاتوزیان، جامعۀ ما جامعه‌ای است کلنگی. هم حکومتش کلنگی است هم اپوزیسیونش.
در رابطه با مسئلۀ مهم اعراب و اسرائیل، اپوزیسیونِ ایرانی بطور کلی هرگز رویکردی ملی به این موضوع نداشته. اگر زمان شاه در اردوگاه‌هایِ فلسطینی تعلیم چریکی می‌دیدند، امروز با پرچم اسرائیل سِلفی می‌گیرند! دیروز مُقلّد بودند، امروز هم مُقلّدند.
چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، از حاکمان گرفته تا اپوزیسیون‌ها، ما رویکردی معقول و مبتنی بر منافع ملی به این مسئله نداشته‌ایم. هر بار هم نتیجۀ رویکرد ایدئولوژیکِ ما به این مسئله، شکستِ ملی در این حوزه بوده است: از یورشِ مسلحانۀ چریک‌ها و مجاهدین، با همکاریِ نیروی 17 یاسر عرفات، به پادگان‌هایِ نیروهای مسلح ایران در 21 و 22 بهمن 57 گرفته، تا سقوط بشار اسد در 403.
اگر دیروز عرفات نخستین شخصیتِ خارجی بود که به ایران آمد تا "پیروزی انقلاب فلسطین" را در تهران جشن بگیرد؛ امروز، درباریان با ستاره داوود سِلفی می‌گیرند!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه نیروهای مسلح ایران را "نوکر" می‌خواند؛ امروز، بخشی قابل‌توجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً "تروریست" می‌نامد!
اگر دیروز بخشی از اپوزیسیونِ شاه در شامات تعلیم چریکی می‌دید تا در ایران به نیروی‌های مسلح کشور حمله کند؛ امروز، بخشی از اپوزیسیون به اسرائیل و آمریکا در فضایِ عمومی و رسانه‌ای عریضه می‌نویسد که چرا به فلان پادگان و فلان مرکز نظامی و صنعتیِ ایران حمله نمی‌کنید و چرا فرصت را غنمیت نشمرده و ایران را بمباران نمی‌کنید!
اگر دیروز اپوزیسیون شاه نیروهای مسلح ایران را "نوکر" می‌خواند؛ امروز، بخشی قابل‌توجهی از اپوزیسیون نهادی مسلح در ایران را تماماً "تروریست" می‌نامد!
اگر دیروز بخشی از اپوزیسیونِ شاه در شامات تعلیم چریکی می‌دید تا در ایران به نیروی‌های مسلح کشور حمله کند؛ امروز، بخشی از اپوزیسیون به اسرائیل و آمریکا در فضایِ عمومی و رسانه‌ای عریضه می‌نویسد که چرا به فلان پادگان و فلان مرکز نظامی و صنعتیِ ایران حمله نمی‌کنید و چرا فرصت را غنمیت نشمرده و ایران را بمباران نمی‌کنید!

2 - چرا از حمله به ایران نیز حمایت می‌کنند؟

بخشی از اپوزیسیونِ ایرانی‌تبارِ مقیمِ خارج، در بحران‌هایِ ملی و منطقه‌ای اخیر، همسو با دشمنانی که عملاً خلع‌سلاح ایران را می‌خواهند، بطور علنی خواهانِ بمبارانِ زیرساخت‌هایِ نظامی، هسته‌ای و صنعتیِ کشور شده‌اند. این جماعت حتی به این نیز فکر نکرده‌اند که اولاً نابودیِ توانِ دفاعی و انتظامیِ کشور زمینه‌ساز آشوب‌هایِ غیرقابل‌کنترلِ داخلی و سپس تجزیۀ کشور خواهد شد؛ ثانیاً، بمبارانِ مراکز هسته‌ای پیامدهایِ گسترده و ویران‌کنندۀ زیست‌محیطیِ درازمدت بهمراه خواهد داشت. این گونه همصدایی با دشمنان نام دیگری جز سرسپردگی ندارد. سرسپردگانِ امروزی یا برای منافع شخصیِ آنی و کوتاه‌مدّت تن به چنین خفّتی داده‌اند؛ یا بقولِ داخلی‌ها نفوذی‌اند؛ یا فقر فکری‌شان به حدّی است که باید از حماقت بمعنای کلینیکِ و پزشکیِ کلمه سخن گفت: عدم برخورداری از هوش، فهم، و عقلِ سلیم!
نزدیک به پنجاه سال از انقلاب می‌گذرد و این جماعتِ بی‌بضاعت حتی این درس ابتدایی را هم نه از 57، نه از مشروطه و نه از تحولاتِ اجتماعی بطور کلی، چه در ایران چه در دیگر جوامع، نیآموخته‌اند که تحوّلِ اجتماعی بدونِ همکاریِ لااقل بخشی از نخبگان و اِلیت‌هایِ مستقر، غیرممکن است. این جماعتِ بی‌بضاعت، با توجه به فقر فکری خیره‌کننده‌شان، چون کمترین بختی برای تعامل با نخبگانِ تحول‌خواه داخلی را ندارند، سرسپردگی‌شان به دشمنانِ خارجی بیشتر هم می‌شود.

3 - جمهوری اسلامی در برابر این اپوزیسیون ایران که طرفدار اسرائیل هستنند چه کار باید کند؟
اگر منظورتان از جمهوری اسلامی همان هسته سخت و تصمیم‌گیر در نظام دینی حاکم بر کشور است، این اپوزیسیون به نفع جمهوری اسلامی است! این اپوزیسیون چنان در جهت منافع حکومتِ دینی ایران حرکت می‌کند که می‌توان، بدون اغراق، از آن بعنوان واپسین خاکریز نظام سخن گفت. من اگر جای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران نظام می‌بودم، نه‌تنها کوچک‌ترین اقدامی علیه این اپوزیسیون نمی‌کردم، که از تمام راه‌های موجود به آن یاری هم می‌رساندم!
@Political_Quarterly

5 Monate, 4 Wochen her
رامين پرهام:

رامين پرهام:
من اگر جاي حكومت ايران بودم به اين اپوزيسيون، كمك مي كردم!

این اپوزیسیون آنچنان در جهت منافع حکومتِ دینی در ایران حرکت می‌کند که می‌توان، بدون اغراق، از آن بعنوان واپسین خاکریز نظام سخن گفت!

https://t.me/Political_Quarterly

6 Monate her
فصلنامه خاطرات سیاسی
8 Monate, 2 Wochen her

فرازهایی از مصاحبه محمد رسول اف
با
فصلنامه خاطرات سیاسی

∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆∆

*خلاصه‌‌ مدرنیته یعنی خردباوری!

*دانشجو‌های زن، فعّالان محیط‌زیست، کارگرها، معلم‌ها، پزشک‌ها، پرستارها، حتی دامنه‌ای وسیع از بانوان که در خانه‌شان مشغول کارند، در تلاش هستند تا زندگی بهتری برای خود و خانواده‌هایشان فراهم‌کنند؛ محدودیت‌ها را کنار بزنند و نقش بیشتری در تعیین سرنوشت‌شان داشته‌‌باشند.

*دولت مدرن، دولتی است که قبل از هرچیز ارکان آن از یک انتخابات آزاد و سالم، بدون مداخله و دست‌کاری‌ نهادهای ایدئولوژیک و بر اساس آرای مردم برآمده باشد.

*روزگاری، مواد اولیه‌ تولید سینمایی و ابزار کار سینماگران به‌طور انحصاری در اختیار نهادهای دولتی بود؛ ولی با وجود این انحصارها هنوز روزنه‌هایی از عقلانیّت در لایه‌هایی از نهادهای نظارتی و اجرایی وجودداشت؛ اما سیاست‌های انقباضی، این روزنه‌ها را خاموش‌کرد.

*نگاه به این جمعیّت دور از وطن ایرانی(دیاسپورا)، با مفهومی که من به آن ایران فرهنگی می‌گویم، برایم جالب است و به‌احتمال زیاد در داستان‌های آینده من تأثیر خودش را خواهدگذاشت.

*ما به فیلمسازان جسور که داستان‌های تلخ تاریخ‌مان را پیش چشم‌هایمان بگذارند، نیازداریم.

http://www.khsmag.ir

https://t.me/Political_Quarterly

8 Monate, 2 Wochen her

?فایل صوتی

آینده دولت پزشکیان **|‌

گزیده‌ای از مناظره مهرزاد بروجردی و حمیدرضا جلایی‌پور
? مهرزاد بروجردی**: آیا ساختار موجود به دولت جدید امکان عمل می‌دهد؟!‌ کابینه آقای خاتمی و روحانی مگر ضعیف‌تر از کابینه دولت فعلی بودند؟! پزشکیان برنامه‌ای برای عمل، پیش رو ندارد.

*?حمیدرضا جلایی‌پور:* ایرانیان انقلاب‌آگاهند، نتیجه‌ی انقلاب لزوما این نیست که نظامی دموکراتیک‌تر بر سر کار بیاید. در چند ماه اخیر، تندروهای دو طرف به حاشیه رفتند و میانه‌ها باید از این ظرفیت استفاده کنند.

.
*? @sokhanranihaa
? @AzadSocial
? #کانال‌سخنرانی‌ها
?***

9 Monate her

پایان ایدئالیسم: دنیای ترامپ و قضیه ایران

عنوان برنامه زنده امشب ( چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳)فصلنامه خاطرات سیاسی در اینستاگرام

با حضور
حسن اکبری بیرق
رامین پرهام
و....
ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تهران

https://www.instagram.com/khateratesiyasi/profilecard/?igsh=MWltMWNqZ3V6dHZ3Mg==

https://t.me/Political_Quarterly

11 Monate, 2 Wochen her

*✍️ داروین صبوری
*? ما یک روایت منصفانه به تاریخ بدهکاریم**

@sokhanranihaa
محمدرضا شاه پهلوی پس از خروج از ایران در گفت‌و‌گویی تلویزیونی از حسرت خود در باب گذشته و آینده سخن می‌گوید. او اعتقاد دارد که اعطای فضای باز سیاسی زمان‌بندی مناسبی نداشت. می‌شد این پروژه را چندسال زودتر یا چند سالی هم دیرتر به سرانجام رسانید. او که تجربهٔ فضای باز سیاسی در دههٔ ۲۰ را در چنته داشت، می‌دانست که عملاً دهان تمام بدیل‌های منتظر در پشت دروازه‌های سیاست حاکم در ایران، بوی سیر ارتجاع و  پیاز سیاهی می‌دهند.

اینکه حتی نمی‌توان از یک جریان مخالف در دوران پهلوی نام برد که عملاً خاستگاه امر مدرن را به تبلیغ نشسته باشد، جالب نیست؟ کدام‌یک از آن‌ها در پس مبارزات مسلحانهٔ خود دنبال چیزی بودند که امروز به بار ننشسته باشد؟ حزب توده؟ پیکار؟ چریک‌های فدایی؟ مجاهدین؟ جبههٔ ملی؟ بچه‌مسلمان‌های حسینیهٔ ارشاد؟

زبان روایت‌گری در فرهنگ ایرانی نه‌تنها در شعر و حماسه و عرفان دچار افسانه‌‌سازی است، که روایت‌های سیاسی ما نیز در آغوش افسانه‌‌ها جا خوش کرده‌اند. این را راجر اسکروتن، فیلسوف سیاسی به خوبی فهمید. او در مقالهٔ «به یاد ایران» می‌نویسد:

«روشنفکران غربی مدام این افسانه که شاه ایران مسئول انقلاب است را تکرار کردند، درحالی‌که مارکسیست‌ها نقشهٔ این انقلاب را از سی‌سال قبل از آن ریخته بودند.»

اسکروتن فیلسوف ریزبینی بود. این افسانه‌های سیاسی دامان شاه را نیز گرفته بودند. همان‌طور که بعد از انقلاب، جماعتی پشیمان از شوری شوربای خود مدام زمزمه می‌کردند که اشتباه شاه این بود که شاپور بختیار را دیر به میدان آورد. اما اینگونه نبود؛ او هر زمان که درب‌های سیاست را به روی آلترناتیوهای معرفتی خود باز می‌کرد، ائتلاف سیر و پیاز از جنازهٔ او رد می‌شد. گیرم کمی زود یا اندکی دیرتر.

رفیق کمونیست تاریخ‌نویس ما، یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو‌ انقلاب» با اشاره به گزارش «خبرنگاری اروپایی» عقیده دارد که ارتش شاهنشاهی با هلیکوپترهای جنگی، مردم جنوب شهر را لت و پار کرده و کوهی از جنازه‌ بر جای گذاشته است. او و رفقایش در افسانه‌سازی و شهیدسازی، در دست‌و‌پاکردن آمار برای خبرنگاران غربی، ید طولایی دارند. آن‌ها هیچ‌گاه به ساحت تاریخ شهروندی مخابره نکردند که رژیم پهلوی ارتش را برای کنترل اوضاع به خیابان آورد، چون که پلیس ضدشورش نداشت.

انقلاب ۵۷، پیروزی ایدهٔ پهلوی بود. این تنها سلسله‌ای در تاریخ ایران است که با شکست سیاسی، به پیروزی دست یافت. مهم‌ترین وظیفهٔ تاریخی در نزد پهلوی، بدل‌ساختن ما از امت به ملت بود، تولد مفهوم «مردم». مردم کسانی هستند که می‌توانند برای آیندهٔ سیاسی خود تصمیم بگیرند. «نمی‌خواهید؟ می‌روم.»

برخی مدام در نوشته‌های خود تکرار می‌کنند که آن جملهٔ «صدای انقلاب شما را شنیدم» اشتباهی تاریخی از جانب شاه و مشاوران او بود. من اما اینچنین باور ندارم؛ این جمله در تمام عمر تاریخ سیاسی- اجتماعی ما بی‌سابقه است. جایی‌ است که مفهوم «ملت» به ظهور می‌رسد و امروز به تجربه دریافتیم که گوش شنوایی برای این صداها وجود ندارد. کسی به شما نمی‌گوید صدای‌تان را شنیدیم، هرچند که چنین گوش‌خراش و عیان باشد. ما یک روایت منصفانه به تاریخ بدهکاریم. تاریخ معاصر ما با تار سیبیل‌های زرد چپ‌های مُصِر در نفهمیدن نوشته شد. این تاریخ آنقدر دچار افسانه و دوکسا گشته است که بدون تجربه‌های نوین اجتماعی، بدون محک‌خوردن‌های اینگونهٔ تاریخی، قابلیت حذف و راستی‌آزمایی به خود نمی‌دید. این دوکسا را راجر اسکروتن دیده بود:

«چه کسی به یاد دارد که هزاران دانشجوی ایرانی در دانشگاه‌های غربی مشتاقانه مزخرفات مد‌شدهٔ مارکسیستی را در آغوش کشیدند؟ مدی که توسط «رادیکال‌های در مبل راحتی نشسته» به آن‌ها ارائه می‌شد و به شکل‌گیری کمپین شورش و دروغی انجامید که منجر به سقوط شاه شد… درست است، شاه حاکم مطلق بود ولی حاکمیت مطلق ‏با حکومت ستمگرانه یکی نیست. حاکم مطلق ممکن است مجلس نمایندگان، دستگاه قضای مستقل و حتی مطبوعات آزاد و دانشگاه خودمختار را هدایت کند، چنان‌که شاه تلاش داشت این کار را بکند. شاه به حاکمیت مطلق خود به‌عنوان وسیله‌ای برای خلق و محافظت از چنین نهادهایی می‌نگریست. چرا هیچ‌یک از عالمان سیاسی غربی به خود زحمت نداد به این نکته اشاره کند، یا نظریه‌ای که به ما می‌گوید نباید تنها فرآیند دموکراتیک شدن را مهم قلمداد کرد، بلکه نهادهای محدودکننده و نیابتی که می‌توانند بدون دموکراسی هم پا بگیرند نیز مهم هستند. چرا کسی در آن زمان به ما سفارش نکرد سیستم سیاسی ایران را با عراق و سوریه مقایسه کنیم؟»

داروین صبوری
جامعه‌شناس و نویسنده

.
? @sokhanranihaa? @andiiishe
? #کانال‌سخنرانی‌ها
?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago