گاهی هم زیادی خوبی یه نفرو می‌بینم درحالی که از تمام بدی‌هاش چشم‌پوشی می‌کنم.
مثلاً... یکی بود که به ملکه ملیان تشبیه‌ش کردم.
اما درواقع یک سال من رو عقب نگه داشت.
درسته، من فلش بودم، من سونیک بودم، و نیاز به پیست مسابقه داشتم، و اون بهم این پیست رو داد، اما یه پیست عقب افتاده بود که روز به روز شرایطش داشت غیراستانداردتر می‌شد. من خیلی وقت بود لول‌م از اون پیست پیشی گرفته بود. و اون به‌جای ارتقا دادن پیست، جلوی پام سنگ می‌نداخت. یا اینکه سنگ‌هایی که از قبل تو پیست بودن و داشتن زاد و ولد می‌کردن رو نابود نمی‌کرد.
نمی‌تونستن پا به پای سرعت و پیشرفت من جلو بیان. و من به‌خاطر اون‌ها خودمو کند کرده بودم، و اگه بیشتر پیشش باقی می‌موندم تا سرحد Sloth منو پایین می‌کشوند :)))

خلاصه هیچکس رو روی پدستال قرار ندید و عینک‌های رز-رنگ‌تونو در بیارید: مردم رو برای چیزی که هستن ببینید. هم خوبی‌هاشونو acknowledge کنید هم بدی‌هاشونو. و اگه کفه‌ی ترازو نشون داد که داره به ضررت تموم میشه، از فداکاری دست بکش.
Just leave and don't even look back.

تا یادم نرفته اینا رو اینجا یادداشت کنم که فردا بهشون بگم.
ناراحتن که چرا پنج ساله دارن کلاس زبان میان ولی هنوز نمی‌تونن خوب صحبت بکنن.

❗️ شما توی واقعیت با مخاطب واقعی هیچ مکالمه‌ی واقعی و authentic نداشتید.
- من حتی به زبان مادریم نمی‌تونستم جواب «خوبی؟ چطوری؟ چه خبر؟»ئه بقیه رو بدم. و راست‌شو بخواید هنوز هم توی بعضی موقعیت‌ها یکم برام دشواره. و این درحالیه‌که توی شبکه‌های مجازی همه تعریف خوش‌زبانی و ادبیاتم رو می‌دادن.
- شما هم اگه هوش زبانی‌تون ضعیف بود، پس الان نمی‌تونستید این همه متن‌های قشنگ بنویسید.

❕سر کلاس که سوال ازتون می‌پرسم، یا به فارسی بهم جواب می‌دید یا جوابِ یک کلمه‌ای می‌دید یا سرتونو پایین می‌ندازید و کاملاً ایگنورم می‌کنید. چطور انتظار دارید تکلم‌تون تقویت بشه؟
- زیادی رو گرامر حساس نباشید، زیادی رو تلفظ حساس نباشید، معنا رو برسونید. اگه کلمه‌ای رو یادتون نمیاد یا بلد نیستیدش، توصیفش کنید، با کلام و حرکات بدن منظور رو برسونید:
(It's the black and white animal who kinda looks like a donkey.)
(Zebra.)
اگه گاهی امکان پذیر نیست، پس کلمه‌ای که یادتون نمیاد یا بلد نیستیدش رو به فارسی بگید
( آدامس I wanted to buy a)
اگه ساختار یا کلمات بهتری لزوم دیدم به کار ببرید، براتون بازگوش می‌کنم. و از این به بعد ۱۰ نمره به همین مکالمات تعلق می‌گیره.
- من که نباید روی تابلو امتیاز کم کنم اگه فارسی صحبت کردید؛ سنتون هم که بالاتر از اونیه که با مجازات یا جایزه بخوام ترغیب‌تون کنم سر کلاسِ انگلیسی از زبان انگلیسی استفاده کنید. و من به‌هرحال جایزه هم میدم، به کلاس‌هایی که توشون تنوع و فعالیت زیاد هست؛ تا الان هم کلی رمان، دفتر، خودکار و پاک‌کن، کارت و پوستر هدیه دادم.

❗️شما دلتون یادگیری می‌خواد، ولی از یادگیری می‌ترسید. با هر چالش جدیدی که مواجه می‌شید، بهش برچسبِ «چرتوپرت» می‌زنید و برمی‌گردید به safe zone یا همون منطقه‌ی امن‌تون؛ که اون هم هست "writing".
- براتون فیلم یا انیمیشن می‌ذارم که با هم listening و speaking کار کنیم، توپوق می‌زنید، کلی اشتباه دارید، و براتون خیلی سخته فعالیت‌ها رو انجام بدید؛ به‌جای اینکه بپذیرید error داشتن بخشی از یادگیریه، سریع از کوره در می‌رید و الفاظی رو به‌کار می‌برید که ناراحتم می‌کنه.
- کلاس‌های دیگه ممکنه گاهی سر یه دیالوگ پنج دقیقه تمرین کنن، ده بار گوشش بدن، از من کلی راهنمایی بگیرن، تا بلاخره لاین‌شون رو یاد بگیرن، و هیچوقت ندیدم در این باره اعتراضی کنن. درواقع لذت می‌برن ازش.

❕من شخصاً یادگیری حرفه‌ای زبان انگلیسی رو با ترانه گوش دادن آغاز کردم. هشت ماه گذشته از زمانی که من معلم کلاس شما شدم، ولی تا حالا یک خط هم ترانه‌ای رو حفظ نکردید.
- یه کلاسی دارم که دبستانی‌ها توشن، اگه من بهشون پیشنهاد ندم ترانه‌ای حفظ کنن، خودشون میان بهم پیشنهاد میدن. و اکثر ترانه‌هایی که حفظ می‌کنن بسیار پیچیده و سخته برای سطح زبان‌شون. اما چون علاقه دارن، می‌تونن. شما هم می‌تونید، فقط کافیه که بخواید.

❗️من زبان رو خودآموز یاد گرفتم؛ تنها کلاس زبانی که رفتم اون‌هایی بودن که خودم مدرس‌شون بودم.
- هیچ برنامه‌ی آموزشی یا پکیج آموزشی هم نداشتم. صرفاً تمام محتوایی که مصرف می‌کردم به زبان انگلیسی بود، حتی دوست‌هام هم اکثراً خارجی بودن.
- اما استاد زبان داشتن و کتاب آموزشی خوندن هم موثر هست روی تقویت زبان‌تون؛ وقتی دانشگاه ادبیات انگلیسی خوندم و گرامر رو مطالعه کردم باعث مستحکم‌تر شدن زبانم شدن.

❕ و در آخر... اعتماد به نفس داشته باشید!
- من هر وقت اعتماد به نفس بالاتری دارم، روان‌تر می‌تونم صحبت بکنم، چه به فارسی چه انگلیسی.
- نباید از هیچی بترسید. شما جزو باهوش‌ترین زبان‌آموزهایی هستید که داشتم. فعالیت‌هایی که هشت ماهه آرزو داشتم کلاس‌تون داشته باشه رو انجام بدید. و... «تلاش» نکنید، فقط «انجامش بدید»، خودتون رو تو زبان غرق کنید و بذارید طبیعی «کسبش» کنید تا اینکه صرفاً طوطی‌وار «حفظش» کنید.

دانشگاه خلیج فارس این‌جوریه که:
عههه ممد کرااافت تو اینجااا چی میخوااای؟!! نگو که ما هم‌دانشگاهی هستیم؟؟!!

و من این‌جوری‌‌ام که:
Excuse me sir, who the hell are you?😊

«تیچر شما وقتی این کتاب رو تموم کردید می‌خواید از پیش‌مون بریــــــد؟؟ تو رو خدا نریددد. هر تیچری قبل شما اومده یه کتاب درس داده و رفته. تو رو خدا شما نرید.»?

خب امروز استاد نعمتی جونم گریه‌امو در نیورد، ولی دانشجوهایی که سعی کردم بهشون بگم تحصیل کردن ارزش‌شو داره گریه‌امو در اوردن.?
یکی‌شون حتی بهم گفت برو کاری رو بکن که لیام پین کرد (از بالای ساختمون خودتو پرت کن).

از خودم بدم میاد.

هورااااا زنده موندممم ??

دوست‌هام ارائه داشتن. یکی‌شون از روی برگه می‌خوند، و استاد هم که می‌دونید دیگه... بعد از کلاس باید اطمینان حاصل می‌کردم دوستم از ضربت تبر بزرگ گوثموگ جان سالم به‌در برده :)) ولی مثل اینکه عین‌خیالش نبود و می‌گفت «اتفاقاً خوب شد حالا دیگه استاد ازم توقعش نمی‌شه می‌دونه که من تنبلم».

خواستم اون‌هایی که ارائه دارن رو تشویق کنم، قول جایزه بهشون دادم. ولی بعد پی بردم کارتمو نیوردم و خودم هم از گشنگی داشتم رنج می‌بردم.
اون دوست تبر خورده‌ام برام صبحونه گرفت ?❤️

هفته‌ی دیگه من باز ارائه دارم، ولی دیگه به هیچ وجه از شعر و روایت یا حتی خاطره استفاده نمی‌کنم توی کلاس ایشون که تئوری‌ها رو توضیح بدم. ?

برویم برای پایان فصل خاندان ?

برویم برای پایان فصل خاندان ?

رندوم فکت: بوشهری‌ها به لیوان میگن «گیلاس»،
You know.... Like "Glass" ?
لیوان به انگلیسی می‌شه «گِلَس»

▶️ 00:26
But I can see us lost in the memory
ولی می‌تونم ببینم که گمگشته‌ی خاطراتیم
August slipped away into a moment in time
آگوست هم درون لحظه‌ای از زمانه‌های گذشته درگذشت
'Cause it was never mine
چون اون هیچ‌وقت مال من نبود
And I can see us twisted in bedsheets
و می‌تونم ببینم که بین ملافه‌ها در هم پیچ خورده‌ایم
August sipped away like a bottle of wine
آگوست هم مثل بطری شراب سرکشیده شد
'Cause you were never mine
چون تو هرگز مال من نبودی